سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

http://beest.ir/sites/default/files/field/image/2016/04/16/%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg

آیت اللَّه سیدعبداللَّه فرزند سیداسماعیل مجتهد بهبهانی در حدود سال 1260 قمری به دنیا آمد. وی پس از تحصیلِ مقدمات علوم شرعی، راهی نجف اشرف گردید و در حوزه ی درس آیات عظام شیخ مرتضی انصاری، میرزا محمد حسن شیرازی و سید حسین کوه کمری شرکت جُست. سید عبداللَّه پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق به تهران مراجعت کرد و پس از فوت پدر، مقام مذهبی او را احراز کرد. سید با کمک هوش فطری و صراحت بیان، در حوزه ی علمی تهران به مرور به شهرت دست یافت و در شمار علمای بزرگ پایتخت درآمد. آیت اللَّه بهبهانی در جریان مشروطه، به همراه آیت اللَّه سیدمحمد طباطبایى، رهبری اصلی مشروطیت را برعهده داشت و در راه تحقق آرمان انقلابی خویش، صدمات فراوانی دید و مدتی به عتبات تبعید گشت.

وی در واقعه ی به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار، به اسارت قزّاقان درآمد و بعد از شکنجه های بسیار، با سر برهنه و چهره ی خون آلود و جامه ی پاره به باغشاه برده شد. آیت اللَّه بهبهانی، پس از اعلان مشروطیت، فعالانه در برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس ملی شرکت جُست. اگرچه خود هیچ مقام دولتی را نپذیرفت ولی در همه ی کارها نظارتِ کامل داشت.

در مجلس دوم که نمایندگان به دو گروه تندرو و میانه رو تقسیم شده بودند به حمایت از میانه روها برخاست. در این حال تندروان کمر به قتل او بستند. سرانجام آیت اللَّه بهبهانی، این روحانی آگاه و مجتهد مبارز و مقتدر در هشتم رجب سال 1328 ق برابر با 24 تیرماه 1289 ش در 68 سالگی توسط اشخاص نقابداری که به منزلِ او هجوم آورده بودند، به ضرب سه گلوله به شهادت رسید. از این عالم برجسته، 25 رساله در فقه به جای مانده است.

جریان شهادت آیت الله بهبهانی

https://www.ziaossalehin.ir/sites/default/files/styles/medium/public/field/image/ayatollah_behbahani.jpg?itok=P3ymXJ5R
پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان، شور و هیجان، انقلابیون را فرا گرفته بود. مجاهدان و دیگران، به انتشار مطبوعات گوناگون اقدام کردند. احزابی در کشور تشکیل شدند و هر حزبی تلاش می کرد تا مجلس و دولت را به دست گیرد. حزب دمکرات و حزب اعتدالیون، دو حزب عمده این مقطع از تاریخ کشور بودند. تقی زاده و دیگر روشنفکران وابسته به بیگانه، از رهبران حزب دمکرات بودند و در مقابل، آیه الله بهبهانی، آیه الله طباطبایی و اکثر روحانیون و عالمان بزرگ، عضو و یا حامی حزب اعتدالیون بودند.[17]
دیدگاه های روحانیون، به ویژه آیه الله بهبهانی و آیه الله طباطبایی، با نظرات دمکراتها اختلاف اساسی داشت و این، موجب اختلاف و درگیری در مجلس و خارج از آن شد و اوضاع کشور را متشنج کرده بود. روشنفکران غرب زده و وابسته، همواره سعی می کردند تا روحانیون و عالمان دینی را از صحنه اداره کشور خارج سازند. روحانیون و رهبران دینی نهضت نیز از حمایت آخوند خراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی و دیگر عالمان نجف برخوردار بودند. اینان نیز با صدور اطلاعیه هایی، دمکرات ها را مورد انتقاد قرار دادند و تاکید کردند که مقصود ما از حریت، آزادی از ظلم و ستم کارگزاران دولتی است و نه خروج از تعهدات و تقیدات الهی و شرعی و چون متوجه شدند که سخنان آنها تاثیری در تغییر اوضاع ندارد، رای به فساد مسلک تقی زاده و دمکرات ها دادند.[18] این رای عالمان نجف، خشم و کینه دمکراتها را برانگیخت. آنها بهبهانی را واسطه این اقدام می دانستند و علاوه بر این، بهبهانی به دلیل نفوذ وقدرت اجتماعی که داشت، مانع رسیدن دمکرات ها به اهدافشان بود؛ زیرا آنان مخالف حاکمیت اسلام بودند. مخالفان حاکمیت اسلام که اغلب آنان در حزب دمکرات جمع شده بودند، فارغ از مشی غربی و شرقی با هم متحد شدند؛ این اتحاد، به گونه ای بود که تقی زاده که به شدت شیفته و فریفته فرهنگ غربی بود، توانست حیدر عمو اوغلی را که از وابستگان روسیه بود و در قفقاز تربیت شده بود، با خود همراه سازد. سرانجام مجاهدین تحت رهبری حیدر عمو اوغلی، در شب نهم رجب سال 1328ق. به منزل آیه الله بهبهانی یورش بردند و این مبارز خستگی ناپذیر را که در مقابله با ظلم و ستم حکومت استبدادی جانفشانی کرده بود و رنج زندان، تبعید و شکنجه را به جان خریده بود، مظلومانه به شهادت رساندند.[19] هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که خبر شهادت آیه الله بهبهانی در شهر منتشر شد. مردم دست از کار کشیدند و رهسپار منزل آیه الله بهبهانی شدند. چون منزل او گنجایش همه جمعیت را نداشت، طلاب، علما، اصناف و جمعی از مبارزان مشروطه خواه، در مدرسه مروی اجتماع کردند.
سید محمد بهبهانی، فرزند بزرگ آیه الله بهبهانی، در میان حزن و اندوه هزاران نفر از افرادی که گرد آمده بودند، حاضر شد؛ هنوز لب به سخن نگشوده بود که صدای ناله و فریاد جمعیت بلند شد و اشک از دیدگان آنان جاری شد. سید محمد، خطاب به جمعیت حاضر چنین گفت:
«درمقابل آن چه خداوند مقدر فرموده است، باید تسلیم بود. مرحوم بهبهانی در راه خدمت به خلق خدا تا آخرین مرحله را پیمود و به درجه رفیع شهادت نایل شد. من از شما می خواهم که خونسردی پیشه کنید و از اختلاف و انتقام بپرهیزید.»
این سخنان که حاکی از درایت و هوشیاری، ایمان به حق، بزرگی روح و گذشت و جوانمردی بود، آتش خشم و نفرت مردم را سرد کرد و از یک جنگ و خون ریزی در تهران جلوگیری کرد. با وجود این، دو روز بازارها بسته شد و مردم در مساجد و حسینیه ها، به سوگواری و عزاداری پرداختند.[20] پیکر آیه الله بهبهانی توسط بستگانش به نجف اشرف منتقل شد و در مقبره خانوادگی، در کنار پدر بزرگوارش، در یکی از مقبره های شرقی صحن مطهر امام علی ـ علیه السلام ـ به خاک سپرده شد.[21]

[17] . ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم، موسسه انتشارات مدبر، چاپ دوم، 1375، ص538 ـ 541.
[18] . نقش علما در انجمن ها و احزاب دوران مشروطه، مریم جواهری، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص201 ـ 202.
[19] . انقلاب مشروطیت ایران، عبدالله جاسبی، ص166.
[20] . انقلاب مشروطیت ایران، ج6و7، ص1336.
[21] . شهیدان راه فضیلت، ص531.

جهت مطالعه بیشتر:  دانشنامه اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی