شهیدان و مذاکره با دشمن
ناکثین ، قاسطین و مارقین
امام علی (ع) با سه گروه ناکثین ، قاسطین و مارقین جنگیدند ویژگی های این سه گروه چیست ؟ تاکتیک و شیوه امام علی (ع) برای مقابله و مبارزه با هر یک از این سه دسته چه بوده است ؟ چگونه در درون خود و در صحنه اجتماع کنونی می توان با این سه گروه مبارزه کرد؟
امام علی علیه السلام در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست: اصحاب جمل که خود آنان را «ناکثین» نامید و اصحاب صفّین که آنها را «قاسطین» خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که خود آنها را «مارقین» میخواند. [۱]حضرت در خطبه ای می فرماید:فَلَمّا نَهَضْتُ بِالْاَمْرِ نَکَثَتْ طائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ اُخْری وَ قَسَطَ اخَرونَ. [۲]
ترجمه: پس چون به امر خلافت قیام کردم، طایفه ای نقض بیعت کردند(ناکثین)، جمعیتی از دین بیرون رفتند(مارقین)، جمعیتی از اول سرکشی و طغیان کردند(قاسطین).
و در خطبه ای دیگر می فرماید:
أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْیِ وَ النَّکْثِ وَ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ فَأَمَّا النَّاکِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ وَ أَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ وَ أَمَّا شَیْطَانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ کُفِیتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَهَا وَجْبَةُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ وَ بَقِیَتْ بَقِیَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْبَغْیِ وَ لَئِنْ أَذِنَ اللَّهُ فِی الْکَرَّةِ عَلَیْهِمْ لَأُدِیلَنَّ مِنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَشَذَّرُ فِی أَطْرَافِ الْبِلَادِ تَشَذُّراً. أَنَا وَضَعْتُ فِی الصِّغَرِ بِکَلَاکِلِ الْعَرَبِ وَ کَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ. [۳]
ترجمه: آگاه باشید! خداوند مرا به نبرد با ستمگران، پیمان شکنان و مفسدان در ارض امر فرموده است، با ناکثین و پیمان شکنان (اشاره به اصحاب جمل) نبرد کردم (و آنها را در هم شکستم) و با قاسطین (ستمگران شام و اصحاب معاویه) جهاد نمودم (و ضعف و زبونى آنها را نشان دادم) و مارقین (خوارج نهروان) را بر خاک مذلت نشاندم; اما شیطان ردهه (ذوالثدیه رییس خوارج) با صاعقه اى که بر او فرود آمد به گونه که تپش قلب و لرزش سینه اش شنیده شد، شرّ او از من دفع گردید ولى گروه دیگرى از ستمگران باقى مانده اند که اگر خداوند به من اجازه حمله دیگرى به آنها دهد (و مرا باقى بگذارد) آنها را از میان برداشته و دولت حق را به جاى آنها قرار مى دهم، جز افراد قلیلى از آنان که (ممکن است از دست ما بگریزند و) در اطراف بلاد پراکنده مى شوند. من در خردى پشت عرب را به خاک رسانیدم و شاخهاى ربیعه و مضر را شکستم.
معرفی سه طایفه
ناکثین: ناکثین از لحاظ روحیه، پول پرستان بودند؛ صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض. سخنان حضرت در باره ی عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است.
قاسطین: روح قاسطین روح سیاست و تقلّب و نفاق بود. آنها می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری علی را در هم فرو ریزند.عده ای پیشنهاد کردند با آنها کنار آید و تا حدودی مطامعشان را تأمین کند. او نمی پذیرفت، زیرا که حضرت اهل این حرفها نبود. او آمده بود که با ظلم مبارزه کند نه آنکه ظلم را امضا کند. و از طرفی معاویه و تیپ او با اساس حکومت علی مخالف بودند.آنها می خواستند که خود مسند خلافت اسلامی را اشغال کنند، و در حقیقت جنگ علی با آنها جنگ با نفاق و دورویی بود.
مارقین: روحشان روح عصبیت های ناروا و خشکه مقدسی ها و جهالت های خطرناک بود. علی نسبت به همه ی اینها دافعه ای نیرومند و حالتی آشتی ناپذیر داشت.
حال با توجه به این ویژگیها، میتوان در عصر فعلی این سه گروه را در جریان تاریخ انقلاب اسلامی با این خصوصیات شناسایی کرد:
۱. ناکثین: اینها کسانی هستند که در جریانات مبارزه علیه رژیم طاغوتی پهلوی فعالیتهای شایانی داشته و بعد از پیروزی انقلاب نیز در استحکام نظام و انقلاب نقش به سزایی ایفا کرده اند. ولی با وجود این سابقه درخشان در سالهای اخیر به دلایل بسیاری از جمله حب دنیا (از قبیل مال، مقام و شهرت، زن و فرزند) و یا حسادت و یا ... رو به مخالفت با اوامر ولی امر مسلمین آورده و پیمان شکنی کردند.
۲. قاسطین: این افراد از ابتدا به آرمانهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی اعتقادی نداشته و در ماه های آخر انقلاب بنا به اجبار و حتمی دیدن پیروزی مردم ایران به قافله مردم انقلابی پیوستند ولی همچنان دل در گرو وضعیت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دوران تجددخواهی پهلوی داشته و دارند. این افراد در طول سالیان بعد از پیروزی انقلاب از هر فرصتی برای بدست گرفتن شریانهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تلاش داشته و در برخی موارد نیز موفقیتهایی بدست آورده اند که همین امر موجب ایجاد مشکلات عمده در عرصه های گوناگون اجتماعی در استمرار حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران بوجود آورده است. این افراد با چهره نفاق و دورویی و شعارهای به ظاهر انقلابی و دینی، به دنبال حاکمیت دوباره زر و زور و تزویر در کشور اسلامی مان بوده و در این راه از هیچ اقدامی حتی همپیمانی با دشمنان خارجی نیز باکی ندارند.
۳. مارقین: اینها همان متحجرینی هستند که در پوشش لباس دیانت و تظاهر به تقوا به مخالفت با حرکت انقلابی مردم ایران و حضرت امام خمینی برخاسته و این مخالفت خود را در دوران رهبر حکیم انقلاب نیز ادامه دادهاند. همانها که تحت عناوینی مانند جدایی دین از سیاست، سوءاستفاده از استراتژی انتظار و مخالفت با حکومت اسلامی، مبارزه با فلسفه و عرفان، توهین به علمای برجسته مدافع نظام و انقلاب و ... راه را برای مدافعین حریم دین و ولایت ناهموار میکنند.
وظیفه ما در قبال این سه طیف همان وظیفه ایست که شیعیان امیرالمومنین در آن زمانه داشتند. پیروی از اوامر ولی فقیه و هوشیاری در تشخیص نقشه های دشمن و بازی نکردن در زمین آنها، بهترین کمک و یاری نایب امام زمان در پیشبرد اهداف و آرمانهای والای انقلاب است
پی نوشت ها:
[۱] و قبل از آن حضرت، پیغمبر آنان را به این نامها نامید که به وی گفت: «سَتُقاتِلُ بَعْدِیَ النّاکِثینَ وَ الْقاسِطینَ وَ الْمارِقینَ» پس از من با ناکثین و قاسطین و مارقین مقاتله خواهی کرد. این روایت را ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ، ج /۱ص ۲۰۱ نقل می کند و می گوید: این روایت یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتبت است، زیرا که اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ گونه تأویل و اجمالی در آن راه ندارد.
[۲] نهج البلاغه ، خطبه ۳ (شقشقیه).
[۳] نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۲ (قاصعه).
به نقل از : پرسمان