دریافت فایل pdf از همه پوسترها
678 کیلوبایت
دریافت فایل فشرده winrar (همه پوسترها)
634 کیلوبایت
مطالب مرتبط با حجاب و بدحجابی
بقیه پوسترها در ادامه مطلب...
دریافت فایل pdf از همه پوسترها
678 کیلوبایت
دریافت فایل فشرده winrar (همه پوسترها)
634 کیلوبایت
بقیه پوسترها در ادامه مطلب...
راهپیمایی مردم تهران در اعتراض به اغتشاشات اخیر
جمعی از مردم در اعتراض و محکومیت حرکات هنجارشکنانه اغتشاشگران و توهین آنها به مقدسات، ظهر جمعه اول مهرماه پس از اقامه نماز جمعه از دانشگاه تهران به سمت میدان انقلاب راهپیمایی کردند. بخشی از تصاویر
اگر بی حجاب ها سکته نمی کنند از آنها خواهش می کنیم به خاطر امام حسین (ع) حجاب شان را رعایت کنند.
حجاب خونبهای شهیدان است .
آ. اینجا نه پلیسی هست نه گشت ارشادی !
مطالب مرتبط: حجاب و بدحجابی، شهیدان ، زن ایرانی
علمای اخلاق در تعریف غیرت چنین آورده اند: غیرت و حمیّت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه میگیرد.
غیرت را می توان در دو قسم بررسی کرد:
الف. غیرت انسانی: نفس انسانی به سبب امیال و خود خواهی ها، تلاش می کند از اموری دفاع کند و آنها را از گزند دیگران و گاه رقیبانش حفظ نماید؛ این حفظ و دفاع، معنای غیرت است. این غیرت به حسب نوع تربیت، آموزش، سلیقه، محیط و ... در انسان ها متفاوت است، گاه به صورت مثبت و گاه به صورت منفی بروز پیدا می کند. از مصادیق بارز این غیرت، غیرت ملی و غیرت نژادی است.
ب. غیرت دینی: غیرت دینی، به این معنا است که انسان مسلمان نسبت به کیان اسلام و آنچه بدان مربوط می شود حسّاس باشد، با تمام توان در اثبات و اجرای آن بکوشد و از کوچک ترین خدشه و تعرّضی نسبت به آن جلوگیری کند. بر این اساس، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به حق و صبر، تعلیم و تعلّم و... می تواند در راستای غیرت دینی قرار گیرد. نماد و اسوه این غیرت، پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) هستند که تمام دغدغه شان برپایی و استواری دین الاهی بوده است.
حجاب مایه تشخص و آزادی زن است
حجاب مایهی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهی مادیگرایان، مایهی اسارت زن نیست.... حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفهی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. ۱۳۹۱/۰۲/۲۳
سراغ تانیا که این روزها در یک آرایشگاه زنانه کار میکند و میگوید دیگر به هیچ کسی اعتماد ندارد، رفتهایم. روایت زندگی تلخ این دختر ۲۸ ساله را در ادامه میخوانید.
اجازه نداشتم با دوستانم بیرون بروم
کرمانشاه به دنیا آمدم. سال ۱۳۷۰. خانواده مذهبی نداشتم اما سنتی بودند. ساعت ورود و خروجم برایشان خیلی مهم بود. برایشان که نه برای مادرم مهم بود. پدرم کاری با من نداشت. میدان ترهبار کار میکرد و همین الان هم اگر از او سن و سالم را بپرسید دقیق نمیداند. خیلی این چیزها برایش مهم نبود. حتی پول تو جیبی من هم با مادرم بود. اصلا اختیار همه چیز با مادرم بود. باید سر ساعت و دقیقه میرفتم و میآمدم. ثانیهای اینور و آنور میشد با مادرم برنامه داشتیم. یعنی من قبل از تاریکی هوا باید هرطور که شده خانه میرسیدم. گاهی مادرم آنقدر سفت و سخت میگرفت که خودش مرا دانشگاه میبرد و خودش مرا بر میگرداند. خیلی اذیت میشدم. سخت بود. آدم گاهی دلش میخواهد بعد از کلاس با دوستهایش برود بیرون، چیزی بخورد. تفریحی بکند اما این اجازه را نداشتم. برای همین مجبور شدم از کلاسهای دانشگاهم بزنم که بتوانم حداقل کمی با دوستانم بیرون بروم. برای این کار دلیل هم داشت مدام میگفت جامعه بد است و ممکن است تو هم بد شوی!
خالهام مرا تحریک به رفتن از خانه پدرم کرد
فرمانده انتظامی پایتخت گفت: از نظر قانون پلیس مکلف است با هنجارشکنان و کسانی که شئونات را رعایت نمیکنند و مروج سبک زندگی غربی هستند، برخورد کند و در این وظیفه یک گام نیز عقب نخواهد آمد.
به گزارش مشرق، سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت در حاشیه طرح رعد ۲۴ در جمع خبرنگاران در خصوص برخورد با بدحجابی، اظهار داشت: بخشی از بحث شئونات اسلامی به رعایت حقوق سایر شهروندان برمیگردد و کسانی که با وضعیت ناهجار در خیابانها حضور مییابند در اصل حقوق شهروندی و قانون کشور را زیر پا میگذارند.
وی تأکید کرد: طبق قانون و آنچه برعهده ناجا گذاشته شده است، حفظ ارزشهاست و از نظر قانونی پلیس مکلف است با هنجارشکنان و کسانی که شئونات اسلامی را رعایت نکرده و سبک زندگی غربی را ترویج میکنند، برخورد کند.
فرمانده انتظامی پایتخت تأکید کرد: اقدام پلیس در این حوزه قانونی است و ما یک گام نیز در انجام وظیفهمان در ترویج فرهنگ اسلامی و برخورد با کسانی که هنجارهای اسلامی را زیر پا میگذارند عقب نخواهیم آمد.
و همچنین خواهی کسی را از خود دور گردانی نه مرتبه سوره (الکوثر) را بخوان و به جانب او بدم به اختیار خود برود.
یک کتاب خواندنی در مورد رنگ لباس و روانشناسی رنگ ها
عناوین اصلی کتاب شامل:
سخن نویسنده؛ علتّ وجوب«حجاب» حیست؟ و ملاک های اصلی پوشش کدامند؟؛ آیا حجاب پنهان شدن و پنهان ماندن است؟؛ چرا دختران و زنان باید حجاب داشته باشند و پسران نباید موهای سر خود را بپوشانند؟؛ آیا حجاب و پوشش یک «حق شخصی » است که زن یا شوهر و پدر بتوانند از این حق صرف نظرکنند؟ یا «حق اجتماعی » است که با انصراف جامعه هر زنی بتواند بی حجاب دیده شود؟ و یا آنکه « حق الهی» است؟؛ ریشه حجاب که «عفاف » نام داود و با وجود آن علاقه قلبی و عقلی به پوشش پدید می آید، چیست؟، راه های دستیابی به «گوهر عفاف» چیست؟؛ رهاورد عفاف در زندگی انسان چیست؟؛ «آفات عفاف » یا راه های تضعیف پارسایی و نجابت چیست؟؛ حیاء چیست؟ آیا تاثیری در حفظ حجاب به طور خودجوش و ارادی در فرزندانمان دارد؟؛ راهکارهای دستیابی به حیا چیست؟؛ آیا پیش از اسلام هم سخنی از پوشش یا وظیفه ای نسبت به حجاب بوده است؟؛ آیا حجاب و پوشش تنها با چادر است؟؛ آیا چادر از زمان قاجاریه در ایران بوجود آمده است و به اصطلاح «ایرانی » است نه اسلامی؟!؛ بهترین رنگ پوشش چیست؟ آیا پوشیدن رنگ سیاه مکروه و ناپسند است؟؛ علّت مبارزه گسترده کشورهای غربی با پارچه ای کوچک به نام روسری چیست؟ اگر اینان کشور خود را مهد آزادی و دموکراسی لقب؛ امروزه بهترین ابزار برای شناخت ردپای استعمار در بی علاقگی یا بدبینی نسبت به حجاب چیست؟؛ ماجرای کشف حجاب در ایران چه بود؟؛ آیا در دانشگاه های جهان ضوابطی برای پوشش دختران و زنان وجود داود؟ یا این قانون تنها در ایران است؟ا؛ آیا اندیشمندان، سیاستمداران یا هنرمندان غیر مسلمان جهان نیز از پوشش و حجاب یا حیا و عفاف سخن گفته اند؟؛ «شهید حجاب »کیست؟ و ماجرای قتل او در آلمان چیست؟؛ مخاطبان ما در خانواده یا جامعه چه ویژگی هایی دارند؟؛ بهترین شیوه تاثیرگذار درباره حجاب چیست؟؛ آیا بینش و روش حضرت زهراعلیهاالسّلام نسبت به حجاب برای امروز جامعه ما جوابگوست؟
به گزارششفاف، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی که در جمع مردم اراک سخن می گفت، با بیان اینکه شهرک های صنعتی در سراسر کشور و شهر اراک که یک شهر صنعتی است، یکی پس از دیگری تعطیل می شود و این بسیار نگران کننده است، گفت: وضعیت فعلی تعطیلی کارخانهها و کارگاهها دیگر قابل تحمل نیست.
نقش عفاف و حجاب در تحکیم خانواده
اینطور نیست که این خانم هرطور خواست خودش را آرایش کند و برود نشان جوان ها بدهد. همسر شماست. من یک سؤال از شما می پرسم. این سؤال را کشورهای خارج هم بودم، پرسیدم. هرچه عقیده شما است، بگویید. آیا روی کره ی زمین یک زن هست که بگوید: من زن هستم. می خواهم شوهر من ، مرا 95 درصد دوست داشته باشد؟ شوهر من یکی دو درصد خانم دیگر را هم دوست داشته باشد!!! آیا چنین زنی هست یا نه؟ نیست. کدام زنی هست که این طور بگوید؟ هیچ زنی قبول نمی کند. کاری به اسلام هم ندارم. قرآن را برای یک لحظه کنار بگذارم. می خواهم بدون قرآن صحبت کنم. کدام زن است که حاضر باشد شوهرش 95 درصد دوستش داشته باشد؟ هیچ زنی حاضر نمی شود. اگر این طور است چرا باید آرایش کرده خودت را نشان مردم بدهی؟ این رقمی که شما در خیابان می آیی، یعنی چه؟ یعنی مردم، مرا ببینید. این یعنی چه؟ یعنی دو درصد علاقه شما از خانمتان متوجه من کنید. از یک طرف می گوید: نمی خواهم یک درصد علاقه ی شوهرم جای دیگر باشد، از سوی دیگر با لباس و آرایش بیرون می آید، که به مردها بگوید: مردها، شما که زن دوست هستید، من هم هستم. ببینید چه قیافه ای دارم؟ هرکس دوست دارد شوهرش برای خودش باشد، باید اجازه بدهد در خیابان شوهر مردم هم برای زن مردم باشد. کسی را تحریک نکند. حالا چادر یا مانتو مهم نیست. مهم این است که قرآن می گوید: به تقوا نزدیک باشد.
من یک حرفی می زنم هرکس جواب دارد، جواب مرا بدهد. دانشجو حق تحصیل دارد. بله! دانشگاه آمده و جوانی اش را می دهد برای اینکه چیز یاد بگیرد. این دانشجو که حق تحصیل دارد، این دختر دانشجو با این قیافه در دانشگاه می آید، از بغلش رد می شود و سر کلاسش می نشیند، آیا حواس این جوان پرت می شود یا نه؟! بنده دانشجو هستم و دارم مطالعه می کنم. این خانم با هر رقم آرایشی می آید از کنار من رد می شود، بالاخره دل مرا می برد؛ دل مرا که برد، کتاب دستم است، اما حواسم جای دیگر است؛ ضربه علمی به من می زند.
در دانشگاه باید قوی ترین حجاب ها باشد. چون محل درس است. در محل درس ، من باید متمرکز باشم. اسلام می گوید: اگر قاضی کفشش تنگ است، قضاوت نکند. چون فشاری که به پایش می آید ممکن است در قضاوتش اثر بگذارد. اسلام میگوید: اگر قاضی ادرار دارد، قضاوت نکند. ممکن است ادرار قاضی در قضاوتش اثر کند. پیغمبر آمد نماز بخواند، فرمود: فاطمه جان! این پرده گل دارد، گلش حواس مرا پرت می کند. اگر گل پارچه ای حواس پیغمبر را پرت کند، دختری که خودش را مثل گل درست کرده است، حواس جوان را پرت نمی کند؟! کتاب دستش است ولی همین طور نگاه می کند، یک مدتی یک فوتی میکند، تا میرود یک چیزی بخواند باز یک نفر دیگر می آید از این طرفش می رود. خانم های بد حجاب و آرایشگر -از نظر حقوقی، کار به اسلام ندارد، بهایی هم باشند، یهودی هم باشند، مسیحی هم باشند- اگر دختر خانم در دانشگاه با آرایش تحریک کننده حضور پیدا کند، این به دانشجو ضربه علمی می زند.
پسر هم همین طور است! پسر هم یک لباس تنگ می پوشد، بازویش را نشان می دهد... محیط دانشگاه باید آرام باشد. مگر اینکه نه ! علم هست و چیز دیگر هم هست. مخلوط عرض می کنم. [1]
پی نوشت :
استاد قرائتی، درس هایی از قرآن، آسان گیری در ازدواج و زندگی، تاریخ پخش: 93/2/18
دیروز رفتم دانشگاه آزاد دیدم لااقل ظاهرش اسلامی بود. دختران دانشجو همه چادر داشتند حالا بعضی ها چادرشان را نامرتب و بی اهمیت گرفته بودند.
اول به خود دخترا و زنها می گم که شما را به خون شهدا، حجابتونو رعایت کنید. مانتوی کوتاه حجاب نیست. شلوار تنگ حجاب نیست . روسری یا مقنعه نصفه نیمه حجاب نیست. آرایش غلیظ حجاب نیست.
حالا رفتار و گفتار و صحبت بی جهت و خنده بلند و زیادی با نامحرم هم به جای خود . اینها هم عفاف نیست و در شأن خودتان ، شأن جامعه و شأن جامعه اسلامی نیست.
بعد به مسئولین که شما را به خدا جلوی تهاجم فرهنگی دشمن بایستید و از ارزش های انقلاب اسلامی دفاع کنید . شما روز قیامت باید جوابگوی امام و شهدا باشید.
شما مسئولید و روی خون شهدا پا نگذارید. امکانات مختلف در اختیار شما هست . بالاخره برای اصلاح ادارات و دانشگاهها و خانواده ها و ... تا سطح عمومی جامعه اقدامی بکنید ،تلاشی بکنید .
6دوستان عزیز شما بگید چکار کنیم؟!
پ.ن : هر چی گشتم یه تصویر متناسب پیدا کنم نشد. حیفم اومد وبلاگ قشنگم رو با عکس بی حجاب ها و بد حجاب ها آلوده کنم.
قال النبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم): أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانُ عَنْ غَیْرِهِ.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: می خواهید بهترین زنان را معرفى کنم؟
گفتند: آرى یا رسول اللَّه.
ایشان فرموند: بهترین زنان آنست که ... برای شوهرش زیبائی هاى خود را اظهار کند و نسبت به دیگران (از مردان) مستور و خوددار باشد.
(بحارالانوار، ج 103، ص 235 ؛ مکارم اخلاق ص 220)