سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای کرمان» ثبت شده است

https://nedaykargar.ir/wp-content/uploads/2024/01/IMG_0647-620x410.jpeg

دشمنان بزدل و ترسو ، زن و بچه ها و مردم به گناه را می کشند

چون حتی : از زائرانت هم هراس دارند

در میدان کم آوردند زنها و کودکان را می کشند


۱ نظر موافقین ۱ ۱۶ دی ۰۲ ، ۱۰:۵۸
ع . شکیبا---۹۷

یکی از عجیب ترین شهدای دفاع مقدس

 ( شهید حاج یونس زنگی آبادی )

خاک شلمچه و عملیات کربلای ۵ باشکوه‌ترین فراز زندگی شهید زنده، حاج یونس زنگی آبادی است. حماسه شورانگیز حاج یونس در این عملیات نام او را برای همیشه در کنار نام سرداران رشید اسلام و مردان بزرگ ایران زمین، جاودانه کرده است؛ باشد که در سالروز شهادتش حیاتی دیگر به جان مرده‌مان ‌بخشد. 

در سال ۱۳۴۰ ه‌ ش، یونس زنگی آبادی‌ در خانواده‌ای متدین در روستای زنگی‌آباد کرمان دیده به جهان گشود. پدرش ملا حسین، مردی مؤمن و عاشق اهل بیت بود. وقتی از دنیا رفت، یونس دوازده سال بیشتر نداشت. پس از فوت پدر، مادرش با سختی ‌برای تأمین زندگی زندگی تلاش کرد؛ اما از آن پس بود که یونس نوجوان برای کمک به هزینه زندگی در کنار درس خواندن به کارگری روی آورد. با شروع زمزمه‌های انقلاب، در حالی که دانش‌آموز دبیرستانی بود، در تظاهرات و حرکت‌های انقلابی کرمان نقش جدی داشت. 

با پیروزی انقلاب اسلامی برای درگیری با ضد انقلاب‌ به کردستان رفت و در سال ۱۳۶۰ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در‌آمد. تدبیر، اخلاص و شجاعت او در عملیات‌‌‌هایی چون فتح‌المبین، بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی، رمضان، خیبر و بدر باعث شد تا سردار قاسم سلیمانی، فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله کرمان، حاج یونس ۲۳ ساله را‌ به فرماندهی تیپ امام حسین (ع) لشکر ۴۱ ثارالله کرمان برگزیند‌ و در ‌۲۵ /۱۰/ ۶۵ در عملیات کربلای ۵ با ریختن خون خود، مصداق آیه «عند ربهم یرزقون» شود. 

با مطالعه روایات شگفت‌انگیز و تأثیرگذار از نحوه زندگی و ظهور دوباره‌اش پس از شهادت، می‌توان وی را یکی از بی‌نظیرترین شهدای تاریخ نامید. ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که قرار بر این می‌شود آقای صفایی خاطرات شهید زنگی آبادی را تدوین و به صورت یک کتاب درآورد و در حالی که مشغول خواندن این خاطرات بوده و ناامیدانه از اینکه آیا می‌تواند این کار را انجام دهد یا نه؛ و آیا می‌شود در خاطرات شهید دست برد و یک قصه داستانی را به قلم درآورد؟! ناگهان با صدای زنگ‌های متوالی تلفن بعد از 25 بار که سعی می‌کرد جوابی ندهد بالاخره مجبور می‌شود گوشی را بردارد تا ببیند این آدم سمج کیست که افکارش را می‌پراند! که ناگاه متوجه می‌شود او کسی نیست جز همان صاحب خاطرات یعنی شهید حاج یونس زنگی آبادی...

متن زیر بخشی از این ماجراست: 

۱ نظر موافقین ۳ ۰۱ مرداد ۰۰ ، ۰۲:۳۷
ع . شکیبا---۱۶۶۷
سردار قاسم سلیمانی
سردار دل‌ها:

ان شاالله هزار و دوازدهمین شهید کرمان باشم

هم‌رزم سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به نقل از این شهید بزرگوار گفت: در گلزار شهدای کرمان بودیم که ایشان آرزو کردند ان شاالله هزار و دوازدهمین شهید کرمان باشم و این‌چنین هم شد.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، سردار محمدرضا حسنی سعدی شنبه چهاردهم دی افزود: سردار سلیمانی عید امسال برای ادای احترام به گلزار شهدای شهر کرمان آمده بود.

وی ادامه داد: سردار سلیمانی بر سر مزار مادر همسرش رفتند و فاتحه خوانند، محافظان و مسئولانی که همراه ایشان بودند کنار بودند و سردار وسط گلزار شهدا تنها ایستاده بود و داشت گریه می‌کرد.

سردار حسنی سعدی گفت: من جلو رفتم و احوالپرسی کردم و با هم صحبت کردیم و در ادامه گفتم این گلزار هزار و یازده شهید دارد، سردار سلیمانی در ادامه صحبت من گفت: ان‌شاالله هزار و دوازدهمین شهیدش من باشم، گفتم ان شا الله شما ۱۲۰ سال خدمت کنید.

مدیرکل سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران کرمان گفت: سردار سلیمانی در ادامه اشاره کرد به محل کنار قبر شهید یوسف الهی، خطاب به ایشان گفتم شما پیغام دادید به دو نفر از دوستان تا زمانی که شهید شدید کنار قبر شهید یوسف الهی دفن شوید؟ گفت اگر جا نبود همین دور و برها.

وی تاکید کرد: حاج قاسم یک تفکر، جریان و مکتب بود. او خودش صاحب سبک بود، قاطعیت، شجاعت، جسارت، رافت، ادب، اخلاق، مهربانی و دلسوزی را همه با هم داشت و در یک کلام جمع اضداد بود.

سردار حسنی سعدی تصریح کرد: سپهبد سلیمانی فوق‌العاده مهربان بود و چقدر به خانواد شهدا ارادت داشت.

کاش من به جای سردار رفته بودم 

سردار حسنی سعدی گفت: شب گذشته رفتیم منزل مادر شهید علی شفیعی، مادر شهید شفیعی می‌گفت کاش به جای سردار من رفته بودم.

اگر حاج قاسم از زمین خوردن من مطلع بود احوالم را می‌پرسید 

سردار حسنی سعدی افزود: چندی قبل مادر شهیدان محمدآبادی به من گفت: من روز عاشورا زمین خوردم، اگر حاج قاسم می‌دانست، احوالی از من می‌پرسید.

وی ادامه داد: ارتباط تلفنی سردار حاج قاسم سلیمانی را با مادر شهید برقرار کردیم و آنها با هم صحبت کردند و سردار احوال مادر شهیدان محمدآبادی را جویا شد.

سردار حسنی سعدی گفت: مادر شهید گوشی تلفن را می‌بوسید و می‌گفت مادر دورت بگردم، کجایی.

شهادت مزد ۴۰ سال خدمت حاج قاسم بود 

سردار حسنی سعدی افزود: خانواده شهدا و مردم خیلی دوستش داشتند و الان نیز با خون پر برکتشان برای جوانان قهرمان هستند و جریان مقاومت در سراسر کشورها به پا می‌خیزد و راه و رسم ایشان را برای خودشان بر می‌گزینند و این از حداقل‌های برکت خون ایشان است.

وی اظهار کرد: ایشان اجر مزد ۴۰ سال خدمت خود را گرفت زیرا حاج قاسم ۴۰ سال پوتین را از پایش در نیاورد.

سردار حسنی سعدی تصریح کرد: ایشان استراحت و مرخصی نداشت و فقط در صدد شهادت بود.

سوزناک‌ترین گریه برای امام حسین (ع) را سردار سلیمانی داشت 

۰ نظر موافقین ۱ ۱۷ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۱۱
ع . شکیبا---۱۵۹
دیدار با پیکری که سر بر بدن نداشت
حماسه‌ کربلای پنج-47/ روایت زندگی سردار شهید "یونس زنگی آبادی"

دیدار با پیکری که سر بر بدن نداشت

دست کشیدم روی پاهای حاجی. مصطفی، پسرم، هم بود. چشم‌هایش ضعیف است. دست کشیدم روی پاهای پدر شهیدش و کشیدم به صورت و چشم‌هایش. خودم هم پاهایش را بوسیدم.

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از کرمان، سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی سال 1340 هجری شمسی در خانواده ای متدیّن، در روستای زنگی آباد کرمان به دنیا آمد. پدرش ملاحسین مردی مؤمن و عاشق اهل بیت بود، وقتی از دنیا رفت یونس دوازده سال بیشتر نداشت. با شروع زمزمه های انقلاب در حالی که دانش آموز دبیرستان بود در تظاهرات و حرکت های انقلابی نقش جدی داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان رفت و در سال ۱۳۶۰ رسماً به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. تدبیر و شجاعت و جسارت او درعملیات های مختلف باعث شد تا وی را فرماندهی بنامیم که تمام زندگی اش در جبهه های جنگ خلاصه میشد. خاک شلمچه و عملیات کربلای ۵ با شکوهترین فراز زندگی سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی بود. حماسه شورانگیز حاج یونس دراین عملیات نام بلند او را برای همیشه در کنار سرداران رشید اسلام و مردان بزرگ ایران زمین جاودانه کرده است.

من دست از «خمینی» بر نمیدارم

مدت زیادی نبود که خدا به حاج یونس فرزندی داده بود. به حاجی گفتم: حاجی، دلت برای بچّه ات تنگ نشده؟ جبهه و جنگ بس نیست؟ شما به اندازه ی خودت در جنگ بوده ای! حاج یونس لبخندی زد و گفت: اگر صدتا بچّه هم داشته باشم و روزی صدمرتبه هم خبر بیاورند بچّه ات را ازت گرفته اند، من دست از «خمینی» بر نمیدارم و جبهه و جنگ را به هر چیز دیگری ترجیح میدهم.

امروز تکلیف ما این است که مثل یک برادر از آنها پذیرایی کنیم

۰ نظر موافقین ۱ ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۵۰
ع . شکیبا---۷۱۹

https://static4.donya-e-eqtesad.com/thumbnail/mD7V68XCGTMC/QHn8O9nsSzSGNGeElzeMGRqZZ6tAR633wbP5F7j8WlrSqX2Q2rxbfvY4JqVcSl2F67cZwrogtXDQpBVfRfAnxA,,/IMG_7878.jpg

امروز، قرارگاه حسین‌بن‌علی(ع) ایران است/ اگر جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیت‌الله‌الحرام و قرآن آسیب خواهد دید/ مردم عزیز ایران فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند/ در مسائل سیاسی، ولایت فقیه را بر سایر امور ترجیح دهید

به گزارش مشرق، متن کامل وصیت‌نامه الهی سیاسی سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با عنوان «میثاق‌نامه مکتب حاج قاسم» منتشر شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت میدهم به اصول دین

اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب و اولاده المعصومین اثنی‌عشر ائمتنا و معصومین‌نا حجج الله.

شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است.

خدایا! تو را سپاس میگویم بخاطر نعمتهایت

خداوندا ! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.

خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه ای عزیز ــ که جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی.

پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی

۰ نظر موافقین ۰ ۲۵ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۴۵
ع . شکیبا---۹۶۳
قاسم سلیمانی چگونه «قاسم سلیمانی» شد؟
در گزارش زیر به بازخوانی مسیر پر فراز و نشیبی که سردار قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس گذراند تا زمانی که به یک فرمانده راهبردی تبدیل شد پرداخته‌ایم.
سردار قاسم سلیمانی جزو آخرین نفراتی بود که به جمع فرماندهان ارشد سپاه در دوران دفاع مقدس پیوست و اجازه پیدا کرد در جلسات قرارگاهی حضور پیدا کند.

فرماندهان ارشد سپاه در دوران دفاع مقدس شامل سه دسته راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی بودند. فرماندهان راهبردی، محسن رضایی، رحیم صفوی، حسن باقری، غلامعلی رشید و علی شمخانی بودند. فرماندهان عملیاتی نیز، فرماندهان قرارگاه‌ها و فرماندهان تاکتیکی، فرماندهان تیپ‌ها و لشکرها بودند.

قاسم سلیمانی تا زمانی که فرمانده گروه ثارالله بود، امکان حضور در جلسات فرماندهان نداشت و در آستانه عملیات فتح المبین (اسفند و فروردین 61) و با ارتقا گروه ثارالله به تیپ، برای نخستین بار در جلسات فرماندهی حضور پیدا کرد.

قاسم سلیمانی اگرچه با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کرمان به این نهاد انقلابی پیوست، اما در غائله کردستان حضوری نداشت و به عنوان مربی آموزشی در کرمان فعالیت داشت. در هفت - هشت ماه نخست جنگ تحمیلی نیز نشانی از حضور وی در جبهه‌های نبرد جنگ تحمیلی، چه در غرب و چه در جنوب نیست.

گفته می‌شود او برای نخستین بار در بهار یا تابستان سال 60، جمعی از نیروهای پاسدار و بسیجی کرمان را که خود آموزش داده بود،  به جبهه جنوب و پادگان گلف (پایگاه منتظران شهادت) آورد. گلف ستاد عملیات سپاه در جنوب (اهواز) بود و جلسات فرماندهی در آنجا برگزار می‌شد. نیروهایی هم که از شهرهای مختلف کشور عازم جنوب می‌شدند، ابتدا به گلف می‌رفتند و سپس در خطوط عملیاتی توزیع و سازماندهی می‌شدند.

شاید قاسم سلیمانی آمده بود که برگردد؛ اما دیدار او با حسن باقری در گلف موجب شد تا برای همیشه در جبهه‌های جنگ ماندگار شود. سلیمانی شیفته حسن باقری شده بود و فرماندهی و منش او را دوست داشت. حسن باقری به سلیمانی و نیروهایش ماموریت داد تا در محور کرخه کور مستقر شوند و خط پدافندی تشکیل دهند.

در عملیات طریق القدس که آذر ماه سال 60 و با هدف آزادسازی بستان اجرا شد، اولین تیپ‌های سپاه شکل گرفت. سپاه تا پیش از آن با واحدهای گردان در عملیات‌ها حضور پیدا می‌کرد. در عملیات ثامن‌الائمه که با هدف شکست محاصره آبادان اجرا شد، 12 گردان سپاه در کنار یگان‌های ارتش حضور داشتند.

تیپ‌های کربلا، امام حسین (ع) و عاشورا به فرماندهی مرتضی قربانی، حسین خرازی و محمدعلی (عزیز) جعفری، اولین تیپ‌هایی بودند که شکل گرفتند. قاسم سلیمانی در عملیات طریق القدس فرمانده یکی از گردان‌های تیپ کربلا بود که در آن عملیات از ناحیه دست مجروح شد. دستی که از پیکر حاج قاسم سالم ماند، همان دستی بود که در عملیات طریق القدس جراحت دید.
 
پس از عملیات طریق القدس، سپاه سازمان رزم خود را توسعه داد و تیپ‌های جدیدی از جمله تیپ 27 محمد رسول الله (ص) را تا قبل از عملیات فتح المبین ایجاد کرد. استعداد یگان نظامی قاسم سلیمانی کمتر از تیپ بود و همچنان گروه رزمی ثارالله نامیده می‌شد، تا اینکه حدود دو هفته قبل از عملیات فتح المبین، با تلاش حسن باقری، گروه رزمی ثارالله به تیپ ارتقا یافت و قرار شد امور پشتیبانی این تیپ تازه تاسیس توسط تیپ امام حسین (ع) انجام بگیرد. قاسم سلیمانی برای نخستین بار، دو هفته قبل از اجرای عملیات فتح المبین در جلسات فرماندهان سپاه در جنگ حضور پیدا کرد.

سلیمانی نخستین بار که در جلسات فرماندهان حضور پیدا کرد، بسیاری از فرماندهان را نمی‌شناخت. او از یکی از فرماندهان که او را می‌شناخت، خواست تا دیگران را معرفی کند. سلیمانی از آن جلسه با احمد کاظمی و دیگر فرماندهان آشنا شد.

فرماندهان در روزهای پایانی سال 60، مشغول آماده‌سازی مقدمات برای اجرای عملیات بزرگ (عملیات‌های دوران دفاع مقدس با توجه به وسعت منطقه درگیری، نیروهای درگیر و اهداف تعیین شده به سه دسته بزرگ، متوسط و محدود، تقسیم می‌شوند) فتح المبین با هدف آزادسازی سرزمین‌های اشغالی شمال استان خوزستان بودند. قاسم سلیمانی از پشتیبانی تیپ امام حسین (ع) گلایه‌هایی داشت، اما خجالت می‌کشید آن موضوع را با حسن باقری در میان بگذارد.


تیپ ثارالله در عملیات فتح المبین ماموریت یافت تا زیرنظر قرارگاه قدس، هدفی را تصرف کند و با الحاق با یگان‌های همجوار مواضع آزادشده را تثبیت کنند و به ادامه پیشروی بپردازند؛ اما در آن عملیات قاسم سلیمانی و نیروهایش نتوانستند به هدف برسند و مانور عملیاتی قرارگاه با مشکل مواجه شد. قاسم سلیمانی در اولین حضورش در قامت فرمانده، موفق عمل نکرد و همین موجب شد تا برخی از فرماندهان راهبردی سپاه تصمیم بگیرند، قاسم سلیمانی از فرماندهی تیپ ثارالله برکنار و فرد دیگری جایگزین شود؛ اما حسن باقری از قاسم سلیمانی و استعداد او دفاع کرد و از دیگر فرماندهان خواست تا به او فرصت داده شود تا بتواند توانمندی‌ها و استعداد خود را نشان دهد.

عملکرد ناموفق تیپ ثارالله در عملیات فتح المبین موجب نشد که قاسم سلیمانی کنار بکشد. در عملیات بیت المقدس که عملیاتی چند مرحله‌ای و هدفش آزادسازی خرمشهر بود، تیپ ثارالله به قرارگاه‌ای مامور شد که نقش پشتیبانی و فرعی در عملیات داشت. در آن عملیات یگان‌های احمد متوسلیان، احمد کاظمی و... نقش اصلی را برعهده داشتند.

قاسم سلیمانی و نیروهایش در عملیات بیت المقدس عملکرد مناسبی داشتند؛ اما همچنان در تراز فرماندهی فرماندهانی همچون احمد متوسلیان، حسین خرازی، احمد کاظمی و... نبود.

ایران پس از آزادسازی خرمشهر و در راستای سیاست تنبیه متجاوز اقدام به اجرای عملیات بزرگ رمضان کرد. این عملیات، عملیات موفقی برای ایران نبود و رزمندگان ایرانی مجبور به عقب‌نشینی شدند. عدم موفقیت در این عملیات، اثر بسیار بدی بر روحیه فرماندهان گذاشت. محسن رضایی فرمانده کل سپاه دستور تشکیل جلسه‌ای با حضور تمامی فرماندهان داد. رضایی در آن جلسه وضعیت جنگ و شرایط فرماندهی و سختی‌های آن را تشریح کرد. فرماندهان همچنان در خود فرو رفته بودند. قاسم سلیمانی از میان فرماندهان برخواست و از فرماندهی جنگ حمایت و اعلام کرد که تا پایان با نیروهایش در کنار فرماندهان خواهد ایستاد.

محسن رضایی و قاسم سلیمانی

سردار فتح‌الله جعفری اولین فرمانده زرهی سپاه در خصوص آن جلسه می‌گوید: «خدا من را ببخشد. آن وقتی که قاسم سلیمانی برخواست و صحبت کرد، پیش خودم گفتم، آخر تو که یگانت همیشه عقب است، می‌خواهی در کنار فرماندهی جنگ بایستی؟ آن زمان قاسم سلیمانی فرمانده سرشناس و قدری نبود و در جلسات فرماندهی، گوشه‌ای می‌نشست و هرگاه از او چیزی می‌خواستند، توضیح می‌داد و گزارش‌هایش را ارائه می‌کرد.» البته فتح الله جعفری در سال‌ 62 و با تقویت واحد زرهی یگان ثارالله، نقش مهمی در ارتقا تیپ ثارالله به لشکر داشت. او به همراه غلامعلی رشید، محمد باقری و حسن‌طهرانی‌مقدم در تابستان سال 62 به کرمان رفتند و با حضور قاسم سلیمانی از فرمانده سپاه کرمان خواستند تا سپاه کرمان، یگان ثارالله را پشتیبانی بیشتری کند تا به لشکر ارتقا یابد و بالاخره با برگزاری جلساتی، موفق به تقویت یگان قاسم سلیمانی شدند.

قاسم سلیمانی و نیروهایش آرام آرام و به تدریج خود را نشان دادند و در عملیات‌های بزرگی خوش درخشیدند. در عملیات خیبر (اسفند 62)، لشکر محمد رسول الله (ص) به فرماندهی محمدابراهیم همت نقش مهمی در اجرای عملیات داشت و مسئولیت شکستن خط دشمن در طلائیه که مهمترین محور عملیات بود، برعهده این لشکر بود.

در لحظات حساسی از عملیات، لشکر محمد رسول الله (ص) نیازمند یاری و کمک شد.

همت به سراغ قاسم سلیمانی رفت. قاسم سلیمانی، معاون خود سیدحمید میرافضلی را مامور ساخت تا با همت همراه شود و به لشکر محمد رسول الله کمک برسانند که همت و میرافضلی در مسیر رفتن به جزیره مجنون جنوبی با اصابت گلوله خمپاره یا کاتیوشایی به شهادت رسیدند.

 لشکر ثارالله در عملیات‌های بزرگ والفجر هشت و کربلای پنج به یگان‌های اصلی و خط‌شکن تبدیل شد و قاسم سلیمانی و نیروهایش نقش مهمی در پیروزی‌های این دو عملیات داشتند. بسیاری از فرماندهان اوج درخشش قاسم سلیمانی را در این دو عملیات و عملیات والفجر 10 (اسفند 66) که در ارتفاعات شمالغرب اجرا شد، می‌دانند.

قاسم سلیمانی در نیمه نخست جنگ، گمنام و در میان فرماندهانی همچون احمد متوسلیان، حسین خرازی، احمد کاظمی و... ناشناخته بود. عدم اجرای موفق در عملیات فتح المبین نیز کارنامه او را ضعیف کرده بود، اما به تدریج به یکی از فرماندهان برجسته دفاع مقدس تبدیل شد.

سردار سلیمانی در سال 76 و در مراسم معارفه خود به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: «من از روزی که وارد سپاه و جنگ شدم، همواره دو چیز در کوله‌پشتی خود داشتم. نخست توکل به خدا و دوم اخلاص.»

منبع: جهان نیوز به نقل از تسنیم

مطالب مرتبط : حاج قاسم سلیمانی ، مدافعین حرم ، شهیدان

۰ نظر موافقین ۰ ۲۴ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۰۹
ع . شکیبا---۲۸۴