سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است

13960516000580_Test_PhotoH.jpg (311×205)

به گزارش «نوری از بهشت»، فارس نوشت:

سخنان مادر گرامی رهبر معظم انقلاب درباره روش تربیت فرزندان‌شان

مدت زمان: 01:28

کیفیت: متوسط، 480P,قالب: mp4,حجم: 5 MB

کیفیت: کم، 360P,قالب: mp4,حجم: 4 MB

کیفیت: خیلی کم، 240P,قالب: mp4,حجم: 2 MB 


سلامتی رهبر عزیز انقلاب و شادی روح پاک مادر گرامی شان صلوات

۳ نظر موافقین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۷
ع . شکیبا---۴۹۷

http://doasite.com/wp-content/uploads/2019/03/gahr-doasite.jpeg

سزاوار لعن خدا  


امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی دو نفر با هم قهر می کنند، هر دو سزاوار بیزاری و لعنت خداوند می شوند. مُعتب پرسید: آنکه ظلم کرده، این سزای اوست ولی مظلوم چه جرمی دارد که سزاوار بیزاری خداوند می شود؟
امام صادق علیه‌السلام گفتند: برای آنکه دوست خود را به آشتی دعوت نمی کند و از گفتار برادرش چشم پوشی نمی کند! هرگاه دو تن با هم نزاع می کنند باید آن مظلوم نزد رفیق ظالم خود برود و به او بگوید: ای برادر! من ستمکارم! تا اینگونه جدایی میان او و رفیقش از بین برود، خداوند تبارک و تعالی حکیم و عادل است و حق مظلوم را می ستاند.


مرحوم کلینی، اصول کافی، جلد ۴، باب الهجرة، صفحه43

مطالب مرتبط: امام صادق (ع) ، اهل بیت (ع) ، احادیث و روایات

۰ نظر موافقین ۰ ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۲
ع . شکیبا---۱۳۰۰

http://www.asareashoura.ir/images/static/300x400/asareashoura1486403377ir4.jpg

همسر شهید تجلایی با انتقاد از اینکه چرا به وصیت شهید عمل نمی شود، خاطرنشان کرد:

شهید دو توصیه مهم عشق به رهبری و ولایت فقیه و نفرت از دشمنان اسلام برای من به یادگار گذاشته است.

 به گزارش خبرنگار ابصارنیوز، مراسم گرامیداشت هفته بسیج به همت پایگاه مقاومت دانشگاه محقق اردبیلی و با حضور نسیبه عبدالعلی زاده همسر سردار شهید علی تجلایی در سالن بصیرت دانشگاه برگزار شد.

نسیبه عبدالعلی زاده همسر سردار شهید علی تجلایی نیز در این مراسم با اشاره به خاطراتی از شهید، گفت: نباید از شهید به عنوان نردبان و شعار برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود استفاده کرد.

وی با بیان اینکه شهید علی تجلایی هنگام شهادت 25 سال سن داشت، افزود: دل کندن از عشق و علاقه آسان نیست و کاری بسیار سخت و دشوار است.

 عبدالعلی زاده خواستار پرداخت ویژه به وصیت نامه شهید تجلایی شد و افزود: در این وصیت نامه توصیه های مهمی به خانواده و بویژه مسئولین شده است.

امروز به بسیجی ها غبطه می خورم.

وی با بیان اینکه طبق آیه مستقیم قرآن، شهدا سر سفره الهی روزی می خورند، گفت: وقتی هنگام دعا و نیاز، شهدا را وسیله قرار دهیم، شهدا نیز بین نیاز و حاجت ما و خدا واسطه می شوند.

همسر شهید تجلایی با بیان اینکه هرگز جسارت نکردم پرونده بسیجی داشته باشم، افزود: دیدگاه و تصوری که شهید تجلایی از بسیج داشت آنقدر سنگین و مقدس بود که هیچ گاه جرأت نکردم تا پرونده بسیجی داشته باشم، 

وی با بیان اینکه خوشحالم که پیکر همسر شهیدم هنوز برنگشته است، تصریح کرد: شهید تجلایی احترام و ارادت خاصی به بسیجی ها داشت این روحیه چنان در او زنده بود که به خاطر دفاع از یک بسیجی در عملیات بدر گلوله ای به قلب او اصابت کرد و به فیض شهادت نائل شد.

عبدالعلی زاده با انتقاد از اینکه چرا به وصیت شهید تجلایی عمل نمی شود، خاطرنشان کرد: شهید دو توصیه مهم عشق به رهبری و ولایت فقیه و نفرت از دشمنان اسلام برای من به یادگار گذاشته است.

همسر شهید تجلایی با بیان اینکه «با شهرت علی مشکل دارم» افزود: از اینکه همسر شهید هستم مسئولیت بزرگی را احساس می کنم به طوری که خیلی از چیزهای حلال را برای خود حرام کرده ام.

وی با بیان اینکه همرزم شهید تجلایی بودن راحت است ادامه داد: هم عقیده او بودن مهم و اصل است، این درحالی است که عده ای از شهدا به عنوان نردبان استفاده می کنند که به ویژه این مورد در آستانه انتخابات بیشتر دیده می شود.

عبدالعلی زاده همچنین با اشاره به شخصیت والای شهید مهدی باکری، افزود: شهید باکری همیشه تاکید داشت عاقبت بخیری ما تنها در تبعیت و حرکت در مسیر ولایت فقیه است.

 خانواده های شهدا مدافع ملت و ارزش های اسلامی هستند.


همسر سردار شهید علی تجلایی
شادی روح مطهرشهید صلوات

زندگینامه و خاطرات شهید تجلایی

۲ نظر موافقین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۲۸
ع . شکیبا---۷۴۲
                        

همسر شهید «علی تجلایی» در خاطره‌ای با اشاره به خواسته‌ شهید در زمان ازدواج می‌گوید: قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: شنیدم که عروس هرچه از خدا بخواهد، اجابتش حتمی است، گفتم چه آرزویی داری؟ در حالی‌که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود، گفت: «اگرعلاقه‌ای به من دارید و به خوشبختی من می‌اندیشید لطف کنید از خدا برایم شهادت بخواهید».

از این جمله تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی‌ترین روز زندگی‌اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم؛ اما علی آقا قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم، ناچار قبول کردم.

هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به علی دوختم؛ آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود. مراسم ازدواج ما در حضور شهید «آیت‌الله مدنی» و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد. نمی‌دانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد مجلس و آیت‌الله مدنی همه به فیض شهادت نائل شدند !

https://lh3.googleusercontent.com/proxy/9xwZuNmZNP-LgWmpRerBtwnppE3EM_eKhaOj2SM4m-9_k5Xjhd_0dzBTMlOjWqRRbQ7qDFL91phkpOD362Uo_FBVnwtZc3Guc02xINJdyCQDCLHyuWEXRNmhkQ6piiMs2Q

شهید آیت الله مدنی و جمعی از پاسداران و بسیجی ها

(عکس برای نمونه درج شده و مربوط به خاطره عقد شهید تجلایی نمی شود)



شهیدی که برای خدا سوغاتی برد !
پرنده‌ای‌ که‌ به‌ پرواز همسایگی‌ خورشید عادت‌ کرده‌ است، هرگز با خاک‌ خو نمی‌گیرد و در قفس‌ نمی‌گنجد. "علی "‌ نیز به‌ زیستن‌ در فضای‌ روحانی‌ جبهه‌ها خو گرفته‌ بود.


چند روزی‌ بود که‌ به‌ شهر آمده‌ بود اما آرام‌ و قرار نداشت، غم‌ فراق‌ میدان‌ جنگ‌ بیقرارش‌ کرده‌ بود.همیشه‌ این‌ چنین‌ بود؛ آن‌ گاه‌ که‌ عازم‌ جبهه‌ می‌شد، سایه‌ اندوه‌ از چهره‌اش‌ محو می‌شد،گونه‌ هایش‌ گل‌ می‌انداخت‌ و آن‌ زمان‌ بود که‌ می‌توانستی‌ شادی‌ را، شادی‌ حقیقی‌ را آشکارا در چهره‌اش‌ ببینی. در دفتر خاطراتش‌ نوشته‌ بود:«متأسفانه‌ امروز مجبور شدم، پوتین‌های‌ جبهه‌ را واکس‌ بزنم‌ و خاک‌ جبهه‌ را از روی‌ این‌ پوتین‌ها پاک‌ کنم، که‌ این‌ برایم‌ فوق‌ العاده‌ دردناک‌ است»!


شب‌ فردایی‌ که‌ می‌خواست، عازم‌ جبهه‌ شود وسایل‌ سفرش‌ را مرتب‌ می‌کرد.لباس‌ پاره‌ پاره‌ای‌ را که‌ در زمان‌ محاصره‌ و آزادی‌ سوسنگرد پوشیده‌ بود، در ساک‌ نهاد.در این‌ زمان‌ مسئول‌ طرح‌ عملیات‌ قرارگاه‌ خاتم‌ الانبیاء(ص) بود، گفتم: «محال‌ است‌ شما را بگذارند به‌ جلو بروید.»گفت: «این‌ بار با اجازه‌ بسیجی‌ها به‌ عملیات‌ می‌روم، نمی‌خواهم‌ پشت‌ بی‌سیم‌ باشم.»گفتم: «حالا چرا لباسهای‌ سوسنگرد؟» با لحنی‌ خاص‌ گفت: «می‌خواهم‌ حالا که‌ پیش‌ خدا می‌روم، بگویم؛خدایا؛اینها جای‌ گلوله‌ است، بالاخره‌ ما هم‌ تو جبهه‌ بوده‌ایم.»


صبحدم‌ عازم‌ بود. وقتی‌ از من‌ خداحافظی‌ می‌کرد، مرا به‌ حضرت‌ زهرا(س) قسم‌ داد و گفت: «مرا حلال‌ کنید، من‌ پدر خوبی‌ برای‌ بچه‌ها و همسر خوبی‌ برای‌ شما نبوده‌ام»!
گفتم: «باشد»
گفت: « این‌ طوری‌ نمی‌شود باید از صمیم‌ قلب‌ حلالم‌ کنی، من‌ مطمئنم‌ که‌ دیگر برنمی‌گردم»!
"علی "‌ رفت‌ و من‌ ماندم‌ و انتظار. علی‌ با حال‌ و هوایی‌ دیگر منزل‌ و شهر را ترک‌ کرد. من‌ ماندم‌ و فکر این‌ که‌ علی‌ خودش‌ در آخرین‌ لحظات‌ خداحافظی‌ گفت: «مطمئنم‌ که‌ دیگر برنمی‌گردم»!


یادم‌ آمد که‌ قبل‌ از رفتنش، با هم‌ به‌ زیارت‌ مزار شهدا رفتیم. وقتی‌ از کنار مزار شهیدان‌ می‌گذشتیم، رو به‌ من‌ کرد و گفت: «خدا کند جنازه‌ من‌ به‌ دست‌ شماها نرسد.»
گفتم: «چرا؟»
گفت: «برادران، بسیار به‌ من‌ لطف‌ دارند و می‌دانم‌ که‌ وقتی‌ به‌ زیارت‌ مزار شهیدان‌ می‌آیند، اول‌ به‌ سراغ‌ من‌ خواهند آمد، اما قهرمانان‌ واقعی‌ جنگ‌ شهیدان‌ بسیجی‌اند... دوست‌ ندارم‌ حتی‌ به‌ اندازه‌ یک‌ وجب‌ از این‌ خاک‌ مقدس‌ را اشغال‌ کنم، تازه‌ اگر هم‌ جنازه‌ام‌ به‌ دستتان‌ رسید، یک‌ تکه‌ سنگ‌ جهت‌ شناسایی‌ خودتان‌ روی‌ مزارم‌ بگذارید و بس»!
10‌ روز از رفتنش‌ می‌گذشت‌ که‌ تلفن‌ کرد و پس‌ از سلام‌ و احوالپرسی‌ گفت: «دارم‌ می‌روم‌ برای‌ دعای‌ ندبه، سلام‌ ما را به‌ مردم‌ برسانید و بگویید رزمندگان‌ را دعا کنند و به‌ حضرت‌ زهرا (س) متوسل‌ شوند.»
وقتی‌ از توسل‌ به‌ حضرت‌ زهرا(س) سخن‌ می‌گفت، حدس‌ می‌زدم‌ که‌ رمز عملیات‌ «یازهرا(س)» است
.
هر روز منتظر خبر عملیات‌ بودیم‌ که‌ پس‌ از چند روز "علی‌ " زنگ‌ زد و برای‌ آخرین‌ بار صدایش‌ را شنیدم: «مرا حلال‌ کن»! گریه‌ام‌ گرفت‌ و حال‌ آن‌ که‌ تا آن‌ روز پشت‌ گوشی‌ گریه‌ نکرده‌ بودم. "علی "‌ ناراحت‌ شد و گفت: «گریه‌ نکنید، این‌ آرزوی‌ هر مسلمان‌ پیرو امام‌ حسین‌ (ع) است‌ که‌ به‌ فیض‌ شهادت‌ برسد.» بعد مسیر سخن‌ را به‌ طنز تغییر داد تا مرا خوشحال‌ کند: «قول‌ می‌دهم‌ آخرت‌ شفاعت‌ شما را بکنم‌ و... مسئولیت‌ حوریان‌ را به‌ شما بدهم !»


مکالمه‌ ما تمام‌ شد، اما اندوه‌ دلم‌ را می‌فشرد، از دست‌ خودم‌ ناراحت‌ بودم‌ که‌ چرا گریه‌ کردم‌ و باعث‌ ناراحتی‌ او شدم. دوباره‌ تماس‌ گرفتم‌ تا عذرخواهی‌ کنم‌ که‌ گفتند: «برادر تجلایی‌ از پادگان‌ رفته‌ است...»

شادی روح پاکش صلواتی بفرستید.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/12/20/13941220000059_PhotoL.jpg

سردار شهید علی تجلایی - نفر سمت چپ

شادی روح مطهر شهید صلوات

زندگینامه و خاطرات شهید تجلایی

۱ نظر موافقین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۸
ع . شکیبا---۱۰۹۱

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.
متن سیاستهای کلی خانواده که به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به این شرح است:

بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحیم
سیاست‌های کلی خانواده

خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است و سمت و سوی حرکت نظام باید معطوف باشد به:
۱- ایجاد جامعه‌ای خانواده محور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده به عنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامش بخش.
۲- محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات، برنامه‌ها، سیاست‌های اجرایی و تمام نظامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به‌ویژه نظام مسکن و شهرسازی.
۳- برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه.
۴- ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاست‌های اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگ‌سازی و ارزش‌گذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
۵- تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودت و رحمت با تأکید بر:
- به‌کارگیری یکپارچه ظرفیت‌های آموزشی، تربیتی و رسانه‌ای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
- فرهنگ سازی و تقویت تعاملات اخلاقی.
- مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیب‌ها و چالش‌های تحکیم خانواده.
- ممنوعیت نشر برنامه‌های مخل ارزش‌های خانواده.
- ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
۶- ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی با:
- ترویج ارزش‌های متعالی و سنت‌های پسندیده در ازدواج و خانواده.
- پر رنگ کردن ارزش‌های اخلاقی و زدودن پیرایه‌های باطل از آن.
- مبارزه با اشرافیت و تجمل‌گرایی و مظاهر فرهنگ غرب.
- اصلاح رفتار گروه‌های مرجع و برجسته سازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکل‌گیری گروه‌های مرجع ناسالم.
۷- بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویه‌های قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حل و فصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
۸- ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.
۹- ارتقاء معیشت و اقتصاد خانواده‌ها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغه‌های آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.
۱۰- ساماندهی نظام مشاوره‌ای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی ـ ایرانی در جهت استحکام خانواده.
۱۱- تقویت و تشویق خانواده در جهت جلب مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های کشور در همه عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی.
۱۲- حمایت از عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانه‌داری زنان و نقش پدری و اقتصادی مردان و مسؤولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان و توانمندسازی اعضای خانواده در مسؤولیت پذیری، تعاملات خانوادگی و ایفاء نقش و رسالت خود.
۱۳- پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بویژه موضوع طلاق و جبران آسیب‌های ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگ‌سازی کراهت طلاق.
۱۴- حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانواده‌های با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
۱۵- اتخاذ روش‌های حمایتی و تشویقی مناسب برای تکریم سالمندان در خانواده و تقویت مراقبت‌های جسمی و روحی و عاطفی از آنان.
۱۶- ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقاء سلامت همه جانبه خانواده‌ها بویژه سلامت باروری و افزایش فرزندآوری در جهت برخورداری از جامعه جوان، سالم، پویا و بالنده.

1395/06/13

دریافت فایل   word  جهت چاپ و نشر

خانواده اسلامی

مطالب مرتبط: خانواده ، سبک زندگی ، اهل بیت (ع)

۱ نظر موافقین ۱ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۵۶
ع . شکیبا---۹۲۵
سلام.دف زنی وآوازخوانی در جشن عروسی حضرت فاطمه بوده؟

پاسخ: آنچه از کتب معتبر در مورد نحوه برگزاری مراسم عروسی حضرت زهرا و علی علیهما السلام وارد شده تنها این است که در شب عروسی، دختران عبدالمطلب و بنی هاشم و زنان مهاجر و انصار و در پیشاپیش آنان، زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) عروس نور را در این راه همراهی می‌کردند. ام سلمه، عایشه، حفصه و معاذه برای این عروس و داماد شعر می‌خواندند. دیگران نیز اول بیت هر شعری را تکرار می‌کردند و تکبیر می‌گفتند. (بحارالانوار: ج 43، ص 97)
این روایت نشان می دهد که در عروسی آن بزرگواران دست زدن و صوت زدنی در کار نبوده است اما نکته ای که اینجا خوب است مطرح شود این است که روایتی که در آن دست زدن در عروسیها را منع کرده باشد وجود ندارد مگر اینکه این دست زدن و صوت زدن کار را به لهو و لعب برساند که در این صورت یقینا حرام است و باطل است.

۰ نظر موافقین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۲۰
ع . شکیبا---۱۲۲۶

شهید عباس تیماجی، از جمله شهدای بزرگواری است که با علم به شهادت به راهی که در آن پای گذاشته است ، نامه نامه‌ای به همسرش می نویسد و آخرین توصیه های لازم را برای تربیت فرزند به مادر وی سفارش می کند. دست نوشته ای که اکنون به عنوان سندی زنده و پویا از تعهد و اخلاص رزمندگان اسلام همچنان متجلی است و جوانان امروز می توانند این وصیت نامه را الگوی عملی زندگی خود بکنند.

این شهید بزرگوار در مطلع نامه خود می نویسد : یک نامه برای زینب نوشتم که آن را پیش خودت نگه دار و هنگامی که زینب به سن پانزده سالگی رسید به وی بده .

خدمت نور چشمم و عصاره جانم زینب

دخترم نمی‌دانم از کجا برایت بگویم؛ از روزهای جنگ و جنایات صدام و یا از ایثار و فداکاری امت که هر روز گل‌های پرپر شده خود را روی دوش خود قرار می‌دهند و یا از اماممان همچون کوهی استوار در مقابل مکر و حیله دشمنان و همچون پدری دلسوز که هر روز با رهنمودهای پیامبر گونه‌اش، نور امید را در دل فرد فرد این ملت می‌تاباند.
حالا که این نامه را می‌خوانی نمی‌دانم چگونه هستی. انشاء‌الله که خداوند عمر اماممان را به بلندی آفتاب قرار دهد و اگر ما در زندگی‌مان حکومت اسلامی را درک نمودیم، تو در زندگیت حکومت مهدی را درک نمایی، زینبم، بابا در شرایطی به جبهه رفت که جنایتکاران هر روز و شب بدون هیچ عذر و بهانه‌ای و تنها به جرم مسلمان بودن شهرهای مرزی ما را موشک باران می‌نمودند و هر روز تعدادی از مردم بی‌دفاع ایران و کودکان را به خاک و خون می‌کشیدند یا در جبهه‌های جنگ، هنگامی که ایستادگی و پایداری فرزندان اسلام را می‌دیدند به ستوه می‌آمدند و توان جنگیدن را نداشتند. بر سر سربازان امام زمان بمب‌های شیمیایی اهدایی ابرجنایتکاران را می‌ریختند و باکی هم از این کار نداشتند.

من هم مانند هزاران جوان دیگر تاب و توان دیدن این همه جنایات را نداشتم و خداوند به ما لیاقت داد و ما را در جبهه پذیرفت و آنچنان پذیرفت که با همه دلبستگی‌ها به زندگی و به تو دختر خردسالم که تازه زبان گشوده بودی و مادرت با هزاران امید و آرزو ، به یکباره‌‌ رها کردم و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گفتم.


زینبم من در حالی برایت این نامه را می‌نویسم که تا عملیات چند روزی باقی نمانده، خواستم در این لحظات آخر سخنی با میوه دلم بگویم:
دنیا مار خوش خط و خالی است. به هوش باش که تو را فریفته خود نکند. شیطان نفس را همیشه و در همه حال به زنجیر بکش. خدای ناخواسته زیبایی جمال مغرورت نکند که از پس نعمت‌های خداوند مسئولیت سنگین تری است.

مبادا به حال دنیا فریب بخوری ـ که دنیا مار خوش خط و خالی است ـ که دنیا چه بسا انسان را به یک انگشتر یا گلوبندی بفریبد و آخرت را به دنیا بفروشد.
مادرت زنی مهربان و با کفایت است و ارادت خاصی به امام زمان دارد. بیاموز آنچه را به تو می‌آموزد. مادرت را دستگیری کن.
این جنگی را که دشمن بر ما و ملت تحمیل کرد و کشته‌های فراوان داد، فقط و فقط به خاطر خدا و اسلام است، نه غیره.

از پیروان ولایت فقیه باش و خدای ناخواسته گرایش به گروه‌های التقاطی و انحرافی پیدا نکنی. همیشه از خدا کمک بگیر که خداوند بهترین یار و راهنماست (دخترم در زندگیت آنچنان باش که موجب افتخار بابا باشی).

در رعایت حجاب و موازین اسلامی همین بس که مادری همچون فاطمه داری که خود را در رعایت احکام و ضوابط اسلام و حجاب متعهد است. بابا را از دعای خیر فراموش نکن.







شادی روح پاکش صلوات بفرستید

۱ نظر موافقین ۳ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۶
ع . شکیبا---۷۲۴

http://javanonline.ir/images/docs/000484/n00484368-b.jpg

حاج حسین یکتا :

سال ها باید بگذرد تا دنیا شهدای ما را بشناسد، ما دو ماه پیش رفته بودیم هندوستان و در آنجا جمعی از مسلمانان کشمیر که حدود 400 تا 500 دانشجو بودند ما را دعوت کردند،این جوانان در بین یک میلیارد هندوستانی زندگی می کردند و در آن فرهنگ جامعه گوشه ای جمع شده بودند و کتابی می خواند و همه با هم گریه می کردند.


من از یکی از دوستان پرسیدم مگر مقتل می خوانند، گفت نه کتاب پرواز تا بی نهایت شهید بابایی که به زبان اردو آن را ترجمه کرده اند، آنها می گفتند ما می خواهیم عاکف را پیدا کنیم و از وی اجازه بگیریم که خاک های نرم کوشک را به اردو ترجمه کنیم.

مگر در دنیا چه خبر است چه کسی برنده و چه کسی باخته است؟ آن مادری برنده است که جوانش را هشت سال سیر ترشی انداخت و به جبهه نفرستاد؟ و یا آن مادری که با کار بچه اش را بزرگ کرد و فرستاد کردستان تا سرش از تنش جدا شود و به بچه اش گفت برو جبهه تا شهید شوی؟

برگردیم و کتاب هایی پیدا کنیم که به ما سبک زندگی را نشان می دهد آزاده ها کتاب هایشان پر از آموزه های سبک زندگی است. در کتاب «پایی که جا ماند» رزمنده می گوید عراقی ها عکس امام را در جیبم پیدا و پاره کردند و روی صورتم ریختند؛ اما امروز ما می بینیم که در عراق می گویند خمینی سبز به ما بده چقدر همه چیز عوض شده است حالا صدام کجاست؟

به گفته امام خمینی(ره) خودش خود را کشت، مگر امام خمینی(ره) نگفته بود که صدام جز خودکشی راهی ندارد، حالا قذافی کجاست؟ مبارک کجاست؟ در راهیان نور بودیم که یک دختر آمریکایی جلوی مرا گرفت و گفت می شود از این خاک ها را کمی به نیویورک ببرم؟ گفتم مگر این خاک چه چیزی دارد؟ آن دختر گفت در نیویورک می توانم با آن صحبت کنم تا دلم آرامش بگیرد؛ مگر امام خمینی(ره) نگفته بود که تا ابد اینجا و این خاک دارالشفاء دوستداران است.

نیویورک

حاکمیت شهدا بر دلها شروع شده است شهدا دارند بر عالم حکومت می کنند، واقعا زشت است بچه لبنانی از بچه ایرانی جلو بزند، بچه حرب اللهی های لبنان به خودم می گفتند که هر جا گیر می کردیم خاک های نرم کوشک می خواندیم آخر ما چقدر سند بیاوریم که خمینی(ره) حق بود و شهدا حق بودند؟


امام (ره) فرمودند ما یک لحظه از این جنگ پشیمان نیستیم تکلیف ما چیست؟ چرا شهدا می خواستند و می شد و ما می خواهیم، نمی شود؟ چرا آنها می گفتن و می شود و ما می گوییم و نمی شود؟ ما باید دلمان را به دست بگیریم و در خانه علی ابن موسی الرضا(ع) برویم و به شهید برونسی توسل کنیم.

جنگ امروز شروع شده است، جنگ این دفعه نفر به نفر و نفس به نفس است، تصرف عقول و قلوب شروع شده است آنها می خواهند عقل جوان های ما را درگیر کنند و به شک بیندازند. امروز یک عبدالحسین برونسی آرزوست. یک حسن باقری و کاوه و همت آرزوست. ما شهرمان را ول کردیم هنوز خدا هست هنوز حضرت زهرا(سلام الله علیها) هست، فکری به حال شهر دلمان بکنیم.

جوان بسیجی دغدغه دار باید به داد دختر و پسرهای امروز برسد، این طوری نمی شود جنگ را مدیریت کرد. نبرد نبرد نابرابری است جنگ ایمیل به ایمیل است، چت به چت، وبلاگ به وبلاگ و کامپیوتر به کامپیوتر در این جنگ باید خون دل خورد.

یک بچه بسیجی باید در یک جیبش شربت آلومینیوم ام جی و در یک جیبش قرص قلب زیر زبانی باشد، *زشت است؛ دشمن بیاید در وطن و شهر ما جایی را بگیرد امروز دشمنان وارد صحنه شدند ولی شهیدان نیز آمده اند تا در دوران پر از فساد شبهه و فسق فجور «مستشهدین بین یدی» را تربیت کنند؛ اگر امام زمان(عج) بیاید دانه درشت ها را انتخاب می کنند؛ بیایید، دانه درشت صحنه مبارزه با کفر باشید.

*منظور از قرص زیر زبانی و... این است که درد داشته باشد باشد و از درد دغدغه ها خوابش نبرد و از بس که شبانه روز کار انقلابی نفس به نفس می کند با این قرص ها خودش را سر پا نگه بدارد[از زیادی کار و تکاپو]، و با این قرص ها بخوابد[از فرط دلمشغولی ]!


برگرفته شده از shahadat.blog.ir
۵ نظر موافقین ۶ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۶
ع . شکیبا---۱۵۶۴
http://img.asemooni.com/holy-yusef-5.jpg
احد داوری

توصیه حضرت یعقوب برای فرزندان در قرآن در کنار توصیه حضرت ابراهیم علیه السلام آمده است که بیانگر اهتمام ویژه یعقوب علیه السلام می باشد: (بقره: 132)؛ اما با توجه به ذکر کامل ماجرای حضرت یوسف علیه السلام می توان نحوه تعامل و برخورد یعقوب علیه السلام با فرزندانش را به عنوان یکی از نمونه های کامل تبیین کننده شیوه زیست و نحوه رفتار معین کرد؛ نمونه هایی از این رفتار را ذکر می کنیم:

الف: ایجاد صمیمیت بین پدر و فرزند به طوری که یوسف علیه السلام همه اسرار خود را با پدر در میان می گذارد: إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (یوسف 4 و 5)؛ [یاد کن] زمانى را که یوسف به پدرش گفت اى پدر من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم دیدم [آنها] براى من سجده مى‏‌کنند یعقوب] گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت‏ حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى‏‌اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است.

 ب: نهایت تلاش برای سازش دادن میان برادران و جلوگیری از اختلافات؛ به طوری که وقتی برادران می خواهند یوسف را با خود به گردش (و در واقع برای کشتن) ببرند علت ممانعت از فرستادن یوسف را به خود منتسب می کند که من ناراحت می شوم؛ و اشاره ای به اهداف برادران نمی کند: قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ (یوسف: 13)؛ گفت اینکه او را ببرید سخت مرا اندوهگین مى‏کند و مى‏‌ترسم از او غافل شوید و گرگ او را بخورد.

ج: پناه به خدا و صبر در برابر مصیبت هایی که از ناحیه فرزندان به وی می رسید: وَ جَآؤُوا عَلَى قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ (یوسف: 18)؛ پیراهنش را [آغشته] به خونى دروغین آوردند [یعقوب] گفت [نه] بلکه نفس شما کارى [بد] را براى شما آراسته است اینک صبرى نیکو [براى من بهتر است] و بر آنچه توصیف مى‏‌کنید خدا یاری‌ دهنده است.

و نیز زمانی که برادران، برادر یوسف را نیز می خواستند تا با خود برای گرفتن آذوقه به مصر ببرند: قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاَّ کَمَا أَمِنتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِن قَبْلُ فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ (یوسف: 64) [یعقوب] گفت آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او امین سازم پس خدا بهترین نگهبان است و اوست مهربان‌ترین مهربانان .

 و زمانی که دو پسرش را از دست داد باز به خدا پناه برد: قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ  (یوسف: 86)؛ گفت من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا مى‏‌برم و از [عنایت] خدا چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید.

د: نهایت دلسوزی برای فرزندان، حتی فرزندانی که داغ عزیزترین کسانش را بر دلش نهادند و یوسفش را برای مدت ها از پدر دور کردند باز به فکر فرزندانش بود که گفت: و گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از دروازه‏‌هاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمى‏‌توانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و توکل‏ کنندگان باید بر او توکل کنند : وَقَالَ یَا بَنِیَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنکُم مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ (یوسف: 67)

هـ: نهایت تلاش برای یافتن فرزندان و امید به خدا که حتی پس از اینکه برادر یوسف را از دست داد باز هم فرزندانش را به سراغ هر دو گمشده اش فرستاد: یَا بَنِیَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ( یوسف: 87)؛ اى پسران من بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت‏ خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت‏ خدا نومید نمى‏‌شود.

 و: دعا  در حق فرزندان گناهکار ولی نادم: قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّیَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ( یوسف: 97 و 98)؛ گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است.

ادامه متن را در مقاله «بررسی مصادیق خانواده متعالی در سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن کریم» در وبلاگ مطالعات قرآنی و حدیثی مطالعه نمایید. davariahad.blog.ir

دانلود مقاله : بررسی مصادیق خانواده متعالی در سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن کریم -احد داوری

۰ نظر موافقین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۲۳
ع . شکیبا---۶۴۴

به گزارش گروه آئین و اندیشه فرهنگ نیوز، نیمه شعبان فرصتی است برای مرور فرهنگ و واژه ای به نام انتظار. واژه ای که گاه به دلیل بی توجهی و نگاههای غلط و عامیانه تا جائی پیش می رود که امر فرج را نیز  به تأخیر می اندازد.

می توان با نگاهی دوباره به  موضوع انتظار و ورود این واژه به عمل و زندگی روزمره، تعریفی صحیح و کاربردی و در عین حال مورد رضایت  امام زمان (ع) را فراهم نمود. رهبر معظم انقلاب در یکی از بیاناتشان به موضوع انتظار این گونه اشاره می نمایند:

" انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد,نیست.انتظار حرکت است.انتظار امادگی است.این امادگی را باید در وجود خودمان,در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم."

جهت دیدن تمامی پوستر ها در سایز بزرگ به ادامه مطلب بروید...

۳ نظر موافقین ۲ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۲
ع . شکیبا---۱۳۹۶

ماهواره جدید ترین گوساله سامری !

به هر خانه که قلیانی به دود است              بُت  ماهواره  در  حـال  ورود  است

صـدای خنـده ی شیـطـان مـی آید             ز  راز  ما   به  دنبـال  شنـود  است

نمـازت  را  بخـوان  در  اول وقـت              که او ضد قیام است و قعود است

 

تأمل کن که شیطان درکمین است           غمش گمراهی ما مسلمین است

بدان ترفند دشمن جنگ نرم است              چو فرش خانه ها میدان مین است

بزن ماهواره را خاموش و بشکن !               کـه رسـم مـردم آزاده   این است

 

دوباره سامـری  گوسـاله  آورد                   بُـتی در  خــانه  با   بزغاله   آورد

به جمع  مردمان پاک سیـرت                    فسـاد  و  زشـتـی و  چَغـّاله آورد

به قلب مردم  با دین و ایمان                   ز  درد و  غصـه ،  آه و  نـاله آورد

 

تفو ! موسیـقی شیطان پرستی                   ز  آواز  بـد   و   تبلیـغ   مستـی

حـریم  خلـوت مردم شکـستن                    بلنـدان را کشیـدن سـوی پستـی

به خـانه فـاسـدان را راه دادن                    ندانیـم از  کجـایی و  که هستـی

 

همه برنامه های آن سخیف است              خبرهایش دروغ است و کثیف است

« اوباما » مرد جنـگ روبـرو نیست              خودش داند که با ما کی حریف است

توسـل  کـرده  او  بـر  حیـله بـازی              ز جایی حمله کرده که ظریف است

 

ز  وقتی  این  بت  ماهواره آمد                 ز  اهـل خـانه ها حجب و حیـا رفت

ز  جمع  خانه های  با  صفـامان                 چو یک رنگی ، صمیمت صفا رفت

غـرور  و  غیـرت و  مردانگـی ها                  نمیـدانم شبـانگاهان کجـا رفت ؟

 

خدا از دست شیطان داد وبیداد                   که زن ها پای ماهـواره  نشـسـتند

الا میــرزای شیـرازی کجـایی ؟!                  که با حُکمت همه قلیان شکستند !

بیـا  بهـر  خـدا  حکـم دگــر ده                   که در هـر خـانه ای ماهواره بسـتند

 

امـان  از  دستـگاه  بـی خـدایـی                امان  از  بی حجـابی ،  بی حیـایی

میـان دوستـان و جمـع فامیـل                 بیـفـکند  اختـلافـات  و  جـدایی

برای یـاری دیـن « محمـد (ص) »               کجایی  مهدی  خوبان ، کجـایی ؟

 

 حمیدرضا فاطمی سه شنبه  4/7/1391 شمسی


 

در پس بشقاب ماهواره ها ، شیطان در کمین خانواده ها !!!

بشقاب ماهواره

کمین شیطان در پشت بشقاب ماهواره!

اینها مامورین دنیایی هستند ، وای به روزی که مامورین آخرتی سراغ ما بیان !!!

http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1394/6/11/628416_128.jpg

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۵۱
ع . شکیبا---۸۴۸
یک کارشناس مذهبی در یزد:
منشأ اصلی فروپاشی خانواده ها بدحجابی است/تزلزل شخصیت در «چادری های بد حجاب»

یک کارشناس مذهبی در یزد خطاب به جوانان و نو جوانان گفت: کسانی که تمایل به بی حجابی و بدحجابی دارند، به خاطر داشته باشند که با مطالعه آمار آسیب‌های اجتماعی که باعث از هم پاشیده شدن خانواده‌ها در زندگیشان شده است به این نتیجه خواهند رسید که منشا همه این اتفاقات، بی‌حجابی و بد‌حجابی می‌باشد.

به گزارش یزد رسا، حجت الاسلام ابوالقاسم دهقان چناری در گفتگو با خبرنگار یزدبانو با اشاره به اینکه هدف در استفاده از رسانه‌ها بایستی آبادسازی همه جانبه جامعه باشد، اظهار کرد: امر به معروف و نهی از منکر از طریق رسانه‌ها یکی از بزرگترین راه‌های کمک به بهبود وضعیت عفاف و حجاب در جامعه است.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: مطرح کردن اهمیت حجاب و در مقابل آن آسیب‌های بی حجابی و بدحجابی بر روی فرد و جامعه می تواند راهکاری برای وضعیت کنونی حجاب باشد.

وی ایجاد ارتباط سالم و سازنده با افرادی که به «حجاب و عفاف» ضربه می زنند را برای آمران به معروف و ناهیان از منکر ضروری دانست و افزود: ترغیب جوانان و نوجوانان به حفظ عفاف و حجاب از طریق شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر از راه های مبارزه با بدحجابی و بی حجابی است.

دهقان چناری یادآور شد: بعضی فکر می‌کنند بی‌حجابی شخصیت می‌آورد، این شخصیت نیست، بی‌حجابی هدف غربی‌هاست که اگر از نظر عقل و شرع بررسی کنیم، به نتیجه‌ای نمی‌رسیم.

یک کارشناس مذهبی در یزد خطاب به جوانان و نو جوانان گفت: کسانی که تمایل به بی حجابی و بدحجابی دارند، به خاطر داشته باشند که با مطالعه آمار آسیب‌های اجتماعی که باعث از هم پاشیده شدن خانواده‌ها در زندگیشان شده است به این نتیجه خواهند رسید که منشا همه این اتفاقات، بی‌حجابی و بد‌حجابی می‌باشد.

این کارشناس مذهبی شخصیت سازنده را از آرمان‌های همه جوانان و نوجوانان برشمرد و خاطر نشان کرد: شخصیت از نظر شرع و عقل در سه مقوله گویش، پوشش، آرامش خلاصه شده است؛ و اگر کسی بخواهد، فردی با شخصیت بوده و در آینده نیز ثبات شخصیتی داشته باشد؛ لازم است موارد یادشده را در حوزه عقل و شرع  در نظر بگیرد.

حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم دهقان چناری ادامه داد: در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که یک شخصیت باثبات باشیم باید این گزینه‌های پوشش، گویش و آرامش را به نحو احسن حفظ کنیم و شخصیتی عاری از شخصیت‌های عاریه‌ای باشیم.

همه مطالب مرتبط با حجاب و بدحجابی

۰ نظر موافقین ۱ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۵
ع . شکیبا---۶۸۲