مجموعه پوسترهای زیبا : در مسیر پیشرفت
مجموعه پوسترهای زیبا : در مسیر پیشرفت
عالم عامل و عارف واصل، حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی
خوابی را که مربوط به امام «رضوان الله تعالی علیه» نقل می کنم. امام چون مرحوم شده اند عرض می کنم. بزرگواری نزدیک به 80 سال سن داشت، در منزل یکی از منسوبین ما که خوزستانی بود، حضور داشت. روز چهل و یکم [رحلت] مرحوم آیت الله بروجردی بود. وارد شدم که آن منسوبمان را ببینم و بعد هم به قم مشرف شوم. صاحبخانه بنده را معرفی کرد که پسر فلانی و شاگرد فلانی است. این اولاد پیغمبر که از شاگردان مرحوم آیت الله حائری بود گفت من 30، 35 سال پیش خوابی دیدم. آن زمان این آقا-امام- در حوزه آیت الله حائری که می آمد، از نظر من خیلی تلخ و نچسب بود. می گفت می دانستیم فاضل است، ولی جوری بود که با او ارتباط برقرار نکردم.
در همان ایام یک شب خواب دیدم که بیابانی است و جمعیت کثیری، مثلاً یک میلیون نفر دایره وار ایستاده اند و در مرکز این دایره هم کارهایی انجام می شود که من از دور نمی بینم. جمعیت را شکافتم و تا مرکز دایره پیش رفتم. در مراکز دایره دیدم به اندازه ده دوازده متر جا هست. در یک طرف رسول اکرم«ص» تشریف دارند و شمشیری در دستشان است. مقابل ایشان هم محمدرضا پهلوی ایستاده است. حضرت رسول«ص» چند بار فرمودند آیا کسی هست که بیاید و این شمشیر را از من بگیرد و حد خدا را بر این مجرم جاری کند؟ هیچ کسی نیامد. این کسی که داشت این حرف را می زد، خودش با امام «رحمه الله علیه» موافق نبود و با تعبیر تلخ و نچسب از ایشان یاد کرد. گفت حضرت دو سه مرتبه فرمودند و کسی نیامد. یک وقت دیدم جمعیت دارد شکافته می شود و کسی دارد جلو می آید. از دور نمی دیدم. نزدیک که آمد متوجه شدم حاج آقا روح الله است.
جلو آمد و به حضرت سلام و عرض کرد: «یا رسول الله! من آماده هستم.» بعد هم شمشیر را گرفت. گفت حاج آقا روح الله شمشیر را بلند کرد و با یک ضربت سر شاه را پراند، اما تن بی سر جلو آمد و یقه ضارب را گرفت و مقداری با هم دست به یقه بودند تا سرانجام حاج آقا روح الله که دید این تن بی سر نمی افتد، لذا دست راستش را انداخت و امعاء و احشای او را بیرون کشید. از خواب بیدار شدم.
ان شاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار (مقام معظم رهبری) عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید باز عرض می کنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم؛ و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
حضرت امام خمینی (ره) در 12 بهمن 57 -در بهشت زهرا
خاطره کامل در اینجا :
یکی از موضوعات مورد نظر خود را انتخاب کنید
شهادت شهید غلامرضا صادقیان (1359ش)
شهید غلامرضا صادقیان، دوم شهریورماه سال ۱۳۴۲ش در شهیدیه و در یک خانواده متدین روستایی و کشاورز چشم به جهان هستی گشود. غلامرضا، تحصیلات ابتدایی خود را در شهیدیه (میبد یزد) به پایان رساند و بعد از آن بهعلت فقر مادی از ادامه تحصیل بازماند و به کار بنایی پرداخت تا به این وسیله یاریدهندهای برای خانوادهاش باشد. شهید در دوران کودکی بسیار باهوش و در عین حال، باادب بود. او فردی مذهبی بود و به نماز جماعت اهمیت زیادی میداد و تا حد توان در نماز جماعت شرکت میکرد.
غلامرضا در جریان مبارزات انقلاب اسلامی، به سهم خود، نقش فعالی ایفا کرد و اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) را به هر وسیله ممکن بهدست میآورد و در معابر و مساجد پخش میکرد. او با وجودی که مجبور بود کار کند، تمام وقت اضافی خود را در تظاهرات علیه رژیم معدوم شاه و یا برپایی مجالس ارشاد میگذراند. شهید در کمکرسانی و یاری همسایگان نیز کوشا بود. شهید صادقیان در جریان دستگیری امام جمعه فقید میبد، آیتالله اعرافی توسط ساواک، به یزد رفت و تا زمان آزادی معظمله در آنجا ماند و سپس همراه با امام جمعه به میبد بازگشت.
وی همچنین در جریان تشریففرمایی حضرت امام خمینی (ره) از پاریس به ایران، به تهران رفت و چند روز در فرودگاه مهرآباد منتظر امام (ره) ماند، تا اینکه ایشان به ایران تشریف آوردند و غلامرضا در مراسم باشکوه استقبال با شور و حرارت شرکت کرد و چند روز بعد از پیروزی نهائی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ش بود که به میبد مراجعت نمود.او پس از مراجعت به میبد، در تمامی تظاهرات و راهپیماییها و همچنین انتخابات آتی فعالیت داشت و بهطور جدی با عناصر ضد انقلاب برخورد میکرد.
در پی شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، شهید صادقیان همچنان فعالیتهای انقلابی خود را دنبال میکند و عزم نبرد با دشمنان اسلام و انقلاب مینماید. بههمین دلیل، با پدر و مادر مشورت میکند. پدر شهید نقل میکند که غلامرضا به من گفت: «پدر میخواهم به جبهه بروم.» گفتم: «پسرم حالا نرو!» او در جواب گفت: «پس شما هم ضد انقلاب هستید...» من گفتم: «خیر! من ضد انقلاب نیستم و اگر میخواهی برو...» شهید در تصمیم خود جدی بود و لذا به تاریخ چهاردهم آذر ۱۳۵۹ش به جبهه غرب عزیمت نمود. پدر شهید میگوید که هنگام خداحافظی، به او گفتم: «حالا که تو به جبهه میروی پس ما چه کنیم؟» در جواب گفت: «شماها خدا را دارید و او شما را تنها نخواهد گذاشت...»
شهید بسیار به حضرت امام خمینی (ره) علاقهمند بود. پدر شهید صادقیان همچنین میگوید که چندینبار به وی پیشنهاد ازدواج کردیم و او هربار میگفت: «بعد از پیروزی کامل انقلاب و غلبه بر کافران بعثی ازدواج میکنم.»
شهید به جبهه مریوان در غرب اعزام و در آنجا بهعنوان خدمه خمپارهانداز مشغول نبرد با دشمنان شد. او سرانجام در تاریخ یکم بهمنماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، حین نبرد با مزدوران ضد انقلاب در سن هفده سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. اولین شهیدی که جسد مطهرش در شهیدیه به خاک سپرده شد، شهید غلامرضا صادقیان بود و با به خاک سپردن بدن مطهر این شهید، گلزار شهدای شهیدیه شکل گرفت.
راسخون
برای توضیح قلعه خیبر به اینجا کلیک کنید
نیروهای یمنی در جریان این عملیات موفق شدند خطوط دفاعی مزدوران سعودی را در هم بشکنند و دهها تن از آنان را کشته و زخمی کنند.
به گزارش مشرق، تازهترین خبرها از مرکز استان الجوف یمن حاکیست، نیروهای ارتش و رزمندگان مقاومت انصارالله عملیاتی را از محور «وادی اسطر» و کوه «ملیسه» علیه مزدوران سعودی در منطقه «المهاشمه» در محور غربی بخش «خب و الشعف» انجام دادند.
نیروهای یمنی در جریان این عملیات موفق شدند خطوط دفاعی مزدوران سعودی را در هم بشکنند و دهها تن از آنان را کشته و زخمی کنند؛ منطقه راهبردی «المهاشمه» در حدفاصل صحرای «الاجاشر» و کوه «سرحان» واقع شده است.
در صورتی که نیروهای یمنی بر منطقه «المهاشمه» سیطره پیدا کنند، ارتباط مزدوران سعودی از صحرای الاجاشر با کوه «سرحان» دچار مشکل جدی میشود و آنان در این مناطق از سمت جنوب محاصره میشوند.
خبرها حاکیست، مزدوران سعودی نیز حملاتی را از منطقه «اسطر» علیه مواضع نیروهای یمنی در منطقه «وادی اسطر» انجام دادند اما با اقدام به موقع ناکام ماندند و شماری زیادی از آنان در جریان درگیریها کشته و زخمی شدند.
به گزارش مشرق، نیروهای یمنی در جریان یک عملیات دقیق در محور غربی بخش «خب و الشعف» توانستند کاروان نظامی تیپ ۱۵۵ مزدوران سعودی را در منطقه «الصابرین» در کمین گرفتار کنند و خسارتهای سنگینی به آنان وارد کنند.
براساس اطلاعات به دست آمده، نیروهای یمنی درصدد هستند با پاکسازی کامل محور غربی بخش «الخب و الشعف»، آرامش بیشتری را در مرکز استان الجوف برقرار کنند و امنیت جاده «الجوف - صعده» را هم تأمین کنند.
همزمان با عملیات در محور غربی بخش «خب و الشعف»، مزدوران سعودی حملات گستردهای را از حومه منطقه «الحزم» علیه مواضع نیروهای یمنی در محور شرقی و جنوبی بخش «المتون» در جنوب استان الجوف انجام دادند.
براساس اطلاعات به دست آمده، نیروهای ارتش و رزمندگان مقاومت انصارالله مستقر در منطقه از همان ابتدا موفق شدند تحرکات مزدوران سعودی را در این محور رصد کنند و واکنش قاطع نشان دهند.
به گزارش مشرق، نیروهای یمنی پس از درگیریهای سنگین چند ساعته در نهایت توانستند حملات را در این محور به طور کامل دفع کنند؛ بخش راهبردی المتون دروازه شرقی برای ورود به مناطق «المعیمره و الحزم» محسوب میشود.
به گفته منابع میدانی، مزدوران سعودی درصدد هستند با اشغال بخش «المتون»، امنیت مناطق اشغالی «المعیمره و الحزم» را افزایش دهند و نیروهای یمنی را در محور شمالی بخش «المصلوب» به محاصره دربیاورند.
استان الجوف در شمال یمن واقع شده و با استان نجران عربستان هم مرز است و بیش از ۷۵ درصد از مساحت این استان از جمله «صحرای الاجاشر، پایگاه الخنجر، المهاشمه و …» که اغلب بیابانی هستند در اشغال نیروهای مزدور سعودی است.
#یمن_پیروز_است
وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْرًا وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَ کَانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزِیزًا. (احزاب آیه 25)
خدا کافران کینه توز را باز پس زد اینان به هیچ غنیمتی دست نیافتند و، در کارزار مؤمنان را خدا بسنده است زیرا خدا پرتوان و پیروزمند است
به گزارش جهان نیوز، شبکه «پرستیوی» از بازداشت و بدرفتاری پلیس آمریکا با مجری مسلمان آمریکایی این شبکه در فرودگاه بینالمللی «سنت لوئیز لمبرت» خبر داده است.
شبکه «پرستیوی» گزارش داد، «مرضیه هاشمی» خبرنگار و مجری این شبکه انگلیسی زبان به دلایلی نامعلوم در آمریکا زندانی شده است.
طبق این گزارش، خانم هاشمی در یک بازداشتگاه در واشنگتن دیسی، تحت بازداشت قرار گرفته اما تاکنون هیچ اتهام رسمی به او زده نشده است.
پرستیوی همچنین خبر داده که این مجریِ زاده آمریکا، به منظور دیدار با برادر بیمارش و دیگر اعضای خانواده خود به آمریکا سفر کرده بود اما روز یکشنبه در فرودگاه بینالمللی «سنت لوئیز لمبرت» بازداشت و سپس به یک بازداشتگاه افبیآی منتقل شده است.
گفته میشود که خانواده خانم هاشمی در آمریکا به مدت 48 ساعت نتوانسته بودند هیچ ارتباطی با او برقرار کنند.
مجری مسلمان آمریکایی بعد از آنکه سرانجام توانست با خانواده خود ارتباط برقرار کند، به آنها اطلاع داد که در بازداشتگاه رفتار بدی با او داشتهاند. او همچنین گفته که بهزور، حجاب از سرش برداشتهاند و با او مثل یک فرد مجرم رفتار کردند.
بنا بر گزارش پرستیوی، مقامهای بازداشتگاه به او اجازه دسترسی به غذای حلال یا غذاهای گیاهی را ندادهاند و هاشمی چند روز است که غذایش تنها نان و کلوچه بوده است.
این خبرنگار آزاداندیش که تا به امروز لحظهای از تلاش برای کنار زدن نقاب از چهره واقعی امریکا آرام نداشته است اکنون با دستها و پاهایی در بند "زنجیر" و حجابی که آن را دریدهاند در بدترین شرایط قرون وسطایی و با تحمل گرسنگی چند روزه بهدلیل امتناع از خوردن گوشت خوک در انتظار آیندهای نامشخص است.
همین شرایط باعث شده که خانواده این خبرنگار از فعلان رسانهای درخواست داشتهاند که هشتگ #FreeMarziehHashemi و #Pray4MarziehHashemi را به اشتراگ بگذارند.
مرضیه هاشمی پس از پخش فیلم مستند جنجالی ماجرای قتل ندا آقاسلطان با نام «تقاطع» از شبکه تلویزیونی انگلیسیزبان پرستیوی، شهرت بیشتری یافت.
او در این فیلم تأکید کرد که یک «خبرنگار مستقل» است و این امکان را دارد که افراد دخیل و مطلع از قتل آقاسلطان را گرد یک میز آورد، از محل قتل تصویربرداری کند و با بالگرد، از بالا محل قتل را ببیند.
تحقیقات این مستندساز در نهایت او را به این نتیجه رساند که به احتمال زیاد، یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین، ندا آقا سلطان را کشته است؛ نتیجهای که بعدها با سفر نامزد وی به سرزمینهای اشغالی و دیدارش با مقامات ارشد رژیم صهیونیستی و نیز حضور استاد او در شبکههای تلویزیونی ضدانقلاب، تقویت شد.
پدر شهید صدر زاده گفت: مصطفی در روز تاسوعای حسینی سال گذشته آن طوری که خودش دلش میخواست شهید شد و خودش قبل از شهادت به دوستانش گفته بود که فقط با یک گلوله شهید میشوم و حتی ساعت شهادت خودش را به دوستان خود گفته بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»؛ نمایندگان جامعه قرآنی کشور در پازدهمین دیدار خود طی سال جاری, در راستای تجلیل از خانوادههای معظم شهدای قرآنی و آشنایی با زندگینامه و سبک زندگی آنها به دیدار خانواده شهید مدافع حرم «مصطفی صدر زاده» در شهریار رفتند. شهید مصطفی صدرزاده متولد 1365 دانشجوی ترم آخر رشته ادیان و عرفان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بود. او فرمانده ایرانی گردان عمار لشکر فاطمیون با نام جهادی «سید ابراهیم» بود که در ظهر تاسوعا حین درگیری با نیروهای تروریست توسط تیر تکتیرانداز نیروهای تکفیری در حلب سوریه و در عملیات محرم به شهادت رسید.
شهید مصطفی صدرزاده بهمدت دو سال و نیم در درگیریهای علیه تروریستهای تکفیری به دفاع از حرم حضرت زینب(س) پرداخته و طی این مدت هشتبار مجروح شده بود. از وی دختری هفتساله به نام فاطمه و پسری ششماهه بهنام محمدعلی به یادگار مانده است. او چند روز پس از شهادت به دست تروریستهای تکفیری در شهریار به خاک سپرده شد.
مصطفی هرجایی که خطری برای انقلاب بود در آنجا حاضر میشد
یاد شهید عزیز سید مجتبی نواب صفوی و یاران شهیدش را
در ۲۷ دی ماه گرامی می داریم
خاطرات رهبر معظم انقلاب از شهید نواب صفوی
نواب صفوی به مشهد آمد. او را اولین بار در آنجا بود که شناختم. تصور می کنم سال 1331 یا 1332 بود. شنیدم که او و فدائیان اسلام، به دعوت عابدزاده، وارد مهدیه مشهد شده اند. جاذبه ای پنهانی، مرا به سوی او می کشاند و بسیار علاقه داشتم که نواب را از نزدیک ببینم.
می خواستم به مهدیه بروم، ولی نتوانستم، چون آنجا را بلد نبودم. یک روز خبر دادند که نواب می خواهد برای بازدید طلاب مدرسه سلیمان خان که ما هم جزو طلاب آن مدرسه بودیم، بیاید. آن روز، مدرسه را با آب و جارو مرتب کردیم. هرگز آن روز از یاد و خاطر من بیرون نمی رود و جزو روزهای فراموش نشدنی زندگی من است. مرحوم نواب آمد. یک عده از فدائیان اسلام هم با او بودند که از روی کلاهشان مشخص می شدند، کلاه های پوستی بلندی سرشان می گذاشتند. آن ها دور و بر نواب را گرفته بودند و او همراه با جمعیت وارد مدرسه سلیمان خان شد. راهنمائیشان کردیم و آمدند در مدرس مدرسه که جای کوچکی بود، نشستند. طلاب مدرسه هم جمع شدند. هوا هم گرم بود. نمی دانم تابستان بود یا اوایل پاییز، درست در خاطرم نیست. آفتاب گرمی می تابید. نواب شروع به سخنرانی کرد. سخنرانیش یک سخنرانی معمولی نبود. بلند می شد و می ایستاد و با شعار کوبنده و لحن خاصی صحبت می کرد. من محو نواب شده بودم. خود را از لابه لای جمعیت عبور داده و به نزدیکش رسانده و جلوی او نشسته بودم. همه وجودم مجذوب این مرد شده بود و با دقت به سخنانش گوش می دادم.
موقعی که شربت به من داد، گفت:«بخور! انشاءالله که هر کسی این شربت را بخورد، شهید می شود.»او بنا کرد به شاه و به انگلیس و این ها بدگویی کردن. اساس سخنانش این بود که اسلام، باید زنده شود، اسلام باید حکومت کند و این هایی که در رأس کار هستند، دروغ می گویند، اینها مسلمان نیستند.
من برای اولین بار، این حرفها را از نواب صفوی می شنیدم و آن چنان، این حرف ها در من نفوذ کرد و جای گرفت که احساس کردم دلم می خواهد همیشه با نواب باشم. این احساس را واقعاً داشتم که دوست دارم همیشه با او باشم.
همان طور که گفتم، آن روز هوا خیلی گرم بود و عده ای که همراه نواب بودند، در قدح بزرگی شربت آبلیمو درست کردند و آوردند که او و هرکسی که آنجا نشسته بود بخورد.
یکی از دوربری های او لیوان دستش گرفته بود و ذره ذره از آن شربت به هر کسی که آنجا بود و شاید صد نفری می شدند، می داد او با شور و هیجان عجیبی این کار را می کرد. اواخر، شربت کم شد و با قاشق به دهان همه می گذاشت. موقعی که به من داد، گفت:«بخور! انشاءالله که هر کسی این شربت را بخورد، شهید می شود.»
فاطمه دربندی همسر شهیدمحمد زهرهوند نخستین شهید مدافع حرم اراک میگوید: شب غدیر با محمد عقد کردیم و آخرین دیدارمان هم پاییز ۹۴ بود که او باهمه عشقش به دخترمان ریحانه٬ هستیاش را فدای حضرت زینب و دفاع از حریم اهل بیت (ع) کرد.
این روزها در تمام کشور فرزندان این آب و خاک به خاطر دفاع از حریم اهل بیت همانند سروقامتان دفاع مقدس قدم در راه مبارزه گذاشته و مردانه به مبارزه با ظلم و کفر شتافتند این پرستوهای عاشق و سبک بال از نسل همان دلاوران دیروزند که زر و زیور رنگین دنیا نتوانست روح بلند اهوراییشان را تحت سیطره خود در آورده و اسیر کند.
این بزرگ مردان امروزی با حضور محکم و دفاع پیروزمندانه خود لقب مدافعان حرم را به خود نسبت دادند و توانستند خود را به عاشقان و شیفتگان هشت سال دفاع مقدس برسانند.
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در سالروز قیام تاریخساز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ در دیدار هزاران نفر از مردم قم، با اشاره به ضرورت پرهیز از سهلانگاری و سهلاندیشی درباره ریشه دشمنی امریکا و استکبار با ایران اسلامی، «ماهیت و حقیقت انقلاب و شجاعت و وفاداری ملت و نظام به اهداف و مبانی انقلاب» را علت اصلی این خصومت عمیق و مستمر خواندند و با بیان وظایف مهم «مسئولان و مردم» در این مقطع تأکید کردند: رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم بهویژه قشرهای ضعیف مهمترین وظیفه امروز دولتمردان است و ملت و مسئولان باید با هوشیاری، تحریم های امریکا را همانند دوران دفاع مقدس به شکستی بی سابقه برای شیطان بزرگ تبدیل کنند.
حضرت آیت الله خامنهای با تجلیل از قیام سرنوشتساز مردم قم در ۱۹ دی سال ۵۶ بهعنوان نقطه عطف انقلاب اسلامی، قم را «شهر، مرکز و مادر انقلاب» خواندند و افزودند: البته انگیزههایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کمرنگ کردن روحیه انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد.
ایشان با تأکید بر هوشیاری در مقابل این انگیزهها، تأکید کردند: قم سرچشم اصلی و پشتوانه معنوی انقلابی است که دنیا را متحول کرد، بنابراین بزرگان و جوانان قم نباید اجازه دهند دستهای خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج و این حرکت تحولی را در آن کمرنگ کنند.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به بیان چند درس مهم و ماندگار از قیام ۱۹ دی پرداختند و خاطرنشان کردند: رئیسجمهور وقت آمریکا در ۱۰ دی ۵۶ به تهران آمد و با تمجید اغراقآمیز و دروغین از محمدرضا پهلوی، ایران را «جزیره ثبات» یعنی مایه آرامش خیال آمریکا از ایرانِ وابسته و مسئولان نوکرمآب آن، خواند.
ایشان قیام مردم قم علیه رژیم ظالم، وابسته و فاسد پهلوی در فاصله ای کمتر از ده روز از این سخنان را نشانه ضعف عمیق دستگاه محاسباتی آمریکا و غرب دانستند و گفتند: کمتر از ده روز پس از سفر رئیسجمهور آمریکا و تعبیر او از ایران به جزیره ثبات، قیام عظیم مردم قم شکل گرفت و به دنبال آن، قیام مردم تبریز و طوفان انقلاب اسلامی و نابودی رژیم سرسپرده طاغوت محقق شد.
حضرت آیت الله خامنهای، استمرار ضعف دستگاه محاسباتی آمریکا تا امروز را یک واقعیت برشمردند و افزودند: با وجود آنکه عدهای غربزده و آمریکازده، پُزِ قدرت محاسباتی و آیندهنگری آمریکاییها را میدهند اما آمریکا همچنان دچار ضعف محاسباتی است.
حجت الاسلام ابوترابی فرد در خطبه های نماز جمعه تهران:
شما در ظاهر پیام می دهید که ۱۰ تا ۲۰ درصد حقوق ها افزایش یافته است اما در پس پرده، پیام این است که ۳۰ درصد تا ۴۰ درصد ارزش پول کشور کاهش یافته است. این اقدام صحیحی نیست کاهش هزینه های عمومی باید جزء مسائل اصلی باشد.
این فایلها، اسلایدهای پاورپوینت هستند که نبدیل به pdf شده و علاوه بر مطالعه برای تدریس در ادارات و دانشگاهها یا نمایش در مساجد و مراکز فرهنگی بسیار مفید هستند.