سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۰۳، ۱۱:۰۹ - Setayesh
    great
پیوندها
امکانات

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راهیان نور» ثبت شده است

شهید-حجت-الله-رحیمی-2

هجدهم اسفند (شهادت حجت الله رحیمی)

شهید حجت الله رحیمی

23 ساله

دانشجوی رشته کامپیوتر

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی باغملک خوزستان

محل شهادت خرمشهر - مقابل پادگان دژ

ستاد راهیان نور کشور

تاریخ ولادت ۲۴ اسفند ماه ۱۳۶۸

تاریخ شهادت ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۰ ساعت ۸:۱۰ صبح

مزار شهید - شهرستان باغملک (خوزستان)

شادی روح شهیدان صلوات

*********************

پای صحبت مادر شهید حجت الله رحیمی

از جوان‌ها می‌خواهم پا روی خون شهدا نگذارند!

موضوعات: شهیدان خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان بسیج و بسیجی
۲ نظر موافقین ۲ ۲۲ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۰۷
ع . شکیبا---۲۹۶۵

http://cdn.asriran.com/files/fa/news/1389/1/12/129936_606.jpg

چند سال خانوادگی با وسیله شخصی سعادت بازدید مناطق عملیاتی خوزستان را داشتیم که خیلی با صفا بود. شلمچه که چیز عجیبیه !  خیلی با صفاست و حال و هوای مسجد جمکران را دارد.

شلمچه قطعه ای از بهشت است.

و یک سال هم یادمان شهدای طلائیه و یادمان شهدای عملیات رمضان (پاسگاه زید)

پارسال هم که رفتیم تا سوسنگرد و بستان و نهایتا تا نزدیک مرز ، یادمان شهدای چزابه ، در حالی که اصلا نمی دونستم اونجا یادمان هست!

البته دهلاویه و هویزه به دلمان ماند...

راستش خیلی باصفاست . یعنی جزء زندگی آدم حساب نمیشه . قدم زدن جای پای شهدا یه حال و هوایی داره که گفتنی نیست. بالاخره هر سفری سختی و مشکلاتی هم داره اما خوب شیرینی هر سفری هم به سختی هاشه . توکل بر خدا

البته واقعا شهدا خودشون راهنمایی می کنند . من هرچی بنویسم تا آدم خودش نره باور نمی کنه !

از ما گفتن ...

به هر طریقی شده این ایام نوروز  آدم بره ببینه و بدونه که رزمنده ها برای حفظ این آب و خاک چه کردند.

با کاروان های دانشجویی ، بسیجی ، اداری ، مسجد محل و ... خلاصه هرکدوم شده آدم حرکت کنه بره.

اگه نشد با وسیله شخصی . خانوادگی یا دوستانه .

یا اصلا چند نفری با وسیله عمومی

یه کاروان هایی هم هستند خودرو شخصی ها با مدیرش هماهنگ می کنند به اونها ملحق میشن و به صورت ده بیست ماشینه با هم بازدید می کنند. از نظر خورد و خوراک و استراحت و راوی یه محاسنی داره. از همه شهرها هم هستند. تو این لینک تلفن هاشون هست. (راهیان نور)

ولی ما با وسیله شخصی با توکل بر خدا حرکت می کردیم و می رفتیم هرجا که دلم ندا میداد و بعد هم خدا خودش هدایت می کرد و شهدا هم راهنمایی می کردن.

تو  پای به راه در  نِه  و  هیچ مپرس      خود راه بگویدت که چون باید رفت

یا علی

التماس دعا

 
 یا ابا صالح پس کی می آیی دریافت
یاران چه غریبانه ...             دریافت

راهیان نور1

http://www.iribnews.ir/files/fa/news/1395/9/27/578768_713.jpg

شلمچه قطعه ای از بهشت...

یادمان شهدای طلائیه - زاویه کوشکیادمان شهدای طلائیه

http://media.mehrnews.com/old/Original/1393/01/21/IMG13165477.jpg

یادمان شهدای تنگه چذابه

یادمان شهدای تنگه چزابه - انتهای جاده سوسنگرد و بستان

تانک عراقی 1

تانک بجا مانده از دشمن بعثی

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/10/20/80482_452.jpg

این هم از مردان مرد دوران دفاع مقدس

تنظیم 95/12/21

سه پایگاه اینترنتی جهت ثبت نام و راهنمایی در مورد کاروان های راهیان نور :

ستاد مرکزی راهیان نور              راهیان نور               کوله بار

موضوعات: مقام معظم رهبری خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان عکس و تصویر و طراحی
۴ نظر موافقین ۱ ۲۱ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۵
ع . شکیبا---۱۵۸۵
فرمانده شهید عباس باقری تشکری

نام و نام خانوادگى: عبّاس باقرى تشکّرى

 نام پدر: على

تاریخ و محلّ تولّد: 1344/12/8 ـ مشهد

تاریخ ومحلّ شهادت: 1362/12/15 ـ جزیره‏ مجنون

آخرین سمت: فرمانده گردان عبدالله از لشکر 5 نصر

عبّاس باقرى تشکّرى  فرزند على در سال1344در شهرستان مشهد متولّد شد.

صورتى نورانى داشت. انگار سیّد بود. کودکى پر جنب وجوش، باهوش و فعّال بود. براى یادگیرى قرآن به مسجد کرامت مى‏رفت. قران مى‏خواند و به دیگران یادمى‏داد. از همان کودکى نمازخواندن را شروع کرد به طورى که از 10 سالگى به صورت کامل نمازمى‏خواند.


دوره‏ ى ابتدایى را در مدرسه‏ ى طوسى در مشهد به پایان برد و دوره ‏ى راهنمایى را در مدرسه‏ ى کوچه زردى گذراند. دوره متوسّطه را در مدرسه شریعتى آغاز کرد، امّا با شروع جنگ تحمیلى به جبهه رفت و براى امتحانات مرخصّى مى‏گرفت و تا سوّم دبیرستان توانست تحصیل علم کند. کتاب‏هاى تاریخى،علمى، هنرى ،مذهبى و کتاب‏هاى شهید مطهّرى را نیز مطالعه مى‏کرد. نسبت به حجاب بسیار حسّاس بود. در تظاهرات و راهپیمایى‏ هاى علیه‏ رژیم شاه شرکت مى‏کرد. بعد از پیروزى انقلاب وارد بسیج شد. اعلامیّه‏ هاى امام را درخانه‏ ها مى ‏انداخت. بعد از مدّتى با تشکیل سپاه پاسداران عضو سپاه شد. به نماز اهمیّت مى‏داد. با شروع جنگ تحمیلى، زمانى که به جبهه مى‏رفت، مى‏گفت: «ما مى‏رویم تا حسین زمان را یارى کنیم.»و مى‏گفت: «تا زنده‏ام باید به جبهه بروم.» عبّاس در منطقه خط‏ شکن بود. در جبهه معاون گردان عبدالّله بود. او به خانواده ‏اش نگفته بود که فرمانده است چون دنبال پست و مقام نبود.

آر پى جى زن بود. در عملیّات بستان، محرّم، والفجر مقدّماتى و والفجر 3 شرکت داشت. در عملیّات بستان از ناحیه‏ ى شکم مجروح شد. بار دوّم از ناحیه‏ ى سر مجروح گردید. ولى در هر حال از رفتن به جبهه خوددارى نمى‏ کرد. حتّى دیگران را هم براى کمک به جبهه تشویق مى‏کرد. على باقرى تشکّرى ـ پدر شهید که خود ایشان نیز در جبهه بوده است ـ مى‏گوید: «در جبهه مراسم سوگوارى و سینه زنى برگزار مى‏ کرد.» در آخرین دیدارش با خانواده ، آن‏ها را براى رفتن به جبهه دعوت کرد. پدر به نقل از مادر شهید مى‏گوید: «آخرین بارى که مى‏ خواست به جبهه برود، گفت: این آخرین دیدار است و دیگر بر نمى‏ گردم. و از همه حلالیّت طلبید.» همچنین مى‏گوید: «زمانى که دوستانش شهید مى‏ شدند، براى آن‏ها مجلس ختم مى‏ گرفت. و هر وقت کسى مفقود مى‏ شد، مى‏ گفت: خوشا به سعادتش! مى‏ گفت: اگر همه شهید شوند، پس چه کسى بجنگد.» او دوست داشت مفقودالأثر باشد. مادر شهید مى‏گوید: «خواب دیدم که یک خانم محترمى به منزل ما آمد و دفترى را آورد و گفت: امضاکن. گفتم: من سواد ندارم. گفت: مى‏توانى امضاکنى. وقتى ازخواب بیدار شدم، عبّاس به شهادت رسیده بود.» عبّاس باقرى تشکّرى در تاریخ 15/ 12/ 1362، در عملیّات خیبر به درجه‏ ى رفیع شهادت نایل گردید. امّا جنازه‏ ى او به دست نیامد و در تاریخ 1/ 5/ 1363 روح او تشییع شد و در بهشت رضا(ع)مشهد به یاد او سنگ قبرى گذاشته شد.

وصیتنامه شهید:

شهید در وصیّت نامه ‏ى خود مى‏گوید:

«بار پروردگارا، ترا شکر که شربت شهادت، این یگانه راه رسیدن انسان به خودت را به این بنده‏ ى حقیر مسکین و گناهکار ارزانى داشتى و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راهت یافتم. اى پدران و مادران و اى برادران و خواهران گرامیم، این را بدانید که شهیدان ما رفتند و بار مسئولیّت شان را بر دوش ما گذاشتند و ما هم باید این مسئولیّت را به پایان برسانیم و به دیگر برادران بسپاریم. اگر براى اسلام خدمت نکنید، فردا نزد خدا رو سفید نیستید. امروز راه این نایب بر حقّ امام زمان (عج)، این فرزند امام حسین(ع) و این روحانیّت در خطّش دیگر روشن است. بعد از شهادت من از رفتن برادرانم به جبهه جلوگیرى نکنید. از شهادت من ناراحت نشوید که خداوند لطفى بر شما کرده است و شاید این امتحانى براى شما و براى خانواده‏ه اى شهدا باشد که با از دست دادن چند فرزند خود، هنوز ازپا ننشسته ‏اند و خود نیز به جبهه آمده ‏اند. مادرم، شما باید مانند مادر وهب باشید که وقتى سر فرزندش را برایش انداختند، او هم سر رابرداشت و به طرف دشمن پرتاب کرد و گفت: چیزى را که در راه خداداده ‏ام، پس نمى‏ گیرم. از شما نمى‏ خواهم که عزادارى نکنید، ولى هر وقت خواستید عزادارى کنید براى امام حسین(ع) و 72 یار او عزادارى کنید و براى حضرت زهرا (س) گریه کنید. از شما مى ‏خواهم که لباس سیاه به تن نکنید، چون در جشن لباس سیاه نمى ‏پوشند و شمابه آن‏هایى که نمى ‏دانند ما و دیگر رزمندگان براى چه هدفى به جبهه‏ ها رفتیم و به شهادت رسیدیم، بگویید: براى دفاع از اسلام و حفظ ناموس به جبهه ها رفتند و براى همین هدف به شهادت رسیده ‏اند. از شما پدر و مادر مى‏ خواهم که دست از امام، اسلام و روحانیّت برندارید. چون اگر خداى نکرده چنین اتّفاقى بیفتد، شما را از فلسطینى‏ ها بدتر مى‏ کنند. چون امام فرمودند: دشمن از اسلام سیلى خورده است و اگر پیروز شوند، اسلامى باقى نمى ‏گذارند. برادرانم از شما تقاضا دارم که اسلحه من و دیگر برادرانم را به زمین نگذارید. من از خداوند سبحان سلامتى امام و کلیه خدمتگزاران به اسلام را خواهانم.

و از کسانى که در زمان حیات، آن‏ها را مورد اذیّت قرار داده‏ ام مى‏خواهم که مرا عفو کنند. برایم یک ماه نماز بخوانید و 20 روز، روزه بگیرید.»

خاطرات زیبایی از مادر و خواهر شهید عباس تشکری 

نتیجه: شهدا آن زمان اینگونه جنگیدند. حالا مردم و به ویژه مسئولین باید در مقابل فشارهای سیاسی و اقتصادی دشمن ایستادگی و مقاومت کنند و از خون شهدا و راه امام  و رهبری محفاظت کنند.

مطالب شهدا و رزمندگان جبهه و جنگ

موضوعات: شهیدان جبهه و جنگ و رزمندگان
۱ نظر موافقین ۰ ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۰۲
ع . شکیبا---۴۲۳

معاون فرهنگی سازمان بسیج دانشجویی از شناسایی ۵ هزار شهید دانشجو خبر داد و گفت: به طور قطع تعداد شهدای دانشجو بیشتر است اما بسیج دانشجویی تاکنون این تعداد را شناسایی کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، امیر وجدانی‌نیا در مراسم اختتامیه دومین جشنواره فرهنگی ادبی رویش و سومین کنگره شهدای دانشجویان استان یزد با اشاره به اینکه ۵ هزار شهید از قشر دانشجو تقدیم انقلاب اسلامی شده است، اظهار داشت: این افتخاری برای جامعه دانشگاهی کشور است که بخشی از شهدای عرصه جهاد و مقاومت از دانشجویان بوده اند.

وی از جمع آوری اطلاعات ۵ هزار دانشجوی شهید خبر داد و عنوان کرد: به طور قطع تعداد شهدای دانشجو بیش از این آمار است اما ۵ هزار نفر آمار شهدایی است که توسط سازمان بسیج دانشجویی شناسایی و اطلاعات آن جمع آوری شده است.

معاون فرهنگی سازمان بسیج دانشجویی با اشاره به اینکه امروز دانشجویان ما باید در عرصه و جبهه دیگری در برابر دشمنان ایستادگی کنند، بیان کرد: امروز نبرد در جبهه اقتصادی و فرهنگی به مراتب دشوارتر از مقابله نظامی است و در این عرصه اگر از ابزارهای نوین علیه دشمن استفاده نکنیم، به طور قطع مغلوب جنگ شده‌ایم.

وجدانی نیا تصریح کرد: امروز هر یک از دانشجویان ما باید یک مرد جنگی باشند و در برابر زورگویی‌های دشمنان و برای دفاع از آرمان‌های انقلاب مبارزه کنند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وجود استعدادهای بسیار خوب فرهنگی و هنری در میان دانشجویان اظهار داشت: در حوزه دانشجویی تا به امروز تلاش چشمگیری در زمینه هنر نشده اما جشنواره رویش تلاش کرده در میان دانشجویان عرصه هنر و علم ورود کند و با به تصویر کشیدن روح سلحشوری، این روحیه را در بین نسل جوان زنده نگاه دارد.

معاون فرهنگی سازمان بسیج دانشجویی با اشاره به اهمیت ابزار هنر برای زنده نگاه داشتن آرمان‌های انقلاب اسلامی، راه شهدا، اسلام و قرآن تصریح کرد: به طور قطع غرب برای ما هنر انقلابی تجویز نمی‌کند بنابراین خود باید به فکر هنر انقلابی و معرفی درست چهره اسلام و انقلاب با استفاده از ابزار هنر باشیم.

1395/11/28

http://media.snn.ir/download//image/daneshgahhayekeshvar/photo_2017-03-06_08-20-39(1).jpg

پایگاه شهدای دانشجو

شهید علم الهدی از ولادت تا شهادت ؛ با ده خاطره خواندنی

موضوعات: فرهنگی شهیدان جبهه و جنگ و رزمندگان اعمال روزها ، ماهها و مناسبت ها علمی پژوهشی بسیج و بسیجی
۰ نظر موافقین ۲ ۱۶ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۹
ع . شکیبا---۱۰۰۷

شهید علم الهدی

شهید علم الهدی از ولادت تا شهادت

شهید سید محمدحسین علم الهدی
فرزند سید مرتضی
محل ولادت – اهواز
سال ولادت – ۸/۷/۱۳۳۷
محل شهادت – اهواز ( هویزه )
تاریخ شهادت – 16/۱۰/۱۳۵۹
مزار – خوزستان – هویزه ( گلزار شهدای هویزه )
در سال 1337 در خانواده مجاهد بزرگ آیت الله سید مرتضی علم‌الهدی در اهواز دیده به جهان گشود. از 6 سالگی به فراگیری قرآن پرداخت. وی بسیار اهل مطالعه بود. در دبیرستان با تشکیل انجمن اسلامی و سخنرانی فعالیت‌های خود را آغاز نمود. در سال 1356 در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل خود را ادامه داد. در دوران دانشجویی علاوه بر تحصیل، در رشته تاریخ دانشگاه مشهد به تدریس نهج‌البلاغه، عقاید و تاریخ اسلام می‌پرداخت. وی از مبارزان دوران ستم‌شاهی بود و در شهرهای مشهد، کرمان و اهواز فعالیت سیاسی انجام می‌داد و در سنین 14 تا 21 سالگی چند بار توسط رژیم ستم‌شاهی، زندانی و شکنجه شد.
از جمله اقدامات او در زمان طاغوت تشکیل سازمان موحدین بود، این سازمان با هدف مبارزه مسلحانه برای سست کردن بنیانهای رژیم منفور پهلوی، به دور از تئوریهای گروهها و سازمانهایی که مبنای علمی آنها از تئوریهای مارکسیستی نشات می‌گرفت، برنامه‌های خود را در تحقق بخشیدن فرامین حضرت امام (رحمه الله علیه) تنظیم نمود و حرکتی نو را از اواخر سال 1356 شروع کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو اولین شورای تشکیل دهنده سپاه پاسداران در خوزستان بود. قبل از شروع جنگ وقت خویش را صرف امور فرهنگی می‌نمود. از اوایل جنگ در اهواز مستقر بود و سازماندهی بسیجیان اعزامی از سراسر کشور به جبهه‌های نبرد را به عهده داشت. پس از گذشت دو ماه از جنگ نقطه حساس مرزی یعنی هویزه را برای خود انتخاب کرد و برای تشکیل سپاه پاسداران و سازماندهی عشایر عازم این منطقه شد.

او و جمعی از دانشجویان پیرو خط امام در حماسه هویزه (16 دی ماه 1359) به دریای تانک‌های دشمن که آنها را محاصره کرده بودند حمله‌ور شدند.حسین پس از شهادت همرزمانش با فریاد الله اکبر، آخرین گلوله‌های باقیمانده آرپی‌جی را به سوی دشمن شلیک نمود و چند تانک مهاجم را منهدم کرد، اما با تمام شدن مهمات و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره، چون مولایش امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید و جان به جان آفرین تسلیم نمود.

ده خاطره جالب از شهید علم الهدی

خاطره سید علی

روزهای ابتدای جنگ ، شبی تعدادی از بسیجیان طرح شبیخون به ارتش عراق را داشتند . ارتش عراق در اطراف اهواز بود . حسین وصیت نامه ای نوشت و به من داد . این برگه تاچندروز درجیب من بود . روزی مشغول مطالعه کاغذهای جیب خود بودم که ناخودآگاه نامه ی حسین را خواندم . حسین در وصیت نامه نوشته بود، به شاگردانم سفارش وتأکید می کنم که مطالعه نهج البلاغه را ادامه دهند.

لانه جاسوسی آمریکا

خواهر داعی پور می گوید :" سال 1358 یکی از خواهران اطلاع داد که استانداری خوزستان چند نفر خواهر پاسدار می خواهد . قرار شد من وایشان به استانداری برویم . منتظر ماشین بودیم که یک ژیان جلوی ما ایستاد وراننده با دوست من ، سلام وعلیک کرد وگفت :" شمارامی رسانم ." دربین راه راننده صحبت می کرد واز دولت موقت انتقاد می کرد .من ناراحت شدم .ایشان اصرار کرد که کجا می خواهید بروید . بااصرار فراوان سرانجام دوستم به ایشان گفت :" قصد همکاری با استانداری را داریم ". ایشان بلافاصله ماشین را حرکت داد وما را به ساختمان سپاه واقع در باغ معین اهواز برد ، در آنجا چند کتاب به من داد وگفت :" این کتاب ها را مطالعه وفیش برداری کنید ." مدتی بعد ، همان برادربه من گفتند :" برای انجام کار بسیار ضروری باید همراه ایشان به تهران بروم" ، به تهران آمدیم وبا هم به سفارت آمریکا ، که مدتی قبل توسط دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شده بود ، رفتیم. ایشان با دوستان خودش در سفارت مذاکره کرد وقرار شد مدارک سفارت را در اختیار من قرار دهند تااگر مطالبی در رابطه با مدنی استاندار خوزستان ، پیدا کردم ، جمع آوری نمایم . حدود یک ماه من در سفارت بودم ومطالبی را پیدا کردم .آن برادری که در این خاطره از او یاد کردم ، سید حسین علم الهدی بود که در حماسه هویزه به شهادت رسید.

کلاس حج

موضوعات: شهیدان خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان بسیج و بسیجی
۳ نظر موافقین ۱ ۱۶ دی ۹۷ ، ۰۰:۱۱
ع . شکیبا---۱۲۷۹

دیدار دست‌ اندرکاران راهیان نور با رهبر معظم انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار دست‌اندرکاران راهیان نور و جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس، دوران هشت‌ساله‌ی دفاع مقدس را یکی از ثروت‌های فرهنگی ناب و ارزشمند کشور دانستند و با تأکید بر اینکه راهیان نور، ابتکاری بسیار بزرگ و مهم و یک فناوری نوین برای استفاده از ثروت و معدن طلای دفاع مقدس است، گفتند: تنها راه مقابله با طراحی‌های فرهنگی بدخواهان، تولید فرهنگی و استفاده از ثروت غنی و سرچشمه‌ی قوی دوران دفاع مقدس در همه‌ی عرصه‌ها است.

رهبر انقلاب اسلامی با تشکر از دست‌اندرکاران راهیان نور، با اشاره به تأکید خداوند در قرآن کریم مبنی بر یادآوری ایام‌الله و روزهای بزرگ و تأثیرگذار، دوران دفاع مقدس را ازجمله ایام‌الله و روزهای تاریخ‌ساز ملت ایران خواندند و افزودند: به‌هیچ‌وجه نباید گذاشت که دفاع مقدس و درس‌های آن به فراموشی سپرده شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، راهیان نور را عاملی برای جلوگیری از فراموش شدن ارزش‌ها و درس‌های دوران دفاع مقدس خواندند و خاطرنشان کردند: برای پیشرفت و اعتلای هر کاری باید به‌طور مستمر از آن مراقبت کرد تا آن اقدام از مسیر اصلی منحرف نشود و البته پیشرفت و اعتلا نیز با گفتن و آمار دادن محقق نمی‌شود بلکه باید محصول و نتیجه‌ی کار را بر روی زمین مشاهده کرد.

ایشان با اشاره به ثروت‌های طبیعی و انسانی ملت‌ها و کشورهای مختلف گفتند: ملت و کشور ایران دارای ثروت‌ها و نقاط قوت فراوان طبیعی و انسانی است اما یکی از مهم‌ترین ثروت‌ها و ارزش‌های فرهنگی، «وجود روحیه‌ی اعتقاد به مجاهدت و انگیزه‌ی حرکت در راه دین» در میان اکثریت مردم است.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: «اعتقاد به ایستادگی در مقابل زورگو» و همچنین اعتقاد به اینکه «اگر ایستادگی کنیم بدون تردید بر دشمن غلبه خواهیم کرد»، از دیگر ثروت‌ها و ارزش‌های فرهنگی ملت ایران است که اگر زنده نگه داشته و به میدان آورده شوند، منشأ کارهای بزرگی خواهند بود همانند آنچه که در پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاد.
موضوعات: مقام معظم رهبری جبهه و جنگ و رزمندگان
۳ نظر موافقین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۳۴
ع . شکیبا---۷۱۶

http://javanonline.ir/images/docs/000484/n00484368-b.jpg

حاج حسین یکتا :

سال ها باید بگذرد تا دنیا شهدای ما را بشناسد، ما دو ماه پیش رفته بودیم هندوستان و در آنجا جمعی از مسلمانان کشمیر که حدود 400 تا 500 دانشجو بودند ما را دعوت کردند،این جوانان در بین یک میلیارد هندوستانی زندگی می کردند و در آن فرهنگ جامعه گوشه ای جمع شده بودند و کتابی می خواند و همه با هم گریه می کردند.


من از یکی از دوستان پرسیدم مگر مقتل می خوانند، گفت نه کتاب پرواز تا بی نهایت شهید بابایی که به زبان اردو آن را ترجمه کرده اند، آنها می گفتند ما می خواهیم عاکف را پیدا کنیم و از وی اجازه بگیریم که خاک های نرم کوشک را به اردو ترجمه کنیم.

مگر در دنیا چه خبر است چه کسی برنده و چه کسی باخته است؟ آن مادری برنده است که جوانش را هشت سال سیر ترشی انداخت و به جبهه نفرستاد؟ و یا آن مادری که با کار بچه اش را بزرگ کرد و فرستاد کردستان تا سرش از تنش جدا شود و به بچه اش گفت برو جبهه تا شهید شوی؟

برگردیم و کتاب هایی پیدا کنیم که به ما سبک زندگی را نشان می دهد آزاده ها کتاب هایشان پر از آموزه های سبک زندگی است. در کتاب «پایی که جا ماند» رزمنده می گوید عراقی ها عکس امام را در جیبم پیدا و پاره کردند و روی صورتم ریختند؛ اما امروز ما می بینیم که در عراق می گویند خمینی سبز به ما بده چقدر همه چیز عوض شده است حالا صدام کجاست؟

به گفته امام خمینی(ره) خودش خود را کشت، مگر امام خمینی(ره) نگفته بود که صدام جز خودکشی راهی ندارد، حالا قذافی کجاست؟ مبارک کجاست؟ در راهیان نور بودیم که یک دختر آمریکایی جلوی مرا گرفت و گفت می شود از این خاک ها را کمی به نیویورک ببرم؟ گفتم مگر این خاک چه چیزی دارد؟ آن دختر گفت در نیویورک می توانم با آن صحبت کنم تا دلم آرامش بگیرد؛ مگر امام خمینی(ره) نگفته بود که تا ابد اینجا و این خاک دارالشفاء دوستداران است.

نیویورک

حاکمیت شهدا بر دلها شروع شده است شهدا دارند بر عالم حکومت می کنند، واقعا زشت است بچه لبنانی از بچه ایرانی جلو بزند، بچه حرب اللهی های لبنان به خودم می گفتند که هر جا گیر می کردیم خاک های نرم کوشک می خواندیم آخر ما چقدر سند بیاوریم که خمینی(ره) حق بود و شهدا حق بودند؟


امام (ره) فرمودند ما یک لحظه از این جنگ پشیمان نیستیم تکلیف ما چیست؟ چرا شهدا می خواستند و می شد و ما می خواهیم، نمی شود؟ چرا آنها می گفتن و می شود و ما می گوییم و نمی شود؟ ما باید دلمان را به دست بگیریم و در خانه علی ابن موسی الرضا(ع) برویم و به شهید برونسی توسل کنیم.

جنگ امروز شروع شده است، جنگ این دفعه نفر به نفر و نفس به نفس است، تصرف عقول و قلوب شروع شده است آنها می خواهند عقل جوان های ما را درگیر کنند و به شک بیندازند. امروز یک عبدالحسین برونسی آرزوست. یک حسن باقری و کاوه و همت آرزوست. ما شهرمان را ول کردیم هنوز خدا هست هنوز حضرت زهرا(سلام الله علیها) هست، فکری به حال شهر دلمان بکنیم.

جوان بسیجی دغدغه دار باید به داد دختر و پسرهای امروز برسد، این طوری نمی شود جنگ را مدیریت کرد. نبرد نبرد نابرابری است جنگ ایمیل به ایمیل است، چت به چت، وبلاگ به وبلاگ و کامپیوتر به کامپیوتر در این جنگ باید خون دل خورد.

یک بچه بسیجی باید در یک جیبش شربت آلومینیوم ام جی و در یک جیبش قرص قلب زیر زبانی باشد، *زشت است؛ دشمن بیاید در وطن و شهر ما جایی را بگیرد امروز دشمنان وارد صحنه شدند ولی شهیدان نیز آمده اند تا در دوران پر از فساد شبهه و فسق فجور «مستشهدین بین یدی» را تربیت کنند؛ اگر امام زمان(عج) بیاید دانه درشت ها را انتخاب می کنند؛ بیایید، دانه درشت صحنه مبارزه با کفر باشید.

*منظور از قرص زیر زبانی و... این است که درد داشته باشد باشد و از درد دغدغه ها خوابش نبرد و از بس که شبانه روز کار انقلابی نفس به نفس می کند با این قرص ها خودش را سر پا نگه بدارد[از زیادی کار و تکاپو]، و با این قرص ها بخوابد[از فرط دلمشغولی ]!


برگرفته شده از shahadat.blog.ir
موضوعات: فرهنگی سبک زندگی شهیدان خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان
۵ نظر موافقین ۶ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۶
ع . شکیبا---۱۶۱۶
 چذابیت !
سلام بر دوستان عزیز 
سال نو همگی مبارک . انشاءالله که برای همه تون سال پرخیر و برکتی باشه .
این چند روز رفته بودیم چذابه .
راستش شهدا ما را طلبیده بودند .
خانواده گفتند بریم یزد .
اما نمیدانم چطور شد سر از سوسنگرد و بستان درآوردیم و رسیدیم به چذابه !
این مناطق عملیاتی هر کدام یک رنگ و بویی دارند .
دو سال عید نوروز رفتیم شلمچه .
یک سال هم رفتیم طلائیه و شهدای عملیات رمضان.
امسال سر از چذابه درآوردیم . خیلی عالی بود . باور کنید برای همه شما و دوستان عزیز وبلاگی دعا کردم.
عکس ها حجمشان بالاست وگرنه می خواستم از همانجا خدمتتان ارسال کنم. 
امیدوارم شما هم توفیق پیدا کنید از این منطقه عملیاتی که با یاد و خون شهیدان مزین و معطر است دیدن کنید. 
اگر نمی توانید بروید لااقل در اینترنت بنویسید چذابه !
یاد شهدا و رزمندگان را گرامی بداریم. و با فرهنگ غربی و افراد غربزده مبارزه کنیم تا انقلاب در مسیر ولایت پایدار بماند و بدست نااهلان و نامحرمان نیفتد. ان شاء الله
التماس دعا
  نوروز 1395

http://media.isna.ir/content/1457171435911_14.jpg/4

   تنگه چزابه

موضوعات: شهیدان خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان
۲ نظر موافقین ۱ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۱
ع . شکیبا---۱۶۹۲