دانلود متن عربی و ترجمه فارسی قرآن به تفکیک جزء PDF
با خط درشت و زیبا و بصورت پاورپوینت نمایشی (هر آیه در یک صفحه)
با خط درشت و زیبا و بصورت پاورپوینت نمایشی (هر آیه در یک صفحه)
من قرآن را دوست دارم
طرح فراگیر قرآنی
آموزش مجازی | من قرآن را دوست دارم
برای استفاده روی پیوند زیر کلیک کنید:
در فرهنگ اسلامی فضائل بسیاری برای ختم قرآن ذکر شده است؛ از جمله اینکه ختم کننده قرآن، گویی نبوت را میان دو پهلوی خود (یعنی در قلبش) جای داده است، اگرچه به وی وحی نمیشود. او یک دعای مستجاب دارد و درختی در بهشت نصیبش میگردد. (شیخ صدوق، الامالی، قم ۱۴۱۷)
ختم قرآن آداب ویژه اى دارد از جمله ختم قرآن در روز جمعه، روزه دارى در روز ختم قرآن و این که فرد پس از هر ختم قرآن حتى اگر قصد ختم مجدد هم ندارد سوره فاتحه و پنج آیه نخست سوره بقره را قرائت و ختم قرآن را به فتح قرآن متصل کند.
همچنین توصیه شده که ختم کننده قرآن آخرین سوره هاى قرآن را در میان خانواده، فرزندان و دوستان قرائت و براى آنها دعا کند چون دعاى ختم کننده قرآن مستجاب است.
دعاهایى براى ختم قرآن از معصومین علیهم السلام نقل شده که دعاى امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه از جامع ترین و مشهورترین آنهاست. (دعای چهل و دوم)
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در هنگام ختم قرآن، این دعا را زمزمه می نمود:
أَللهمَّ ارْحَمْنی بِالقرآنِ وَاجْعَلْهُ لی اِماماً وَ نُوراً وَ هُدًی وَ رَحْمَةً. أَللهمَّ ذَکِّرْنی مِنهُ ما نَسیتُ وَ عَلِّمْنی مِنهُ ما جَهِلْتُ، وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ آناءَ اللَّیلِ وَالنَّهارِ، وَاجْعَلْهُ حُجَّةً لی یارَبَّ العالمینَ.
خدایا! به حُرمت قرآن بر من رحم کن و آن را راهنما، نور، رستگاری و رحمت برایم قرار ده. خدایا! مرا به آنچه که فراموش کرده ام، متذکّر ساز، و آنچه را که نمی دانم، بر من بیاموز، و در ساعات روز و شب تلاوت آن را نصیبم گردان، و آن را حجّت و دلیلم قرار بده، ای پروردگار جهانیان!
پ.ن: به لطف خدا من امروز قرآن رو ختم کردم. هر کدام از دوستان و عزیزان هم بلاگی یک صلوات بفرستید و در ثواب این ختم با من شریک باشید.
امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه آحاد مردم به نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى آنها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال ، از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند. 1393/4/8
درج مطلب 17 مهر96
فرزند کربلایی کاظم ساروقی میگوید: سال ۸۶ خدمت مقام معظم رهبری رسیدم وقتی گفتم پسر کربلایی کاظم هستم، گفتند شبیه پدرت هستی! گفتم مگر شما پدر بنده را دیدهاید؟ فرمودند حدود هفده ـ هجده سالم بود که شهید نواب صفوی ایشان را به مشهد آورد.
« حاج اسماعیل کریمی» فرزند 85 ساله مرحوم کربلایی کاظم ساروقی که از نظر صورت و سیرت بسیار شبیه به پدرش مرحومش هست. او خاطرات نابی از پدر خود دارد که شنیدنش برای هر شنوندهای میتواند جذاب باشد. محمدکاظم کریمی (مشهور به کربلایی کاظم ساروقی) روستاییزادهای بیسواد بود که به اذن خدا و با عنایت اهل بیت(ع) حافظ کل قرآن کریم شد و این امر از سوی علمای زمان از جمله حضرات آیات بروجردی و مرعشی نجفی مورد تأیید قرار گرفت. حتی رهبر معظم انقلاب نیز در سنین نوجوانی با مرحوم کربلایی کاظم برخورد داشتهاند و این معجزه مورد تأیید ایشان نیز قرار گرفته است.
حال پسر که همشکل و همسن پدر در آن سالها است، حرفهایی دارد و خاطراتی را بازگو میکند که برای نسل امروز شنیدنی ست.
گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛در مورد احترام به پدر و مادر در آیات و روایات خیلی سفارش شده است ما در اینجا فقط به بعضی نکات که نشاندهنده اهمیت احسان به پدر و مادر است اشاره میکنیم:
1. نیکی به پدر و مادر در کنار توحید:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[4] «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ».[5]
از این آیات معلوم میشود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم میشود که واجبترین واجبها احسان به پدر و مادر است.[6]
2. احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان:
از بعضی آیات این درس مهم را از انبیاء میآموزیم خداوند در مورد یحیی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ»[7] و در مورد عیسی میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا»[8] «خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است.
در سالهای آغاز بعثت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود. روزی آن حضرت: فرشی پهن فرموده بود و روی آن نشسته بود که در این موقع شوهر حلیمه به حضور آن حضرت آمد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به یاد مهربانیهای او، برخاست و او را احترام زیادی کرد و گوشهای از فرش خود را گسترد و پدر رضاعی خود را روی آن نشاند طولی نکشید که مادرش حلیمه وارد شد، حضرت گوشه دیگر فرش را برای او پهن کرد و او را روی آن نشانید و محبت فراوانی به مادر رضاعی خود کرد.[9]
3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران:
در آیات به انسانها سفارش شده است که نسبت به پدر و مادر احترام و احسان کنند و نگفته است که ای مسلمانها به پدر و مادر خود احترام کنید «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً».[10]
و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصی به پدران و مادران مسلمان ندارد بلکه هر کس که پدر و مادر است باید مورد احترام فرزندان قرار گیرد چون در آیات سخن از «والدین» است بدون هیچ قیدی به ایمان و اسلام.
«وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً».[11] در این آیه با آنکه پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر میکنند خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با این حال میفرماید: ولو اینکه آنها کافرند ولی با آنها در دنیا به طور شایستهای رفتار کن.
4. سفارش به فرزندان شده نه والدین:
در قرآن آیات زیادی تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدین نسبت به فرزندان سفارش کمتر میشود مگر در مورد نهی از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت در عصر جاهلیت بود. این هم به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان خود را فراموش کنند در حالی که زیاد اتفاق میافتد که فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پیری فراموش کنند.[12]
5. شکر والدین هم ردیف شکر خدا:
«أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ»[13] (به او توصیه کردم) که برای من و پدر و مادرش شکر به جا آور» همان طور که ملاحظه میشود در این آیه خداوند و شکر والدین در یک ردیف قرار گرفتهاند، لذا امام رضا ـ علیه السلام ـ میفرماید: خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی والدین را شکر نکند خدا را هم نمیکند.[14]
6: تواضع و فروتنی نسبت به آنها آشکار باشد:
در آیه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ»[15] در رابطه با تواضع و فروتنی نسبت به پدر و مادر است. جناح به معنای پر و بال گستران است که کنایه از مبالعه در تواضع و خضوع زیانی و عملی است مثل جوجهای که بال و پر خود را باز میکند تا مهر و محبت مادر را تحریک کند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از اینکه در این آیه جناح مقید به «ذُل» شده استفاده میشود که انسان باید در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوری رفتار کند که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او را در برابر آنها خوار میکند و نسبت به ایشان محبت و مهر دارد.[16]
یکی از آثار مهم احترام و نیکی کردن به پدر و مادر:
الف) غفران الهی: خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه دستور میدهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن میفرماید: «ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا.»[17]
«خدا به آنچه در دلهای شما است از خود شما آگاهتر است اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هرکه را با نیت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید.»
و یکی از آثار بیحرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است:
«والذی قال لوالدیه افٍ لکما اتعد اننی ان اخرج و قد خلت القرون من قبلی و هما یستغیثان الله ویلک ءامن ان وعدالله حق فیقول ما هذا الا اساطیر الاولین.»[18]
این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناسی است که مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و میگوید: «آیا به من وعده میدهید که من در روز قیامت مبعوث میشوم در حالی که قبل از من هم اقوامی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند.» این پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند تسلیم نمیشوند آنها فریاد می زنند و خدا را به یاری میطلبند که وای بر تو ای فرزند ایمان بیاور که وعده خدا حق است اما او همچنان لجاجت میکند و در مقابل پدر و مادر میگوید اینها چیزی جز افسانههای پیشین نیست.
از این آیه معلوم میشود این فرزند کاملا به پدر و مادر بی احترامی کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتی آنها را مسخره هم کرده است سرانجام کار چنین افرادی را در آیه بعد روشن میکند و میفرماید: اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم کانو خاسرین.[19]
آنها کسانی هستند که عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبلا از آنها بوده گرفتار مجازات دردناک میشوند و اهل دوزخاند.[20]
آیت الکرسی تا هم فیها خالدون - سه آیه 255 تا 257 سوره مبارکه بقره
خواندن آیت الکرسی ثواب زیادی دارد که اگر خداوند توفیقی داد چند مطلب راجع به آن درج می کنیم.
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ ﴿٦٠﴾ سوره روم
پس تو صبر پیشه کن، که وعدهی خدا البته حق و حتمی است و مراقب باش که مردم بی علم و یقین و ایمان (مقام حلم و وقار) تو را به خفت و سبکی نکشانند. (۶۰)
تفسیر المیزان- علامه طباطبایی(ره):
یعنى به هر عکس العملى که با تو روبرو مى شوند بساز، و در برابر اینکه مى گویند: (ان انتم الا مبطلون ) و سایر زورگوییهایشان صبر کن، که وعده خدا حق است و اگر او وعده داده که یاریت کند، قطعا خواهد کرد، همچنان که در آیات قبل نیز فرموده : (و کان حقا علینا نصر المومنین )، پس کسانى که یقین به وعده خداى سبحان ندارند، تو را سست نسازند.
و اینکه بعضى گفته اند مراد از ( لا یوقنون )، این است که به آنچه از آیات بینات که برایشان مى خوانى یقین ندارند، و آن را تکذیب نموده تو را با اباطیل خود اذیت مى کنند، صحیح نیست، چون همان طور که گفتیم وعده آخر آیه و اول آن یکى است، و آن وعده به نصرت است.
6- کسانی به فکر تضعیف و تحقیر رهبر هستند که به راه حقّ یقین ندارند. «الّذین لایوقنون» تفسیر نور -حاج آقای قرائتی
کارهای زیبا و ارزشمندی است. پیشنهاد می کنیم حتما استفاده کنید.
- خدا رحمت کند علامه سید شرف الدین جبل عاملی،صاحب کتاب المراجعات را ،ایشان یک بار به مکه مشرف می شوند. پادشاه عربستان هرساله در ایام حج، یک مهمانی با شکوه با حضور علمای تمامی مذاهب برگزار می کرد در آن سال ،ایشان هم به عنوان عالم بزرگ شیعی ،به آن مجلس دعوت می شود.علامه هنگامی که وارد می شود،قرآنی را به شاه عربستان هدیه می کند، شاه نیز قرآن را می گیرد و می بوسد.
علامه بلافاصله به او می گوید: تو چرم پرست هستی و مشرکی ! پادشاه با تعجب می پرسد برای چه؟ علامه جواب می دهد :برای اینکه جلد قرآن را که چرم است بوسیدی؟ پادشاه می گوید: من به خاطر چرم نبوسیدم ، کفش های من هم چرمی است ولی آن را نمی بوسم ! من چرمی را که جلد قرآن است می بوسم.
سید شرف الدین جواب می دهد: ماهم هر آهنی را نمی بوسیم، آهنی که ضریح پیامبر شده را می بوسیم ولی شما به ما می گویید: مشرک! پادشاه اندکی تامل کرده ومی گوید: شما درست می گویید!
- روزی در مسجد النبی خواستم ضریح پیامبر را ببوسم یکی از وهابی ها گفت: هذا حدید! این آهن است و هیچ فایده ای برای تو ندارد .به او گفتم پیراهن حضرت یوسف نیز پنبه بود ولی قرآن می گوید: هنگامی که این پیراهن را روی صورت یعقوب علیه السلام گذاشتند او بینا شد ، فارتدّ بصیرا1.
آری آن پیراهن از پنبه بود ولی چون با بدن یوسف علیه السلام تماس پیدا کرده بود با سایر پیراهن ها تفاوت پیدا کرده بود و توانست انسان نابینایی را بینا کند. و ما هم به خاطر اینکه این آهن ها مجاور قبر معصوم (ع) است می بوسیم و تبرک می جوییم2.
1.سوره یوسف ایه 96
2. خاطرات حجت الاسلام محسن قرائتی.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم(aftab13.blog)
دریافت کتاب ارزشمند المراجعات ؛ مناظرات عالم شعیه و سنی
از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده: هر کس این سوره را قرائت نماید نوشته می شود که او از گروه غافلان نیست.
این سوره از سوره هایی است که اخبار قیامت و احوال آن در آن آمده است و از اسباب پیر شدن رسول الله صلی الله علیه و آّله است. ابن عباس می گوید: مردی از رسول خدا پرسید: چرا اینقدر زود پیر شدید؟ در جواب فرمود: سوره های هود، واقعه، مرسلات، نبا مرا پیر کرده است.
از امام باقر علیه السلام روایت شده: هر کس هر شب پیش از خواب سوره واقعه را قرائت کند در حالی خداوند را دیدار می کند که چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می درخشد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس به بهشت و ویژگی های آن مشتاق است سوره واقعه را قرائت کند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگ دستی نبیند و آسیبی از آسیبهای دنیا به او نرسد و از همدمان امیرالمؤمنین علیه السلام باشد و این سوره خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد که دیگران با وی در آن شریک نیستند.
1)رفع فقر و تنگدستی
هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمی رسد.رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید زیرا آن سوره بی نیاز کننده است.
در داستان جالبی درباره عبدالله بن مسعود آمده است: عبدالله بن مسعود صحابی بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیمار شد. خلیفه وقت ، عثمان بن عفان، به دیدار او رفت و ناراحت و نگرانی در چهره او دید از او پرسید: چرا ناراحتی و آه و ناله می کنی؟
گفت: گناهکارم. پرسید: چه می خواهی؟ گفت: رحمت خداوند را،
پرسید: آیا نیاز به پزشک داری؟ گفت: طبیب حقیقی مرا بیمار کرده است.
پرسید: آیا می خواهی کمک مالی به تو بکنم؟ گفت: آن زمان که نیاز داشتم ندادی و اکنون نیازی ندارم.
عثمان گفت: پول می دهم برای دخترانت باشد. ابن مسعود گفت: آنها نیازی ندارند. چون به ایشان گفته ام که همواره سوره وقعه را قرائت نمایند که هیچ گاه نیازمند نخواهند شد.
هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمی رسد.رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید زیرا آن سوره بی نیاز کننده است
2)ایجاد برکت
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و برکت می شود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد.
3) محبوبیت
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت کند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم می گرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسیدو از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد بود.و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد.
4)آسانی مرگ و بخشش اموات
از امام صادق علیه السلام نقل شده است: سوره واقعه دارای منافع و بهره های زیادی است که قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است که اگر برای مرده ای خوانده شود، خداوند او را می امرزد و اگر برای کسی که در حال احتضار و مرگ است بخواند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان می شود.
5)آسانی زایمان
به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان می شود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و برکت می شود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد
http://jmahdavi.blog.ir/post/فضیلت-و-خواص-سوره-واقعه-قسمت-دوم#send_comment