سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۰۳، ۱۱:۰۹ - Setayesh
    great
پیوندها
امکانات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولی فقیه» ثبت شده است

منافقین و امام عادل-1

رسول خدا صلى الله علیه و آله :

ثَلاثَةٌ لا یَستَخِفُّ بِهِم إلاّ مُنافِقٌ بَیِّنٌ نِفاقُهُ: ذو شَیبَةٍ فِی الإِسلامِ، و مُعَلِّمُ الخَیرِ، و إمامٌ عادِلٌ؛

سه نفر را هیچ کس سبک نمى شمرد، جز منافقى که نفاقش آشکار شده است: کسى که موى خود را در اسلام سپید کرده است و آموزگار نیکى و پیشوای عادل.

تاریخ بغداد : ۸ / ۲۷ ؛ علم و حکمت ج 2، ص 626

موضوعات: مذهبی مقام معظم رهبری خاطرات و یادداشت ها پیامبر گرامی اسلام (ص) اخبار و مطالب سیاسی اخلاق اسلامی عکس و تصویر و طراحی
۱ نظر موافقین ۳ ۲۹ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۰
ع . شکیبا---۱۲۲۲
photo_2016-11-07_13-35-54
وبلاگ هم صف با ملائک

خودم را دوباره جمع و جور می کنم و ادامه می دهم: آقا افتخارم این است که فرزند سردار شهید گمنامی هستم که تنها در این دنیای خاکی نام یک کوچه کوچک در شهرستانی کوچک به نام اوست. آقا صحبتم را قطع می کند و می فرماید: پدر شما در بین اهالی آسمانها مشهور هستند. پاسخ می دهم: من هم از این گمنامی خوشحالم.

کد خبر: ۴۱۰۴
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۴۲

وبلاگ هم صف با ملائک نوشت :

جلوی آقا دو زانو نشسته ام. خودم را جمع و جور می کنم. لبخند آقا ادامه دار است. سی چهل نفری می شویم. همه خانواده های شهدا هستند. پدر و مادرهای شهدا را در صف اول نشانده اند. آقا لیست مدعوین را در دست می گیرند. نفر اولی که نامش را صدا می زنند من هستم. رضا کاوند..    بلند می شوم سر پا. نمی دانم چطور شروع کنم. آقا می فرمایند: شما هستید. با زبان و با سر جواب می دهم بله. می پرسن خوبید شما؟ جواب می دهم شکر. بلافاصله می گویم آقا چند کلام حرف دارم. اجازه می دهید؟ می فرمایند: بله بفرمایید. کمی دستم می لزد صدایم هم. سعی می کنم با صدای بلند صحبت کنم. در ذهنم سریع می گذرد جلوی نایب امامت ایستاده ای.   

 می گویم آقا جان من رضا کاوند دانشجوی دکتری سیاست گذاری فرهنگی هستم و مدرس دروس علوم انسانی دانشگاه تهران. آقا پر از لبخند می شود.می فرمایند ماشاالله ماشاالله. در شادی صورتش غرق می شوم.     خودم را دوباره جمع و جور می کنم و ادامه می دهم: آقا افتخارم این است که فرزند سردار شهید گمنامی هستم که تنها در این دنیای خاکی نام یک کوچه کوچک در شهرستانی کوچک به نام  اوست. آقا صحبتم را قطع می کند و می فرماید: پدر شما در بین اهالی آسمانها مشهور هستند. پاسخ می دهم: من هم از این گمنامی خوشحالم.    ادامه می دهم: مادرم که چند سال پیش به رحمت خدا رفت به ما یاد داده بود نه از نام پدرمان، بلکه از مرام او استفاده کنیم.    آقا جان، وقتی در دانشگاه تهران سر کلاسهایی که مبانی دروس آن افتخارش اعتقاد به محوریت انسان است از خدا برای دانشجویانم می گویم، وقتی از شهدا و انقلاب و رهنمونهای شما برای آنها سخن می گویم، وقتی که به دانشجویانم می گویم بچه ها انقلاب یک فرآیند است و تغییر  نظام شاهنشاهی همه انقلاب نیست بلکه انقلاب تمام نشده و تا زمانی که جامعه اسلامی، دولت اسلامی و تمدن اسلامی نداشته باشیم انقلاب ادامه دارد، صدای پدرم را در گوشم می شنوم که می گوید: رضا تازه اول عملیاته،بار سنگینی بر دوش داری.

 آقا دوباره لبخند می زنند و یکی دوبار احسنت جانانه ای می گویند.    دلم به احسنت آقایم قرص تر می شود.  ادامه می دهم. از پدر و عموی شهیدم می گویم: آقا پدر بزرگ من یک باربر بود ، مادر بزرگم می گوید خانه که می آمد جای طنابهای که روی شکمش می انداخت همیشه زخم بود و تاول زده. مادر بزرگم هم لباسهای مردم را می شست تا زندگی 5 فرزند خود را در یک اتاق کوچک بگذرانند.     در ادمه از مبارزات قبل از انقلاب پدرم و رنجهای او و شهادت عمویم و نحوه شهادت پدرم میگویم.    حرفهایم که تمام می شود. آقا دوباره لبخند می زنند می نشینم.    آقا به من نگا می کند . اولین جمله شان این است: ماشاالله مثل یک کلاس درس صحبت کردید با بیان خوب و مسلط.    می فرمایند: اینکه فرزندان یک باربر این همه رشد می کنند و متعالی می شوند از برکات انقلاب است. قدر این انقلاب را بدانید و از آن محافظت کنید.    آقا ادامه می دهند: مواظب باشید یک بار زاویه پیدا نکنید. یک زاویه کوچک در آینده فاصله شما را دورتر و دورتر می کند.    دو زانو نشسته ام و سعی می کنم به خاطر بسپارم همه جملات آقا را. چشمم را به لبهای پر برکت ایشان دوخته ام.    آقا می فرمایند: وظیفه شما گفتمان سازی است. باید گفتمان انقلاب را مانند دوران مبارزه سینه به سینه منتقل کنید. به هر اندازه که سهم تاثیر درجامعه دارید گفتمان انقلاب را ترویج دهید.   

 آقا دوباره صدایم می کنند تا هدیه ای به من بدهند. می روم جلو همه چیز انگار مثل خواب است. دست آقا را در دستم می گیرم. می بوسم. حالم دگرگون است. میروم کنار گوش آقا می گویم آقا یک جمله ای دارم آقا با شوخی می فرمایند این همه صحبت کردید هنوز هم حرفی دارید. می گویم فقط یک جمله است: آقا می خواهم ابراز شرمندگی کنم مرا ببخشید من ولی فقیه خودم را دیر شناختم. اشتباهاتی کردم.  آقا کریمانه پاسخم را می دهند: گذشته، دیگه بهش فکر نکن.    دلم آرام می شود.    جلسه تمام می شود هر کسی چیزی از آقا گرفته یکی سجاده، یکی چفیه و دیگری انگشتر. و من همین طور مات و مبهوت مانده ام. مبهوت لبخندهای آقا. بهترین هدیه ای که می توانستم از آقا بگیرم. 

زندگینامه سردار شهید جلال کاوند +تصاویر

موضوعات: مقام معظم رهبری شهیدان خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان
۱ نظر موافقین ۱ ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۱۵
ع . شکیبا---۷۲۹

ولایت فقیه 2

ولایت فقیه ، همان ولایت رسول الله هست.

امام خمینی (ره):

قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. . و اینها از ولایت رسول الله هم می‌ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان - سلام الله علیه - حالا بیاید، باز این قلمها مخالف‌اند با او.

ولایت فقیه هست که جلوی دیکتاتوری را می‏گیرد
امام خمینی (ره):

مع الاسف اشخاصی که اطلاع ندارند بر وضعیت برنامه‏‌های اسلام، گمان می‏کنند که اگر چنانچه «ولایت فقیه» در قانون اساسی بگذرد، این اسباب دیکتاتوری می‏‌شود. در صورتی که ولایت فقیه هست که جلو دیکتاتوری را می‏‌گیرد. اگر ولایت فقیه نباشد، دیکتاتوری می‌‏شود. آن که جلو می‏‌گیرد از اینکه رئیس جمهور دیکتاتوری نکند، آن که جلو می‏‌گیرد از اینکه رئیس ارتش دیکتاتوری نکند، رئیس ژاندارمری دیکتاتوری نکند، رئیس شهربانی دیکتاتوری نکند، نخست وزیر دیکتاتوری نکند؛ آن فقیه است. 18 آبان 1358

ولایت فقیه‌ و رئیس جمهور

به حرفهای آنهایی که بر خلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب می‌کنند و می‌خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند [اعتنا نکنید] اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا، یا طاغوت، یا خداست، یا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. 1358/7/12

ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال می شود:

1.ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضاوت، ولایت بر محجورین و. .. نیست، بلکه ولایت او شامل زعامت و رهبری سیاسی و اجتماعی نیز می شود.

2.اختیارات «ولی امر» در زمامداری منحصر به اجرای احکام اولیه و ثانویه نیست. به عبارت دیگر وظیفه او، رهبری جامعه است به گونه ای که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهی، به خوبی تأمین شود. و نیازمندی های متنوع و تغییرپذیر جامعه، در شرایط مختلف بدون پاسخ نماند و جامعه از رشد و ترقی باز نماند. از این رو اگر در شرایط ویژه ای، یکی از مصالح و نیازمندی های جامعه با یکی از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت در چنین صورتی «ولی فقیه» باید بین آن دو مقایسه کند؛ پس اگر مسأله ای که با حکم اولی در «تزاحم» قرار گرفته، دارای مصلحتی برتر برای جامعه باشد در این صورت ولی فقیه می تواند، آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد در این باره چند مطلب گفتنی است:

1.ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنی، مطلق بودن ولایت، گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعی است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است.

2.ولایت مطلقه، خود مقید به قیودی است؛ نه اینکه از هر حیث مطلق باشد. این قیود عبارت از این است که:

یک. او باید مجری احکام الهی باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل کند که این فلسفه اصلی ولایت فقیه است.

دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند.

سه. در زمانی می تواند حکم اولی شرعی را موقتاً تعطیل کند که با یکی از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد نه با خواست و میل یا مصلحت شخصی، و یا مصلحتی در رتبه فروتر از حکم اولی شرعی.

اکنون اگر واقع بینانه بنگریم، درخواهیم یافت که «ولایت مطلقه» ـ به معنایی که گذشت ـ یکی از مهم ترین راه حل هایی است که اسلام برای خروج از بن بست ها در عرصه تزاحم مصالح پیش بینی کرده و بدون آن عملاً حکومت، با مشکلات بسیار زیادی رو به رو خواهد شد. از طرف دیگر این مقدار از اختیارات در هر حکومتی وجود دارد بلکه حاکمان دیگر کشورها از اختیاراتی بسیار بیشتر از اختیارات ولی فقیه بهره مند می باشند.

از آنچه گذشت روشن می شود که «مطلقه بودن» به معنایی که ذکر شده، هیچ پیوندی با «دیکتاتوری و استبداد» ندارد. آنچه موجب توهم دیکتاتوری شده، تشابه لفظی «ولایت مطلقه» با «رژیم های مطلقه» (Absolutist) است که در آن حاکم مطلق العنان می باشد. در حالی که مطلقه در معنای فوق، اساساً با آن متفاوت است. حضرت امام ره در این باره فرمودند:

اینهایی که می گویند دیکتاتوری، اسلام را نمی فهمند چی هست. فقیه اسلام را نمی دانند. خیال می کنند ما، هر فقیه، هر فقیه، هر چه هم فاسد باشد این حکومت، فقیه اگر پایش را این طور بگذارد، اگر یک گناه صغیره هم بکند از ولایت ساقط است. مگر ولایت یک چیز آسانی است که بدهند دست هر کس؟ اینها که می گویند که دیکتاتوری پیش می آید ـ نمی دانم ـ این مسائل پیش می آید، اینها نمی دانند که حکومت اسلامی حکومت دیکتاتوری نیست. مذهب مقابل اینها ایستاده. اسلام مقابل دیکتاتورها ایستاده. و ما می خواهیم که فقیه باشد که جلوی دیکتاتورها را بگیرد. نگذارد رئیس جمهور دیکتاتوری کند. نگذارد نخست وزیر دیکتاتوری کند. نگذارد رئیس مثلًا لشکر دیکتاتوری بکند. نگذارد رئیس ژاندارمری دیکتاتوری بکند. نه اینکه بخواهیم دیکتاتوری درست کنیم. فقیه می خواهد چه کند دیکتاتوری را؟! کسی که زندگی عادی دارد و نمی خواهد این مسائل را، دیکتاتوری برای چه می خواهد بکند؟ حکم فرمایی در کار نیست در اسلام. علاوه حالا در این قانون اساسی که این قدر احتیاط کاری هم شده، آقایان هم این قدر احتیاط کاری کرده اند که یک دفعه مردم بیایند خودشان تعیین کنند یک خبره هایی را، این دیکتاتوری است؟! این خبره ها را یکی بیاید بگوید که در یک شهری از این شهرها یک کسی فشار آورد روی مردم که بیایید به این شخص رأی بدهید. حتی تبلیغات هم نشد. مردم اینها را می شناختند. مردم می دانستند اینها را. اگر صد دفعه دیگر ما بخواهیم خبرگان تعیین کنیم، یا خود این آقایان تعیین می شوند یا یکی مثل اینها.

صحیفه امام، ج 11، ص: 307

برای آگاهی بیشتر ر. ک: مبانی حکومت دینی، حسین جوان آراسته، صص 38- 35

بنابراین «مطلق بودن» در این بحث هرگز به معنای نامحدود بودن ولایت فقیه نیست و احکام او مقید به موازین اسلام و محدود در چارچوب فقه و شریعت و مصالح امت، می شود.
http://islamtimes.org/images/docs/000515/n00515029-b.jpg
من از خدای تبارک و تعالی می‌خواهم که ما را از شرّ دوست های جاهل و دشمن های شیطان نجات بدهد. امام خمینی (ره)
موضوعات: مذهبی اجتماعی امام خمینی (ره) عکس و تصویر و طراحی
۲ نظر موافقین ۱ ۲۶ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۴۶
ع . شکیبا---۱۲۱۸
آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیت‌الله العظمی ناصر مکارم‌شیرازی پیش از ظهر امروز در جلسه درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حدیثی از پیامبر اسلام(ص) اظهار داشت: ایشان فرمودند، از دو چیز پرهیز کنید؛ نخست از تنبلی و بی‌مسئولیتی و دوم از امروز و فردا کردن و کار مردم را به تأخیر انداختن.

وی تأخیر در انجام کار را یکی از عوامل هلاکت امت‌ها بیان کرد و افزود: بر این اساس، گاهی لازم بود امتی برای دفاع از خود آمادگی داشته باشند، اما به‌دلیل آن‌که کار خود را عقب می‌انداختند دشمن به آن‌ها حمله می‌کرد.

مرجع تقلید شیعیان با تذکر اینکه به‌تأخیر انداختن کار مردم سبب نارضایتی آن‌ها می‌شود، تصریح کرد: یکی از عوامل هلاکت امت‌ها امروز و فردا کردن و تسویف و دیگری داشتن آرزوهای دور و دراز است که سبب فراموشی آخرت می‌شود.

آیت‌الله مکارم شیرازی ادامه داد: کسی که "طول امل" دارد به آرزوهای خود نمی‌رسد، چراکه انسان از یک ساعت بعد خود اطلاع ندارد و این‌همه طول امل و آرزوهای دور و دراز از کسی که از یک لحظه بعد خبر ندارد، بعید و دور از انتظار است.

استاد برجسته حوزه علمیه قم راجع به سخنان اخیر رئیس‌جمهور درباره جواز انتقاد از معصومین علیهم السلام گفت: در این هفته گفت‌و‌گو‌های زیادی درباره سخن یکی از مسئولان مطرح شد که بعداً بخشی از سخنان وی تکذیب شد. در این مورد نامه‌های بسیاری به دفتر رسید که "شما چرا سکوت کرده‌اید و سخنی نمی‌گویید؟!".

وی با بیان اینکه "صرف‌نظر از اینکه محتوای کلام دقیقاً چه بوده، اما معصومین خط قرمز ما هستند"، تصریح کرد: معصوم بودن ایشان از خطا و گناه از مسلمات مذهب ماست. چه ضرورتی دارد وقتی مطلبی را بیان می‌کنید، به زمان معصومین اشاره می‌کنید؟! کار به خط قرمزها نداشته باشید! در این موقع که نیاز شدید به وحدت داریم، سخنانی گفته می‌شود که جامعه را ملتهب می‌کند.

آیت‌الله مکارم شیرازی ادامه داد: چکار به وضع معصومین و زمان آن‌ها دارید که دردسر برای خود درست  می‌کنید؟! من قبلاً گفته‌ام تضعیف قوای سه‌گانه صلاح جامعه نیست، اما گاهی خودشان برای خود مشکل درست می‌کنند و ذهن مردم جامعه را از مشکلات اصلی منحرف و به مسائل حاشیه‌ای متوجه می‌کنند.

وی تأکید کرد: شما کار اصلی خود را در سه چیز خلاصه کنید؛ جلوگیری از گرانی، تولید کار برای اقشار مختلف جامعه به‌ویژه جوانان تحصیل‌کرده و در دسترس قرار دادن یک فضای مجازی سالم برای مردم.

مرجع تقلید شیعیان با تأکید بر سالم‌سازی فضای مجازی گفت: به‌یقین تمام اختیارات فضای مجازی فعلی که رفع مانع از آن شد، در دست آمریکا و صهیونیست‌ها است و به همه اجازه دادند که به آن وارد شوند، اما به‌صورت یک نوکر بی‌اختیار، آیا در شأن یک ملت پرافتخار هست که نوکر بی‌اختیار آن‌ها باشد؟!

آیت‌الله مکارم شیرازی با بیان اینکه "اگر یک‌بار دیگر این فضای مجازی سبب اغتشاش شود، مردم شما را نخواهند بخشید"، خاطرنشان کرد: در یک بیان دیگر نیز گفته‌اند که چرا در عصر ما شهید مطهری‌ها و علامه طباطبایی‌ها نیستند، اما عرض می‌کنیم که این شخصیت‌ها در زمان ما نیز هستند و در هنگامی که حجاب خاک برکشیدند می‌گوییم که چه شخصیت‌هایی را از دست دادیم.

مرجع تقلید شیعیان در پایان با تأکید به اینکه "اکنون باید دست‌به‌دست هم دهیم تا ان‌شاءالله جلوی خطرات گرفته شود"، ابراز کرد: شرایط اجازه ایجاد التهاب در جامعه را نمی‌دهد و باید هوشیار و آگاه باشیم.

متن سخن روحانی در ادامه مطلب

موضوعات: مذهبی علما و بزرگان روز بصیرت، فتنه و آشوب
۰ نظر موافقین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۲۲:۲۱
ع . شکیبا---۴۶۳

دیدار حجت الاسلام مهدوی ارفع با مقام معظم رهبری و ارائه گزارش فعالیت نهج البلاغه ای ها

شاخصه های مدیران ارشد نظام اسلامی: ولایت مداری  – قسمت اول

مقدمه:

یکی از مهمترین شاخصه ها در کارگزاران نظام اسلامی بحث ولایتمداری است. مقدمتا عرض کنم گاهی وقت ها آنقدر با این مفاهیمِ بسیار مهم و این اصول اساسی از طرف دوست و دشمن بازی میشود که گاهی از طرف دوستان به آن بی اعتنایی می شود مثل همین ولایتمداری یا استکبارستیزی و خیلی از مسائل دیگری که شما با آن آشنا هستید. شاید یکی از راهبردهای کم رنگ کردن این ارزشها در جامعه ی خوب ما همین باشد که ما کم کم بگوییم: «این حرفهای کلی به چه درد میخورد؟ باید یک شاخص بدهی که روی زمین بشود اندازه گرفت والا هرکس که بیاید کاندیدا بشود می گوید من ولایتمدارم!»
از یک طرف درست است؛ اگر شاخص آن گونه تبیین نشود که قابل تشخیص در افراد و جریان و اندیشه ها باشد، آن شاخص یک چیز کلی می شود که همه میتوانند خودشان را بدان متصف کنند مثل اینکه بگویید باید مسلمان باشد! درحالی که از ابوسفیان مسلمان است تا آنطرف: پیامبر! اما اگر اسلام را به گونه ای که خدا و پیامبر و اهل بیت خواسته اند تعریف کنید آن موقع می بینید که معنا خیلی دقیق تر است. اگر مومن و انقلابی را درست تعریف کردید و اگر آن شاخص به معنای واقعی شاخص شد، آنموقع می بینید چقدر ارزشمند است! تازه متوجه می شویم که چرا اینقدر امام عزیز و رهبر معظم انقلاب، اصرار دارند در ادبیات سیاسی خودشان این واژه ها را که حاکی از اصول ما هستند زیاد به کار ببرند! اما چرا اصرار دارند؟ اگر اینقدر بدون ما به ازاست و اینقدر گنگ و مبهم است برای چه باید این دو بزرگوار بر این ادبیات خاص اصرار داشته باشند؟

سخنرانی حجت الاسلام مهدوی ارفع
قم، حسینیه انقلاب

---------------------------------

ولایت مداری
قسمت دوم

موضوعات: انتخابات مطالب عمومی و متفرقه نهج البلاغه ، پای درس امام علی (ع)
۴ نظر موافقین ۱ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۳۶
ع . شکیبا---۷۸۴

https://cdn.mashreghnews.ir/old/files/fa/news/1393/4/19/647178_446.jpg

http://k-zaminy.ir/wp-content/uploads/2014/02/vasiatname_shohada_53464697.jpg

قسمتی از وصیت نامه شهید مجید محمودی :

مادر پیری دارم ، یک زن و سه بچه قد و نیم قد ؛

از دنیا چیزی ندارم جز یک پیام :

قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید.

شهید مجید محمودی

(فرزند عباس متولد 1338 . تاریخ شهادت 22/1/62  .محل شهادت : فکه)

ظاهرا اهل ملارد استان تهران

مطالب مرتبط: ولایت فقیه ، امام خمینی (ره) ، مقام معظم رهبری

مطالب شهدا و رزمندگان جبهه و جنگ

موضوعات: خانواده مقام معظم رهبری شهیدان امام خمینی (ره) جبهه و جنگ و رزمندگان پدر و مادر ، والدین
۴ نظر موافقین ۴ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۷
ع . شکیبا---۱۰۳۴