سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۰۳، ۱۱:۰۹ - Setayesh
    great
پیوندها
امکانات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وصیت نامه شهید بروجردی» ثبت شده است

https://rasekhoon.net/_files/images/article/0023237.jpgبسم الله الرحمن الرحیم

این وصیت نامه رادر حالی می‌نویسم که فردایش عازم سنندج هستم . با توجه به اینکه چندین بار در عملیات شرکت کرده و ضرورت نوشتن وصیتنامه را حس کرده بودم ولی هم فرصت نداشتم و هم اهمیت نمی‌دادم ولی نمی‌دانم چرا حس کردم که صرفا اگر ننویسم گناهی مرتکب شده ام . لذا بدینوسیله وصیت نامه خود را در مورد خانواده و برادران آشنا می‌نویسم.
با توجه به اینکه حدودا شش سال وارد مبارزات سیاسی و نظامی شده ام و بهمین خاطر نسبت به خانواده ام رسیدگی نکرده ام بخصوص همسر و فرزندانم و از همین وضع همیشه احساس ناراحتی می‌کردم و هیچ وقت هم نتوانستم خود را قانع کنم که مسئولیت را رها کنم و بدینوسیله از همه آنها معذرت می‌خواهم و طلب بخشش دارم از حقی که به گردن من داشته اند و نتوانستم این حق را اداء‌ کنم ولی این اطمینان را به خانواده ام می‌دهم که هرگز از ذهن من خارج نشده اند و فکر نکنند که نسبت به انها بی‌تفاوت بوده ام ولی مسئولیت های سنگین تر بود.
در خواستی که از همسرم دارم این است که فرزندانم را خوب تربیت کند و آنها را نسبت به اسلام دلسوز بار آورد. اگر چه اموالی ندارم ولی آنجه هست فقط همسرم نسبت به مصرف کردن آ‌ن مسئولیت دارد. از برادرانم محمد و عبدالمحمد درخواست دارم که به مادرم و خواهرانم رسیدگی کند و همسرم را دعوت به صبر و استقامت کنند و از همه آنها به خصوص مادرم درخواست بخشش دارم زیرا از دست من ناراحتی بسیار دیده و هیچ وقت این فرصت پیش نیامد که بتوانم به ایشان رسیدگی لازم را بکنم و از کلیه برادران و خواهرانی  که من را می‌شناسند در خواست دارم که برای من از خدا طلب بخشش کنند. شاید به خاطر حرمت دعای مومنی خداوند از تقصیراتم بگذرد. احساس می‌کنم بار گناهان و خطاها بر دوشم سنگینی می‌کند. بخصوص دعای آن کسانی که پاسدارند و به جبهه می‌روند و از کسانی که در جرئیات زندگی من بوده و با من برخورد داشته اند، درخواست دارم برادرانی اگر از من بد دیده اند در گذرند و یا اگر کسی را سراغ دارند که از من بد دیده به نزدش بروند و از او رضایت بگیرند.
و دیگر اینکه مقاومت را فراموش نکنند که خداوند با صبر پیشه کنندگان است. در این شرایط تاریخی خداوند تبارک و تعالی بار سنگین انقلاب اسلامی را بر دوش ملت مسلمان ایران گذاشته است و ما را در آزمایشی عظیم قرارداده است. این را شهیدان بسیاری بخصوص در این چند سال اخیر به در و دیوار ایران نوشته اند و اگر مقاومت ما نباشد همانطور که امام فرمودند بیم آن می‌رود که زحمات شهداء به هدر رود و اگر چه آنها به سعادت رسیدند و این ما هستیم که آزمایش می‌شویم . دیگر اینکه با تجربه‌ای که ما از صدر اسلام داریم که بخاطر عدم آگاهی ، مسلمین چطور از مسیر اسلام منحرف شده اند و این تجربه باید برای مسلمین درس عبرت باشد. با دقت کلمات این « روح خدا» را که خط او خط رسول خداست دقت کنند، وجود امام امروز برای ما معیار است راه او راه سعادت و انحراف از آن خسران دنیا و آخرت است. من با تمام وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریانهایی که بین مسلمین ، سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند، به مراتب حساس تر و سخت تر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست و وصیتم به برادران این است که سعی کنند توده مردم که عاشق انقلاب هستند را از نظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند که بتوانند نیروهای صادق انقلاب را شناسایی کنند و عناصری که جریان های انحرافی دارند بشناسند که شناخت مردم در تداوم انقلاب حیاتی است.
وصیت نامه اینجانب محمد بروجردی (پدر دره گرگی) پس از حمد خدا و طلب استغفار از او که برگشت همه به سوی اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهیدان تاریخ . از همه برادرانی که در طول عمرم با آنها تماس داشته ام طلب آمرزش می‌کنم و هر کس که این وصیت نامه را می‌خواند برای من طلب آمرزش کند زیرا که من از این دنیای ناگوار با کوله بار خالی می‌روم و بعد از من همسرم سرپرستی خانواده را به عهده دارد و حقوق و مقدار ارثی که دارم به او می‌رسد به غیر از مبلغ 7000ریال (هفتصد تومان) که باید به مادرم بدهد و درصورت فوت همسرم برادر کوچکترم عبدالمحمد سرپرستی دو فرزندم را به عهده گیرد و از اینکه نتوانسته ام برای خانواده بطور کلی مثبت باشم از همه پوزش می‌طلبم و طلب آمرزش می‌کنم والسلام.
روحش شاد و یادش گرامی
موضوعات: شهیدان جبهه و جنگ و رزمندگان
۰ نظر موافقین ۰ ۰۲ خرداد ۰۲ ، ۰۱:۰۵
ع . شکیبا---۴۷۰

http://www.negahmedia.ir/assets/uploads/pic/56432/8.jpg

بیست و یک بهمن پنجاه و هفت با رادیوش بى سیم کلانترى ها را مى گرفت. مى گفت «برید فلان جا، زور آخرشونه.»


امام که آمد، عبا پوشید، عمامه گذاشت. اسلحه اش را هم گرفت زیر عبا و رفت فرودگاه.   شهید بروجردی

منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی

http://photos02.wisgoon.com/media/pin/images/o/2013/7/500x665_1374336567428220.jpg

در بند اسارت طاغوت

خاطره ای از مادر شهید بروجردی:

«محمد»که علاقه ای به خدمت در ارتش شاهنشاهی نداشت اندکی پس از این فراخوان به قصد دیدار با مرشد در تبعید مکتب انقلاب حضرت امام خمینی«ره» از خدمت فرارکرد اما حین عبور از مرز زمینی ایران - عراق توسط عناصر «ساواک» رژیم شناسایی و دستگیر شد. مادر محمد از این دوران می گوید : «خبر آوردند که او را در خوزستان سر مرز گرفته اند. رفتم اهواز سازمان امنیت عکسش دستم بود و گریه میکردم... از آنجا رفتم زندان ساواک «سوسنگرد»... این پسر آنجا بود.وقتی وارد اتاق بازجویی شدم دیدم او را از پاهایش به سقف آویزان کرده اند و کتکش میزنند. همین طور مثل باران چوب و شلاق و باطوم بود که روی سر و صورت بچه ام می بارد ولی حتی یک آخ هم از او نشنیدم.»

ببینیم شهدا چه کشیدند برای انقلاب . بیایید به خاطر شهدا هم که شده قدر انقلابمان را بدانیم.

نقطه پرواز شهید بروجردی
روز اول خرداد سال 1362، محمد به همراه پنج تن دیگر از فرماندهان، به قصد انتخاب محلی مناسب برای استقرار «تیپ ویژه شهدا» شهرستان «مهاباد» را ترک کرد، و به روایت یکی از همسفران: «بین راه، برادری که کنار ایشان نشسته بود، از مشکلات خودش صحبت می کرد. حاج آقا در جواب او گفتند: این دنیا ارزشی ندارد.

ما باید همه چیزمان را در راه خدمت به مکتب مان بدهیم. همانطور که امام حسین (ع) و اصحاب ایشان با تمام سختی ها مبارزه کردند، ما هم مکلف به صبرو مبارزه ایم». با عبور از سه راهی «مهاباد – نقده» خودرو حامل محمد و دوستانش به مین برخورد کرد.

«صدای انفجار مهیبی بلند شد. ماشین از زمین کنده شد و تمام سرنشینان، از آن به بیرون پرتاب شدند، حاج آقا حدود 70 قدم دورتر از ماشین به زمین افتادند.

وقتی بالای سرش رسیدیم، همان تبسم گرم همیشگی را بر لب داشت اما شهید شده بود».

سردار شهید «حاج همت» ، درباره مهجور ماندن قدر و ارزش نقش بروجردی در تاریخ پر فراز و فرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، 6 ماه پیش از شهادتش در کربلای خیبر گفته بود: «...بروجردی شناخته نشد. بروجردی هنوز، نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناخته نشده. تصور من این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا بروجردی شناخته بشود. شاید خون رنگین بروجردی، این بیداری را در ما بوجود بیاورد!.»

منبع: پایگاه شهید آوینی

http://hayat.ir/file/attach/201205/77021.jpg

شادی روح مطهر شهید بروجردی و شهید همت و همه شهیدان صلوات

مطالب مرتبط : امام خمینی(ره) ، شهیدان ، شهید بروجردی

موضوعات: شهیدان خاطرات و یادداشت ها علما و بزرگان انقلاب اسلامی و دهه فجر
۰ نظر موافقین ۲ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۱۴
ع . شکیبا---۱۱۰۵