سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوریه» ثبت شده است

وادی یابس در روایات آخر الزمان، کجاست؟

وادی یابس به معنای بیابان خشک و بی‌آب و علف است. این نام به طور خاص اشاره به سرزمینی واقع در منطقه حوران، نزدیک اذرعات (درعا) در مرز سوریه و اردن دارد و نیز منطقه سنگلاخی است که از سنگ‌های آنجا، سنگ آسیاب می‌سازند.(1) نام این سرزمین‌ بارها در روایات مربوط به حوادث آخرالزمان، به ویژه موضوع خروج سفیانی آمده است.


سفیانی همان‌طور که از نامش پیداست از نوادگان ابوسفیان و فرزند هند جگرخوار است. او شورش کرده و مدّت 9 ماه جنگ و خون‌ریزی شدیدی به وجود می‌آورد. پیامبر اکرم(ص) در روایاتی، از جمله روایت زیر، تمامی جنبش سفیانی را به طور خلاصه شرح می‌دهد و محلّ خروج او را نیز «وادی یابس» بیان می‌کنند.

از حُذیفه روایت شده است: «پیامبر(ص) از فتنه‌ای که بین مشرق و مغرب واقع خواهد شد یاد نمود و فرمود، در حالی که آنها گرفتار فتنه هستند، ناگهان سفیانی از وادی یابس (بیابان خشک) بر آنها خروج کند، تا آنکه در دمشق فرود آید. آنگاه دو لشکر را به سوی مشرق و مدینه روانه کند تا به زمین بابل از شهر نفرین شده (بغداد) برسد. او بیش از سه هزار نفر را بکشد و بالغ بر یکصد زن را به زور تصاحب کند و سیصد نفر از اولاد فلان عبّاس را به هلاکت رساند، آنگاه به کوفه هجوم آورده، اطراف آن را ویران سازد. سپس از آنجا خارج شده به سوی شام حرکت کند. در این هنگام لشکری با پرچم هدایت از آن منطقه به پا خیزد و با لشکر سفیانی رو در رو گردد و آنها را چنان تار و مار کند که یک نفر هم که خبر مرگ بقیه را ببرد باقی نماند و آنچه از اسیرها و غنیمت‌ها در دست آنهاست باز پس گیرند.
امّا لشکر روم وارد مدینه شده و سه شبانه روز به غارت و چپاول آنجا پردازند، آنگاه به سوی مکّه روانه گردند تا به بیابان رسند. خداوند در این هنگام جبرئیل را به سوی آنها فرستد و فرماید: «ای جبرئیل برو آنها را نابود کن»، پس جبرئیل ضربه‌ای به آن زمین زند که آنها را در خود فرو برد. هیچ یک از آنها نجات نیابد مگر دو نفر از قبیله جهینه».(2)

همچنین در نسخه خطی ابن حماد از امام کاظم(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «سفیانی از فرزندان خالد، پسر ابوسفیان مردی با سر درشت و چهره‌ای آبله‌گون، در چشمش نقطه‌ای سفید پیداست، او از سمت دمشق که «دره خشک» نامیده می‌شود، با هفت نفر که یکی از آنها درفشی آماده اهتزاز با خود دارد، خروج می‌کند».(3)


پی‌نوشت‌ها:

1- تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، ص 751.

2- بحارالانوار، ج 52، ص 75.

3- نسخة خطی ابن حماد، ص 75 به نقل از کورانی، علی، عصر ظهور.

موضوعات: مذهبی امام زمان (عج) و انتظار ظهور
۰ نظر موافقین ۰ ۱۳ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۳۷
ع . شکیبا---۷۲۵

تصویر منتشر نشده از «شهـید مصطفی صدرزاده» در لباس غواصی

پدر شهید صدر زاده گفت: مصطفی در روز تاسوعای‌ حسینی سال گذشته آن طوری که خودش دلش می‌خواست شهید شد و خودش قبل از شهادت به دوستانش گفته بود که فقط با یک گلوله شهید می‌شوم و حتی ساعت شهادت خودش را به دوستان خود گفته بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا»؛ نمایندگان جامعه قرآنی کشور در پازدهمین دیدار خود طی سال جاری, در راستای تجلیل از خانواده‌های معظم شهدای قرآنی و آشنایی با زندگینامه و سبک زندگی آنها به دیدار خانواده شهید مدافع حرم «مصطفی صدر زاده» در شهریار رفتند. شهید مصطفی صدرزاده متولد 1365 دانشجوی ترم آخر رشته ادیان و عرفان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بود. او فرمانده ایرانی گردان عمار لشکر فاطمیون با نام جهادی «سید ابراهیم» بود که در ظهر تاسوعا حین درگیری با نیروهای تروریست توسط تیر تک‌تیرانداز نیروهای تکفیری در حلب سوریه و در عملیات محرم به شهادت رسید.

شهید مصطفی صدرزاده به‌مدت دو سال و نیم در درگیری‌های علیه تروریست‌های تکفیری به دفاع از حرم حضرت زینب(س) پرداخته و طی این مدت هشت‌بار مجروح شده بود. از وی دختری هفت‌ساله به‌ نام فاطمه و پسری شش‌ماهه به‌نام محمدعلی به یادگار مانده است. او چند روز پس از شهادت به دست تروریست‌های تکفیری در شهریار به خاک سپرده شد.

مصطفی هرجایی که خطری برای انقلاب بود در آنجا حاضر می‌شد

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم
۰ نظر موافقین ۰ ۲۷ دی ۹۷ ، ۱۴:۰۳
ع . شکیبا---۶۵۵
سهیل سنقر : شهدای مدافع حرم تربیت‌یافتگان مکتب اهل بیت هستند و این روزها سربازی اهل بیت پاداشی به ارزشمندی شهادت دارد. شهید ابوذر امجدیان که نام خود را به عنوان اولین شهید مدافع حرم شهرستان سنقر کرمانشاه به ثبت رسانده است، عشق به اهل بیت را از روضه‌هایی به عاریه دارد که از کودکی پای آنها بزرگ شده بود.

به گزارش سهیل سنقر، شهدای مدافع حرم تربیت‌یافتگان مکتب اهل بیت هستند و این روزها سربازی اهل بیت پاداشی به ارزشمندی شهادت دارد. شهید ابوذر امجدیان که نام خود را به عنوان اولین شهید مدافع حرم شهرستان سنقروکلیایی به ثبت رسانده است، عشق به اهل بیت را از روضه‌هایی به عاریه دارد که از کودکی پای آنها بزرگ شده بود. چنین عشقی بود که باعث شد او در آبان ماه سال 94 مصادف با تاسوعای حسینی به شهادت برسد. در گفت و گو با مریم امجدیان همسر شهید نگاهی گذرا به زندگی یکی دیگر از ستارگان آسمان دفاع از حرم می‌اندازیم.

گویا شهید ، زاده روستا بودند؛ آشنایی‌تان هم در محیط روستا صورت گرفت؟

بله، من و همسرم هر دو اهل روستای سهنله از توابع شهرستان سنقر استان کرمانشاه هستیم. خانه ما و خانه پدری همسرم چند کوچه با هم فاصله داشت. خودش بر حسب اتفاق یک بار من را دیده و با خانواده‌اش مسئله را در میان گذاشته بود. ابوذر پاسدار بود. من همیشه آرزو داشتم که با یک پاسدار ازدواج کنم. همان روز از سختی‌های زندگی با یک نظامی برایم گفتند و اینکه احتمالاً پیش بیاید که چند ماهی در مأموریت باشند و من هم پذیرفتم. اما هرگز فکر نمی‌کردم که ابوذرم به شهادت برسد و همسر شهید شوم. در نهایت من و ابوذر با مهریه 72 سکه، در اول آبان ماه سال 1389 ازدواج کردیم. من توفیق داشتم شش سال در کنار بهترین همراه و همسنگرم باشم.

شهید امجدیان را هم به عنوان همسر و هم به عنوان یک انسان که لیاقت شهادت در دفاع از اهل بیت را پیدا کرد چطور شناختید؟

ابوذرم بسیار مهربان و دلسوز و بسیار شوخ طبع و خیلی متواضع بود. همیشه من را می‌خنداند و می‌گفت خوشحالم که می‌توانم بخندانمت و شاد ببینمت. به من خیلی احترام می‌گذاشت و در کارهای کشاورزی کمک حال خانواده‌اش بود. با هر کسی متناسب با سن و سالش رفتار می‌کرد. چیزی که در شهید بیشتر به چشم می‌آمد عشقش به اهل بیت بود.

همسرم به ظواهر خانه و زندگی اهمیت می‌داد اما دلبسته مال دنیا و مادیات نبود. با توجه به ویژگی‌هایی که از ایشان سراغ داشتم شهادت لایقش بود. ابوذر عاشق شهدا بود. عکس شهید چمران را داخل کیف سامسونتش چسبانده بود.

به نظر شما این گذاشتن و گذشتن برای رزمندگان مدافع حرم دشوار نیست؟

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم
۰ نظر موافقین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۶
ع . شکیبا---۲۱۵۷

دسته‌گُلی دیگر از جرگه دلاوران نکا به قافله شهدا پیوست/ «محمد معافی» ششمین شهید مدافع حرم شهرستان نکا+عکس

از شام بلا خبر آوردند

دسته‌گُلی دیگر از جرگه دلاوران نکا به قافله شهدا پیوست/ «محمد معافی» ششمین شهید مدافع حرم شهرستان نکا+عکس

شهید محمد معافی از مدافعان حرم حضرت زینب(س) در کشور سوریه در زمان انجام مأموریت مستشاری به درجه رفیع شهادت نائل شد.

شادی روح این شهید عزیز و همه شهدا صلوات

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم
۱ نظر موافقین ۲ ۰۱ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۴۹
ع . شکیبا---۷۷۶

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1394/08/27/139408271255226146536884.jpg

زندگی نامه شهید مصطفی صدرزاده

به گزارش ستاد خبری کنگره ملی شهدای دانشجو دانشجوی شهید مصطفی صدرزاده بعنوان شهید شاخص سال۱۳۹۶ سازمان بسیج دانشجویی انتخاب گردید.

نام و نام خانوادگی: مصطفی صدرزاده نام پدر: محمد
محل تولد: شوشتر تاریخ تولد: ۱۹/۰۶/۱۳۶۵
فعالیت ها: فراگیری فنون رزمی- فعالیت فرهنگی و هنری در بسیج
رشته تحصیلی: کارشناسی ادیان و عرفان دانشگاه: آزاد اسلامی تهران مرکز
محل شهادت: حومه حلب سوریه تاریخ شهادت: ۱/۸/۱۳۹۴
سمت: فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون

مصطفی صدرزاده در ۱۹ شهریور۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند.
ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند، دردوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی وجلسات سخنرانی و…. برای آنان بودند.


ایشان در سال ۸۶ ازدواج کردند.. ثمره ی این ازدواج دختری به نام “فاطمه” و پسری به نام “محمد علی” است.


شهید مصطفی صدرزاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بی بی زینب(س) با نام جهادی “سید ابراهیم” داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.

منبع: کنگره ملی شهدای دانشجو

مطالب مرتبط : بسیج و بسیجی ، جبهه و جنگ و  رزمندگان ، شهدا

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم بسیج و بسیجی
۰ نظر موافقین ۱ ۱۶ دی ۹۶ ، ۱۰:۳۲
ع . شکیبا---۹۶۲

در گفتگوی تفصیلی تسنیم با مرضیه علمی عنوان شد

همسر شهید مدافع حرم: فکر نمی‌کردم با دعای من شهید بشود/روز خواستگاری گفت هر کجا مظلوم باشد من آنجایم

همسر شهید احمد اعطایی

مرضیه علمی همسر شهید مدافع حرم احمد اعطایی می‌گوید: آرزویش، شهادت بود. همیشه می‌گفت: «برایم دعا کن تا شهید شوم.» برایم خیلی سخت بود ولی به قدری زیاد می‌گفت که بعد از نمازها، دعا می‌کردم ولی هیچ وقت، فکر نمی‌کردم که دعا کنم و شهید بشود.

خبرگزاری تسنیم: اهل تساهل و تسامح نبود که بگوید به خاطر تفکرات مخالف، سکوت می‌کنم و از ارزش‌ها نمی‌گویم. سر هر مسأله‌ای هم که کوتاه می‌آمد سر موضوع ولایت و رهبری کوتاه نمی‌آمد. ولایت فقیه را با هیچ مصلحت اندیشی معامله نمی‌کرد. همسرش می‌گوید: «به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود:"هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان" و می‌گفت: "کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه این‌ها به هم وصل هستند."»

احمد روز خواستگاری یک شرط گذاشت. انگار آینده را می‌دید و برنامه ریزی می‌کرد. با همسرش شرط گذاشت و تاکید کرد: هر کجا ظلم باشد، آرام نمی‌نشیند و برای دفاع می‌رود. با قبول این شرط همسر هم در اجر جهاد او شریک شد و البته هفت سال زندگی مشترک حاصل همین از خودگذشتگی بود. هرچند همسر جوانش شرط او را پذیرفته بود اما معتقد است: «هیچ وقت فکر نمی‌کردم من دعا کنم و او شهید بشود.» مرضیه علمی همسر شهید مدافع حرم احمد اعطایی این روزها راوی مرد میدان‌های مقاومت و مردانگی است که آرزویش شهادت در راه خدا بود. در صبوری و مقاومت این زن همین بس که می‌گوید:«خیلی سخت بود از کسی که دوستش داری، دل بکنی و او را راهی کنی. البته به همسرم گفته بودم که من یک زن هستم، احساسات دارم و گریه می‌کنم، ولی شما برای دفاع برو. راضی بودم.»

پاسدار بسیجی شهید مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق می‌خواند. او داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می‌شود که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت می‌رسد. گفتگوی تفصیلی مرضیه علمی همسر شهید اعطایی با تسنیم را در ادامه می‌خوانید:

*تسنیم: چطور با احمد آقا آشنا شدید؟

با همسر برادر شوهرم، دوست بودیم که ایشان، من را به خانواده همسرم معرفی کرد و برای خواستگاری آمدند.

روز خواستگاری تاکید کرد هر کجا ظلم باشد، آرام نمی‌نشیند و برای دفاع می‌رود/من هم این شرط را قبول کردم

*تسنیم: قبل از ازدواج، به این که همسفر زندگی مشترکتان چه خصوصیتی داشته باشد، فکر می‌کردید؟ ویژگی خاصی برای شما مهم بود؟

موضوعات: خانواده سبک زندگی شهیدان مدافعین حرم
۰ نظر موافقین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۰
ع . شکیبا---۶۳۹

شهید دانشجو «احمد قاسمی کرانی» در آزمون کارشناسی ارشد رشته مکانیک پذیرفته شده بود که عشق به دفاع از اسلام او را به دانشگاه جهاد کشاند تا اینکه در 16 آذر سال 94 به شهادت رسید.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، 16 آذرماه سال 1332 یادآور مبارزه دانشجویان انقلابی در برابر کودتای آمریکایی و شهادت سه تن از این دانشجویان به نام‌های احمد قندچی، مهدی شریعت‌رضوی و مصطفی بزرگ‌نیاست. این روز که روز مبارزه با استکبار و استبداد است، به عنوان روز دانشجو نامگذاری شده و سال‌هاست در تقویم تاریخ جمهوری اسلامی ایران نقش بسته است.

بیش از 60 سال از واقعه 16 آذرماه سال 32 می‌گذرد، هنوز هم نام دانشجو با مقاومت و عدالت‌طلبی و حق‌خواهی عجین شده است. دانشجویان آن روزها در برابر استبداد و خودکامگی دست‌نشانده‌های آمریکا در کشور فریاد برآوردند و امروز هم در برابر ناحقی گروه‌هایی که با نام اسلام تیشه به ریشه اسلام می‌زنند، فریاد سر می‌دهند و به مبارزه با این گروه‌ها گام بر می‌دارند. 

درست در روز 16 آذر سال 94 دانشجوی جوان رشته مکانیک در مبارزه با تکفیری‌های داعش به شهادت رسید. «احمد قاسمی کرانی» اردیبهشت ماه سال 1369 همزمان با میلاد پیامبر اکرم(ص) در یکی از روستاهای توابع شهرستان فارسان متولد شد. تحصیلاتش را تا پایان دوران دبیرستان در رشته مکانیک در شهرکرد گذراند تا اینکه در رشته مهندسی مکانیک سیالات دانشگاه آزاد واحد شهر مجلسی مشغول به تحصیل شد. پس از پایان دوران کارشناسی و در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شیراز پذیرفته شد. قرار بود بهمن ماه سال 94 در این دانشگاه مشغول به تحصیل شود که جهاد در سوریه علیه تروریست‌ها او را به دانشگاه جهاد در برابر تکفیری‌ها کشاند.

وی پس از معرفی از گردان فتح لشکر عملیاتی هفت ولیعصر (عج) خوزستان به تیپ پانزده تکاوری امام حسن مجتبی(ع) در بهبهان رفت و آموزش‌های تخصصی و عملیاتی لازم را با مسئولیت آرپی چی زن زیر نظر مربیان و تکاوران نیروی زمینی و یگان صابرین سپاه گذراند و در سحرگاه 25 آبان ماه سال 1394 به همراه گردان امام حسین ع تیپ تکاور جهت دفاع از حرم آل الله به سوریه اعزام شدند و در 16 آذرماه، روز دانشجو به دست تروریست‌های تکفیری در منطقه لاذقیه سوریه به شهادت رسید.

شادی روح پاکش صلوات

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم بسیج و بسیجی
۱ نظر موافقین ۲ ۱۶ آذر ۹۶ ، ۰۱:۲۳
ع . شکیبا---۵۱۳

نیروهای عراقی با حملات گسترده علیه عناصر تروریستی داعش در نهایت توانستند شهر را به طور کامل پاکسازی کنند.

مرگ بر داعش

عکس ها بیشتر در ادامه مطلب

موضوعات: مدافعین حرم
۱ نظر موافقین ۱ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۴۴
ع . شکیبا---۶۸۳

می‌خواست به سوریه برود، در تهران شهید شد

اشک در چشم‌هایمان بی‌قراری می‌کند تا نام شهیدی به گوشمان می‌رسد. این روزها تصاویر شهادت سرافرازانه بار دیگر تنفر از داعش را در دل‌ها زنده کرده است. ازسویی دیگر هنوز بحث عکس‌های سلفی نمایندگان در شبکه‌های اجتماعی بالاست. با دیدن این عکس‌ها و شهادت شهید محسن حججی به یاد شهدای ترور مجلس شورای اسلامی افتادم. راستی اگر امثال شهید جواد تیموری‌ها درب اصلی صحن مجلس را نمی‌بستند، آنانی که با اشتیاق با خانم موگرینی عکس می‌گرفتند می‌توانستند در برابر داعشیان بایستند و از خود دفاع کنند؟
 
عاطفه دلاوری همسر شهید تیموری از این شهید عزیز می گوید:
او درباره شیوه آشنایی‌اش با شهید می‌گوید: باب ازدواج ما را حضرت زهرا(سلام الله علیها) باز کردند. من قبل از ازدواج در مسجد حضرت زهرا(سلام الله علیها) فعالیت داشتم و خودم را کنیز این حضرت می‌دانستم. روزی برای سعادت خودم دعا می‌کردم و از حضرت زهرا همسری ولایی و عاشق اهل بیت خواستار شدم که هم مداح باشد و هیئتی و عاشق اهل بیت(علیه السلام) و هم خوش‌اخلاق و مهربان. شب‌های فاطمیه در مسجد حضرت زهرا(سلام الله علیها) بودم که مادر بزرگوار شهید بنده را دیدند و بنده را برای آقا جواد پسندیدند. این مقدمه آشنایی ما شد، مادر می‌گفتند من آن شب با نذری از حضرت زهرا(سلام الله علیها) عروسم را خواسته بودم. روزها گذشت و قرار بر دیدار یار شد. روز خواستگاری رسید، دو رکعت نماز خواندم و به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بانوی مهربانی متوسل شدم. آن ساعت از حضرت خواستم که هوای ما را داشته باشد، با دیدن آقا جواد متوجه شدم که حضرت زهرا(سلام الله علیها) دعایم را مستجاب کرده است. بعدها فهمیدم آقا جواد هم همان روز دو رکعت نماز خوانده بودند و خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را به یاری گرفته بودند.
تو سرداری، سردار عشق
خانم دلاوری ادامه می‌دهد: در جلسه خواستگاری مهم‌ترین ملاک برای هردوی ما دینداری و اخلاق نیکو بود. آقا جواد آن‌روز به من گفت که زندگی باید همچون زندگی امام علی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) باشد، باید راه شهدا و ولایت را ادامه دهیم و پشتیبان آن‌ها باشیم. از حجابم تعریف کردند. پرسیدم عصبانی شوید، چه می‌کنید؟ لبخندی زد و گفت عصبانیت در مرام بچه‌های حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیست. خدا می‌داند تا روز شهادت حتی یک‌بار هیچ بداخلاقی و عصبانیتی از او ندیدم.
اولین‌باری که بعد از محرمیت با هم بیرون رفتیم، به سر مزار بردار شهیدشان رفتیم و آنجا با هم عهد بستیم که همیشه کنار هم باشیم. آقا جواد گفت: بانو! من نظامی هستم و آماده برای سر دادن، من هم گفتم شما سرداری؛ سردار عشق!
کربلا را خیلی دوست داشت، وقتی با هم به کربلا رفتیم انگار که به معشوقش رسیده باشد. با عشق روی زمین بین‌الحرمین قدم می‌زد، به ضریح مبارک نگاه می‌کرد. نمی‌دانم چه می‌گفت، اما زیرلب لبخندی می‌زد و می‌گفت: «آقا هماهنگه؟» حالا فهمیدم که آقا جواب داده بودند که هماهنگه…
همسر شهید ادامه می‌دهد: او ولایت فقیه را مرجع عشق می‌دانست و می‌گفت آقای ما نایب امام زمان(علیه السلام) است و برای ولایت و فرموده رهبری باید سر داد. ما تمامی خبرهای مدافعان حرم را پیگیری می‌کردیم. مشتاقانه، همسرم برای سوریه اقدام و ثبت‌نام کرده بود. مدام برای اعزام، پیگیر اخبار سوریه بود. اوایل راضی نبودم، اما درنهایت این اواخر مرا هم راضی کرده بود. تمام وصیت شهدای مدافع را بلد بود. روزهای آخر ما مثل روزهای اول آشنایی عاشقانه بود. هرروز عشق ما به‌مدد خدا از روز قبل بیشتر می‌شد. روزهای آخر بی قراری‌اش را حس می‌کردم. ماه رمضان بود و روزها با زبان روزه از سرکار که می‌آمد بیشتر به من کمک می‌کرد. روزهای آخر مدام خرید می‌کرد و خانه را از خرید خالی نمی‌گذاشت.  به همه اقوام سر زدیم، اهل صله‌رحم بود، اما روزهای آخر عجیب پیگیر بود و منزل همه رفتیم. شب آخر به همه دوستانش زنگ زد. از روزی که شهید شده است، کاملاً حضورش را درکنار خودم احساس می‌کنم.
یاعلی گفت و پَرکشید
همسر شهید تیموری ادامه می‌دهد: روز شهادت خیلی عاشقانه‌تر از هرروز خداحافظی کردیم، اما باز برگشت و نگاهم کرد، انگار دل‌نگران من بود. دوباره خداحافظی کرد و گفت امروز تنها نمان برو منزل مادرت، گفتم باشه حاج‌آقا، دوباره برگشت گفت شب می‌آیم دنبالت می‌برمت بیرون، آماده باش انشاءالله! گفتم چشم. دوباره رفت و برگشت کمی نگاهم کرد و گفت بانو یاعلی(علیه السلام). نمی‌دانم چرا در آن لحظه دلم ریخت، اما متقابلاً گفتم یا علی(علیه السلام) حاج‌آقا. در را بست و رفت. ساعت ده قرار هرروز بود که باید زنگ می‌زد اما نزد. گفتم حتماً سرش شلوغ است. آماده شدم که منزل مادرم بروم، گفتم به آقاجواد زنگ بزنم که تلفن زنگ خورد. فکر کردم آقا جواد است که خواهرش از آن‌سوی خط از آقا جواد پرسید. تلفن که قطع شد دلهره‌ام بیشتر شد. این‌بار متوجه شدم که در مجلس درگیری پیش آمده است.
اخبار را دیدم، نگران بودم، اما نمی‌دانستم چه‌کاری می‌توانم انجام دهم. به همه‌جا زنگ زدم، اما همه اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند. همه فامیل زنگ می‌زدند و احوال آقاجواد را می‌پرسیدند. حالم بد بود. درنهایت تماس گرفتند که تیر خورده و راهی بیمارستان شده است. وقتی وارد بیمارستان شدم فهمیدم که کار از تیر هم گذشته است. همه راهروهای بیمارستان را به‌دنبالش گشتم. به همه اصرار می‌کردم که بگویند مجید سالم است، اما مرا به‌سمت زیرزمین هدایت کردند. در آهنی بزرگی را باز کردم، بازهم باورم نمی‌شد که جواد مرا تنها گذاشته، اما با باز شدن پوش زیپ‌دار متوجه شدم که دیگر کنار من نیست و به‌سوی معبودش پرکشیده است.
آقاجواد آن‌روز برای نجات جان نمایندگان مجلس با این‌که چندین گلوله در تنش بود به‌سمت در اصلی رفت و آن در را بست. آنجا فریاد می‌زده است تا مردم و سایر همکاران خود را از تیررس داعش در امان نگه دارد. سه تیر به سرش خورد تا اسلام و میهن از شر دشمنان محفوظ بماند.
منبع: وارث
موضوعات: خانواده سبک زندگی شهیدان مدافعین حرم انتخابات
۰ نظر موافقین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۰۹
ع . شکیبا---۶۰۶
سرلشگر سلیمانی:

فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: ما امروز با دو خطر مواجهیم. یک خطر داخلی که فتنه مذهبی است و دیگری خطر خارجی که تهاجم علیه جهان اسلام است.

تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۶

 به گزارش گرداب، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران طی سخنانی در پانزدهمین اجلاس روز جهانی مسجد که در تهران برگزار شد، با اشاره به ماجرای شهادت شهید محسن حججی به دست تروریست‌های داعش، این شهید بزرگوار را نتیجه و تربیت یافته مسجد دانست و اظهار داشت: همه دعوای ما با عالم غرب و در عالم اسلام، بر سر مسجد است، بر سر مسجد الاقصی و مسجد الحرام.
وی با بیان اینکه مسجد، حیات دینی و سیاسی و اجتماعی عالم اسلامی است، خاطرنشان کرد: ما در عالم اسلام با 3 نوع مسجد و ثمره های آن روبرو هستیم که این مساجد در کشور ما هم وجود دارند.
فرمانده نیروی قدس اضافه کرد: یکی از آنها، مسجدی است که آگاه سازی و تربیت کرده و در بعد فرهنگی و دینی از اسلام دفاع می‌کند و در حال مقابله با تهاجم فرهنگی است که وسیع‌تر و ناپیداتر از گذشته شده است.
وی تصریح کرد: این مسجد هم مدافع فرهنگی تربیت می کند و هم ایثارگر و فداکار برای دفاع از مظلوم است. این کار در دولت و پارلمان و وزارتخانه ها عملی نیست و در مساجد صورت می‌گیرد.
سلیمانی افزود: یک مسجد دیگر، بذر بی‌تفاوتی و بی‌انگیزگی را در جامعه می‌کارد که در کشور ما و شهر تهران هم وجود دارد. این مساجد هم در میان شیعیان است هم اهل سنت.
فرمانده نیروی قدس گفت: مسجد دیگر که وظیفه اش انفجار ماشین اسلام است، مسجدی است که ائمه تکفیری بر آن سوارند و ثمره‌اش داعش و جبهه‌النصره است.
وی اظهار داشت: ما امروز با دو خطر مواجهیم. یک خطر داخلی که فتنه مذهبی است و دیگری خطر خارجی که تهاجم علیه جهان اسلام است.
سلیمانی تصریح کرد: در اردن و مصر مساجد زیادی وجود دارد اما بی‌خبر و بی‌تفاوت نسبت به اقدامات رژیم صهیونیستی هستند. این الازهری که الان وجود دارد، الازهر حکومتی است و ای کاش نبود تا نبینیم نسبت به جنایات غزه بی تفاوت باشد.
فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: خدمات امام(ره) در جهان اسلام قابل مقایسه با هیچکدام از مراجع و مراکز نیست و امروز مقام معظم رهبری با تمام توان از آن دفاع می‌کند.
وی افزود: چه کسی امروز مسئول رشد الحاد و لاابالی‌گری در کشور است؟ آیا همه ما به وظایف خود عمل کرده‌ایم؟
سردار سلیمانی خاطرنشان کرد: وقتی من را مسئول حفظ یک پل می‌گذارند، باید بدانم که وظیفه‌ام فقط حفظ همین پل نیست بلکه این پل یک محیطی دارد اگر آن محیط سقوط کرد، پل هم سقوط خواهد کرد.
فرمانده نیروی قدس سپاه افزود: مسجد مانند یک قرارگاه است و بر تمام جامعه اثر می‌گذارد نه فقط بر محیط خود. اگر مقیاس ما فقط محیط خود مسجد باشد، باخته‌ایم.
وی اضافه کرد: کسی که نتواند سربازانش را حفظ کند، خطش سقوط کرده و اگر جوانانی از مسجد رفتند، خط آن امام جماعت شکسته و سقوط کرده است.
سردار سلیمانی گفت: وقتی یک برادر چند شغله و خسته را امام جماعت یک مسجد کنیم، این فرد چطور می‌خواهد محیط مسجد را حفظ کند؟
فرمانده نیروی قدس سپاه ادامه داد: اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی حجاب و این باحجاب است یا اصلاح طلب و اصولگراست، پس چه کسی می‌ماند؟ اینا همه مردم ما هستند. آیا همه بچه های شما متدین‌اند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب می‌کند و جامعه هم خانواده شماست.
وی تصریح کرد: اینکه بگوییم من هستم و بچه های حزب اللهی خودم، اینکه نمی‌شود حفظ انقلاب. امام جماعت باید بتواند با حجاب و بی حجاب را با هم جذب کند.
سردار سلیمانی خاطرنشان کرد: انقلاب بستگی به مساجد دارد البته تعداد مساجد هم مهم است. برای مثال وقتی با هواپیما از بالای دمشق می‌رویم و مناره ها را می‌بینیم و بعد از بالای تهران چیز دیگری می‌بینیم، حالمان عوض می‌شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع شهادت شهید حججی اشاره کرد و اظهار داشت: ما خیلی شهید داریم که برخی هم ذبح شده اند اما خداوند گاهی برای عظمت دادن به یک موضوعی، یک حادثه می‌آفریند و شهید حججی، برای عظمت دادن به همه بزرگی‌های مدافعان حرم بود.
فرمانده نیروی قدس سپاه افزود: ما بنا نداریم هر اقدامی را تبلیغ کنیم که دوستان ما دچار مشکل یا دشمنان تحریک شوند. برخی از تبلیغات در کشور ما موثر نیست.
سلیمانی گفت: ما وقتی وارد عراق شدیم، بین منافع خودمان و عراق تفاوتی قایل نشدیم و دنبال چاه نفت و تصرف شهری مثل موصل و کرکوک نبودیم. دنبال مطالبات ارزی هم نبوده و نیستیم.
وی افزود: ما بخاطر منافع شیعی به فلسطین کمک نمی‌کنیم بلکه اصلا اگر کسی اظهار شیعی کند، با او کار نمی‌کنیم چون
٩٩.٩٩ درصد فلسطین اهل تسنن هستند و ما از آنها دفاع می‌کنیم.
فرمانده نیروی قدس سپاه ادامه داد: قدرت داعش از قدرت مغول که کشور ما را تاراج کرد خیلی بزرگتر بود. اینها گروهی هستند که روزی صد انتحاری به میدان می‌فرستند.
سلیمانی تاکید کرد: ایران هیچوقت بحران ساز و پرورش‌دهنده تکفیر نیست چون اصالت دارد و امروز منشا ثبات شده است.
وی خاطرنشان کرد: سعودی، جیش الاسلام، جیش الحر و گروهای دیگر را علیه ما ساخت، اما ایران منشا ثبات سوریه شد. ما با مذهب، جلوی جنگ مذهبی آنها را گرفتیم نه با قدرت نظامی. امروز جمهوری اسلامی در منطقه از یک قدرت فائقه حقیقی و غیرقابل خدشه بهره مند است.
فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: وقتی یک نظام می تواند مسایل قومی و زبانی حل کند، این باعث ثبات است و اساس دستیابی به این فضا، رهبری بود.
سردار سلیمانی اظهار داشت: دوستانی در سطوح عالی داخل و خارج کشور بودند که می‌گفتند وارد موضوع سوریه و عراق نشوید و محترمانه از انقلاب دفاع کنید. یک نفر گفت یعنی ما برویم از دیکتاتور دفاع کنیم؟ که رهبری فرمودند وقتی به کشورهایی که با آنها ارتباط داریم نگاه می‌کنیم چه کسی دیکتاتور است و چه کسی نیست؟ ما مصالح را نگاه می‌کنیم.
وی گفت: رهبری با حکمت و جسارت، این انقلاب و دفاع از انقلاب را هدایت کردند.
فرمانده نیروی قدس سپاه گفت : آقای هاشمی حرف درستی درباره آمریکایی‌ها زد که گفت عقل گنجشک را در کله دایناسور می‌گذارند.
سردار سلیمانی اظهار داشت: امروز اگر می‌گوییم خدایا از عمر ما کم و به عمر رهبری بیفزا، این یک ضرورت است.
موضوعات: مذهبی اجتماعی جبهه و جنگ و رزمندگان مدافعین حرم انتخابات خبرهای متنوع
۲ نظر موافقین ۱ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۱
ع . شکیبا---۵۹۸
محسن حججی, شهادت محسن حججی, شهید محسن حججی, لحظه شهادت محسن حججی, نحوه شهادت محسن حججی, تصاویر شهادت محسن حججی, عکس شهادت محسن حججی, اسیر ایرانی داعش, شهید مدافع حرم محسن حججی, شهید حججی,

شهادت محسن حججی | سخنگوی الحشد الشعبی درباره نحوه اسارت شهید محسن حججی توضیحاتی داد. وی به نقش آمریکا در اسارت اسیر ایرانی داعش اشاره کرد. به گفته وی، اسارت شهید محسن حججی در حمله داعش، بلافاصله پس از حمله هوایی آمریکا به مواضع الحشد الشعبی اتفاق افتاده است...

بیشتر ببینید: تصاویر لحظه شهادت محسن حججی به دست داعش

گروه تروریستی داعش که در عملیاتی مشترک با آمریکا علیه مواضع الحشد الشعبی در عراق، تعدادی از رزمندگان را به شهادت رسانده و یک رزمنده ایرانی را به اسارت گرفته بودند، این اسیر ایرانی را به شهادت رساند.

ایلنا به نقل از المیادین نوشت: «کریم النوری» از سخنگویان بسیج مردمی عراق حمله روز گذشته به مواضع نیروهای عراقی و رزمندگان محور مقاومت در نزدیکی گذرگاه مرزی «التنف» را یک عملیات مشترک میان آمریکا و داعش توصیف کرد.

وی تصریح کرد در ابتدا جنگنده‌های آمریکایی اقدام به هدف قرار دادن مواضع نیروهای بسیج مردمی عراق موسوم به حشد‌الشعبی در نزدیکی گذرگاه مرزی التنف روی داد منجر به شهادت جمع زیادی از رزمندگان و زخمی شدن تعداد دیگر شد.

النوری ادامه داد همزمان به این حمله هوایی آمریکا به مواضع حشد الشعبی عناصر گروه تروریستی داعش حملات خود از سه محور را به سوی مواضع حشد الشعبی آغاز کردند که در نتیجه آن جمعی از رزمندگان محور مقاومت به شهادت رسیدند.

عناصر گروه تروریستی داعش در این حمله «محسن حججی» رزمنده مدافع حرم ایرانی را نیز به اسارت درآوردند که در جدید‌ترین تصاویر و اخبار منتشر شده توسط خبرگزاری اعماق وابسته به گروه تروریستی داعش این رزمنده مدافع حرم به دست عناصر گروه تروریستی داعش به شهادت رسیده است.

کریم النوری تاکید کرد این حمله آمریکا به صورت عمدی و از پیش برنامه‌ریزی شده بود و قطعا بدون پاسخ نخواهد ماند.

وقتی می گیم مرگ بر آمریکا  نگید چرا شعار مرگ سر میدید؟!

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم
۴ نظر موافقین ۱ ۲۸ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۲۰
ع . شکیبا---۸۸۱
محسن حججی
به زودی انتقام خونت را از داعشی های ملعون می گیریم.

گفت: مؤمن باید زرنگ باشد. از همه‌ی اعضای بدنش به‌درستی استفاده کند. وقت و پول بیت‌المال هدر نرود؛ و جسم ما هم آماده برای روزهای سخت باشد؛ و وقتی خوب توجه کردم دیدم به کوشی که سخنرانی حاج‌آقا عالی را پ

سرویس جهاد و مقاومت مشرق - این روزها کمتر کسی هست که محسن را نشناسد. حتی آنهایی که زیاد با دنیای مجازی سر و کاری ندارند محسن را می شناشند. وقتی خدا بخواهد به بنده ای عزت بدهد و او را بزرگ کند؛ می شود همین محسن حججی. با رفتن محسن خیلی ها از خواب غفلت بیدار شدند و برعکس تصور دشمن اتحادی عجیب در بین آحاد مردم به وجود آمد. که حقیقت زنده بودن شهید را می توان به خوبی درک کرد. امروز با دوستان و همرزمان محسن هم صحبت شده ایم تا چندخاطره‌ هرچندکوتاه برای مخاطبان مشرق بیان کنند.

همرزم و فرمانده محسن حججی : از زمان حضور محسن در سپاه مدت زیادی نمی‌گذرد. بعد از دوره‌ی آموزشی به‌عنوان نیروی جدید پیش من آمد. یک روز برای اینکه ایشان را نسبت به زرهی توجیه کنم به همراه هم در آشیانه تانک‌ها رفتیم. قرار بود از دریچه‌های زیر تانک بازدید کنیم و برای سرویس تعدادی از آن‌ها را بازکنیم. به همراه هم داخل پاچال رفتیم بعد از اینکه کارمان تمام شد برای بستن دریچه‌های زیر تانک نیاز بود باهم همکاری کنیم. چون هم بد جا قرار داشتند و هم سنگین بودند. زمانی که ایشان دریچه‌ها را نگه داشتند و من می‌بستم با یکدست دیگر پیچ‌های قسمت دیگر را محکم می‌کرد. به او گفتم: آن‌ها را بعد محکم می‌کنم. گفت: مؤمن باید زرنگ باشد. از همه‌ی اعضای بدنش به‌درستی استفاده کند. وقت و پول بیت‌المال هدر نرود؛ و جسم ما هم آماده برای روزهای سخت باشد؛ و وقتی خوب توجه کردم دیدم به گوشی که سخنرانی حاج‌آقا عالی را پخش می‌کند گوش می‌دهد. زیر لب هم ذکر یا ستارالعیوب می‌گوید. گفتم: ما کجا و روح بلند شما کجا. تا اینکه بعد از شهادت با خودم فکر می‌کردم پی بردم که آن آمادگی و رشادت در زمان دستگیر شدن حاصل زحمت‌های فروان بود که متحمل می‌شد. تا توانست این‌گونه سربلند باشد.

در مرحله آخر که ما باهم به سوریه رفته بودیم یک روز روی یک‌تکه سنگ روی تپه‌ای نشسته بود، رفتم کنارش و گفتم: چرا غمگینی؟ اینجا برای چی نشستی؟ گفت: دنبال یک ترکش سر گردونم یا یک تیر که بیاید به سینه من بخورد. آمادگی اعتقادی بسیار خوبی داشت با توجه به اینکه نیروی جدید بود و اولین بار بود در سوریه حاضرشده بود واقعاً شجاع بود و هر کس ایشان را می‌دید فکر می‌کرد چند سال هست در سوریه می‌جنگد به لحاظ تخصص زرهی هم خیلی زود خودش را رسانیده بود به خیلی از بچه‌های زرهی که سابقه‌های زیادی داشتند. ازلحاظ دینی هم شد سالار شهدای مدافع حرم در تمام زمینه‌ها واقعاً مجاهدانِ تلاش کرد و درنهایت به آرزویش رسید.

همرزم محسن : مهر و آبان سال ۹۴ همان روزهایی که بچه‌های لشگر زرهی هشت نجف یکی‌یکی پرپر می‌شدند. (موسی جمشیدیان و حسن احمدی و کمیل قربانی و محمدجواد قربانی و حمیدرضا دائی تقی و پویا ایزدی.) محسن هم همراهشان در سوریه بود. یک دریچه زیر تانکشان باز شد با یکی بچه‌ها زیر تانک رفتند. باید بسته می‌شد. همین‌طور درازکش زیر تانک شروع کردند به درست کردنش. خاک آنجا خیلی ناجور بود ما به او میگیم خاکِ مرده که در اثر تردد زیاد ادوات زرهی شنی دار به این شکل درمی‌آید.

درست یادم نیست ولی فکر کنم یکی دوساعتی طول کشید تا به‌سختی و با زحمت درستش کردند. بااینکه تازه از یک شهر دیگر در فاصله خیلی دور تانک را آورده بودند. وقتی کارشان تمام شد و بلند شدند تمام بدن و لباس‌هایش و حتی ریش و موی سرشان با خاک یکی بود جوری که انگار مجسمه گلی‌اند. سردار امینی هم آنجا بود آن‌قدر از این خلوص در کارشان خوشحال و بی‌قرار بود که تا مدت‌ها هر جا می‌رفت از حججی و دوستش می‌گفت. جاهای مختلف. انگار ایشان هم یک‌چیزی در وجود محسن دیده بود. بعد هم تانک را که مدل نسبتاً جدیدی بود بردند بالای تپه و ده‌ها گلوله با دقت بالا نصیب دشمن کردند و تلفات زیادی هم دادند. آن روزها سردار دل‌ها خودش مستقیماً عملیات را زیر نظر داشت و خیلی از این عملیات راضی بود و کلی برای بچه‌ها پیام تشکر فرستاد؛ و البته محسن ماقبل از شهادتش ضربه سنگینی به تروریست‌ها وارد کرده و خدا فقط می‌داند که چندتایی را آن روز هلاک کرد. این جمله‌اش هیچ‌وقت یادم نمی‌رود که به فرمانده می‌گفت حاجی هر کاری که دستور بدید من انجام می‌دهم فقط شما به من بگو کجا را باید بزنم.

البته این جمله را در خط مقدم و در برابر موشک‌های تاو آمریکایی گفتن کار هرکسی نبود. چند روز بعد هم دشمن تانکش را با موشک هدف قرارداد که به اذن خدا آسیب جدی ندید و مثل‌اینکه خدادوست داشت محسن را حسین وار ملاقات کند.     /۲۵ مرداد ۱۳۹۶

شادی روح شهید محسن حججی و نابودی دشمنانش صلوات بفرستید

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم
۰ نظر موافقین ۰ ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۱
ع . شکیبا---۶۸۳

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1396/5/21/6612811_186.png

 کورش شجاعی در خراسان نوشت:

جنایت و آدم کشی، کریه ترین و زشت ترین جلوه قساوت و بی رحمی و خون خواری است و کشتن اسیر،قهقرای پستی و رذالت و بی وجدانی خون خواران داعشی که این روزها و در پی شکست‌های متوالی در عراق و سوریه به هر وسیله‌ای چنگ می‌زنند تا شاید چند گاهی بیشتر بمانند و خون بریزند.


حالا حتی از سربریدن اسیران هم ابا نمی‌کنند، این ره گم کرده‌های مزدور و جاده صاف کن‌های صهیونیسم و حامیان غربی عربی تروریسم که اکنون به واپسین روزهای سیطره و حضور خود در بسیاری از مناطق عراق و سوریه رسیده اند، هر جنایتی که بتوانند انجام می‌دهند تا شاید خللی در اراده محور مقاومت و جبهه حق ایجاد کنند و حالا برای رسیدن به این دلخواسته و آرزوی دست نیافتنی، پیشانی و چشم مقاومت را نشانه گرفته اند.


و کیست که نداند و تشخیص ندهد که چشم بصیر و بینای جبهه حق و مقاومت،  ایران اسلامی و فرزندان دلیر و دل سپرده به قرآن و عترت این سرزمین است. پس داعشیان این «ابرخونخواران» تاریخ و روسفیدکنندگان چنگیزیان و مغولان و صلیبیون در نهایت بی وجدانی و قساوت به بی رحمانه ترین شکل از «محسن» عزیز ایران، جان ستاندند تا شاید رعب و ترس و وحشتی در دل هزاران هزار جوان در آرزوی پوشیدن لباس پرافتخار «مدافعان حرم» ایجاد کنند و خللی در اراده مجموعه جبهه حق و مقاومت.


اما چقدر جاهل و نادان و کوته بینند این دست پروردگان فرقه وهابیت و تکفیر و بازیچه‌های صهیونیسم و استکبار که اولا نه تنها عبرت آموز سرنوشت دیگر خون ریزان و آدم کش‌های قرون و اعصار گذشته نیستند بلکه حتی از سرنوشت و سرانجام جنایتکاران سده‌ها  و دهه‌های اخیر هم نمی‌خواهند درس عبرت بگیرند و ثانیا به خاطر کوته بینی و جمود و دگماتیسم و گوش بستن بر صدا و سخن حق و چشم بستن بر حقایق جهان هستی خود را از درک و فهم این حقیقت آشکار محروم کرده اند که اگر چه شاید بتوان با دروغ و شست‌وشوی مغزی و طرح ادعاها و وعده‌های خلاف عقل و سنت و دین حقیقی و با زور و تحمیل جنگ و خون ریزی مدتی بر چهره خورشید حق و حقیقت خاک پاشید اما نمی‌توان جوشش و زایش و روشنی بخشی ذاتی خورشید حقیقت را تعطیل و خاموش کرد.


داعشیان مزدور خون ریز و حامیان غربی و عربی شان گرچه نمی‌فهمند و عده‌ای از اینان خود را به نفهمی و خواب زده اند اما بدانند که نه فروغ جاودان آیین اسلام ناب محمدی خاموش شدنی است و نه جوشش عشق و غیرت و ایمان مردان و زنان حق باور و حق یاور و آزاده و با وجدان جهان باز ایستادنی است و تا ظلمت جهل و نادانی و عصبیت و وهابیت تکفیری و تروریسم و ظلم و آدم کشی و خاک پاشی بر چهره حقیقت جاهلانه و ناجوانمردانه جولان می‌دهد، در جای جای دنیا هستند انسان‌های حق مدار آزاده‌ای که به اشکال گوناگون به یاری حقیقت بشتابند هرچند در راه بر گرفتن غبار از جلوه زیبای حق و حقیقت و وجدان و انسانیت،جان‌ها  داده شود و سرهای جوانمردان سرافراز ایثارگر حق یاوری امثال محسن حججی از تن‌های مطهرشان جدا شود.


و مگر یزیدیان توانستند با جدا کردن سر از پیکر مطهر فرزند پیامبر (ص) و یاران بزرگوارش نور حق را خاموش کنند که داعشیان بتوانند با جنایت‌ها  و سربریدن از یاوران حق نور حق را خاموش کنند؟!

نماهنگ/ «مرد می‌خواهد» با صدای عصار

عکس: محسن حججی در سوریه | عکس های شهید حججی که تا کنون ندیده اید! +گزارش تصویری

موضوعات: شهیدان مدافعین حرم
۴ نظر موافقین ۲ ۲۵ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۳۸
ع . شکیبا---۱۱۵۴