ایام حزن فاطمیه و شهادت دخت نبی اکرم (ص) ، حضرت فاطمه زهرا (س) بر همه شیعیان و مسلمانان تسلیت باد
زهرا زهرا أغیثینی... حاج میثم مطیعی التماس دعا
زهرا زهرا أغیثینی... حاج میثم مطیعی التماس دعا
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.
پرم شکسته مثل کبوتر
دلم گرفته کجایی مادر
زنده ام به بوی چادر نمازت
زنده ام به یاد راز و نیازت
کشتی منو با قد خمیده
روی کبود و رنگ پریده
شب ها بدون تو چه سرده
قلبم پر از عزا و درده
مادر دلم هوات کرده
پرم شکسته مثل کبوتر دلم گرفته کجایی مادر محمود کریمی ایام فاطمیه ۹۷ - زمینه
مداحی جدید حاج محمود کریمی شب دوم فاطمیه هیئت رایة العباس (ع) تهران پنجشنبه ۲۷ دی۱۳۹۷
مطالب مرتبط: پیامبر اکرم (ص) ، حضرت فاطمه زهرا (س) ، اهل بیت (ع)
از جمله دریای فضائل حضرت فاطمه (علیها السلام)، نماز استغاثه به حضرت زهرا (س) است. رفع مشکلات و گرفتاریها، از جمله فواید این نماز به شمار میآید.
نماز استغاثه به حضرت زهرا (علیها السّلام)
پس از پایان نماز، سه مرتبه تکبیر بگو (الله اکبر) و تسبیحات حضرت زهرا را بجا آور (تسبیحات حضرت زهرا (س): 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه الحمدلله، 33 مرتبه سبحان الله)
سپس به سجده برو و صد بار بگو:
یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی (اى مولای من یا فاطمه به فریادم برس)
سپس، طرف راست صورتت را بر زمین بگذار و همان ذکر را صد بار بگو.
سپس طرف چپ صورتت را بر زمین بگذار و همان ذکر را بصد بار بگو.
پس از آن، دوباره به سجده برو و همان ذکر را صد و ده مرتبه بگو
و حاجت خود را بطور کامل بیان کن، ان شاءالله که برآورده شود.
پس از آن، این ذکر را میخوانی:
یا آمِناً مِنْ کُلِّ شَیْى ءٍ وَ کُلُّ شَیْى ءٍ مِنْکَ خآئِفٌ حَذِرٌ اَسْئَلُکَ بِاَمْنِکَ مِنْ کُلِّ شَىْءٍ وَ خَوْفِ کُلِّ شَىْءٍ مِنْکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ
اى بىهراس و بیم از هرچیز، که هرچیز از تو هراسان و برحذر است، از تو میخواهم به ایمنىات از هرچیز، و هراس هرچیز از تو، اینکه بر محمّد درود فرستى.
وَ اَنْ تُعْطِیَنى اَماناً لِنَفْسى وَ اَهْلى وَ مالى وَ وَلَدى حَتّى لا اَخافَ اَحَداً وَ لا اَحْذَرَ مِنْ شَىْءٍ اَبَدَاً اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْى ءٍ قَدیرٌ
و ایمنى به من عطا کنى، براى خود و خاندان و دارایى و فرزندانم، تا از احدى نهراسم، و هرگز از چیزى حذر نکنم، به درستى که تو بر هرچیز توانایى.
چهارم: دعاى آزاد شدن از بند و زندان
سیّد ابن طاووس در «مهج الدعوات» فرموده: روایت شده که شخصى در شهر شام زمانى طولانى در زندان بود تا اینکه حضرت زهرا علیها السلام را در خواب دید که به او فرمود: این دعا را بخوان، و او با تعلیم حضرت زهرا علیها السلام دعا را خواند و از زندان آزاد شد و به خانه خود بازگشت، آن دعا این است:
اللّهُمَّ بِحَقِّ الْعَرْشِ وَ منْ عَلاهُ، وَ بِحَقِّ الْوَحْىِ وَ مَنْ اَوْحاهُ، وَ بِحَقِّ النَّبِىِّ وَ مَنْ نَبَّأَهُ، وَ بِحَقِّ الْبَیْتِ وَ مَنْ بَناهُ، یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، یا جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ، یا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و اَهْلِ بَیْتِهِ و آتِنا وَ جَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الاْرْضِ وَ مَغارِبِها فَرَجاً مِنْ عِنْدِکَ عاجِلاً، بِشَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللّهُ، و اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ عَلى ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرِینَ، وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.
خدایا! به حق عرش و کسی که بر آن است، و به حق وحی و کسی که آن را فرستاد، و به حق پیامبر و کسی که پیامش داد، و به حق کعبه و کسی که آن را بنا نهاد، ای شنونده هر نجوا، ای گردآوردنده هرچه از دست رفته، ای باز آفریننده جان ها پس از مرگ، بر محمّد و اهل بیتش درود فرست، و از نزد خود ما را و همه مردان و زنان با ایمان را در تمام شرق و غرب زمین به زودی گشایشی عنایت فرما، به حق شهادت اینکه معبودی نیست جز خدا، و اینکه محمّد بنده و فرستاده توست، درود خدا بر او و خاندانش، و بر نسل پاکیزه و پاکش، و سلام بسیار و کامل بر آنان باد.
یک ختم مجرب دیگر برای خلاصی از زندان
این ذکر هم برای خلاصی از زندان تجربه شده است و جواب قطعی و خوبی حاصل شده است:
یا صَبُورُ یا حَلیمُ لاصَبْرَ لی فی صَبْرِکَ اِکْفِنی شَرَّ عَبْدِکَ بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمیَنَ .
منبع: گلهای ارغوان ج 3 ص200
هر فردی که برای هر گرفتاری و هر گره کوری نزد حضرت آیت الله بهجت می آمد، ایشان ذکر حدیث کساء را سفارش می کردند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در سال پنجم بعثت، که سال ولادت فرزندش بود؛ در سختترین شرائط و حالات به سر مى برد.
اسلام منزوى بود، و مسلمانان اندک نخستین، شدیداً تحت فشار .
محیط مکه بر اثر شرک و بت پرستى و جهل و خرافات و جنگهاى قبایل عرب و حاکمیت زور و بینوایى توده هاى مردم، تیره و تار بود.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آینده مى اندیشید، آینده اى درخشان از پشت این ابرهاى سیاه و ظلمانى، آینده اى که با توجه به اسباب عادى و ظاهرى بسیار دوردست و شاید غیر ممکن بود.
در همین سال حادثه بزرگى در زندگى پیامبر رخ داد، به فرمان خدا براى مشاهده ملکوت آسمانها به معراج رفت، و به مصداق «لنریه من آیاتنا الکبرى» آیات عظیم پروردگار در پهنه بلند آسمان را با چشم خود دید، و روح بزرگش بزرگتر شد، و آماده پذیرش رسالتى سنگین تر، توأم با امید بیشتر .
در روایتى از اهل سنت و شیعه - که هر دو بر آن تأکید دارند - مى خوانیم: پیامبر(صلی الله علیه و آله) در شب معراج از بهشت عبور مى کرد، جبرئیل از میوه درخت طوبى به آن حضرت داد، و هنگامى که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به زمین بازگشت نطفه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از آن میوه بهشتى منعقد شد.
لذا در حدیث مى خوانیم که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فاطمه (سلام الله علیها) را بسیار مى بوسید، روزى همسرش عایشه بر این کار خرده گرفت، که چرا این همه دخترت را مى بوسى؟!
پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جواب فرمود:
«من هر زمان فاطمه را مى بوسم، بوى بهشت را از او استشمام مى کنم.»
و به این ترتیب این مولود بزرگ از عصاره پاک میوه هاى بهشتى و از پدرى همچون پیامبر(صلی الله علیه و آله)، و مادر ایثارگر و فداکارى همچون «خدیجه» در روز بیستم جمادى الثانى گام به دنیا نهاد، و طعن و سرزنشهاى مخالفین که پیامبر را بدون «نسل جانشین» مى پنداشتند، همگى نقش بر آب شد، و به مضمون سوره «کوثر» فاطمه زهرا چشمه جوشان براى ادامه دودمان پیامبر و ائمه هدى و خیر کثیر در طول قرون و اعصار، تا روز قیامت شد.
این بانوى بهشتى نامهایی داشت که هر کدام از دیگرى پر معنى تر بود: 1- فاطمه، 2- صدیقه، 3- طاهره، 4- مبارکه، 5- زکیه، 6- راضیه، 7- مرضیه، 8- محدثه، 9- زهرا و هر یک بیانگر اوصاف و برکات وجود پربرکت او است.
عید الزهرا و جشن گرفتن نهم ربیع الاول به دو جهت میتواند باشد:
نخست آنکه سالروز به امامت رسیدن حضرت ولی عصر امام زمان(عج) است، دومین مناسبت که بین برخی از مردم به غلط مشهور شده، سالروز قتل عمر بن خطاب است.
اما نسبت به امامت امام عصر از آن جهت که هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولی عصر سپرده میشود، شیعیان برای به امامت رسیدن امام زمان خشنودند و جشن میگیرند. با این کار یک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شریف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) میکنند، اما در عین حال هیچ گونه توصیهای از سوی معصومین بر جشن گرفتن این روز نداریم.
دومین جهت که بین مردم به غلط مشهور گشته که سالروز قتل عمر، نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است. زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد. پس از سه روز درگذشت. بنابر این او در اواخر ذی الحجه درگذشته است. وقتل او در ۹ ربیع الاول فاقد دلیل معتبر است. بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم ۲۶ یا ۲۹ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق است. على بن حسین مسعودى و یعقوبی ، دو تن از مورّخان بنام شیعه همچنین همه تاریخ نگاران اهل سنت بر همین عقیده بوده اند . (۱)
شیخ مفید در کتاب « مسار الشیعه » آورده است:
در روز بیست و ششم ذی الحجة سال ۲۳ هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.(۲)
هم چنین شیخ ابراهیم بن علی کفعمی در کتابی معروف به مصباح آورده است:
باید دانست که قتل خلیفه دوم در ۲۶ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق واقع شده است . این مطلبی است که صاحبان کتاب های »، « « طبقات »، « مسار الشیعه »، و ....بر آن تصریح نموده اند، بلکه اجماع مورّخان شیعه و اهل تسنن نیز بر این است.(۳)
اما شادمانی کردن و گرفتن جلسان شادی برای قتل عمربن خطاب( فارغ از این که در چه تاریخی روی داده باشد ) ، صحیح نیست:
نه تنها در شرایط کنونی، بلکه در دوران ائمه معصومین نیز چنین مواردی که در سالروز قتل عمر برنامه و جلسه شادمانی برپا کنند، گزارش نشده است. شیعیان نیز چنین برنامهای نداشتهاند. چنانچه برخی از شیعیان و نزدیکان ائمه به ناسزاگویی به خلفا میپرداختند، اهل بیت با آنان برخورد مینمودند. همچنین این کار توسط مراجع بزرگ تقلید شیعه نهی شده و توهین به بزرگان اهل سنت را جایز نمی دانند .
برگزاری این مراسم امروزه از طرف عده ای بعضا همراه با کارهای زشت همراه است که مطمئناً بر خلاف دین اسلام و توصیه ائمه اهل بیت (ع) است.
در شرایط فعلی که اسلام بیش از همه زمانها نیاز به اتحاد و انسجام مسلمانان دارد ، شایسته نسیت که ما شیعیان با برپایی چنین مراسمی دامنه اختلافات را گستردهتر و فاصلة میان مسلمانان را بیشتر نماییم.
وحدت و انسجام اسلامی از برترین نعمتهای خدادادی است، همان گونه که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: خداوند بر این امت منت نهاده و بین آنها الفت و اتحاد ایجاد کرده که در سایة آن زندگی کنند . به کنف حمایت آن پناهنده شوند. این نعمتی است که احدی نمیتواند بهایی برایش بگذارد. زیرا از هر بهایی گرانقدرتر و از هر چیز پر ارزشی با ارزشتر است.(۴)
برپایی چنین جلساتی با هر عنوان، آتش دشمنی اهل سنت را برمیافروزد. آنان را نیز به مقابله به مثل و توهین و هتک حرمت به مقدسات شیعه و احیاناً تعرض به جان شیعیان وا میدارد که این قطعاً مورد رضایت امام زمان نیست.