علائم ظهور «خروج سفیانی»
موضوع: علائم ظهور – خروج سفیانی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
ما در جلسه گذشته بحثی در رابطه با "یمانی در روایات اهلبیت (علیهم السلام)" داشتیم. آنچه از روایات استفاده شد این بود که یمانی از دوستداران اهلبیت است و برای دفاع از اهلبیت و نشر فرهنگ اهلبیت قیام میکند.
او نه از بصره، بلکه از یمن و آن هم شهر صنعاء قیام میکند. تمام دغدغههای یمانی خدمت به شیعه و زمینهسازی برای ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است.
ما مقایسهای با «احمد بصری» داشتیم که مدعی دروغین یمانی از بصره است. مبانی اعتقادی او مخالف و ضد قرآن کریم است. او به انبیاء جسارت میکند، حضرت ابراهیم را مشرک و حضرت یونس را جهنمی میداند.
او منکر ختم نبوت است و نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و امام حسن مجتبی عبارتهای بسیار رکیک و نادرستی دارد.
هریک از صفحات سخنان و عقاید او نشان میدهد که اینها کاملاً برای تشویش اذهان جوانان شیعه و ایجاد اختلاف و از بین بردن وحدت شیعه آمدهاند. مباحثی پیرامون اینکه این افراد وابسته به کجا هستند، از کجا پول و دستور میگیرند بحثی جداگانه است.
عرض کردیم که یکی از اساسیترین نشانههای ظهور یمانی این است که یمانی، سفیانی و سید خراسانی در یک سال، در یک ماه، در یک هفته و یک روز قیام و ظهور میکنند و روایات متعددی در این زمینه آوردیم.
امشب من میخواهم در رابطه با بحث سفیانی از منظر روایات اهلبیت نکاتی را خدمت عزیزان تقدیم کنم.
ما مطلبی را از حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی عرض کردیم که ایشان میفرماید: تعلیم و تعلم علائم ظهور حضرت مهدی از واجبات است که ما باید هم فرا بگیریم و هم به دیگران آموزش بدهیم تا در صید مدعیان دروغین مهدویت و بابیت قرار نگیرند.
اولاً بنده به لیست آنچه در رابطه با سفیانی هست اشاره میکنم. روایات ما چند دسته است؛ یک دسته حتمی بودن خروج سفیانی را تثبیت میکند. شاید مجموعاً بیست روایت از ائمه اطهار (علیهم السلام) داریم که خروج سفیانی از حتمیات است.
البته میان اینکه یک قضیه حتمی باشد یا میعاد باشد تفاوت وجود دارد. ظهور حضرت مهدی میعاد است، همچنانکه خداوند متعال میفرماید:
(إِنَّ اللَّهَ لا یخْلِفُ الْمِیعاد)
زیرا خداوند از وعده خود تخلف نمیکند.
سوره آل عمران (3): آیه 9
ظهور سفیانی و ظهور یمانی را با واژه "محتومات" آوردهاند. محتومات مشمول تغییر و تحول در ارادة الله است و بستگی به اعمال مردم دارد.
آنچه وجود دارد حتمی بودن خروج سفیانی، نسب و مشخصات سفیانی، زمان خروج سفیانی، محل خروج سفیانی، مدت حکومت سفیانی، فتنهها و تبلیغات شیطانی هنگام ظهور سفیانی است که امر را بر بسیاری از مردم مشتبه میکند.
در پایان هم بحث اهمیت امامت در عصر غیبت و نقش پاسخگویی به شبهات است که به عهده همه مردم به ویژه عزیزان حوزوی است که امام صادق فرمود:
«عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 2، ص 5، ح 8
حال در رابطه با موضوع اول "حتمی بودن خروج سفیانی" روایتی وارد شده است که «مرحوم فیض کاشانی» در کتاب «وافی» دارد. روایت چنین است:
«إن أمر السفیانی من المحتوم»
الوافی، نویسنده: فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، ج 2، ص 444، باب بیان
«شیخ صدوق» در کتاب «کمال الدین» صفحه 650 میفرمایند: قبل از قیام حضرت مهدی پنج علامت حتمی است؛ آمدن یمانی، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرورفتن سپاه سفیانی در بیداء منطقه میان مکه و مدینه.
در کتاب «کافی» جلد هشتم صفحه 284 روایت مفصلی وارد شده است که مضمون آن چنین است: وقتی «ابو مسلم خراسانی» قیام کرد، نامهای خدمت امام صادق مینویسد و حضرت هم جلوی چشم رسول ابو مسلم خراسانی نامه را پاره میکند و داخل آتش میاندازد.
فرد میگوید: جوابش چه شد؟! حضرت میفرماید: جواب همین است که دیدی. بعضی از شیعیان که فریب خورده بودند، تصور میکردند که «ابو مسلم خراسانی» جزو کسانی است که زمینه ساز قیام حضرت مهدی است. حضرت به «فضل کاتب» فرمود:
«لَا تَبْرَحِ الْأَرْضَ یا فَضْلُ حَتَّی یخْرُجَ السُّفْیانِی»
یا فضل از جای خود تکان نخور تا سفیانی خروج کند.
«فَإِذَا خَرَجَ السُّفْیانِی فَأَجِیبُوا إِلَینَا یقُولُهَا ثَلَاثاً وَ هُوَ مِنَ الْمَحْتُوم»
اگر سفیانی خارج شد به طرف ما بیایید وبه دعوت ما لبیک بگویید و سه مرتبه این را تکرار کردند.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 274، ح 412
نکته دوم نسب و مشخصات سفیانی است. امام صادق (سلام الله علیه) از پدر بزرگوارش از امیرالمؤمنین میفرماید:
«یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس»
فرزند جگرخواره از منطقه یابس خروج میکند.
این نشانگر این است که سفیانی از نسل «ابوسفیان» و «یزید» است. حال شاید مراد از منطقه یابس، منطقه شام کنونی باشد.
«وهو رجل ربعة، وحش الوجه، ضخم الهامة، بوجهه أثر جدری، إذا رأیته حسبته أعور»
سفیانی مردی چهارشانه است که چهره وحشتناک و سری بزرگ دارد. در صورت او نشانه آبله است. زمانی که او را میبینی تصور میکنی که چشمش چپ است.
«اسمه عثمان، وأبوه عنبسة، وهو من ولد أبی سفیان حتی یأتی أرضا ذات قرار ومعین»
اسم او «عثمان» و اسم پدرش «عنبسه» است. او از فرزندان «ابوسفیان» است تا اینکه به منطقه «ذات قرار و معین» که کنایه از کوفه است میآید.
«فیستوی علی منبرها»
او از دمشق به طرف کوفه حرکت میکند، کوفه را فتح میکند و بر بالای منبر کوفه مینشیند.
معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، نویسنده: الشیخ علی الکورانی العاملی، ج 3، ص 87، ح 632
در روایت دیگر وارد شده است:
«قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ إِنَّک لَوْ رَأَیتَ السُّفْیانِی لَرَأَیتَ أَخْبَثَ النَّاسِ»
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر سفیانی را ببینید خبیثترین انسانهاست.
«أَشْقَرَ أَحْمَرَ أَزْرَقَ»
او بور و قرمز مایل به زرد است.
«یقُولُ یا رَبِّ ثَأْرِی ثَأْرِی ثُمَّ النَّارَ»
او میگوید: ای خدا من میخواهم انتقام بگیرم و بعد هم آتش میزند.
«وَ قَدْ بَلَغَ مِنْ خُبْثِهِ أَنَّهُ یدْفِنُ أُمَّ وَلَدٍ لَهُ وَ هِی حَیةٌ مَخَافَةَ أَنْ تَدُلَّ عَلَیه»
در خباثت او همین بس که همسر فرزندان خودش را زنده زنده دفن میکند، مبادا مکان او را به مخالفینش معرفی کند.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 651، ح 10
این هم یک دسته از روایات است. روایات زمان خروج زیاد است، اما من تنها یک روایت را از کتاب «کمال الدین» انتخاب کردم. «معلی بن خنیس» از امام صادق نقل میکند که حضرت فرمود:
«إِنَّ أَمْرَ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجَهُ فِی رَجَب»
مسئله سفیانی حتمی است که در ماه رجب خروج میکند.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 652، ح 15
همان روایات مشهوری که میگوید:
«العجب کل العجب بین جمادی و رجب»
ابن شهرآشوب، رشید الدین أبی عبد الله محمد بن علی السروی المازندرانی (متوفاى588هـ)، مناقب آل أبی طالب، ج2، ص108، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، ناشر: المکتبة والمطبعة الحیدریة، 1376هـ ـ 1956م.
این هم نکتهای است که در روایات با کلمه «الْمَحْتُومِ» آمده است. ما در مورد محل خروج سفیانی هم روایات زیادی داریم. شاید بیش از 26 روایت هست که این روایات اتفاق دارند بر اینکه خروج سفیانی از منطقه شامات است، همانطور که یمانی از یمن و صنعاء است.
ابتدای روایت در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است که ظهور میکند و حکومت او تمام شرق و غرب عالم را فرا میگیرد دین الهی را بر تمام ادیان غالب میکند و در کره زمین منطقه ویرانی نمیماند، مگر اینکه آباد میکند. به این معنا که در زمان حکومت حضرت منطقه خراب و ویرانی در کره زمین باقی نمیماند.
عیسی بن مریم میآید و پشت سر آن حضرت نماز میخواند. البته این قضیه در کتب اهل سنت هم به صورت متواتر آمده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت همانند «سیوطی» و دیگران میگویند که مقام حضرت مهدی از انبیاء الهی بالاتر است.
این آقایان شیعه را تکفیر میکنند و میگویند که شیعه نسبت به ائمه اطهار غلو میکند، اما میگویند که ائمه اطهار افضل از انبیاء الهی هستند.
ما دلیل داریم و میگوییم نبی گرامی اسلام افضل انبیاء است و امیرالمؤمنین طبق آیه مباهله نفس پیغمبر اکرم است. همانگونه که پیغمبر اکرم اشرف انبیاء و افضل انبیاء است، امیرالمؤمنین که نفس پیغمبر اکرم است اشرف و افضل از انبیاء است.
آنجا از ما قبول نمیکنند، البته ما ادله متعددی در افضلیت ائمه اطهار نسبت به انبیاء الهی هم در کتب روایی شیعه و هم در کتب روایی اهل سنت داریم.
یکی از جاهایی که نشان میدهد ائمه اطهار افضل از انبیاء هستند، همین نزول حضرت عیسی از آسمان و نماز خواندن پشت سر حضرت مهدی است. اهل سنت اتفاق نظر دارند که امام جماعت باید افضل الناس باشد. اگر حضرت مهدی افضل از حضرت عیسی نباشد، اقتدای حضرت عیسی به حضرت مهدی طبق نظر آقایان اشکال شرعی دارد.
راوی میگوید که عرض کردم: یابن رسول الله! حضرت مهدی کی قیام میکند؟ بحثهای بیحجابی و بدحجابی و مسائل دیگری را مطرح میکند، تا جایی که میفرماید:
«خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الشَّامِ وَ الْیمَانِی مِنَ الْیمَنِ وَ خَسْفٌ بِالْبَیدَاءِ وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَینَ الرُّکنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکیةُ وَ جَاءَتْ صَیحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ بِأَنَّ الْحَقَّ فِیهِ وَ فِی شِیعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِک خُرُوجُ قَائِمِنَا»
خروج سفیانی از شام و یمانی از یمن و فرورفتن زمین در بیداء و شهادت جوانی از آل محمد صلی الله علیه و آله بین رکن و مقام که همان نفس زکیه است و صیحهای از آسمان میآید که حق با حضرت مهدی و شیعیان او هست.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 331، ح 16
بازهم روایتی در کتاب «الفتن» اثر «نعیم بن حماد» متوفای 228 هجری وارد شده است که هم معاصر امام جواد و هم معاصر امام رضا (سلام الله علیهما) بوده و اواخر عمر امام کاظم را هم درک کرده است.
او در کتاب خود مینویسد: سفیانی از منطقه شامات قیام میکند و در منطقه قرقیساء -چهل کیلومتری حلب- کشت و کشتاری میشود که پرندگان آسمان و درندگان زمین از لاشه انسانها سیر میشوند.
سفیانی سپس وارد منطقه خراسان (ایران کنونی) میشود. سپاه سفیانی به دنبال سید خراسانی هست و شیعه آل محمد را در کوفه به شهادت میرساند. سید خراسانی از خراسان قیام میکند و به دنبال پیوستن به حضرت مهدی است.
نکته دیگری که در رابطه با سفیانی است، این است که بزرگان خیلی روی این روایت بحث دارند.
«یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ »
سفیانی از منطقه اروپا وارد میشود در حالی که در گردنش نشانه مسیحیت است.
الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 463، باب ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه ع
بعضی افراد از این روایت چنین استفاده میکنند که اصلاً دین سفیانی دین اسلام نیست، بلکه مسیحی است. بعضی افراد نظرشان بر این است که سفیانی برای فریب دادن و جذب مسیحیان صلیب را بر گردنش میاندازد، نه اینکه دینش مسیحی باشد.
بنده غیر از «شیخ طوسی» ندیدم «نعمانی» یا «کمال الدین» این روایت را نقل کرده باشد. «علامه مجلسی» این روایت را از کتاب «الغیبة» اثر «شیخ طوسی» نقل کرده است.
در مورد عداوتی که سفیانی با شیعه امیرالمؤمنین دارد، وارد شده است زمانی که در منطقه کوفه میآید منادی از طرف سفیانی ندا میکند: هرکسی سر یک شیعه علی بن أبی طالب را بیاورد هزار درهم جایزه میگیرد.
بسیاری از همسایگان علیه همسایه شهادت میدهند و میگویند: او شیعه علی است! گردن او را میزنند و هزار درهم به او میدهند.
این هم نکته ظریفی بود که ما باید با توجه به جوّی که امروز توسط داعش در جهان اسلام ایجاد شده یا تفکراتی که طرفداران «احمد الحسن» دارند، به آن توجه کنیم.
عرض کردم امام جمعه مدعیان «احمد الحسن» در بخش جعفریه واقع در قم رسماً به طرفداران او اعلام کرده است که بروید کتابها، فرشها و ماشینهایتان را بفروشید و اسلحه تهیه کنید و منتظر باشید امام «احمد الحسن» دستور بدهد علما و مراجع را قتل عام کنیم!
این روایات در حقیقت اعلان خطری از طرف ائمه اطهار (علیهم السلام) است. ما هفته گذشته عرض کردیم:
«خُرُوجُ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ»
خروج یمانی، سفیانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز اتفاق میافتد.
«نِظَامٌ کنِظَامِ الْخَرَز یتْبَعُ بَعْضُهُ بعضاً»
الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 255، ح 13
طبق این روایت سید خراسانی، سفیانی و یمانی در یک روز ظهور میکنند. حال این آقایان ادعا میکنند که ایشان ظهور نکرده است، بلکه اعلام ظهور کرده است. ایشان از سال 1919 اعلام ظهور کرده و کشت و کشتاری داشته است.
عرض کردیم اینها در سال 2006 در بصره قیام کردند که 250 نفر کشته بر جای گذاشتند. همچنین در سال 2007 در قضیه «جند السماء» به نجف حمله کردند و قصد کشتن آیت الله العظمی سیستانی و طلاب را داشتند، اما ارتش عراق وارد شد و آنها را قتل عام کرد.
آنها همچنین سال بعد شب تاسوعا میخواستند به کربلا حمله کنند، اما باز هم ارتش عراق آنها را تار و مار کرد. من نمیدانم اگر اینها ظهور نیست، ظهور چیست؟!
نکته بعد در رابطه با مدت حکومت سفیانی است. در این زمینه روایات زیادی داریم. شاید بتوان گفت بیش از سی روایت در کتب شیعه و اهل سنت آمده است که «شیخ صدوق»، «نعمانی» و دیگران آوردهاند. راوی میگوید از امام صادق از اسم سفیانی و کارهایی که انجام میدهد سؤال کردم.
«فَقَالَ وَ مَا تَصْنَعُ بِاسْمِهِ إِذَا مَلَک کوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ دِمَشْقَ وَ حِمْصَ وَ فِلَسْطِینَ و الْأُرْدُنَّ وَ قِنَّسْرِینَ فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِک الْفَرَجَ»
حضرت فرمود: زمانی که سفیانی مناطق پنجگانه شامات از جمله دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.
«قِنَّسْرِینَ» منطقهای در نزدیکی شهر حلب است.
«قُلْتُ یمْلِک تِسْعَةَ أَشْهُرٍ»
راوی میپرسد: آیا سفیانی نُه ماه حکومت میکند؟
«قَالَ لَا وَ لَکنْ یمْلِک ثَمَانِیةَ أَشْهُرٍ لَا یزِیدُ یوْما»
حضرت فرمود: خیر، هشت ماه تمام حکومت میکند به طوری که هشت ماه و یک روز هم نیست.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 651، ح 11
نکته دیگر فتنههایی است که در هنگام خروج سفیانی ایجاد میشود. حال بعضی از بزرگان میخواهند بگویند مراد از «صَوْتٍ مِنَ السَّمَاء» رسانههای جهانی یا تلویزیون است که در حقیقت تصرفاتی در جوّ و هوا است.
در زمان گذشته ائمه اطهار (علیهم السلام) نمیتوانستند بگویند تلویزیون و رادیو و ماهوارههایی خواهد آمد که از طریق امواج به مردم میرسد.
همچنین زمانی که حضرت مهدی صحبت میکند، تمام مردم جهان حضرت را در خانههایشان میبینند و صدای او را هم میشنوند.
ما نمیخواهیم این نظرات را رد کنیم، زیرا این هم توجیهی است. این نظریه که حضرت مهدی بیاید و معجزهای انجام دهد که تمام مردم حضرت را در خانههایشان ببینند و صدایشان را بشنوند با توجه به پیشرفت علم و صنعت شاید مقداری تصورات صحیحی نباشد.
مشاهده کنید ما روایاتی در رابطه با سلاحها و تجهیزات نظامی حضرت ولی عصر داریم. در بعضی از موارد کلمه «سیف» آمده است.
واژه «سیف» به این معنا نیست که حضرت با شمشیر در برابر توپ و تانک و تجهیزات مدرن نظامی دنیا میایستد، بلکه به عنوان یک وسیله برّنده و نابود کننده به کار میرود.
ما در روایات زیاد داریم و اگر بنده سال آینده فرصت داشته باشم، در این ایام در خصوص قیام حضرت ولی عصر، نیروهایی که در اختیار حضرت است و امکانات نظامی که در اختیار حضرت قرار دارد توضیحاتی خواهم داد.
به عنوان مثال گفته شده است که حضرت ولی عصر سوار بر مرکبی میشود که میان دو چشم او یک شیء مخروطی شکل و بلند قرار دارد. این روایت میخواهد بگوید که اسب یا قاطر حضرت غیر از اسبهای امروزی است و میان دو چشمش یک شیء مخروطی است.
شاید مراد از این روایت این باشد که ائمه اطهار نمیتوانستند بفرمایند که نوعی جنگنده نظامی تولید خواهد شد که برای آنکه جو را بشکنند، معمولاً دماغشان خیلی باریک و ریز است تا هوا مانع سرعت آنها نشود.
همچنین گفته شده است سلاحی که حضرت به دست گرفته است، مخروطی شکل و بلند است. حال شاید مراد این باشد که شمشیر حضرت مخروطی شکل است یا موشکهایی است که امروزه استفاده میشود.
اگر ما مقداری منفتح به این قضایا نگاه کنیم میبینیم با توجه به پیشرفتهایی که امروز نسبت به تجهیزات نظامی صورت گرفته است، روایات هزار و چهارصد سال قبل گویای آن است. هزار و چهارصد سال قبل حضرت برای عربی که غیر از شمشیر و نیزه ادوات نظامی ندیده است، چنین توضیح داده تا برای او قابل درک باشد. حضرت میخواهد برای اعراب آن روز بیان کنند سلاحی که حضرت ولی عصر دارند، مخروطی شکل و بلند و نوک تیز است یا مرکبی با این مشخصات دارند.
ما روایات متعدد داریم که حضرت مهدی سوار مرکبی میشود که از جنس فولاد است و در هوا پرواز میکند. شاید ما چنین تصور کنیم که حضرت ولی عصر همانند حضرت سلیمان که سوار بر ابر میشد، حضرت با معجزه بر آهن پارهها سوار میشود و بالا میرود. حال شاید چنین تصور شود که مراد از این روایات هواپیماها و ادوات جنگی امروزه باشد.
ائمه اطهار بهتر از این نتوانستند این مسائل را برای اعراب آن روز بفهمانند. به حول قوه الهی اگر فرصتی داشته باشم، بنده یک جلسه در رابطه با امکانات نظامی که حضرت به هنگام ظهور استفاده میکنند خدمت عزیزان عرض میکنم.
بحث اساسی که وجود دارد، این است که دو صدا و دو فرمان و دو فرهنگ و تبلیغ وجود دارد. البته برداشت بنده این است که همه اینها مربوط به دو نوع فرهنگی است که به هنگام خروج سفیانی در میان مردم پخش میشود.
«وَ هُوَ صَوْتُ جَبْرَئِیلَ بِاسْمِ صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ الصَّوْتِ الثَّانِی مِنَ الْأَرْضِ وَ هُوَ صَوْتُ إِبْلِیسَ اللَّعِینِ ینَادِی بِاسْمِ فُلَانٍ أَنَّهُ قُتِلَ مَظْلُوماً یرِیدُ بِذَلِک الْفِتْنَةَ»
سپس میفرماید:
«فَاتَّبِعُوا الصَّوْتَ الْأَوَّلَ وَ إِیاکمْ وَ الْأَخِیرَ »
الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 254، ح 13
شاید مراد از صدای جبرئیل که از آسمان میآید، فرهنگ اهلبیت باشد که در میان مردم پخش میشود. شاید حضرت میخواست تعبیر کند که فرهنگ اهلبیت و نشر ثقافه اهلبیت در حقیقت همان فرهنگ برگرفته از جبرئیل است.
همچنین فرهنگ معاندین و هجمههایی که امروز علیه شیعه و مکتب اهلبیت وجود دارد، همان فرهنگ ابلیسی است. همچنین در بعضی از منابع سؤال شده است که این نداها چگونه است؟ حضرت در جواب میفرماید:
«قَالَ ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِی عَلِی وَ شِیعَتِهِ»
این همان نشر فرهنگ اهلبیت است.
«ثُمَّ ینَادِی إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فِی آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِی السفیانی وَ شِیعَتِهِ»
آنچه دردآور است اینجاست:
«فَعِنْدَ ذَلِک یرْتَابُ الْمُبْطِلُون»
افرادی که اعتقادات قوی ندارند، دچار ریب و شبهه میشوند.
صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى381هـ)، کمال الدین و تمام النعمة، ص652، تحقیق : تصحیح وتعلیق : علی أکبر الغفاری، ناشر: قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین ، محرم الحرام 1405 - 1363 ش
بنده عرض کردم دلیل عمده آنچه امروزه جوانان و حوزویان ما جذب این گروهها و گروهکها میشوند، به خاطر عدم آگاهی از فرهنگ اهلبیت و فرهنگ مهدویت است.
دو شب پیش یکی از دوستان قضیهای را برایم تعریف کرد که تا صبح خوابم نبرد و سردرد گرفتم. ایشان تعریف میکرد در یکی از بیوتات بزرگوار جلسهای بوده که تعدادی از اساتید آنجا نشسته بودند و در رابطه با بحث «احمد الحسن» صحبت میکردند.
یکی از آقایانی که ادعای استادی دارد، گفته بود: "مبادا در رابطه با اینکه امیرالمؤمنین امام حسن را نصب کرده است سخن بگویید. ما هیچ دلیل و مدرکی نداریم که امیرالمؤمنین امام حسن را نصب کرده باشد!! اگر این قضیه را مطرح کنید گیر میافتید، زیرا دلیل نداریم!!!"
خدا میداند که من واقعاً سردرد گرفتم. من از مسئولین و مدیران مدارس گلایه دارم که چرا این فرهنگ اهلبیتی را در مدارس پیاده نمیکنیم. چرا تنها به فقه و اصول و یک سری مسائل دیگر چسبیدهاید؟!
ما علاوه بر اینکه در مورد امام حسن هفتاد و نُه روایت با بررسی سندی از رسول اکرم، امیرالمؤمنین و ائمه اطهار داریم که نام آن بزرگواران از حضرت امیرالمؤمنین تا حضرت مهدی (ارواحنا له الفداء) بیان شده است. نام یکی از این بزرگواران امام حسن مجتبی است.
مهمتر از آن در رابطه با امام حسن من از کتب اهل سنت بیش از ده مصدر دارم. «ابن اعثم کوفی» میگوید:
«اوصی علی للحسن»
همچنین «ابن کثیر» دمشقی سلفی وهابی میگوید:
«لأن علیا أوصی إلیه وبایعه أهل العراق.
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی _متوفاى774 ق_، البدایة والنهایة، ج 6، ص 279، ناشر: تحقیق و تدقیق و تعلیق : علی شیری، چاپ : الأولى، ناشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت، سال چاپ : 1408 - 1988 م
حضرت علی به امام حسن وصیت کرده است و امام حسن را وصی خودش قرار داد و امامت را به او واگذار کرد.
حال این شخص ادعا میکند که ما مدرک نداریم. ما در جواب به او میگوییم: تو که بیسواد هستی و خبر نداری، آیا جهل خود را به عنوان فرهنگ اشاعه میدهی؟! من واقعاً تأسف میخورم. البته بعضی از مسائل دیگر هم در جلسه بوده که الآن صلاح نیست آن را مطرح کنم، اما در جای خود بنده نسبت به این قضایا بیتفاوت نیستم. بنده از سال 1348 که وارد حوزه علمیه شدم، نود درصد از عمر خود را در این زمینه گذراندم.
ما سی سال با وهابیت جنگیدیم. حال آنها جنگ را در درون خانههای ما کشاندهاند. شاید با ده یا بیست واسطه به یک معلم، دبیر، دانشجو، استاد دانشگاه، طلبه یا استاد حوزه علمیه تلقین میشود که این مطلب را بگویید در حالی که خود او هم خبر ندارد و بی اطلاع است.
عزیزان من دست همه شما را میبوسم و تقاضا میکنم که این مباحث امامت که اساس عقیده شیعه هست را جدی بگیرید.
«وَ لَمْ ینَادَ بِشَیءٍ کمَا نُودِی بِالْوَلَایة»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 18، ح 1
یا:
« من مات ولا یعرف إمامه مات میتة جاهلیة »
الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الکافی، ج2، ص20، تحقیق: غفاری، علی اکبر ناشر: اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش.
یا:
« من أنکر واحدا منهم فقد أنکرنی »
صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى381هـ)، کمال الدین و تمام النعمة، ص262، تحقیق : تصحیح وتعلیق : علی أکبر الغفاری، ناشر: قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین ، محرم الحرام 1405 - 1363 ش
دوستان عزیز ما باید این موارد را مقداری جدی بگیریم و از کنار آن به سادگی نگذریم. من به عزیزان توصیه میکنم هرشب فرزندان و منسوبین خود را جمع کنید و ده دقیقه مباحث مربوط به امامت و ولایت اهلبیت را برای آنها بگویید. همانطور که امام صادق سلام الله علیه فرمودند:
«عَلِّمُوا صِبْیانَکمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا ینْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَیهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْیهَا»
به فرزندان خود اعتقادات صحیح را آموزش بدهید، قبل از آنکه دشمنان، فرزندان شما را منحرف کنند.
وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 21، ص 478، ح 27634
وقتی که فرزند شما از ابتدای کودکی با معارف اهلبیت آشنا شود، والله اگر پایش را در دریای شرک و کفر بگذارد پایش خیس نخواهد شد.
بنابراین مشاهده کنید «طبرسی» در کتاب «الإحتجاج» دارد و در کتاب «التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری» آمده است که حضرت میفرماید:
«لَوْ لَا مَنْ یبْقَی بَعْدَ غَیبَةِ قَائِمِکمْ مِنَ الْعُلَمَاءِ الدَّاعِینَ إِلَیهِ وَ الدَّالِّینَ عَلَیهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْ دِینِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ وَ الْمُنْقِذِینَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شِبَاک إِبْلِیسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخَاخِ النَّوَاصِبِ لَمَا بَقِی أَحَدٌ إِلَّا ارْتَدَّ عَنْ دِینِ اللَّه»
اگر بعد از غیبت قائم ما نبود وجود علمایی که به سوی او میخوانند و به وجود او رهنمون میشوند و با حجتهای الهی از دین او دفاع میکنند و بندگان ناتوان خدا را از دامهای ابلیس و پیروان او میرهانند و از دامهای ناصبیها نجات میبخشند کسی در دین خدا پا برجا نمیماند و همه مرتد میشدند.
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 18، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال بالتی هی أحسن و فضل أهله
همچنین در روایت دیگر وارد شده است که شخصی نزد امام حسن عسکری (علیه السلام) میآید و مطلبی را عرض میکند.
ائمه اطهار (علیهم السلام) از زمان امام سجاد نیروهای ورزیدهای را مخصوص مناظره با مخالفین چه اهل سنت و چه خوارج و نواصب تربیت میکردند. یکی از بزرگترین دغدغههای ائمه اطهار (علیهم السلام) تربیت نیروهای ورزیده آتش به اختیار بود.
«وَ قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ لِبَعْضِ تَلَامِذَتِهِ لَمَّا اجْتَمَعَ إِلَیهِ قَوْمٌ مِنْ مَوَالِیهِ وَ الْمُحِبِّینَ لِآلِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ بِحَضْرَتِهِ وَ قَالُوا یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ لَنَا جَاراً مِنَ النُّصَّابِ یؤْذِینَا وَ یحْتَجُّ عَلَینَا فِی تَفْضِیلِ الْأَوَّلِ وَ الثَّانِی وَ الثَّالِثِ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ یورِدُ عَلَینَا حُجَجاً لَا نَدْرِی کیفَ الْجَوَابُ عَنْهَا»
افرادی نزد امام حسن عسکری آمدند و عرضه داشتند: ما همسایهای داریم که ما را اذیت میکند و دلائلی بر افضلیت ابوبکر و عمر و عثمان بر حضرت امیرالمؤمنین میآورد که ما بلد نیستیم جوابشان را بدهیم.
بازهم خدا امواتشان را بیامرزد که خدمت حضرت میآیند و عرضه میدارند که ما نمیتوانیم این شبهات را پاسخ بدهیم و از حضرت راه چاره میخواهند.
«مُرَّ بِهَؤُلَاءِ»
حضرت فرمود: بلند شو و با آنها برو.
زمانی که این فرد ادعاهایی در خصوص افضلیت اولی و دومی و سومی نسبت به امیرالمؤمنین دارد؛
«فَتَکلَّمْ وَ أَفْحِمْ صَاحِبَهُمْ»
با او بحث کن به طوری که خفه شود.
کلمه «أَفْحِمْ» به معنای این است که توان حرف زدن را از او بگیر. حضرت نمیفرماید که با او مناظره یا بحث علمی کن.
«وَ اکسِرْ عِرْبَهُ»
عزتش را بشکن.
«وَ فُلَّ حَدَّهُ»
و شمشیری که علیه شیعه از رو بسته را تکه تکه کن.
«وَ لَا تُبْقِ لَهُ بَاقِیة»
و چیزی برای او باقی مگذار.
مشاهده کنید برخورد ائمه اطهار نسبت به شبهات و منافقین چنین بوده است. دقت داشته باشید دستور ائمه اطهار نسبت به امثال وهابیت، داعشیها یا طرفداران «احمد الحسن» چنین است.
حضرت نمیفرمایند با این افراد بنشینید و بحث علمی کنید، بلکه میفرماید: کاری کنید که خفه شوند، عزتشان را بشکنید و چیزی برای آنها باقی نگذارید و آنها را رسوا کنید.
«وَ لَا تُبْقِ لَهُ بَاقِیة»
و چیزی برای او باقی مگذار.
«فَذَهَبَ الرَّجُلُ وَ حَضَرَ الْمَوْضِعَ وَ حَضَرُوا وَ کلَّمَ الرَّجُلَ فَأَفْحَمَهُ وَ صَیرَهُ لَا یدْرِی فِی السَّمَاءِ هُوَ أَوْ فِی الْأَرْض»
شاگرد امام حسن عسکری آنچنان با دشمن اهلبیت سخن گفت که او آنچنان گیج شد که نمیفهمید در آسمان است یا در زمین است.
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 19، ناشر: دار النعمان، نجف، 1386هـ
مناظرات و بحث با دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) باید این چنین باشد. حال گاهی اوقات ما با یک عالم سنی بحث میکنیم و هرکدام چندین دلیل میآوریم و یک بحث علمی دوستانه داریم که در این صورت هیچ مشکلی نداریم.
در مقابل، دستور ائمه اطهار نسبت به کسی که شمشیر علیه شیعه از رو بسته و اعتقادات جوانان ما را متزلزل میکند و افکار جوانان شیعه را متشتت میکند چنین فرمایشاتی دارند. همچنین تعبیر حضرت در روایت دیگر چنین است:
«مَنْ کانَ هَمُّهُ فِی کسْرِ النَّوَاصِبِ عَنِ الْمَسَاکینِ مِنْ شِیعَتِنَا الْمُوَالِینَ حَمِیةً لَنَا أَهْلَ الْبَیتِ یکسِرُهُمْ عَنْهُمْ وَ یکشِفُ عَنْ مَخَازِیهِمْ وَ یبَینُ عَوَارَهُمْ »
هر که تمام تلاش و کوشش این باشد که شر نواصب را از سر شیعیان ما کوتاه کند و ما را با کم کردن شر نواصب از سر شیعیان و همچنین با آشکار کردن جنایات و عیوب آنها یاری و حمایت کند و مقام پیامبر و اهل بیت پاکش را تجلیل و تعظیم نماید.
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 19، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال بالتی هی أحسن و فضل أهله
عدهای به امام جواد (علیه السلام) عرضه میدارند: یابن رسول الله! آیا میتوانیم به واقفیه زکات بپردازیم؟!
لازم به ذکر است که واقفیه کسانی بودند که معتقد به مهدویت امام کاظم (علیه السلام) بودند و در برابر امام رضا ایستادند! حضرت در جواب میفرمایند: خیر، زیرا آنها مشرک و زندیق هستند.
مشاهده کنید برخورد ائمه اطهار با کسانی که در برابر امام میایستند برخوردی تند و جدی است. همانطور که امیرالمؤمنین نسبت به معاویه میفرماید:
«إِنِّی أَکرَهُ لَکمْ أَنْ تَکونُوا سَبَّابِین»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 323، خ 206 و من کلام له ع و قد سمع قوما من أصحابه یسبون أهل الشام أیام حربهم بصفین
حال زمانی که «اشعث بن قیس» فتنهگری میکنند، حضرت از بالای منبر میفرمایند:
«حَائِک ابْنُ حَائِک مُنَافِقٌ ابْنُ کافِر»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 62، خ 19 و من کلام له ع قاله للأشعث بن قیس و هو علی منبر الکوفة یخطب
حضرت آنچنان هیمنه «اشعث بن قیس» را میشکنند که تا آخر عمر گوشه عزلت میگیرد و از مردم فاصله میگیرد به طوری که مردم به او اهمیت نمیدهند و به او اعتنا نمیکنند. برخورد ائمه اطهار با کسانی که توطئه میکنند چنین است.
خدایا به آبروی حضرت محمد و آل محمد تو را سوگند میدهیم فرج مولای ما حضرت بقیة الله الأعظم را نزدیک بگردان. خدایا ما را از یاران خاص و سربازان فداکارش قرار بده. خدایا انقلاب ما را به انقلاب جهانیاش متصل فرما.
خدایا خدمتگزاران به اسلام و قرآن و اهلبیت در هر لباس و منصبی هستند بالأخص مقام معظم رهبری را موفق و مؤید بدار.
خدایا رفع گرفتاری از جمیع گرفتاران به ویژه عزیزان ما در یمن بفرما. خدایا حوائج همگان بالأخص حوائج جمع ما را برآورده نما. خدایا دعاهای ما را به اجابت برسان. هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهدا، صدیقین، صالحین بالأخص امام راحل صلواتی قرائت فرمایید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته