چادرم در مشتش بود که شهید شد

از خانم موسوی - که در دوران دفاع مقدس به عنوان امدادگر حضور داشته اند- می خواهیم که از بین همه تصویرهای آن زمان، یکی که از همه در ذهنش پررنگ تر است را بگوید. چیزی که شده باشد پس زمینه ذهنش از آن ایام و آن آدم ها. خاطره ای می گوید که شاید تاثیرش اگر از تاثیر کتاب فلسفه حجاب شهید مطهری بیشتر نباشد، کمتر نیست:
"یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند.
اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت.
مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم.
من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:
من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری! ما برای این چادر داریم می رویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد...
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم".

یادمان شهدای گمنام گتوند - شوشتر

امسال سعادت شد و رفتیم زیارت یادمان های شهدا در مناطق عملیاتی خوزستان :
یادمان شهدای طلائیه
یادمان شهدای عملیات رمضان
یادمان شهدای آبادان
یادمان شهدای گمنام اهواز - حرم جناب علی بن مهزیار
بعد رفتیم شوشتر و سری هم به گتوند زدیم. از سد گتوند بازدید کردیم و برگشتنی در بلوار خروجی شهر گفتیم برویم برای شاعر متعهد و معاصر مرحوم قیصر امین پور فاتحه ای بخوانیم. به آنجا که رسیدیم دیدیم در کنار یادمان این شاعر انقلاب ، یادمان شهدای گمنام هم قرار دارد. ابتدا به زیارت آنها رفتیم. انگار که در آن دیار فراموش شده ما را به زیارت طلبیدند . فاتحه و صلوات فرستادیم و زیارت انها برایمان خیلی عجیب بود. آخر شهید گمنام باشی در یک شهر گمنام و دورافتاده هم مزارت باشد آن هم یک بلوار دور از مناطق مسکونی و کم رفت و آمد.
خداوند همه آنها را رحمت کند و با شهدای کربلا محشور فرماید.
واقعا این جوانها برای چه شهید شده اند ؟! مگر نه اینکه جانشان را فدا کرده اند تا ارزشهای اسلام و انقلاب بماند ؟! تا مردم پشتیبان ولایت فقیه و رهبری باشند؟! تا ماها به نماز و حجاب و قرآن و ... بیشتر اهمیت بدهیم؟!
این است که بعضی ها می نویسند: شهدا شرمنده ایم!!!!
اما نمی نویسند که چرا شرمنده ایم و از چه چیزی شرمنده ایم!
آنها می خواهند که ما قدر انقلاب و اسلام و امام و رهبرمان را بدانیم و وحدت داشته باشیم و فتنه و خیانت نکنیم و سوء استفاده نکنیم و خون شهدا را پایمال نکنیم و فراموش نکنیم که امریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه و هم پیمانان انها دشمنان درجه یک ملت ایران هستند.
خوب این ارزش ها و ارزشهای دیگر را حفظ کنیم تا شرمنده شهدا نباشیم!
موضوعات مرتبط: علما و بزرگان ، شهیدان ، یادمان شهدا ، عکس ها و تصاویر ، جبهه ، بسیج ، راهیان نور
برچسبها: یادمان شهدا , گتوند , شوشتر , شهدای گمنام , قیصر امین پور