

نقش عفاف و حجاب در تحکیم خانواده
اینطور نیست که این خانم هرطور خواست خودش را آرایش کند و برود نشان جوان ها بدهد. همسر شماست. من یک سؤال از شما می پرسم. این سؤال را کشورهای خارج هم بودم، پرسیدم. هرچه عقیده شما است، بگویید. آیا روی کره ی زمین یک زن هست که بگوید: من زن هستم. می خواهم شوهر من ، مرا 95 درصد دوست داشته باشد؟ شوهر من یکی دو درصد خانم دیگر را هم دوست داشته باشد!!! آیا چنین زنی هست یا نه؟ نیست. کدام زنی هست که این طور بگوید؟ هیچ زنی قبول نمی کند. کاری به اسلام هم ندارم. قرآن را برای یک لحظه کنار بگذارم. می خواهم بدون قرآن صحبت کنم. کدام زن است که حاضر باشد شوهرش 95 درصد دوستش داشته باشد؟ هیچ زنی حاضر نمی شود. اگر این طور است چرا باید آرایش کرده خودت را نشان مردم بدهی؟ این رقمی که شما در خیابان می آیی، یعنی چه؟ یعنی مردم، مرا ببینید. این یعنی چه؟ یعنی دو درصد علاقه شما از خانمتان متوجه من کنید. از یک طرف می گوید: نمی خواهم یک درصد علاقه ی شوهرم جای دیگر باشد، از سوی دیگر با لباس و آرایش بیرون می آید، که به مردها بگوید: مردها، شما که زن دوست هستید، من هم هستم. ببینید چه قیافه ای دارم؟ هرکس دوست دارد شوهرش برای خودش باشد، باید اجازه بدهد در خیابان شوهر مردم هم برای زن مردم باشد. کسی را تحریک نکند. حالا چادر یا مانتو مهم نیست. مهم این است که قرآن می گوید: به تقوا نزدیک باشد.

من یک حرفی می زنم هرکس جواب دارد، جواب مرا بدهد. دانشجو حق تحصیل دارد. بله! دانشگاه آمده و جوانی اش را می دهد برای اینکه چیز یاد بگیرد. این دانشجو که حق تحصیل دارد، این دختر دانشجو با این قیافه در دانشگاه می آید، از بغلش رد می شود و سر کلاسش می نشیند، آیا حواس این جوان پرت می شود یا نه؟! بنده دانشجو هستم و دارم مطالعه می کنم. این خانم با هر رقم آرایشی می آید از کنار من رد می شود، بالاخره دل مرا می برد؛ دل مرا که برد، کتاب دستم است، اما حواسم جای دیگر است؛ ضربه علمی به من می زند.
در دانشگاه باید قوی ترین حجاب ها باشد. چون محل درس است. در محل درس ، من باید متمرکز باشم. اسلام می گوید: اگر قاضی کفشش تنگ است، قضاوت نکند. چون فشاری که به پایش می آید ممکن است در قضاوتش اثر بگذارد. اسلام میگوید: اگر قاضی ادرار دارد، قضاوت نکند. ممکن است ادرار قاضی در قضاوتش اثر کند. پیغمبر آمد نماز بخواند، فرمود: فاطمه جان! این پرده گل دارد، گلش حواس مرا پرت می کند. اگر گل پارچه ای حواس پیغمبر را پرت کند، دختری که خودش را مثل گل درست کرده است، حواس جوان را پرت نمی کند؟! کتاب دستش است ولی همین طور نگاه می کند، یک مدتی یک فوتی میکند، تا میرود یک چیزی بخواند باز یک نفر دیگر می آید از این طرفش می رود. خانم های بد حجاب و آرایشگر -از نظر حقوقی، کار به اسلام ندارد، بهایی هم باشند، یهودی هم باشند، مسیحی هم باشند- اگر دختر خانم در دانشگاه با آرایش تحریک کننده حضور پیدا کند، این به دانشجو ضربه علمی می زند.
پسر هم همین طور است! پسر هم یک لباس تنگ می پوشد، بازویش را نشان می دهد... محیط دانشگاه باید آرام باشد. مگر اینکه نه ! علم هست و چیز دیگر هم هست. مخلوط عرض می کنم. [1]
پی نوشت :
استاد قرائتی، درس هایی از قرآن، آسان گیری در ازدواج و زندگی، تاریخ پخش: 93/2/18

دیروز رفتم دانشگاه آزاد دیدم لااقل ظاهرش اسلامی بود. دختران دانشجو همه چادر داشتند حالا بعضی ها چادرشان را نامرتب و بی اهمیت گرفته بودند.
اول به خود دخترا و زنها می گم که شما را به خون شهدا، حجابتونو رعایت کنید. مانتوی کوتاه حجاب نیست. شلوار تنگ حجاب نیست . روسری یا مقنعه نصفه نیمه حجاب نیست. آرایش غلیظ حجاب نیست.
حالا رفتار و گفتار و صحبت بی جهت و خنده بلند و زیادی با نامحرم هم به جای خود . اینها هم عفاف نیست و در شأن خودتان ، شأن جامعه و شأن جامعه اسلامی نیست.
بعد به مسئولین که شما را به خدا جلوی تهاجم فرهنگی دشمن بایستید و از ارزش های انقلاب اسلامی دفاع کنید . شما روز قیامت باید جوابگوی امام و شهدا باشید.
شما مسئولید و روی خون شهدا پا نگذارید. امکانات مختلف در اختیار شما هست . بالاخره برای اصلاح ادارات و دانشگاهها و خانواده ها و ... تا سطح عمومی جامعه اقدامی بکنید ،تلاشی بکنید .
6دوستان عزیز شما بگید چکار کنیم؟!
پ.ن : هر چی گشتم یه تصویر متناسب پیدا کنم نشد. حیفم اومد وبلاگ قشنگم رو با عکس بی حجاب ها و بد حجاب ها آلوده کنم.

خاطره شعر گفتن دختر شهید گمنام برای پدرش در مراسم عروسی :
چه پیش آمده که پیش ما نمی آیی
همه جوانی مادرم چرا نمی آیی
اگر چه سخت! ولی دخترت بزرگ شده
برای عقدکنان، با وفا نمی آیی
عروس و داماد عازم سفرند
پدر ، زیارت موسی الرضا نمی آیی
برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید
منبع: وبلاگ گمنام مثل پدرم ...

شایسته است فضیلت صله رحم را از منظر آیات قرآن کریم تبیین نمائیم،
از نظر لغت «صله» مصدر فعل «وصل» به معنی «اتصال» و به هم رسیدن است، بنابراین «صله رحم» یعنی به هم رسیدن فامیلها «و به حال هم رسیدگی کردن» است. «رحم» نیز از «رحمه» به معنی مهر و رأفت گرفته شده است و چون فامیلها و بستگان، نسبت به همدیگر عطوفت و مهربانی دارند «رحم» نامیده شدهاند.
«صله رحم» از نظر فقهی نیز یک از واجبات شرعی است.[۱] و «قطع رحم» به دلیل آیات و روایات متعدد از محرمات کبیره است، چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ [رعد/ ۲۱] و آنها که پیوندهایی را که خدا به آن امر کرده برقرار میدارند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند»، که در روایات اسلامی و کتابهای تفسیر، یکی از مواردی که «وصل آن» مورد امر خداوند به حساب آمده، «صلة رحم» است.کما اینکه در حدیثی امام صادق (علیهالسّلام) درباره تفسیر فوق فرمود: «منظور خویشاوندان تو است».[۲]
در آیهای دیگری نیز قرآن تاکید میفرماید:
جهت مراعات فضائل اجتماعی باید بانوان پوششی متناسب و در شان و وقار و حیثیت مقام والای زن را داشته باشند تا آرامش جنسی ، لطافت و میل به آرایش و خود نمایی زن، از طرفی و میل جنسی شدید مرد و تحریک آنی آن از طرف دیگر باعث مخاطرات اجتماعی نشده و صحنه کار و حضور اجتماعی، اقتصادی بانوان را در فضایی امن و راحت ایجاد نماید.

مشاهده می شود حجاب اسلامی که بعنوان سمبلی بیانگر فضائل اسلامی در جامعه دینی است مورد آماج حملات معاندین واقع می شود از جمله ایجاد شبهه و سوال در خصوص مبانی حکم به وجوب حجاب. مانند اینکه اصلا حکم به حجاب چه ثمری دارد؟ اگر ثمری دارد چرا مردان حجاب ندارند؟ از کجا معلوم که اجبار زنان به حجاب زایده تعصب و فشار مردان نسبت به زنان نباشد؟
در پاسخ به این شبه پراکنی ها باید گفت علاوه بر اینکه فضیلت حجاب اسلامی در راستای حفظ حرمت های الهی قابل تبیین است،
فضیلت پوشش و حجاب ریشه عمیقی نیز در

حضرت آیة اللّه العظمی بهجت (از مراجع عالی قدر تقلید) فرمودند:
«من با حاج شیخ عباس مصاحبت زیادی داشتم و از ایشان قضایایی دارم. یکی از آنها، این است که وقتی در نجف اشرف به ایشان عرض کردم کسی شرح اصول کافی ملا صالح مازندرانی دارد و می خواهد بفروشد، می خواهید برای شما ابتیاع کنم؟ فرمودند: بلی. رفتم و کتاب را از کتابفروشی که نزد او برای فروش گذاشته بود، به صد و پنجاه فلس خریدم و برای ایشان آوردم. حاج شیخ خیلی خوشحال بود. هم از مطالب و هم از خط آن [خوشش آمد]. خیلی هم از من تشکر کرد؛ ولی به من فرمود: ببین نکند صاحبش در معامله مغبون و از فروش آن پشیمان شده باشد و بخواهد پس بگیرد یا پول بیشتری بخواهد.
رفتم پیش کتابفروشی و سؤال کردم و او گفت: صاحبش فروخت و رفت. به همان قیمت هم راضی بود. چون قیمت کتاب همان بود.
خلاصه، حاج شیخ این طور دقت داشت که نکند طرف مغبون شده باشد و بخواهد کتاب را پس بگیرد یا پول بیشتری بخواهد. اگر چنین است، پول بیشتری به او می دهیم که نکند فردای قیامت گرفتار باشیم. حتی وقتی به ایران رفته بودند، باز برای من پیغام دادند که اگر صاحب کتاب پیدا شد و دیدید مغبون و پشیمان است، به من خبر دهید!» حضرت آیة اللّه بهجت ـ دامت برکاته ـ آن گاه با یک حالی فرمودند: «لا اله الا اللّه، سابقا چه افرادی بودند!»

کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بهخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.
| پوشیدن طلا برای مردان چه حکمی دارد؟ |
◀️ امام خمینی:
زینت کردن به طلای زرد (مثل آویختن زنجیر طلا به سینه، انگشتر طلا به دست کردن، بستن ساعت مچی طلا به دست) برای مرد حرام و نماز خواندن با آن باطل است
➖و احتیاط واجب آن است که از استعمال عینک طلا هم خودداری شود.
➖ اگر طلای سفید همان طلای زرد متعارف باشد که با مخلوط کردن، رنگ آن تغییر کرده است، جایز نیست و اگر پلاتین باشد، اشکال ندارد.
◀️ آیت الله خامنه ای:
پوشیدن طلای زرد یا به گردن آویختن آن (خواه حلقه باشد یا انگشتر یا گردنبند یا غیر آن) برای مردان مطلقاً حرام است، هر چند به قصد زینت نباشد و از دید دیگران مخفی باشد
➖ و فرقی در حرمت استفادهی از آن، در مدت کم (مثل زمان عقد فقط) یا زیاد نیست. نماز خواندن با آن هم بنابراحتیاط واجب، باطل است.
➖ اگر چیزی که طلای سفید نامیده میشود، همان طلای زرد باشد که بر اثر مخلوط کردن مادهای، رنگ آن سفید شده، حرام است، ولی اگر عنصر طلا در آن به قدری کم است که عرفاً به آن طلا نمیگویند، مانع ندارد.
◀️ آیت الله مکارم شیرازی:
استفاده کردن از زینت آلات طلا (مانند انگشتر، گردنبند، ساعت مچی، حلقه و...) مطلقاً برای مردان حرام است (خواه طلای زرد باشد یا سرخ یا سفید) و نماز را باطل میکند،
➖ ولی برای امتحان یا به قصد نگهداری موقت اشکال ندارد.
➖ حلقهی طلا برای مردان حرام است. احتیاط واجب آن است که از استعمال عینک طلا نیز خودداری شود.
◀️ آیت الله سیستانی:
پوشیدن طلا و زیورآلات آن (مثل آویختن زنجیر یا گردنبند طلا به سینه، انگشتر طلا به دست کردن، حلقهی طلا در دست کردن، بستن ساعت مچی طلا به دست و مانند آن) چه در نماز یا غیر آن برای مردان حرام است و نماز خواندن با آن باطل است. در حرمت آن فرقی بین طلای سفید، سرخ و سفید نیست.
◀️ آیت الله بهجت:
زینت کردن به طلا (مثل آویختن زنجیر طلا به سینه، انگشتر طلا به دست کردن، بستن ساعت مچی طلا به دست) برای مردان حرام است و در باطل بودن نماز با آنها تأمل است، اگر چه مطابق احتیاط بلکه خالی از وجه نیست. همراه داشتن طلا و حمل آن بدون اینکه صدق پوشیدن بکند، برای مرد در نماز مانعی ندارد. اگر طلای سفید همان طلای زرد باشد که از جهت مخلوط شدن رنگش سفید شده باشد حکم طلای زرد را دارد و حرام است و نماز هم با آن باطل است.
➖➖➖➖➖
منابع:
◀️ توضیح المسائل، امام خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، سال 1392، ص 115، م 832؛ استفتائات، امام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 1، سال 1380، ص 141-144، س 50-58؛ همان، ج 2، ص 8، س 13-14.
◀️ استفتائات، رهبری، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی، سال 1394، ص 95، س 442-446.
◀️ توضیح المسائل، مکارم، قم، انتشارات امام علی بن ابیطالب، سال 1391، ص 147، م 761؛ استفتائات، مکارم، قم، انتشارات امام علی بن ابیطالب، ج 1، سال 1390، ص 48-49، س 117 و 118 و 121؛ همان، ج 2، ص 72، س 164 و 165.
◀️ توضیح المسائل جامع، سیستانی، ج 1، ص 306، م 1002؛همان، ص 641، م 2281-2282.
◀️ توضیح المسائل، بهجت، قم، انتشارات دفتر آیت الله بهجت، سال 1378، ص 140، م 702؛ استفتائات، بهجت، قم، انتشارات دفتر آیت الله بهجت، سال 1386، ج 2، ص 44-46، س 1604 و 1612-1613.
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج به نقل از گرو، با گذشت ۳۲ سال از ترور منیره سیف یکی از شهدایی که توسط منافقین در سال ۱۳۶۰ در شهرستان نهاوند ترور شد، خانواده این شهید پرده از آن جنایت شوم برداشت و نحوه شهادت دخترشان را شرح دادند.
حاج ابراهیم سیف که خود یکی از رزمندگان افتخار آفرین هشت سال دفاع مقدس است نحوه شهادت دخترش را اینگونه بیان میکند: منیره دختر نو عروسم که فقط ۱۷ سال سن داشت عاشق ولایت وحضرت امام خمینی (ره) بود وبرای پیروزی انقلاب و ورود حضرت امام به ایران قبل از انقلاب روزه و خیرات نذر کرده بود و با پیروزی انقلاب جذب کارهای فرهنگی، تربیتی و قرآنی در بسیج شد و در آن دوران حلقهای از دختران انقلابی آن زمان را به دور خود جمع کرده بود و منافقین کوردل او را با چند نامه تهدید به ترور کرده بودند و به او گفته بودند دست از امام و انقلاب بردار وگرنه تو را ترور میکنیم که او توجهای به نامههای تهدید آمیز آنها نکرد و در آخر نیز به خاطر عقیدهاش و حمایت از امام و انقلاب توسط آنها با نارنجک ترور شد.

این رزمنده میگوید :
گفتگو با سمیره فرهانیان (خواهر شهید)
درآمد
رابطه بسیار صمیمی مریم با خواهر بزرگش، حتی فراتر از رابطه مادر و فرزندی است، از همین رو سمیره، هنگامی که از او و برادر شهیدش سخن میگوید، آشکارا سوز دل یک مادر را در کلامش میتوان احساس کرد، مادری قوی و از شیرزنان خطه جنوب.
از مریم و مهدی بگویید.
فاطمه و عقیله و مریم توی سپاه آبادان بودند و کارهای خیر زیاد می کردند و حرفی هم در این باره به کسی نمیگفتند. مریم که شهید شد، تازه عدهای آمدند و این چیزها را گفتند. ما از کسانی که سراغ مریم را میگرفتند، این چیزها را فهمیدیم. مهدی و مریم هم خیلی با هم مأنوس بودند. موقعی که مهدی شهید شد، مریم خیلی ناراحت بود و بیقراری میکرد و میگفت، «من باید دنبال مهدی بروم.» پدرمان، مریم و بقیه خواهرها را از آبادان بیرون برده بود. مریم در آنجا آرام و قرار نداشت و همه را کلافه کرده بود و میگفت باید برگردم آبادان. او را برگرداندیم. توی آبادان هم در بیمارستان کار میکرد و همراه خواهرهایم فاطمه و عقیله به مجروحین میرسید. بعد که فشار جنگ کمتر شد و مجروحین را بیشتر به شهرهای دیگر میبردند، کارش در بیمارستان کم شد. دیگر این کار او را ارضا نمیکرد و به بنیاد شهید رفت تا به خانوادههای شهدا، جانبازان و مجروحان رسیدگی کند. قبل از شهادتش هم خواب مهدی را دیده بود.
شهادت مهدی به چه شکلی بود؟
مهدی در مهرماه،یعنی یک ماه بعد از شروع جنگ شهید شد. در مارد در آبادان عملیات داشتند که در آنجا تیر میخورد و دوستانش عقبنشینی میکنند و نمیتوانند فوری جنازه او را بیاورند.
نحوه شهادت مریم چگونه بود؟
گفتگو با رساله فرهانیان (خواهر کوچکتر شهید)
درآمد
خاطرات خواهر کوچکتر، به ویژه هنگامی که با یاد مهربانیها و گذشتهای بی حد و حصر او در هم میآمیزد، سخن گفتن از او را برای خواهران و برادرانش دشوار میسازد. فقط ادای دین نسبت به آن شهید بزرگوار بود که رساله فرهانیان را به رغم کسالت ناشی از بیماری، به این گفتوگو برانگیخت که از ایشان سپاسگزاریم.
خاطراتی را که از خواهر و برادر شهیدتان دارید، بیان کنید.
اول از مهدی میگویم که کمتر دربارهاش صحبت کردهاند. مادرم میگفت مهدی از همان بچگی خیلی دلسوز بود. از همان بچگی وقتی غذایی را سر سفره میآوردند، بین همه به تساوی تقسیم میکرد و آخرش اگر چیزی میماند، برای خودش بر میداشت. مثلاً هندوانه و خربزه را طوری تقسیم میکرد که انگار خط کش گذاشته بودند. یا مثلاً وقتی مادرم نان محلی میپخت، میرفت بالای سر او چتر میگرفت. همیشه با مادرمان و خواهرها صحبت میکرد که آیا چیزی احتیاج داریم یا نه. زیاد توقع هم نداشت و هیچ چیز از کسی نمیگرفت. پدرم به همه ما مختصر پول توجیبی میداد. مهدی تا وقتی که خود پدرمان پول را نمیداد، یک کلمه هم حرف نمیزد. خیلی اهل مطالعه بود حدود کلاس اول دبستان بود که یک شب خواب میبیند که یک آقای سیدی از اسب سفیدی پایین آمده و گفته بود، «کف دستت را باز کن.» و یک، یک ریالی کف دست مهدی میگذارد. مهدی وقتی این را برای پدرمان تعریف میکند، پدر خیلی تعجب میکند و او را در آغوش میگیرد و میبوسد و میگوید، «این آقا امام زمان(عج) بودهاند.» از آن موقع به بعد، پدرمان توجه خاصی به مهدی داشتند و به او گفته بودند، «هر وقت از این خوابها دیدی به من بگو تا من یک چیزی به تو بدهم» کلاس دوم و سوم دبستان بود که معلم دیکتههای بچهها را میداد او تصحیح کند. خیلی سالم و فعال بود و همیشه ورزش میکرد. خیلی کوچک بود که خواندن کتابهای دکتر شریعتی و شهید مطهری را شروع کرد و به ماها هم میگفت که مطالعه کنیم. با مریم روی پشت بام یک کتابخانه درست کرده و کتابها را آنجا گذاشته بودند. مهدی به ما گفته بود که اگر شک کردید که مامور ساواک در اطراف خانه هست، کتابها را ببرید خانه همسایهمان، مادر احمد، بگذارید. یک شب مهدی رفته بود بیرون و من و خواهرم، جواهر، تا شک کردیم، دو تا کارتن کتابهای مهدی را بردیم خانه احمد. جواهر گفت، «هنوز که کسی نیامده»، گفتم، «تا شب است و کسی نمیبیند، بیا اینها را ببریم.» بعد از نیم ساعت مهدی که برگشت، ما خواستیم مثلاً به او نشان بدهیم که سرمان توی حساب است و اهل فعالیت و این حرفها هستیم. مهدی ناراحت شد که، «چرا هنوز چیزی نشده، خودتان را لو دادید و کتابها را بردید؟ من گفتم هر وقت اوضاع خیلی خطرناک شد، این کار را بکنید.» او نمیخواست که حتی مادر احمد هم بفهمد که او این کتابها را دارد. خلاصه فردای آن روز رفت و کتابها را آورد. مریم از نظر درسی مثل مهدی نبود، ولی درسش بد نبود. او دنباله فکر مهدی را گرفته بود و خواندن کتابهای غیردرسی را بیشتر دوست داشت. خیلی با گذشت بود و هیچ وقت یادم نمیآید که چیزی را برای خودش خواسته باشد. سمیره برای همه ما لباس میدوخت و مریم هیچ وقت اصرار نمیکرد که اول لباس مرا بدوز. خیلی موقر و متین بود. دختر یکی از همسایههای ما بود که زیاد میخندید و مریم از اینکه او توی کوچه و خیابان رعایت نمیکرد، ناراحت بود. من به او گفتم، «دو سه بار که آمد دنبالت، کاری را بهانه کن، خودش میرود.» مریم هم همین کار را کرد و نتیجه داد. خیلی مراقب حجابش بود.
در دوره جنگ چه فعالیت هایی داشت؟
درآمد
با وجود اندوهی که هنوز پس از سالها از فراق خواهر و برادر بر دل دارد، معتقد است که نشناختن ارزشهائی که شهدا در راه آنها جان باختند، دهها بار جانگدازتر از فقدان آنهاست. شهدا اجر خود را گرفتهاند و این مائیم که با بهره نبردن از سیره آنان ضرر میکنیم.
این ارزشهای معنوی کدامند؟
از ویژگیهای مریم میگفتید؟

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.
متن سیاستهای کلی خانواده که به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
سیاستهای کلی خانواده
خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است و سمت و سوی حرکت نظام باید معطوف باشد به:
۱- ایجاد جامعهای خانواده محور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده به عنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامش بخش.
۲- محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات، برنامهها، سیاستهای اجرایی و تمام نظامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بهویژه نظام مسکن و شهرسازی.
۳- برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه.
۴- ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
۵- تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودت و رحمت با تأکید بر:
- بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
- فرهنگ سازی و تقویت تعاملات اخلاقی.
- مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده.
- ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده.
- ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
۶- ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی با:
- ترویج ارزشهای متعالی و سنتهای پسندیده در ازدواج و خانواده.
- پر رنگ کردن ارزشهای اخلاقی و زدودن پیرایههای باطل از آن.
- مبارزه با اشرافیت و تجملگرایی و مظاهر فرهنگ غرب.
- اصلاح رفتار گروههای مرجع و برجسته سازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکلگیری گروههای مرجع ناسالم.
۷- بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حل و فصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
۸- ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.
۹- ارتقاء معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.
۱۰- ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی ـ ایرانی در جهت استحکام خانواده.
۱۱- تقویت و تشویق خانواده در جهت جلب مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامههای کشور در همه عرصههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی.
۱۲- حمایت از عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانهداری زنان و نقش پدری و اقتصادی مردان و مسؤولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان و توانمندسازی اعضای خانواده در مسؤولیت پذیری، تعاملات خانوادگی و ایفاء نقش و رسالت خود.
۱۳- پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بویژه موضوع طلاق و جبران آسیبهای ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگسازی کراهت طلاق.
۱۴- حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
۱۵- اتخاذ روشهای حمایتی و تشویقی مناسب برای تکریم سالمندان در خانواده و تقویت مراقبتهای جسمی و روحی و عاطفی از آنان.
۱۶- ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقاء سلامت همه جانبه خانوادهها بویژه سلامت باروری و افزایش فرزندآوری در جهت برخورداری از جامعه جوان، سالم، پویا و بالنده.
1395/06/13
دریافت فایل word جهت چاپ و نشر
