حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
بسم الله الرحمن الرحیم
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر
«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»
باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کرهى خاکى و این جامعهى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانوادهى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهرهمند شود. مقام معظم رهبری
حدیث"عنوان بصری"چیست؟ لطفا متن کامل آنرا به همراه توضیحات کافی قید کنید؟
"حدیث عنوان بصری"، دستور العملی ارزشمند از امام صادق (ع) است برای پیروان طریق هدایت تا با درک مفاهیم و عمل به محتوای آن از هواهای نفسانی پیراسته شوند و به علم و معرفت حقیقی دست یابند. این دستور العمل بازگو کننده داستان مردی است که از علوم متداول زمان خود بهره مند شده و می خواست تا از علوم ائمه (ع) نیز برخوردار شود، ولی با این حقیقت مواجه شد که علم حقیقی، از طریق آموختن حاصل شدنی نیست، بلکه نوری است که خداوند بر قلب انسان اشراق می کند و سرّ نائل شدن به آن را باید در حقیقت عبودیت جست و جو کرد.
ترجمه این حدیث نورانی که شامل شرح ماوقع ارتباط فردی بنام "عنوان بصری" با امام صادق (ع) و دریافت دستور العملی جامع از آن حضرت است، در زیر نقل می شود:
"عنوان بصرى" مرد مسنى که نود و پنج سال از عمرش گذشته بود مى گوید:
من سالها پیش مالک بن انس جهت یادگیرى حدیث مىرفتم. وقتى امام صادق(ع) به مدینه آمد پیش حضرت رفتم
انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً یک حالت یکنواخت ندارد. همه انسان ها کم و بیش دوره هایى از غمگینى و افسردگى را تجربه مى کنند و این امر طبیعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل وقتی که عزیزى را از دست می دهند. شکست در بعضى از امورات زندگى، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتن، زندگى کردن در غربت و دوری از خانواده و... و گاهى اوقات علت غمگینى و افسردگى و بى نشاطى معلوم و شناخته شده نیست. چه بسا علت فیزیکو شیمیایى یا ارثى و یا عواملى محیطى مبهم دارد. در هر حال افسردگى از اختلالات خلقى شایع می باشد و معمولاً شیوع آن در میان خانم ها، بیشتر از مردان است؛ زیرا براى مردان زمینه برون ریزى ناراحتى ها فراهم تر است؛ امّا زن ها معمولاً خود خورى مى کنند و زمینه بروز ناراحتى ها براى آنها کمتر فراهم مى شود. البته خداوند مکانیزم هاى جالبى، در وجود انسان قرار داده که تا حدّ قابل توجّهى، در تنظیم حالت خُلقى و عاطفى وى مؤثر است؛ از جمله این مکانیزم ها خنده و گریه است. گریه و خنده، فواید زیادى دارد که از جمله آنها تنظیم حالات عاطفى و خلقى انسان است. گاهى با چند دقیقه گریه کردن، کاملاً انسان از ناراحتى ها تخلیه مى شود و گاهى نیز با شرکت در یک مجلس شادى آفرین (مثل جشن و عروسى) و یا قرار گرفتن در جمع دوستان و شنیدن چند مطلب طنزآمیز و شوخى هاى خنده دار، انسان تخلیه هیجانى مى شود و نشاط پیدا مى کند. بنابراین تجربه کردن حالات غمگینى و افسردگى، تا حدود زیادى طبیعى است امّا اگر حالت غمگینى بیش از شش ماه طول بکشد و علایمى از قبیل کم خوابى (یا پرُ خوابى در بعضى افراد)، بى اشتهایى، کاهش عملکرد افراد، عدم تمرکز حواس، حالات پرخاشگرانه و... را به دنبال داشته باشد؛ روشن مى شود که مشکل کمى بیشتر از حالت طبیعى است و باید به روان شناس، مشاور روان شناختى یا روان پزشک مراجعه کرد.
به کارگیرى راه کارهاى زیر، براى مقابله با مشکل مطرح شده و درمان آن بسیار مفید است:
حسین عاشق سیدالشهدا(ع) بود، همیشه برای امامحسین(ع) نوحه میخواند و صدایش را ضبط میکرد؛ او خیلی دوست داشت شهید شود، برای خدا رفت و شهید هم شد؛ من از شهادت حسین ناراحت نشدم، الان که پیکر حسین شناسایی شده است، خیلی خوشحالم.
۱۴ مهر ۱۳۹۸
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، همزمان با ماه عزای سیدالشهداء(ع)، ورود دو پیکر تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس به شهر تهران، حال و هوای محله جوادیه تهران را حسینیتر کرد.
شهیدان «حسین علیقلینژاد» و «محسن ساری» که در عملیات بدر به شهادت رسیدهاند، پیکر مطهرشان در شرق دجله کشف و با آزمایش DNA شناسایی شد و پس از 35 سال به فراق خانوادههای خود پایان دادند.
از کوچه پس کوچههای محله جوادیه که عبور میکنیم، بیرقهای امامحسین(ع) و نام نورانی شهیدان والا مقام در ابتدای هر کوچه، مانند ماهِ تابانی خودنمایی میکند. دقایقی از اذان مغرب میگذرد؛ برای تکریم خانواده شهید "حسین علیقلینژاد" وارد منزل شهید میشویم؛ مادر شهید که حالش مانند روزهای ابتدایی تولد حسین است، سجادهی نمازش را جمع میکند و برای گفتوگو در مورد شهید، همراه سه فرزند خود آماده میشود.
برادر شهید: حسین سال 1346 به دنیا آمد؛ اسم اصلی حسین که با آن اسم در گوشش اذان گفتند، عباس بود. اما آن اسمی که در مدرسه ثبت نام کردند حسین است، یعنی حسین دو اسمه بود.
مدرک سیکلش را که گرفت، ترک تحصیل کرد، چون پدرمان قطع نخاع بود برای کسب درآمد در کفاشی مشغول به کار شد، بعد از انقلاب، کفاشی را رها کرد و وارد مسجد شد و با بسیجیها در مسجد فعالیت میکرد.
با شروع جنگ، حسین سه ماه آموزش دید و بعد از آن وارد کادر سپاه شد، البته وقتی وارد سپاه شد ما نمیدانستیم، سال 1363 که در جبهه مجروح شده بود، ما متوجه شدیم که او پاسدار است.
جوانهای ما باید با معارف انقلاب آشنا بشوند، با معارف دفاع مقدّس آشنا بشوند
دستاندرکاران کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی در تاریخ ۸ مهرماه با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خیلی متشکّریم از برادران عزیز و فعّالان بخشهای مختلف در استان مرکزی که به فکر افتادید این حرکت مفید را انجام بدهید و یاد عزیز شهدای گرامی ما را در آن استان احیا کنید، مطرح کنید. استان مرکزی -که حالا آقایان فرمودید ۶۲۰۰ شهید در این دوران در آنجا هستند- شاید در گذشته هم شهدای بزرگی داشته؛ به احتمال زیاد بسیاری از این امامزادههایی که در سرتاسر این استان مدفون هستند به شهادت رسیدهاند. بنده به آن مقبرهی جناب سلطان سیّداحمد در هزاوه که از اجداد ما است رفتهام؛ وضع مقبره نشاندهندهی این است که این سیّد بزرگوار به طور عادی در اینجا دفن نشده؛ یعنی وضعیّت نشاندهندهی این است که آنجا حادثهای اتّفاق افتاده، درگیریای بوده، مسئلهای بوده؛ بقیّه هم همین جور؛ چون در استان اراک امامزادههای زیادی هم مدفونند؛ ما چند بار تا حالا رفتهایم زیارت کردهایم امامزادههای آن استان را، از جمله همین امامزادههای مستقر در ساروق را که آنجا بخشهای مختلفی دارد و امامزادههای متعدّدی در آنجا مدفون هستند؛ کاملاً نشاندهندهی این است که آنجا مرکز شهادت بوده؛ یعنی سادات بزرگوار وقتی که میآمدند به سمت منطقهی امن -که آن روز ایران منطقهی امنی برای آنها بوده- یکی از مراکز نزدیک به آنها و سر راه، همین منطقهای است که امروز ما به آن، استان مرکزی میگوییم. و حالا اینجا یا تحت تعقیب قرار میگرفتند و به شهادت میرسیدند، یا اینکه یک حرکتی را اینجا شروع میکردند-احتمال این هم هست که حرکتی را شروع میکردند- یک کاری علیه دستگاه ظالم آن وقت انجام میدادند و در درگیریها به شهادت میرسیدند. خداوند انشاءالله که مردم آن منطقه را از برکات شهدای آن منطقه برخوردار کند، کما اینکه ملّت ایران بحمدالله از برکات شهدا برخوردار است.
در مورد کار کنگرهی شهیدان که اشاره کردید، همهی این کارهایی که آقا ذکر کردند که انجام گرفته، کارهای خوبی است؛ بعضیاش کارهای بسیار خوب و کارهای خیلی لازمی است؛ انسان خرسند میشود وقتی میبیند که این توجّهات بحمدالله به آن نقاط و مراکز حسّاس معطوف شده. فرض بفرمایید که این طرح یک مسجد که مثلاً یک خاطره [در آن گفته شود]، این خیلی کار مهمّی است؛ خاطرات پدران و مادران شهدا و همسران شهدای جنگ تحمیلی، دفاع مقدّس، چیزهایی است که مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه خیلی از آنها از دسترس ما رفته؛ بسیاری از پدران شهدا، مادران شهدا از دنیا رفتهاند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شدهاند، در حالی که هر شهیدی، یک مجموعهی درس است برای هر کسی که در حال آن شهید تدبّر کند؛ هر کدام از این شهدا که انسان حالاتشان را میخواند، در خلال حالات زندگی آنها و در خلال وضع آنها در دوران دفاع مقدّس و در عرصهی جنگ، چیزهایی را مشاهده میکند که همهی آنها درس است.
این آشغال ها را بزرگ می کنند بعد در انتخاباتها از شهرت منفی آنها سوء استفاده می کنند برای بدنام کردن رقیب و برنده شدن در انتخابات. وگرنه اصلا تتلو چه ربطی به حاج آقا رئیسی و 16 میلیون رای خالص طرفداراش داره .
نکته مهم اینه که :
آدم زیاد داریم که بخاطر تتلو به رئیسی رای نداد ؛ ولی حتی یک نفر هم نداریم که بخاطر تتلو به رئیسی رای داده باشه !!!
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای 15 توصیه کاربردی رهبرمعظم انقلاب اسلامی برای انس بیشتر با قرآن را منتشر کرده است.
*نوجوانان را با متن و ترجمه قرآن آشنا کنید واقعیت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعهی ما، یک امر عمومی نشده است. همه به قرآن عشق میورزند و احترام میکنند؛ اما عدهی کمی همواره آن را تلاوت و عدهی کمتری در آن تدبر میکنند. برای رفع این نقیصه که کاری ممکن و روان است، در گام اول باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمهی قرآن آشنا کرد و از شربت گوارا و حیاتبخش قرآن، به ذایقهی آنان چیزی چشانید. 1368/07/20
*حفظ قرآن از دبستان شروع بشود ترتیبی بدهید که بشود بچهها را از کوچکی در دبستان وادار به حفظ قرآن کنند - البته مجبورشان نکنند - جایزه قرار بدهند و مثلاً بگویند هر بچهیی که در دورهی دبستان، اینقدر از قرآن را حفظ بکند، این مقدار امتیاز خواهد گرفت؛ یا اگر کسی در دبیرستان، این مقدار قرآن را حفظ کند، به قدر این واحدها یا این درسها، نمره یا امتیاز مادّی میدهیم. 1369/12/01 من عقیدهام این است که حفظ قرآن باید از بچگی شروع بشود، یعنی حدوداً از دوازده سالگی سیزده سالگی؛ «التّعلم فی الصّغر کالنقش فی الحجر».1370/11/03
*ناتوانی در روخوانی قرآن از هیچکس پذیرفتنی نیست وقتی در کشوری، مثلاً بیست یا بیست و پنج میلیون جوان از زن و مرد هست، جا دارد که در میان اینها، اقلاً یک دو، سه میلیون تالی قرآن، با آداب و شرایطش باشد؛ اقلاً یک میلیون از این جوانان، حافظ کلام خدا باشند؛ تعداد معتدٌبهی از جوانان، عارف به معانی قرآن و قادر به فهم الفاظ و ظواهر قرآن باشند؛ تعداد معتدٌبهی، عالم به قرائات مختلف و نوافل قرائت و زینتهای تلاوت قرآن باشند و بدون استثنا، همهی مردم در این کشور، قادر به روخوانی قرآن باشند. این، قاعده است. نمیشود قبول کرد، در کشوری که مردمش معتقد به اسلام هستند، احدی از آحاد مردم - غیر از اطفال بسیار کوچک - باشند که نتوانند قرآن را بخوانند؛ چه رسد به اینکه در نظامی، مردم بر پایهی اسلام زندگی کنند. 1369/01/19
*معنای آیات قرآن را با مراجعه به ترجمهها و تفاسیر درک کنید آیهای را که تلاوت میکنید، بدرستی معنایش را درک کنید. همین معنایی که یک عربیدان میتواند بفهمد، همین معنای ظاهری را درست درک کنید. این که درک شد، آن وقت در تلاوت، فرصت و قدرت تدبر به انسان دست میدهد. یعنی انسان میتواند آن وقت تدبر کند. و من به شما عرض کنم وقتی که معنای آیه را بدانیم، آن کسی که اهل صوت و آهنگ و لحن و خواندن هست، خودِ این فهم معنای آیه، لحن را هدایت میکند. اگر ما بدانیم چی داریم میخوانیم، هیچ لزومی ندارد که نگاه کنیم ببینیم فلان قارىِ فرض کنید که معروف، وقتی این آیه را خوانده، کجا را پایین آورده، کجا را بالا برده، کجا را با رقت خوانده، کجا را با شدت خوانده. نه، لزومی ندارد. اگر معنا را فهمیدیم، خود این معنا آدمی را که اهل صوت هست و صدای او آهنگپذیر است و انعطاف آهنگ دارد، صدای او را هدایت خواهد کرد، خودش آهنگ را به ما خواهد داد؛ مثل حرف زدن معمولی. متأسفانه اکثر مردم ما از الفاظ آیات کریمهی قرآن، مستقیم کمتر استفاده میکنند؛ یعنی اکثر عربی نمیدانند. خب یکی از محرومیتهای ماست. لذا در قوانین کشور فراگیری زبان عربی که زبان قرآن است، یکی از چیزهای لازم فرض شده که این، به خاطر همین است. اگر ما واقعاً بخواهیم معانی قرآن را بفهمیم، مردم معمولی که عربی هم نخواندند، میتوانند مراجعهی به تفاسیر و به ترجمهها بکنند. 1389/05/21
*به محض بیکاری، قرآن بخوانید ما باید رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحکمتر کنیم. در خانهها قرآن بخوانید. حتی در هنگام بیکاری، چنانچه مختصر فراغتی پیدا میکنید، خودتان را به قرآن وصل کنید. هر روز مقداری قرآن بخوانید و آن را فرابگیرید. 1370/11/17
*یک نسخهی قرآن در جیب بغلتان داشته باشید در آن دوران طاغوت، من در مشهد جلسات تفسیر و درس قرآن داشتم؛ به جوانانی که میآمدند، میگفتم که هر کدام از شماها یک نسخهی قرآن در جیب بغلتان داشته باشید؛ اگر در جایی منتظر کاری میایستید و فراغتی پیدا میکنید - یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت - قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید، تا با این کتاب انس پیدا کنید. ما در طول هشت سال جنگ، زیر آتش توپ و تفنگ، جوانانی را در جبههها داشتیم که به مجردی که بر زمین مینشستند و اندک فراغتی پیدا میکردند، قرآنشان را باز میکردند و مشغول تلاوت میشدند؛ یا مثلاً اگر در اتوبوس و یا کامیون نشسته بودند و داشتند میرفتند، قرآنشان را درمیآوردند و بنا میکردند به خواندن. 1370/11/03
*روزی ده آیهی قرآن بخوانید قرآن را بایستی از خودمان جدا نکنیم. دائم باید با قرآن مرتبط و مأنوس باشیم. حالا در روایات دارد که هر روز لااقل پنجاه آیهی قرآن بخوانید. این، یکی از معیارهاست. اگر نتوانستید، روزی ده آیهی قرآن بخوانید؛ نگوئید سورهی حمد را میخوانم و این چند آیهی سورهی حمد با چند آیهی سورهی قلهواللَّه - یک رکعت - میشود همان ده آیهای که فلانی میگوید. نه، غیر از آن قرآنی که در نماز میخوانید - چه نماز نافله، چه نماز فریضه - قرآن را باز کنید، بنشینید، با حضور قلب، ده آیه، بیست آیه، پنجاه آیه، صد آیه بخوانید. 1386/06/22
*خود را به تدبر در قرآن عادت دهیم اینکه حتی قرآن را با صدای خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافی است؟ نه. چیز دیگری لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما میخواهد که تدبّر کنیم. عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن بهصورت تدبّر، اُنس پیدا کنیم، همهی خصوصیاتی که گفتیم حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلی فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم. 1373/10/14
*سهلانگارانه به آیات نگریستن را کنار بگذاریم اصلا تدبر برای تفسیر کردن نیست؛ برای فهمیدن مراد است. انسان هر سخن حکیمانهای را دو گونه میتواند تلقی کند: یکی سرسری و با سهلانگاری؛ یکی با دقت و کنجکاوانه. این اصلا به مرحلهی تفسیر کردن و تعبیر کردن نمیرسد. تدبری که در قرآن لازم است، پرهیز کردن از سرسری نگریستن در قرآن است؛ یعنی شما هر آیهی قرآنی را که میخوانید، با تأمل و ژرفنگری باشد و دنبال فهمیدن باشید. این همان تدبر است و بدون اینکه نیازی به این باشد که انسان، سلایق خودش را به قرآن تحمیل کند - که همان تفسیر به رأی است - خواهید دید که بابهایی را از معرفت، به حسب محتوای آیه - هرچه که محتوای آیه است - باز میکند. 1377/07/18
*آنقدر قرآن را از اول تا آخر بخوانید تا ذهنتان با معارف آن آشنا شود خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمی است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همهی معارف قرآنی یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینی لازمند تا برای ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهی را برای ما بیان کنند ؛ اینها همه لازم است. اگر اینها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو میرویم و توقف دیگر وجود ندارد. 1389/04/24
*قرآن خواندن با حالت روزهداری لذت دیگری دارد با حالت روزهداری یا حالت نورانیتِ ناشی از روزهداری، در شبها و نیمه شبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت دیگری و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرا میگیرد، در حال متعارف و معمول نمیتواند به چنین تلاوتی دسترسی پیدا کند؛ آنها از این هم بهره میبرند. 1386/06/23
*قهرمانان قرآنی را احترام کنید اگر بخواهیم همه قرآن را بیاموزند، عدّهای باید در اوج قرار گیرند - مثل همه چیز دیگر - همینطور که اگر بخواهید ورزش، همگانی شود، بایستی عدّهای قهرمان را جلوِ چشم مردم نگهدارید. اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها، بین زنها و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید. 1377/09/01
*برای قراء قرآن منبر بگذاریم میخواهم در جامعهی ما کاری بشود که برای قراء قرآن منبر بگذاریم و همچنان که الان وعاظ منبر میروند، قاریان قرآن هم منبر بروند و مثلا نیمساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهی را مستقیم از او بشنوند و دلهایشان بلرزد و اشک بریزند و موعظه بشوند و بلند شوند و بروند؛ ولی ما حالا قرآن کریم را فقط مقدمهی سخنرانی قرار دادهایم! من در سالهای 51 و 52 و 53 در مشهد سخنرانی میکردم؛ میایستادم سخنرانی میکردم. بعد هم که حرف من تمام میشد، روی زمین مینشستم. سپس صندلی میگذاشتیم، تا قاری قرآن تلاوت کند. 1370/01/22
*حاجیها در حج یک ختم قرآن داشته باشند اگر یک جوانی، یک مردی یا زنی در دورهی حج انس با قرآن را یاد بگیرد، تأمل و تدبر در عبارات دعاها و مناجات با پروردگار را یاد بگیرد، این میشود سرمایهای برای او در طول زندگی. حاجی اگر خود را مقید کند که در مدینهی منوره یک ختم قرآن بخواند؛ در مکهی مکرمه یک ختم قرآن بخواند - اینجا خانهی قرآن است؛ محل نزول قرآن است - یا اگر نمیتواند یک ختم قرآن بخواند، یک بخش عمدهای از قرآن را بخواند با تأمل، با تدبر؛ اگر عادت کند به تأمل و تدبر در قرآن در این مدتی که آنجاست - بتوانید عادت بدهید حاجی را به اینچنین سیرهها و رویههای ماندگار معنوی و روحی - این برای او میشود یک سرمایه. قرآن یک ذخیرهی تمامنشدنی است. انس با قرآن از هر واعظی، از هر رفیق ناصحی، از هر درسی برای انسان مفیدتر است. 1386/08/23
*جوانان آیات عزت و توحید عملی را حفظ کنند اگرچه همهی آیات کریمهی قرآن نور است، اما امروز جوانان به بخشی از آیات قرآن خیلی احتیاج دارند و آن، چیزهایی است که عزت اسلام و عزت جامعهی اسلامی و توحید عملی جوامع اسلامی در آنهاست. جوانان ما در همهجای دنیای اسلام بایستی اینگونه آیات را روان و حفظ باشند و از آنها درس بگیرند. 1370/03/16
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از فرماندهان سپاه پاسداران، سپاه را نهادی پرافتخار و رشدیابنده در مسیر تعالی و پیشرفت خواندند و با بیان توصیه هایی بسیار مهم افزودند: معتقدم سپاه می تواند بسیار بیشتر از این، پیشرفت کند. ایشان همچنین با اشاره به شکست بی تردید سیاست فشار حداکثری امریکا و تسلیم نشدن ایران در مقابل نظام سلطه گفتند: آنها اخیراً با کمک رفقای اروپاییشان برای ملاقات با رئیس جمهور کشورمان و ایجاد یک حالت نمایشی از شکست ایران، تلاشی بینتیجه کردند اما ایران با جدیت و قاطعیت و تا رسیدن به نتیجه مطلوب به کاهش تعهدات هسته ای ادامه خواهد داد. رهبر انقلاب همچنین با اشاره به سختی وضع معیشتی مردم تأکید کردند: اگر نگاه به داخل، قوی و منطقی و مجاهدانه انجام شود، در معیشت و زندگی مردم تأثیر مثبت خواهد داشت. رهبر انقلاب، سپاه پاسداران را در میان پدیده های گوناگونِ برآمده از انقلاب، دارای خصوصیاتی خواندند که در سایر برکات انقلاب، کمتر دیده می شود. ایشان در تبیین این خصوصیات افزودند: سپاه در بحبوحه حوادث و هیجان های بزرگ انقلاب ولادت یافت، در تلاطم عظیم دفاع مقدس رشد کرد و به بلوغ رسید و بعد از جنگ نیز که دوران جبهه بندی های عمیق و وسیع سیاسی و فرهنگی میان انقلاب و دشمنان بود، سپاه بدون لغزش و انحراف توانست مسیر رشد و تکامل را ادامه دهد.
گزارش ورود کاروان اسیران اهل بیت(ع) با سرهای شهیدان به شام در کتابهای مقتل و تاریخ امامت و تاریخ زندگانی سیدالشهدا(ع) و امام زینالعابدین(ع) و همچنین در کتابهای تاریخ اسلام وجود دارد.
بنابراین در سفر کاروان اهل بیت(ع) و انتقال سرهای شهیدان به شام هیچ تردیدی نیست.
ورود در روز اول ماه صفر 61 (هـ.ق.)
به نقل مشهور، کاروان اسیران اهل بیت(ع) و سرهای شهیدان، پس از 11 روز حرکت سریع و بیوقفه و با رنج و آزار و سختیهای فراوان، سرانجام در روز اول ماه صفر 61 هجری قمری وارد شام شدند. بنابراین از نوزدهم محرم که از کوفه حرکت کردند تا اول ماه صفر، بین کوفه و شام در راه بودند. تقی الدین ابراهیم بن علی کفعمی در پایان قرن نهم هجری در کتاب «المصباح» خویش و شیخ بهایی و حاج شیخ عباس قمی در منتهی الآمال نوشتهاند: «روز اول ماه صفر اهل بیت(ع) و سر بریده امام حسین(ع) و سایر شهیدان کربلا را وارد دمشق کردند.» برخی از مورخان تاریخ امامت و تشیع و روزنگاران تاریخ کربلا و عاشورا از سفر اجباری کاروان اهل بیت(ع) به شام سخن گفتهاند، اما در ارتباط با تاریخ رسیدن به شام یا اظهار نظری ندارند یا زمانهایی غیر از اول ماه صفر سال 61 هجری قمری را ذکر کردهاند. اما قول مشهور همین اول ماه صفر سال 61 است.
کاروان در آستانه ورود به دمشق
در گزارش سیدبن طاووس آمده است: قوم ستمگر سر امام حسین(ع) و نیز زنان و مردان اسیر خاندان را حرکت دادند؛ چون نزدیک دمشق رسیدند. امکلثوم(س) به شمر که از افراد آن قوم ستمگر بود، نزدیک شد و به او گفت: درخواستی از تو دارم! شمر گفت: درخواستت چیست؟ امکلثوم(س) فرمود: «اینک شهر شام است، چون خواستی ما را وارد شهر کنی، ما را از دروازهای ببر که تماشاگر کمتری دارد تا مردمان نظارهگر کمتری باشند و به ما کمتر نگاه کنند و امر کن و به آنان بگو سرهای شهدا را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند و پیش دارند تا مردم به تماشای آنها مشغول شوند و به ما کمتر بنگرند؛ زیرا از کثرت نگاههایشان به ما در این حال خوار و رسوا شدهایم!»
شمر بن ذی الجوشن خبیث و ملعون بر عکس رفتار کرد و فرمان داد که سرها را بر سر نیزه و در وسط کاروان حرکت دهند... (اللهوف، ص 173 وص 174- مثیرالاحزان، ص97- منتهی الآمال، ج1، ص307- شهادتنامه امام حسین(ع) بر پایه منابع معتبر، محمدی ریشهری، ص777 و ص 778).
تأمل در درخواست امکلثوم(س) و رفتار شمر ملعون
از این درخواست امکلثوم(س) و رفتار رذیلانه شمر در آستانه ورود به شام، میتوان به شخصیت پلید و شیطانی شمر و باند تبهکار بنیامیه پی برد. امروز برای زنان باایمان و باحجاب و باتقوا و با حیای اهل بیت(ع)، پوشیدگی و رهایی از نگاههای نامحرمان، آن قدر اهمیت دارد که از سردسته تبهکاران چنین درخواستی را دارند و او نیز بر خلاف درخواست آنان اقدام میکند. زنان و دختران امروز ایران زمین و پیروان اهل بیت(ع)، باید این زنان و دختران باحیا و عفاف و اهل پوشش را الگو قرار دهند و بدانند سلامت و عفاف زن در حجاب و پوشیدگی و عدم اختلاط با مردان و در دور شدن از نگاه زهرآلود مردان نامحرم است.
در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینهها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینهای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند. البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری مینگریستیم و میرسیدیم ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده ایم.هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم.
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختهایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشههای انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم،
«نامه امام صادق(ع) به شیعیان» در پنجمین پله نشر ایستاد
پنجمین چاپ کتاب «نامه امام صادق(ع) به شیعیان» نوشته حجتالاسلام محمدباقر انصاری توسط انتشارات دلیل ما منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات دلیل ما پنجمین چاپ کتاب «نامه امام صادق (ع) به شیعیان: دستورالعمل اعتقادی اخلاقی شیعه» نوشته حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر انصاری را با شمارگان هزار نسخه، ۶۴ صفحه و بهای هفت هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین (چهارم) این کتاب در سال ۱۳۹۶ با شمارگان سه هزار نسخه و بهای سه هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۹۴ روانه کتابفروشیها شد.
کتاب از دو بخش تشکیل شده است؛ نویسنده در بخش نخست این کتاب پیرامون نامه امام صادق (ع)، منابع و اسناد این نامه توضیحاتی داده است و در بخش دوم این کتاب نیز متن و شرح نامه امام صادق علیه السلام آورده شده است.
در ضرورت انتشار این کتاب باید گفت که دستورات و تعالیم الهی برای سبک زندگی اجتماعی دینی توسط پیشوایان معصوم (علیهم السلام) بارها گوشزد شده و جوانب مختلف آن تبیین شده است. این دستورات به هیچ عنوان زمانمند و مکانمند نیستند و در هر دورهای با یک تفسیر عصری میتوان به آنها بازگشت به شرط آنکه رویکرد ما یک بازگشت مساله محور باشد.
در این میان، یکی از جامع ترین راهکارها نامه مشهور امام صادق (ع) خطاب به شیعیان و رهروان است که ابعاد متفاوتی از یک زندگی معنوی مادی را به تصویر کشیده است.
این شیوه نامه حیات طیبه مستقیما از دستخط امام معصوم پس از قرنها به دست ما رسیده و باید هر شیعه جعفری، آن را سرلوحه برنامههای روزانه خود قرار دهد و به عنوان سرمشقی ابدی چراغ راه زندگی خود کند.
نکته قابل توجه این است که امام صادق برای نشان دادن اهمیت این نامه که خود «ادبنامه اهل بیت»نامیده، ۶ درخواست از شیعیان داشته است:
۱. به محتوای آن ایمان داشته باشند، ۲. در آن دقت کنند و مطالب آن را بین خود مورد مذاکره قرار دهند، ۳. بدان عمل کنند تا آثار آن را در زندگی خود نشان دهند، ۴. از آن نسخه برداری کنند و آن را به دست یکدیگر برسانند، ۵. هر از چند گاه بدان مراجعه کنند و بار دیگر مطالعه کنند و به فراموشی نسپارند و ۶. مبادا آنچه به صرفه آنهاست عمل کنند، و آنچه با هواهای نفسانی موافق نیست کنار گذارند!
نامه امام علیه السلام مخاطب عام دارد، و همه شیعیان با هر درجه از علم و معرفت باید آن را بخوانند. به همین جهت در فرازهای نامه تقسیمبندی خاصی در نظر گرفته نشده است. امام علیه السلام گاهی به مطالب اخلاقی پرداخته و گاهی وارد مباحث اعتقادی میشوند، در فرازی حقوق اجتماعی را مطرح کرده و در فرازی دیگر به عبادات سفارش میکنند و گاهی کلیات از مبانی اسلام را شرح میدهند.
یکی از توطئههای دشمن در چند سال اخیر این بوده است که بتواند آدمهای نامعتقد به آرمان اسلامی را در صفوف مسؤولان بالای کشور نفوذ دهد؛ برای اینکه انسجام مدیران ارشد کشور به هم بخورد. این خطر بزرگی است. البته مدیران کشور هم مثل بقیهی مردم در هر مسألهای آراء و عقایدی دارند و عقاید آنها برای خودشان محترم است؛ ولی دو نکته وجود دارد:
یکی اینکه اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی در مسؤولیتی مشغول کار است، ولی آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را آنگونه که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسی تجسم پیدا کرده، در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست برای او حرام شرعی است.
آنجایی که صحبت از مسائل اساسی نظام اسلامی است، آنجایی که وحدت دین و سیاست مطرح است، آنجایی که اصول قانون اساسی مورد نظر است، آنجایی که الزام به تبعیت از دین و شریعت مطرح است، اگر یک مسؤول عقیدهای غیر از این دارد، میتواند شهروند جمهوری اسلامی باشد - مانعی ندارد - اما نمیتواند مسؤول باشد؛ بخصوص در مسؤولیت های بالا. مدیران ارشد، نمایندگان مجلس و مسؤولان عالیمقام قوهی قضایی، درعینحال که مسؤولیت مهمی در نظام جمهوری اسلامی دارند، نمیتوانند به آرمانهای نظام جمهوری اسلامی و اصول قانون اساسی اعتقادی نداشته باشند؛ چون اعتقاد انسان در عمل و گفتار او اثر میگذارد.
19 محرم ، حرکت کاروان اسیران کربلا از کوفه به شام در سال 61 ق
یزید بن معاویه (علیهما اللعنه)، به عبیدالله بن زیاد (علیه اللعنه) دستور داد که سر مطهر امام حسین (علیه السلام) را به همراه سرهای پاک یاران باوفای وی و اهل بیت او به سوی شام روانه کند. در تاریخ آمده بعد از آن که عبیدالله بن زیاد یک روز (یا چند روز بنا بر روایتی) سرهای شهدای کربلا را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد. عبیدالله بن زیاد سرهای شهدای کربلا را به زحر بن قیس سپرد و راهی شام نمود.
حضرت آیت الله خامنهای صبح امروز (سهشنبه) با اشاره به هوشیاری عمیق و تحسینبرانگیز مردم در مقابل توطئههای دشمنان در چهار دهه گذشته، تنها راه علاج مشکلات کشور را تکیه به مردم و جوانان و جدی گرفتن ظرفیتهای داخلی دانستند و با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاکره از جانب آمریکاییها، هدف آنها از ترفند مذاکره را تحمیل خواستههای خود و اثبات تأثیرگذاری فشار حداکثری بر ایران خواندند و تأکید کردند: سیاست فشار حداکثری در مقابل ملت ایران پشیزی ارزش ندارد و همه مسئولان جمهوری اسلامی یکصدا معتقدند که با آمریکا در هیچ سطحی مذاکره نخواهد شد. رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه در آغاز سال تحصیلی حوزههای علمیه، مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله علیهالسلام در محرم امسال را پر رونقتر از هر سال دانستند و خاطرنشان کردند: این حقیقت پر معنا نشان میدهد که پیوند مردم با اهلبیت علیهمالسلام یک پیوند مستحکم است و برغم انبوه تبلیغات دشمنان علیه مقدسات و با وجود انواع سرگرمیها و جاذبههای گوناگون برای جوانان، با فرا رسیدن محرم، امواج عظیم مردمی که اغلب نیز جوانان هستند به سمت خیمه حسینبنعلی علیهالسلام حرکت میکند و ملت ما در زیر خمیه حضرت اباعبدالله به راه خود ادامه میدهد. حضرت آیت الله خامنهای در ادامه با اشاره به برخی مسائل مهم روز، گفتند: ملت ایران در مواجهه با موج تبلیغاتی گسترده، عظیم و عمیق دشمن علیه کشور و مقدسات در حال تصمیمگیری است، البته در مقابل این امواج غالباً پنهان و زیرزمینی که گاهی در گوشهای از کشور نیز خود را نشان میدهد، دستگاههای مختلف هوشیار هستند، اما مهم، نقش مردم است. ایشان با تأکید بر اینکه زمام بهبود امور کشور به دست مردم و بویژه جوانان است، افزودند: عزم، تصمیم، بصیرت و ایمان مردم میتواند کشور را به نقطه مطلوب برساند و بر همین اساس است که مکرراً بر جدی گرفتن ظرفیتهای داخلی در همه بخشهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی تأکید و تکیه میکنیم. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیشرفتهای کشور در علم و فناوری و همچنین خبرهای خوب از بخش تولید، گفتند: در بخش تولید، غفلتها و کوتاهیهایی وجود داشته است اما حرکتهای خوبی به سمت اهداف مطلوب در جریان است که انشاءالله مردم آثار آن را خواهند دید. ایشان با تأکید بر اینکه علاج مشکلات گوناگون در دست مردم است، افزودند: به بیگانه نباید نگاه کرد، به فلان دولت و فلان دولت نباید امید بست، به نشست و برخاست با دیگران نباید اتکال کرد. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته این حرف به معنای بستن باب مراوده با دولتهای عالم نیست، ما اهل مراوده و گفتوگو و نشست و برخاست هستیم اما نباید کارهای کشور را به نشست و برخاست با دیگران موکول کرد. هر چه میتوانید از امکانات دنیا استفاده کنید اما علاج در داخل کشور، و حل مشکلات به دست مردم است.