حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
بسم الله الرحمن الرحیم
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر
«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»
باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کرهى خاکى و این جامعهى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانوادهى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهرهمند شود. مقام معظم رهبری
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله): هر کس ریاست قومى را بر عهده گیرد و با آنان به نیکى رفتار نکند، او را در برابر هر روزى هزار سال در گوشهاى از دوزخ زندانى مىکنند، و با دستهاى غل شده بر گردن محشور مىشود. پس اگر به فرمان خدا بر آنان ریاست کرده باشد خدا او را آزاد مىکند، و اگر به ستم بر آنان مسلط شده باشد او را در نقطهاى از دوزخ که به اندازه مسافت هفتاد سال راه است سرنگون مىکنند.
بی شک پیروزی انقلاب اسلامی مرهون رهبری پیامبر گونه امام خمینی و مجاهدت های خالصانه جوانان ایران زمین است که برای احیای دین خدا و ارزش های اسلام دست از پا نشناخته و از نثار جان، مال و آبروی خود دریغ نکردند. همان هایی که بعد از آن همه فداکاری و ایثار در زمان پیروزی-که معمولاً عده ای به دنبال تقسیم غنائم هستند- نه تنها چنین نگاهی نداشتند بلکه حتی برای خود و اطرافیانشان هیچ حقی قائل نبودند تا آنجا که رهبر و مرادِ آن ها خطاب به مردم فرمود: «من که نشسته ام اینجا، من هم هیچ حقی ندارم، ما باید برای شما خدمت کنیم، خودمان نباید استفاده کنیم، خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم، خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته شود و من استفاده اش را ببرم». علاوه بر این که امام به عنوان مهمترین عامل پیروزی انقلاب برای خود حقی قائل نبودند خطاب به مردم انقلابی نیز چنین وصیت کردند: «من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مىکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد». اکنون که بیش از سه دهه از پیروزی نهضت مردمی ایران می گذرد دوستداران و علاقمندان انقلاب اسلامی می بایست با مروری مجدد بر اندیشه های امام راحل مانع دست یازیدن نااهلان و نامحرمان به انقلاب اسلامی گردند. براساس مبانی فکری رهبر کبیر انقلاب برخی از مهمترین گروه هایی که در دایره نااهلان و نامحرمان قرار دارند به شرح زیر می باشند:
هر مدیری که کارآمدی داشته باید از وی استفاده شود، اما از بانیان وضع موجود نباید استفاده شود./هرگونه بیعدالتی و فساد محصول سوءمدیریتها است.
آیتالله رئیسی راهاندازی صنایع نیمهتعطیل استان لرستان را اولویت دولت خواند و گفت: هر مدیری که کارآمدی داشته باید از وی استفاده شود، اما از بانیان وضع موجود نباید استفاده شود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آیتالله سید ابراهیم رئیسی عصر امروز در جلسه دیدار با نخبگان، علما، خانواده شهدا، ایثارگران و جمعی از اقشار مختلف مردم، اظهار کرد: توفیقی است که در جمع فرهیختگان و نمایندگان اقشار مختلف مردم لرستان قرار گرفتم، نکات مهم و قابل استفادهای در این جلسه عنوان شد. برای من بسیار دلنشین است در اجتماعات مردمی حضور پیدا کنم.
وی خاطرنشان کرد: مردم متدین مخلص ولایتمدار و مومن در ۸ سال دفاع مقدس پشتوانه انقلاب بودند، گواه جانبازان و ایثارگرانی است که سند افتخار استان هستند.
رئیسجمهور تصریح کرد: وجود صفای باطن مردمان لر و وجود فرهیختگان و علمای برجسته استان همچون آیتالله بروجردی، آیتالله کمالوند و آیتالله طاهری خرمآبادی؛ از همه مهمتر این مفاخری که پای آرمانهای نظام ایستادند یعنی خانوادههای معظم شهدا.
آیتالله رئیسی به وجود ۱۲ میلیارد مترمکعب آب استان اشاره و آن را عدد بزرگی خواند و گفت: اگر نتوانیم از این ظرفیت درست نتوانستیم بهرهبرداری کنیم به دلایل مختلفی بر میگردد.
وی خاطرنشان کرد: باید یک بازنگری در نحوه بهرهبرداری از امکانات استان شود، این بازنگاه در تحول شناخت نگاه، نوع فرایندها و تحول در نهادها ایجاد شود. باید وضع موجود را ببینیم، و حتما با توجه به زیرساختها این تحول امکان پذیر است.
رئیس جمهور با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی مردم لرستان را رنج میدهد، افزود: در تحول شرایط باید از همه کمک بگیریم که به کمک دولت نهادها و دستاندرکاران در حوزه مختلف یک کار متفاوتی را رقم بزنیم.
آیت الله رئیسی با تاکید بر اینکه این تحول نیازمند اراده جدی است، گفت: وضعیت استان باید متحول شود، زیرساختها که وجود دارد و همه به ویژه دولتمردان باید پای این تحول بایستند.
آن گاه که انسان از محیط ارزش های خدایی خارج می شود و ارزش های مادی ملاک به روزی و برتری او قرار می گیرد، اسارت آغاز می شود. چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که در برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت می گیرد. امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
ستایش و ستودن کسی که در انجام دادن وظایف شرعی یا اجتماعی، سهل انگار است، چاپلوسی نام دارد. این کار، نوعی آفت زبانی است و نکوهیده بودن آن در سخنان هدایت گر رهبران معصوم اسلام آشکارا بیان شده است. این حرکت، ستایش شوندگان دروغین را فخرفروشی و خودبین بار می آورد و برای ستمگران و خیانتکاران نیز، نوعی تأیید و تشویق عملی به شمار می آید. گروهی از افراد چاپلوسی دیگران، مغرور می شوند و خود نیز به باوری بی اساس از خویش می رسند. اینان در وظایف و مسئولیت های خود، سستی و خیانت روا نمی دارند و در عین حال؛ خود را وظیفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم می پندارند و از آنان انتظار تأیید و سپاسگذاری دارند.
روش بزرگان دین در برخورد چاپلوسان
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی می شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمی کردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی می شد، از او انتقاد می کردند.