همسایه بد در روایات
لقمان حکیم فرمود: «صخره سنگین و آهن را حمل کردم و هر بارى سنگین است، ولى چیزى سنگین تر از همسایه بد حمل نکردم!»(1)
آرى سنگینى و تحمل همسایه بد از آهن و کوه ها بیشتر و سخت تر است.
رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) فرمودند: اى على، چهار چیز است که کمرشکن است، یکى از آنها همسایه بد است.(2)
رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) فرمودند: سه چیز است که مادر فقرها است، (هر چه انسان هم مال داشته باشد اگر یکى از اینها باشد باز فقیر است) و یکى از آنها همسایه اى است که چشمش مواظب تو و قلبش آگاه از تو است، اگر حسنه و نیکى ببیند پنهان کرده، اظهار نمى کند و اگر گناه و بدى ببیند، اظهار و پخش مى کند.(3)
مولى على(علیه السلام) فرمودند: «همسایه بد بزرگترین سختى و شدیدترین بلا است «جار السوء اعظم الضرّاء و اَشَدّ البلاء».(4)
پس اى عزیز حال که دانستى باید از همسایه بد مواظب باشى، خود از اینگونه همسایه ها براى دیگران مباش، که رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) فرمودند: از ما نیست کسى که همسایه او از شر او ایمن نباشد» «لیس منّا مَنْ لَم یَأمن جارُ بوائقَه».(5)
مردى از انصار نزد رسول گرامى(علیه السلام) آمد و گفت: خانه اى از بنى فلان خریده ام و نزدیکترین همسایه به من کسى است که امید خیر از او ندارم و از شرّ او ایمن نیستم.
راوى مى گوید: رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)، على(علیه السلام) و سلمان و ابوذر (و یکى دیگر را که فراموش کرده ام و به گمانم مقداد بود) را دستور دادند، با صداى بلند در مسجد ندا دهند، ایمان ندارد کسى که همسایه اش از شرور او در امان نیست و سه بار ندا دادند».(6)
(صاحب میزان الحکمة مى گوید: نسیان و فراموشى از راوى بوده و نفر چهارم «عمرو بن عکرمة» بود.(7)