اِمام رضا (علیه السّلام) : کافى ، ج 8 ، ص 347، ح 546؛ دانش نامه عقاید اسلامى، ج 9، ص 120
|
اِمام رضا (علیه السّلام) : کافى ، ج 8 ، ص 347، ح 546؛ دانش نامه عقاید اسلامى، ج 9، ص 120
|
ولادت با سعادت حضرت امام رضا (ع) بر همه شما عزیزان مبارک باد
بخش اول : زندگینامه حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام)
حضرت سید امیر احمد(علیه السلام) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(علیه السلام) است.
پسران امام هفتم علیه السلام بنا به مشهور نوزده نفر می باشند. حضرت احمد بن موسی(علیهما السلام) و محمد بن موسی(علیهما السلام) از یک مادر که ((ام احمد)) خوانده میشد متولد گردیدند.
فضائل مادر حضرت شاهچراغ(علیه السلام(
علامه مجلسی در کتاب ((مراة العقول)) در شرح حدیث پانزدهم می گوید:
ام احمد مادر بعضی اولاد آن حضرت می بود و او داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنهایش در نزد آن حضرت بود که اسرار خود را به وی می سپرد و اماناتش را نزد او ودیعه می نهاد.
در کتاب اصول کافی در باب ((امام در چه زمانی میداند امام است)) آمده است که حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) امانت سربمهری به ((ام احمد)) سپردند و فرمودند بعد از شهادت من هر کس از اولاد من در طلب این امانت آمد خلیفه و جانشین من است. با او بیعت نما که جز خدا کسی خبر از این امانت ندارد. بعد از شهادت امام موسی(علیه السلام) حضرت امام رضا(علیه السلام) به نزد ام احمد آمدند و امانت پدر را طلبیدند. ام احمد بگریه افتاد و دانست که امام (علیه السلام) شهید شده اند. پس آن بانوی محترمه امانت را بر حسب وصیت آنحضرت به امام رضا(علیه السلام) تقدیم نمود و با ایشان بعنوان امام هشتم شیعیان بیعت کرد.
سرت را پایین مى اندازى، طاقت این که سر بلند کنى و به چشمان مادر خیره شوى را ندارى. نگاهت را به گوشه تاقچه روى عکس پدر، که خیره نگاهت مى کند، ثابت مى کنى؛ این روزها عجیب دلِ گرفته اى دارى!
هنوز نتوانسته اى باور کنى که براى همیشه، خانهنشین شده اى. وقتى یادت مى آید که درس و مدرسه را براى همیشه مى خواهى ترک کنى، دلت مى سوزد. احساس مى کنى از نوک پا تا سرت تیر مى کشد و اندوهى عمیق تو را از بودن، پشیمان مى کند.
ـ فوزیه، دخترم! اینقدر به خودت فشار نیار، من تحمّل غصّه هاى تو را ندارم.
نگاهت را بر مى گردانى؛ به گوشه اتاق که مادر نشسته خیره مى شوى؛ یک لحظه آرزو مى کنى کاش پاهایت رمقى در خود داشت و مى توانستى بلند شوى، مى دویدى و مادر را در آغوش مى کشیدى!
آب دهانت را قورت مىدهى. بغضى سنگین، گلویت را مى فشارد. مى خواهى چیزى به مادر بگویى؛ مى خواهى چیزى بگویى و درد مادر را کمى تسکین دهى. زبان در دهانت نمى چرخد. پرده اشک جلوى چشمانت را مى گیرد و چهره شکسته و خسته مادر را تار مى بینى.
حضرت معصومه (س) که به کریمه اهل بیت ملقب هستند عنایت فراوانی به زوار خود دارند. برای نمونه میتوان به ماجرای معروف مرحوم آیت الله مرعشی اشاره کرد :
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل می کردند: « سالها قبل در یک شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم؛خواستم به حرم بروم دیدم بی موقع است و دربهای حرم در این ساعت بسته است؛ آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد، سحر خواب نمانم؛ در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد؛ قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم .
او به من فرمود: «سید شهاب! بلند شو و همین حالا به حرم برو ، عده ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده .»
ایشان می فرماید: «من از خواب پریدم و با همان حال با عجله به طرف حرم به راه افتادم; وقتی به خیابان آستانه رسیدم دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در ایستاده اند و به خود می لرزند؛
محکم در را زدم، حاج آقا حبیب - که جزو خدام حرم بود - با اصرار من در را باز کرد؛
من از مقابل (جلو) و آنها هم پشت سر من وارد حرم بی بی شدند و در کنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم .
السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه(س)
مطالب مرتبط : فاطمه معصومه (س) ، علما و بزرگان ، آیت الله مرعشی نجفی