سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۰۳، ۱۱:۰۹ - Setayesh
    great
پیوندها
امکانات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله مرعشی نجفی» ثبت شده است

https://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1394/10/21/560149_849.jpg

کسانی که اسراف می کنند، یا مسأله را خوب بلد نیستند و یا توجه ندارند، برای همین گاهی برای یک وضو گرفتن ده ها لیتر آب مصرف می کنند. از وقتی که شروع می کند به وضو گرفتن شیر را باز می کند تا آخر وضو. او می خواهد یک کار عبادی انجام دهد، با این وضو می خواهد نماز بخواند، نمازی که باید اخلاص داشته باشد، می خواهد با این وضو و نماز به خدا رو بیاورد و به باری تعالی تقرب پیدا کند، اما حیف که آن را با گناه و معصیت که همان اسراف است، همراهش می کند. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین؛ بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید، که خدا اسرافکاران را دوست ندارد»(اعراف، آیه 31)

جناب استاد آقای قرائتی می فرمودند: «اگر امام جماعت، هنگام وضو، شیر آب را زیاد باز بگذارد، نمی شود به او اقتدا کرد، چون اسراف کرده و اسراف هم یک معصیت است که او را از عدالت خارج کرده است.»

وضو با یک لیوان آب

موضوعات: مذهبی سبک زندگی اطلاعات عمومی
۰ نظر موافقین ۰ ۰۸ تیر ۰۱ ، ۱۱:۱۷
ع . شکیبا---۱۱۰۵
http://static.iqna.ir/1/news/201408/85879295095368663382041648102.jpg
گفت‌وگو با فرزند مرحوم کربلایی کاظم ساروقی ماجرای امتحان قرآنی رهبری از کربلایی کاظم/ چرا کربلایی کاظم صله آیت‌الله بروجردی را قبول نکرد

فرزند کربلایی کاظم ساروقی می‌گوید: سال ۸۶ خدمت مقام معظم رهبری رسیدم وقتی گفتم پسر کربلایی کاظم هستم، گفتند شبیه پدرت هستی! گفتم مگر شما پدر بنده را دیده‌اید؟ فرمودند حدود هفده ـ هجده سالم بود که شهید نواب صفوی ایشان را به مشهد آورد.

 « حاج اسماعیل کریمی» فرزند 85 ساله مرحوم کربلایی کاظم ساروقی که از نظر صورت و سیرت بسیار شبیه به پدرش مرحومش هست. او خاطرات نابی از پدر خود دارد که شنیدنش برای هر شنونده‌ای می‌تواند جذاب باشد. محمدکاظم کریمی (مشهور به کربلایی کاظم ساروقی) روستایی‌زاده‌ای بی‌سواد بود که به اذن خدا و با عنایت اهل بیت(ع) حافظ کل قرآن کریم شد و این امر از سوی علمای زمان از جمله حضرات آیات بروجردی و مرعشی نجفی مورد تأیید قرار گرفت. حتی رهبر معظم انقلاب نیز در سنین نوجوانی با مرحوم کربلایی کاظم برخورد داشته‌اند و این معجزه مورد تأیید ایشان نیز قرار گرفته است.

حال پسر که هم‌شکل و هم‌سن پدر در آن سال‌ها است، حرف‌هایی دارد و خاطراتی را بازگو می‌کند که برای نسل امروز شنیدنی ست.

موضوعات: مذهبی علما و بزرگان مطالب عمومی و متفرقه
۳ نظر موافقین ۱ ۲۱ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۴۵
ع . شکیبا---۶۷۴

https://www.iranhotelonline.com/Application_Image/Blog/573.jpg

*دید و بازدید

شب اول قبر آیت‌‌الله شیخ مرتضی حائری قدس سرّه، برایش نماز لیلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازی که در بین مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم یک سوره یاسین قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هدیه کردم،. چند شب بعد او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!

پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن... وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.

ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست می‌کرد. به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی  غربت کردم: - خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم....

همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟

من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند.

بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.

و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: - من علی بن موسی الرّضا(ع) هستم. آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود 37 بار دیگر هم خواهم آمد.

1- ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره)

http://image.alkawthartv.com/image/855x495/2017/11/18/636466259389743644.jpg

مطالب مرتبط با «امام رضا (ع) و مشهد مقدس»

موضوعات: خاطرات و یادداشت ها علما و بزرگان امام رضا (ع) و مشهد مقدس
۰ نظر موافقین ۱ ۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۱۳
ع . شکیبا---۴۴۶
https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1394/04/07/13940407121004595585074.jpg

به رغم گذشت حدود هزار و300 سال از شهادت یاران اهل بیت(ع) در رکاب حضرت سلطان علی بن محمد باقر(ع) در اردهال کاشان، پیکر پاک این شهدا هنوز دفن نشده و در تابوت های شان سالم مانده است.

به گزارش خبرنگار مشرق، سالروز شهادت حضرت علی بن محمد باقر(ع) است که با ده ها تن از یارانش در کربلای اردهال کاشان، مانند جدش مظلومانه به شهادت رسید و به فرمان عوامل "هشام بن عبدالملک" خلیفه اموی، سر از تنش جدا شد.به همین مناسبت امروز مراسمی در مشهد اردهال با سخنرانی آیت الله شیخ عبدالنبی نمازی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان و با حضور محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در حرم مطهر آن حضرت، برگزار می شود.این امامزاده واجب التعظیم که مزارش در مشهد اردهال در 40 کیلومتری شهر کاشان قرار دارد به رغم برخورداری از جایگاهی رفیع در میان اهل بیت(ع)، در میان مردم، تنها با مراسم قالی شویان شناخته می شود و کمتر کسی از جایگاه او به عنوان کسی که از جانب پدرش امام پنجم شیعیان به رهبری ایرانیان برگزیده شده و سه سال مرجع علی الاطلاق عراق عجم و مردم قم، کاشان و خاوه بوده است، خبر دارد.
در میان فرزندان اهل بیت(ع) کمتر کسی را می توان یافت که از جانب دو امام معصوم یعنی امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، رسماً به عنوان "نائب الامام" و ولی مردم برگزیده شده باشد، اما حضرت سلطان علی بن محمد(ع)، از این ویژگی مهم برخوردار است.
امام صادق(ع) درباره مقام این امامزاده بزرگوار فرموده است: «مَن زارَ أخی سُلطان علی بِأردهال کمَن زارَ جدّی سَیدَالشُهداءِ بِکَربلاء.» یعنی «هرکس برادرم علی بن باقر(ع) را در اردهال زیارت کند مانند کسی است که جدم حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده باشد.» و افزودند: «هر که توان زیارت اجدادم را ندارد به "باریکَرَسف" رود و برادرم سلطانعلی را زیارت کند.»
امام ششم شیعیان همچنین فرموده اند: «هر که شب های جمعه و شب های متبرکه را در مزار برادرم به سر برد و به عبادت و تلاوت قرآن بگذراند بی گمان در روز قیامت با ما اهل بیت(ع) محشور خواهد شد.» و در جای دیگری فرموده اند: «حائر مزار برادرم مانند حائر جدم امام حسین(ع) است و هر که را در حائر او دفن کنند از عذاب الهی ایمن خواهد بود.»

آستان مقدس حضرت سلطان علی بن محمد باقر علیهما السلام در مشهد اردهال

امام رضا(ع) نیز فرموده اند: «نعم الموضع الأردهال، فالزم و تمسک به.» چه خوب جایی است اردهال، پس به آن التزام و تمسک نمایید.»
مقام معظم رهبری هم در سخنرانی خود در بیستم آبان ماه سال 1380 در جمع مردم در کاشان درباره این امامزاده این گونه فرمودند: «شهرستان کاشان از جمله مناطق معدودی در کشور ماست که از اوایل قرون اسلامی با محبّت اهل بیت علیهم‏السّلام و شناختن حقیقت آنها معروف شد و از آغاز توانست در بین امواج متراکم و متلاطم سیاستهای اموی و عباسی، حقیقت را بشناسد. آن‏طوری که معروف است، امام باقر علیه‏الصّلاةوالسّلام فرزند خود جناب علی‏بن‏محمّد الباقر را که در مشهد اردهال مدفون است، برای توجّه دادن مردم و پاسخگویی به احساسات ارادتمندانه آنان به ساحت اهل بیت علیهم‏السّلام، به این منطقه گسیل کردند.»


بنر نصب شده در ورودی حرم توسط تولیت آستان مقدس

موضوعات: مذهبی امامزادگان
۰ نظر موافقین ۰ ۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۰:۱۳
ع . شکیبا---۹۲۵

سامانه بارش برف از هفته آینده وارد قم می شود - ایسنا

حضرت معصومه (س) که به کریمه اهل بیت ملقب هستند عنایت فراوانی به زوار خود دارند. برای نمونه میتوان به ماجرای معروف مرحوم آیت الله مرعشی اشاره کرد :

 مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل می کردند: « سالها قبل در یک شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم؛خواستم به حرم بروم دیدم بی موقع است و دربهای حرم در این ساعت بسته است؛ آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد، سحر خواب نمانم؛ در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد؛ قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم .

او به من فرمود: «سید شهاب! بلند شو و همین حالا به حرم برو ، عده ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده .»

 ایشان می فرماید: «من از خواب پریدم و با همان حال با عجله به طرف حرم به راه افتادم; وقتی به خیابان آستانه رسیدم دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در ایستاده اند و به خود می لرزند؛
محکم در را زدم، حاج آقا حبیب - که جزو خدام حرم بود - با اصرار من در را باز کرد؛

من از مقابل (جلو) و آنها هم پشت سر من وارد حرم بی بی شدند و در کنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد  وضو ساختم .

السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه(س)

مطالب مرتبط : فاطمه معصومه (س) ، علما و بزرگان ، آیت الله مرعشی نجفی

موضوعات: مذهبی علما و بزرگان اهل بیت (ع)
۱ نظر موافقین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۵۷
ع . شکیبا---۷۵۶