مفضل بن عمر می گوید:
آل محمد صلوات الله علیهم را وسیله نان خوردن خود نسازید زیرا از امام صادق صلوات الله علیه شنیدم که فرمود:
«مردم در مورد ما به سه دسته اند:
گروهى دوستدار مایند و منتظر قائم ما هستند تا از دنیاى ما نصیب برند، به عقیده ما قایلند و سخن ما را حفظ کرده اند ولى از عمل ما کوتاهى می ورزند؛ که خداوند ایشان را به دوزخ خواهد برد.
گروهى دوستدار مایند و سخن ما را بشنوند و از کردار ما کوتاهى نکنند (امّا به این نیت) که به واسطه وابستگی به ما اموال مردم را بخورند و بالا بکشند؛ خداوند شکمشان را از آتش آکنده کند و گرسنگى و تشنگى را بر آنها چیره فرماید.
و گروه دیگر کسانی هستند که دوستدار ما و حافظ گفتار مایند و از فرمان ما پیروى کنند و با کردار ما مخالفت نمی ورزند، اینان از مایند و ما از آنانیم».
مفضل بن عمر قال:
لَا تَأْکُلُوا النَّاسَ بِآلِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیهم فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الإمام الصادق صلوات الله علیه یَقُولُ:
افْتَرَقَ النَّاسُ فِینَا عَلَى ثَلَاثِ فِرَقٍ:
فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا انْتِظَارَ قَائِمِنَا لِیُصِیبُوا مِنْ دُنْیَانَا فَقَالُوا وَ حَفِظُوا کَلَامَنَا وَ قَصَّرُوا عَنْ فِعْلِنَا فَسَیَحْشُرُهُمُ اللَّهُ إِلَى النَّارِ.
وَ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا وَ سَمِعُوا کَلَامَنَا وَ لَمْ یُقَصِّرُوا عَنْ فِعْلِنَا لِیَسْتَأْکِلُوا النَّاسَ بِنَا فَیَمْلَأُ اللَّهُ بُطُونَهُمْ نَاراً یُسَلِّطُ عَلَیْهِمُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.
وَ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا وَ حَفِظُوا قَوْلَنَا وَ أَطَاعُوا أَمْرَنَا وَ لَمْ یُخَالِفُوا فِعْلَنَا فَأُولَئِکَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُم.
تحف العقول، النص، ص: 514
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج75، ص: 382
عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال
(مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد صلوات الله علیهما، ج20-قسم-2-الصادقع، ص: 694).
قال الامام علىّ بن موسى الرّضا (صلوات اللّه و سلامه علیه ):
1 مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، کانَ کَمَنْ زارَ اللّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.(66)
فرمود: هر مؤمنى که قبر امام حسین علیه السلام را کنار شطّ فرات در کربلاء زیارت کند همانند کسى است که خداوند متعال را بر فراز عرش زیارت کرده باشد.
2 کَتَبَ علیه السلام : أبْلِغْ شیعَتى : إنَّ زِیارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ألْفَ حَجَّةٍ، فَقُلْتُ لِأبى جَعْفَرٍ علیه السلام : ألْفُ حَجَّةٍ؟! قالَ: إى وَاللّهُ، وَ ألْفُ ألْفِ حَجَّةٍ، لِمَنْ زارَهُ عارِفا بِحَقِّهِ.(67)
به یکى از دوستانش نوشت : به دیگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زیارت قبر من معادل است با یک هزار حجّ.
راوى گوید: به امام جواد علیه السلام عرض کردم : هزار حجّ براى ثواب زیارت پدرت مى باشد؟!
فرمود: بلى ، هر که پدرم را با معرفت در حقّش زیارت نماید، هزار هزار یعنى یک میلیون حجّ ثواب زیارتش مى باشد.
3 قالَ علیه السلام : أوَّلُ ما یُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ، الصَّلاةُ، فَإنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاةُ صَحَّ ماسِواها، وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها.(68)
فرمود: اوّلین عملى که از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است ، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
4 قالَ علیه السلام : لِلصَّلاةِ أرْبَعَةُ آلاف بابٍ.(69)
فرمود: نماز داراى چهار هزار جزء و شرط مى باشد.
خیلی عادی در حال صحبت کردن بودند که سر یک قضیه کاملا عادی ، نظرهای متفاوتی داشتند. هر کدام اصرار داشتند که حق با خودش است و بهترین شیوه را دارد. بحث دوستانه و محترمانه داشت تبدیل به جنگی تمام عیار می شد که هیچکدام از طرفین حاضر به کوتاه آمدن نبودند.
باید بدونیم حرف های بیهوده که تاثیری در زندگی های ما نداره واقعا ارزش این رو نداره که باعث کدورت بین ما باشه. علما هم در بعضی نظرات تخصصی با هم اختلاف نظر دارند ، اما این اختلاف نظر هیچوقت تبدیل به جدال و درگیری لفظی نمیشه.
پیامبر اکرم - صلَی الله علیه و آله - فرمود:
ذَرُوا الْمِراءَ فَاِنَّ اوّل ما نَهانِی عنه رَبِّی بَعْدَ عِبادَةِ الْأوْثانِ الْمِراءُ .بحار الأنوار، ج 2، ص 138
جدال را کنار بگذارید، زیرا اولین چیزی که بعد از بت پرستی ، پروردگارم مرا از آن نهی کرد، مراء و جدل بود.
ان شاالله که بتونیم خوب مسلمانی کنیم و با اخلاق خوبمون ، معرف خوبی برای دینمون باشیم.
منبع: ترنم معرفت
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
عالم حقوق زیادى بر عهده شما مردم دارد،
مِنْ حَقِّ الْعَالِمِ أَنْ لَا تُکْثِرَ عَلَیْهِ السُّؤَال بیش از اندازه از او سؤال نکنى؛
وَ لَا تَسْبِقَهُ فِی الْجَوَابِ در پاسخ گفتن به سؤ ال دیگران بر او سبقت نگیرى؛
وَ لَا تُلِحَّ إِذَا أَعْرَضَ اگر نخواست پاسخ سؤ ال را بدهد ،اصرار بر پاسخگوئى نکنى؛
وَ لَا تَأْخُذَ بِثَوْبِهِ إِذَا کَسِلَ هنگامى که از سؤ ال و جواب خسته شد، گوشه لباس او را نگیرى که به سؤ ال من پاسخ دهید؛
وَ لَا تُشِیرَ إِلَیْهِ بِیَدِکَ براى نشان دادن او با دست به وى اشاره نکنى؛
وَ لَا تَغْمِزَهُ بِعَیْنِکَ با اشاره چشمت با او سخن نگوئى؛
وَ لَا تُسَارَّهُ فِی مَجْلِسِهِ بطور محرمانه و خصوصى در حضور جمع با او سخن نگوئى؛
وَ لَا تَطْلُبْ عَوْرَاتِهِ در مقام شناخت عیوب وى بر نیایى؛
وَ أَنْ لَاتَقُولَ قَالَ فُلَانٌ خِلَافَ قَوْلِکَ نگویى نظر فلان شخصیت و دانشمند مخالف نظر شما است؛
وَ لَا تُفْشِیَ لَهُ سِرّاً راز او را افشاء نکنى؛
وَ لَا تَغْتَابَ عِنْدَهُ أَحَداً از هیچکس نزد او غیبت ننمائى؛
وَ أَنْ تَحْفَظَ لَهُ شَاهِداً وَ غَائِباً در حضور و غیاب او آبروى او را حفظ کنى؛
وَ أَنْ تَعُمَّ الْقَوْمَ بِالسَّلَامِ وَ تَخُصَّهُ بِالتَّحِیَّةِ هنگام ورود به مجلس به جمع سلام کن و بطور خاص بر او تحیت بگو؛
وَ تَجْلِسَ بَیْنَ یَدَیْهِ در مجالس در مقابل او بنشین؛
وَ إِنْ کَانَتْ لَهُ حَاجَةٌ سَبَقْتَ الْقَوْمَ إِلَى خِدْمَتِهِ اگر حاجتى داشت از سایر مردم در خدمت به او سبقت بگیر؛
وَ لَا تَمَلَّ مِنْ طُولِ صُحْبَتِهِ فَإِنَّمَا هُوَ مَثَلُ النَّخْلِ فَانْتَظِرْ مَتَى تَسْقُطُ عَلَیْکَ مِنْهُ مَنْفَعَةٌ از طولانى شدن سخنان او افسرده و ملول نشوى .زیرا عالم مانند درخت خرما ثمره اش شیرین و دلنشین است . پس منتظر باش تا زمانى که از آن درخت بر تو منفعتى فرو ریزد؛
وَ الْعَالِمُ بِمَنْزِلَةِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عالم به منزله انسان روزه دار و شب زنده دار و قیام کننده به انجام تکالیف شرعیه و جهاد کننده در راه خدا است.
(وسایل الشیعه، ج 12 ،ص 215)
وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَـکْـتُمُوا الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمونَ؛[سوره بقره، آیه ۴۲]
۱پیامبر صلی الله علیه و آله:یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّه ُ وَ الشَّیْطانُ وَ الْحَقُّ وَ الْباطِلُ وَالْهُدى وَالضَّلالَةُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَىُّ وَ الْعاجِلَةُ وَ الآجِلَةُ وَ الْعاقِبَةُ وَ الْحَسَناتُ وَ السَّیِّئاتُ فَما کانَمِنْ حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما کانَ مِنْ سَیِّئاتٍ فَلِلشَّیْطانِ لَعَنَهُ اللّه ُ؛
اى مردم! جز این نیست که خداست و شیطان، حق است و باطل، هدایت است و ضلالت، رشد است و گمراهى، دنیاست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبى است از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شیطان ملعون است.[کافى، ج ۲، ص ۱۶، ح ۲]
۲امام على علیه السلام: اَلْحَقُّ طَریقُ الْجَنَّةِ وَ الْباطِلُ طَریقُ النّارِ وَ عَلى کُلِّ طَریقٍ داعٍ؛
حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است.[نهج السعادة، ج ۳، ص ۲۹۱]
۳امام على علیه السلام: ظَـلَمَ الْحَقَّ مَنْ نَصَرَ الْباطِلَ؛
هر کس باطل را یارى کند، به حق ستم کرده است.[غررالحکم، ح ۶۰۴۱]
۴امام على علیه السلام: لا یُؤنِسَنَّکَ اِلاَّ الْحَقُّ وَ لا یوحِشَنَّکَ اِلاَّ الْباطِلُ؛
مبادا جز حق، با تو اُنس بگیرد و جز باطل، از تو بهراسد.[نهج البلاغه، از خطبه ۱۳۰]
۵امام على علیه السلام: اَما اِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ - فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَیْنَ اُذُنِهِ وَ عَیْنِهِ - ثُمَّ قالَ: اَلْباطِلُ اَنْ تَقولَ: سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ رَأَیْتُ؛
هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از آن حضرت درباره معناى این فرمایش سؤال شد. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آنها رامیان گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند: باطل این است که بگویى: شنیدم و حق آن است که بگویى: دیدم.[نهج البلاغه، از خطبه ۱۴۱]
۶امام على علیه السلام: فَلَوْ اَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلى المُرتادینَ وَ لَوْ اَنَّالْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ اَلْسُنُ الْمُعانِدینَ وَلکِنْ یُوْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ؛
اگر باطل با حق درنیامیزد، بر حقیقت جویان پوشیده نمى مانَد و اگر حق با باطل آمیخته نشود، زبان دشمنان آن بریده مى شود، لیکن مشتى از آن برداشته مى شود و مشتى از این. (و بدین ترتیب حق و باطل درهم آمیخته مى شود و شبهه پیش مى آید).[نهج البلاغه، خطبه ۵۰]
جدّه ، مادر امام عسکری (ع) دارای چه مقامی بوده است؟
مادر امام حسن عسکری(ع) کنیزی به نام حدیث، سوسن یا سلیل و زنی لایق و صاحب فضیلت بود، ازآنجا که مادر بزرگ امام زمان (عج) است به جدّه نیز مشهور هستند. مرحوم شیخ عباس قمی در الانوار البهیه می نویسد: بعد از امام عسکری (ع) ، مادر حضرت مفزع الشیعه بود یعنی ملجاء و پناهگاه شیعه بود. اینقدر زن با جلالت و با کمالی بوده است که شیعه هر مشکلی برایش پیش می آمد به این زن عرضه می داشت.
مردی می گوید در خدمت عمه امام عسکری حکیمه خاتون دختر امام جواد (ع) رفتم با ایشان صحبت کردم راجع به عقاید و اعتقادات و مسئله امامت و غیره. ایشان عقاید خود را گفت تا رسید به امام عسکری(ع) . بعد گفت فعلا امام من فرزند اوست که الان مستور و مخفی است. گفتم حال که ایشان مخفی هستند اگر ما مشکلی داشته باشیم به کی رجوع کنیم؟ گفت به جده رجوع کنید.
گفتم: عجب! آقا از دنیا رفت و به یک زن وصیت کرد؟! فرمود: امام عسکری(ع) همان کار را کرد که حسین بن علی (ع) کرد. حضرت امام حسین (ع) وصی واقعیش و وصی او در باطن علی بن الحسین(ع) بود ولی مگر بسیاری از وصایای خودش را در ظاهر به خواهرش حضرت زینب نکرد؟ عین این کار را حسن بن علی العسکری (ع) کرد. وصی او در باطن این فرزندی است که مخفی است ولی در ظاهر که نمی شد بگوید وصی من اوست. در ظاهر وصی خودش را این زن با جلالت قرار داده است.
مطالب مرتبط: امام حسن عسکری (ع)، امام هادی (ع) ، اهل بیت (ع) ، احادیث و روایات
23 حدیث گوهربار مرتبط با سعادت و خوشبختی
همراه با متن عربی و ترجمه فارسی
حدیث (1) رسول اکرم صلى الله علیه و آله : |
حدیث (2) رسول اکرم صلى الله علیه و آله : |
حدیث (3) امام صادق علیه السلام : |
حدیث (4) امام صادق علیه السلام : |
حدیث (5) حضرت زهرا سلام الله علیها: |
حدیث (6) امام صادق علیه السلام : |
حدیث (7) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (8) پیامبر صلى الله علیه و آله : مکارم الأخلاق ص 126 |
حدیث (9) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (10) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (11) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (12) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (13) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (14) قال الله تعالی : |
حدیث (15) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (16) پیامبر صلى الله علیه و آله : |
حدیث (17) امام على علیه السلام : |
حدیث (18) امام على علیه السلام : |
حدیث (19) امام على علیه السلام : |
حدیث (20) امام على علیه السلام : |
حدیث (21) امام على علیه السلام : |
حدیث (22) امام علی علیه السلام |
حدیث (23) امام صادق علیه السلام: |