انقلابی مانده ایم ، شعر زیبایی از محمدرضا طهماسبی
انقلابی ماندهایم
یا علیُ یا عظیمُ یا غفورُ یا رحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم
ای خدای مهربان لیلةالقدر بشر
ای همه سوگندهای لحظۀ قرآنبهسر
باز هم در گوش ما از رحمت خود خواندهای
بر تن ما جوشن از نور خودت پوشاندهای
ای امید ما گنهکاران که رسوای توایم
باز هم شرمندۀ بخشندگیهای توایم..
ای دلیل اول دلها برای سوختن
زندگانی چیست؟ جز مهر تو را اندوختن..
ماه ایمان رفت، کی هنگام ایمان میرسد؟
ختم قرآن دل ما کی به پایان میرسد؟
حیف، ماه روزه رفت و... شکر عید توبه شد
این اگر از خانۀ دل میرود، آن میرسد
بازهم سوی تو میآییم ای عید کریم!
چون گدایی که به استقبال سلطان میرسد..
عید فطر آمد، خدایا خوب میدانم که باز
دست خشک این بیابانها به باران میرسد
میدهی بی هیچ منّت عیدی ما را هنوز
نغمۀ «اَوفِ لَنَا الکَیل» است بر لبها هنوز..
::
گاه بیتابیم و گاه آرام، دریاییم ما
چون علی اهل تولا و تبراییم ما
سر به راه دوست داریم و سر ما نذر اوست
نیل اگر طغیان کند، اعجاز موساییم ما
مشرق عشقیم و از طور تجلی میرسیم
شب نبندد راه ما را، صبح فرداییم ما
ای خدای از رگ گردن به ما نزدیکتر
با رگ گردن شهادت را پذیراییم ما
در میان خیل بیرقهای باطل، همچنان
وارثان بیرق اِنّا فَتَحناییم ما
گر همه صفینیان هستند و اصحاب جمل
فخر ما این بس که سربازان مولاییم ما
عاشقان غیرت پیدای شیر خیبریم
زائران تربت پنهان زهراییم ما
دستبسته مثل غواصان، همه آمادهایم
تا گره از کار این پیکار بگشاییم ما
با تو ما تنها نمیمانیم، تنها نیستیم
بی تو دنیایی اگر با ماست، تنهاییم ما..
باز میآید شمیمی کربلایی از یمن
عطر ایمان اویس و عهد مردان قَرَن
در تماشا ماندهایم و میدمد خون از زمین
رَبَّنا اِغفِر لَنا وَانصُر جُیوشَ المُسلمین..
مکر حق با ماست تا از مکر شیطان بگذریم
تا به بسماللهی از نیل خروشان بگذریم
سِحرِ باطل، عزم موسی را نمیریزد به هم
چند موج هرزه، دریا را نمیریزد به هم
بسته ره، بر دشمن ما آیۀ نفی سبیل
عبرت سجّیل دارد قصۀ اصحاب فیل..
بازهم ماییم و شوق ره سپردن با ولی
راه روح الله زیر سایۀ سَید علی
بر خلاف میل شب ما آفتابی ماندهایم
انقلابی بودهایم و انقلابی ماندهایم.
محمدرضا طهماسبی
میلاد عرفان پور