
تجمع میلیونی شیعیان عراقی، ایرانی، افغان، پاکستانی، لبنانی و...در مراسم اربعین دیگر صرفا یک آیین مذهبی نیست و فرامتنهای سیاسی و ایدئولوژیک آن به همان اندازهی وجوه اعتقادی و مذهبی پررنگ شده است.
سرویس حسینیه مشرق - رهبر معظم انقلاب، در اجتماع پرشور صدهزارنفری بسیجیان در ورزشگاه آزادی(12 مهر) بیانات بسیار مهمی داشتند که در بخشی از آن به مساله «اربعین» اشاره کردند:
" حماسه بزرگ اربعین که با حضور ملت ایران، ملت عراق و مسلمانان دیگر کشورها هر سال تکرار می شود پدیده فوق العاده مهمی است که به فضل الهی و در هنگام نیاز شدید دنیای اسلام شکل گرفته است."

حقیقت آن است که چند سالی است...
حجتالاسلام موسوی؛ حکومت اسلامی، بزرگترین نعمت خدا برای مسلمین است
امروز باید شکرگزار نعمتی باشیم که ما را از شر سلطنت 2500 ساله شاهنشاهی نجات داد؛ آن نعمت، نعمت ولایت و حکومت اسلامی است.
متن کامل سخنرانی حجتالاسلام موسوی در شب دوم مراسم دهه اول محرم در هیئت روضهالزهرا (س) را از نظر میگذرانید.

بسم الله الرحمن الرحیم
چرا عدهای با مسلمانان سر جنگ دارند؟
اگر شخصیت اخلاقی انبیاء و اولیاء(ع) را تحلیل کنیم، به این نتیجه میرسیم که اینطور است وقتی شما یک آدم اخلاقی را در نظر بگیرید معمولاً همه او را دوست دارند. وجود نازنین این جانشینان خدا بر روی زمین، با اینهمه علم، اخلاق، کرم، بزرگواری آیا اینها دشمنساز است؛ یعنی اینکه فرض کردید؛ باید این سؤال را از انسانهایی که سکولار هستند و دین را از سیاست جدا میدانند، مطالبه کرد که اینکه شما میگویید اینهمه کشته، اسیر و زجری که اهلبیت(ع) و انبیاء عظام کشیدند برای این است که آنها افراد متخلق و اخلاقی بودند؟ انسانهای عالم و عالم پرور بودند؟! یعنی امام صادق(ع) که آخر به زهر کینه منصور به شهادت رسید برای این بود که کار علمی میکرد؟!
انسانها هر چقدر هم خبیث باشند تا کسی آنها را اذیت نکند و مانعی برای قدرتنماییشان ایجاد نکند کاری با او ندارند. در طول تاریخ اینهمه آدمها اخلاقی علمی بودند که طواغیت نه اینکه با آنها کار نداشتند بلکه آنها را تأیید و کمک میکردند، پس چرا اهلبیت(ع) و انبیاء عظام اینقدر مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند و هیچکدام از اهلبیت(ع) نبود مگر اینکه یا با شمشیر و یا با زهر توسط دژخیمان زمانه به شهادت رسیدند؟!
جواب این سؤال خیلی واضح است و آنهم اینکه شخصیت اصلی ائمه(ع) "مبارز بودن و تلاشگر بودن در جهت گرفتن قدرت و حاکمیت" بوده است. اگر اهلبیت اهل مبارزه نبودند با طاغوت درگیر نمیشدند و داعیه قدرت نداشتند، چرا باید مورد هجمه دشمنان واقع شوند؟ نمونه اعلی و واضح آن سیدالشهدا(ع) است. برخیها اینقدر سرشان در برف میکنند در مورد سیدالشهدا هم میخواهند تشکیک کنند که حضرت دنبال حکومت و قدرت نبود ولی واقعاً این قابل تشکیک نیست؛ اما سؤال ما این است پس امام صادق(ع)، امام باقر(ع) و امام هادی(ع) چرا شهید شدند؟ فاطمه زهرا صلوات الله علیها چرا شهیده شدند؟ اینها دنبال حکومت و قدرت بودند.
تفاوت دیدگاه صالحان و کافران نسبت به قدرت و حکومت
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان میفرمایند: «قدرت برای انسانهای صالح نعمت است اما برای کسی که قدرت را هدف و نه وسیله میداند و آن را برای مطامع دنیایی میخواهد نغمت است.»
اهلبیت(س) انسانهایی بودند که قدرت را برای تربیت انسانها میخواستند از همین جهت است که با آنها مبارزه میکنند و آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدهند.
پاسخ به یک شبههی فراگیر: آخوند را چه به سیاست؟!
![]()
زیارت عاشورا با صدای آرام و دلنشین ، حاج مهدی سماواتی

آیت الله العظمی مکارم شیرازی با بیان اینکه به "عاشورا" و "اربعین" اهمیت داده شده و فرهنگ سازی شده است؛ اما به غدیر آنچنان که باید اهمیت داده نشده است، تصریح کردند: علاوه بر برکات دیگر، گسترش شادی های غدیر نشان می دهد که اسلام تنها عزاداری نیست و این بهانه برطرف می شود.
در آستانه عید سعید غدیر، رئیس و اعضاء ستاد بازسازی واقعه غدیر با «آیت الله العظمی مکارم شیرازی» دیدار و گفتگو کردند.
آیت الله مکارم شیرازی در این دیدار فرمودند: واقعه غدیر در تاریخ تشیع، مهم ترین واقعه است چون اساس و پایه ولایت از غدیر آغاز می شود.
ایشان افزودند: متاسفانه هنوز اهمیت لازم به واقعه غدیر داده نمی شود. وقتی نوشته «علامه امینی» درباره غدیر مطالعه می شود می بینیم که قرن به قرن درباره آن شعر و آثار وجود دارد، در آیات و روایات، تاریخ و اشعار به غدیر اهمیت بسیاری داده شده است.
معظم له تصریح کردند: متاسفانه در عصر و زمان ما حق غدیر ادا نشده است که باید ادا شود. باید از راه های گوناگون از جمله بیان خطابه، هنر، بازسازی ماجرای غدیر که در دست اقدام است و دیگر ابزار و طرق گوناگون مساله غدیر را زنده کرد.
معظم له در ادامه افزودند: باید برای دهه غدیر سرمایه گذاری شود. خدا «آیت الله خزعلی» را رحمت کند که بنیاد بین المللی غدیر را تأسیس کرد. این بنیاد باید کارهای خود را با جدیت ادامه دهد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با بیان اینکه به "عاشورا" و "اربعین" اهمیت داده شده و فرهنگ سازی شده است و باید داده شود؛ اما به غدیر آنچنان که باید اهمیت داده نشده است، تصریح کردند: علاوه بر برکات دیگر گسترش شادی های غدیر نشان می دهد که اسلام تنها عزاداری نیست و این بهانه برطرف می شود.
ایشان افزودند: برنامه ریزی شده که در قم راهپیمایی غدیر برگزار شود؛ همانگونه که در اربعین و فاطمیه راهپیمایی برگزار می شود. در این راهپیمایی کاروان شادی هیأتهای مذهبی و مردم از حرم مطهر حضرت معصومه(س) به مقصد مسجد مقدس جمکران می روند. البته باید مراقب بود که افراد ناآگاه چهره غدیر را مخدوش نکنند و به جای تقریب، اختلاف ایجاد نکنند. اهل سنت اصل غدیر را قبول دارند و می توانند در جشن ها شرکت کنند.
معظم له فرمودند: کارها نباید به صورت پراکنده باشد بلکه باید با اتحاد برنامه ریزی خوبی صورت گیرد، احیای غدیر برکات بسیاری برای کشور و شیعه دارد آن هم زمانی که وهابی ها می خواهند این مسائل را کمرنگ کنند.
آیت الله مکارم شیرازی گفتند: باید در برابر تلاش وهابیت برای کمرنگکردن مقدسات شیعیان، برنامههای هماهنگ و منسجمی در مورد غدیر داشته باشیم.
ایشان ادامه دادند: در حاشیه شهر مشهد مقدس که وهابیت برنامههایی داشتهاند باید با انجام کارهای فرهنگی این توطئه را خنثی کرد و از سرمایههای عظیم شیعه بخوبی بهرهبرداری نمود.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پایان تأکید کردند: غدیر سرمایه بزرگی است که از آن باید به خوبی بهره برداری کنیم و به یقین مورد رضای الهی و خشنودی بقیة الله است.
منبع: ابنا 1396/06/11

نوشته های سردرب بهشت (8 درب بهشت)
پیامبر اسلام (ص) در سفر عظیم آسمانی معراج با همسفر گرامی خود جبرئیل از بهشت و جهنم دیدن کرده ٬ انواع نعمتهای درخشان بهشت را از نزدیک دیدند ٬ شعله های وحشت آور و عذابهای گوناگون دوزخ را نیز مشاهده کردند. دیدار به پایان رسید ٬ آنگاه عزم مراجعت نموده و آنجا را به قصد خروج ترک کردند. هنگام مراجعت ٬ جبرئیل از رسول خدا (ص) پرسید: آیا آنچه که بر روی درهای بهشت و جهنم نوشته شده بود ٬ خواندی یا نه ؟ حضرت فرمود: نه نخواندم. باید برگردیم و با هم آن نوشته ها را بخوانیم. به این ترتیب ابتدا از درهای بهشت دیدن کردیم و سپس به دیدار نوشته های درهای جهنم رفتیم
برسردرب اول بهشت نوشته شده بود:
1- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست و برای هر چیزی دلیلی است و دلیل خوب زیستن در دنیا ، 4 چیز است : قناعت ، انفاق در راه خدا ، ترک عقده و معاشرت با اهل خیر .
برسردرب دوم بهشت نوشته شده بود:
2- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست و برای هر چیزی دلیلی است و دلیل و برهان خوشی در آخرت 4 چیز است : دست کشیدن بر سر یتیم ، مهربانی و مهرورزی زنان بی شوهر ، سعی و تلاش در برآورده کردن حاجت های مومنان و جویا شدن حال فقرا و مساکین .
برسردرب سوم بهشت نوشته شده بود:
2- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست و برای هر چیزی دلیلی است و دلیل سلامتی در دنیا 4 چیز است : کم خوردن، کم سخن گفتن ، کم خوابیدن و کمی شهوت.
برسردرب چهارم بهشت نوشته شده بود:
3- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . هر کس به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، به همسایه ی خود احترام بگذارد . هر ... به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، به پدر و مادر خود نیکی کند و به آنها احترام بگذارد هر ... به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، نیکو سخن بگوید یا اینکه ساکت شود .
برسردرب پنجم بهشت نوشته شده بود:
4- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . هر کسی دوست ندارد به او ظلم شود ، به دیگران ظلم نکند .هر کسی دوست ندارد به او تهمت بزنند ، به دیگران تهمت نزند . هر کسی دوست ندارد خوار و ذلیل شود ، دیگران را خوار و ذلیل نکند .هر کسی می خواهد در دنیا و آخرت به « عروة الوثقی » چنگ بزند بگوید : لا اله الا الله ، محمد رسول الله و علی ولی الله .
برسردرب ششم بهشت نوشته شده بود:
5- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست .هر کسی دوست دارد قبرش وسیع شود ، مساجد را بنا کند . هر کسی دوست ندارد حشرات زیر زمین جسدش را بخورند ، مساجد را جارو کند . هر کسی دوست دارد بدنش نپوسد و سالم بماند ، برای مساجد ، لوازم بخرد . هر کسی دوست دارد جایگاه خودش را در بهشت ببیند ، برای مسجد فرش بخرد .
برسردرب هفتم بهشت نوشته شده بود:
7- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . جلا دهنده ی قلب 4 چیز است : عیادت کردن مریض ، راه رفتن پشت جنازه ها ، خریدن کفن و پرداخت دین و قرض .
برسردرب هشتم بهشت نوشته شده بود:
8- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . هر کس می خواهد از این در ها وارد شود باید به 4 چیز چنگ بزند : سخاوت ، خوش اخلاقی ، صدقه دادن ، دوری جستن از آزار و اذیت .
منبع: تحریر المواعظ العددیة 478 - / بحار / ج۸ / ص ۱۴۵ / به نقل از روضه کافی

یَا عُدَّتِی عِنْدَ الْعَدَدِ [الْعُدَدِ] وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ وَ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً صَلِّ عَلَى جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا .(به جای کذا و کذا حاجت خود را ذکر کن)
مرحوم آقا شیخ عباس قمى در همین کتاب مفاتیح الجنان مى گوید: هر کس بخواهد مرده خود را خواب ببینید، این دعا را بخواند و این کار را بکند، بعد مرده خود را در خواب ببیند.
یک کسى تمام این کارهایى را که شیخ عباس قمى گفته بود، انجام داد، ولى مرده خود را درخواب ندید. براى همین، از دست شیخ عباس خیلى ناراحت شد و پیش خود گفت: آخر شیخ عباس این چه مطالبى بود که که در کتابت مفاتیح نوشتى. عمل این مطالب سودى نداد و نتیجه اى در برنداشت. از این بابت خیلى عصبانى شده بود.
شب شیخ عباس به خواب او آمد و گفت: من هم این مطالب را درست نوشتم. آن فرد گفت: پس من آن ها را غلط انجام دادم. شیخ عباس گفت: نه، تو اتفاقاً هم آن کارها را هم درست انجام دادى. آن فرد گفت: پس چرا مرده ام به خوابم نیامد؟
شیخ عباس گفت: حالا چرا معطل این هستى که او به خوابت بیاید. من با این که مرده ام، به این طرف آمده ام و آلان هم من در عالم بعد هستم. خداوند متعال نمى گذارد مرده هایى که به خاطر گناهان و اشتباهاتى داشتند، اکنون دچار رنج اند، به خواب بیداران در دنیا بیایند؛ مبادا که آبروى مرده بریزد. به این که آن مرده در خواب آن زندگان بیاید و بگوید، بله، ما را به زنجیر کشیدند و ما را داخل آتش بردند. براى همین خداوند متعال اصلًا نمى گذارد که آن مردگان به خواب زنده ها بیایند. با این پرده پوشى خداوند، زندگان مى گویند، این بند خدا که مرده، عجب آدم خوبى بوده است و خدا او را رحمت کند، و همان مرد گرفتار که خداوند نمى گذاشت به خواب کسى بیاید، اگر همین طور چهل نفر آدم خوب دربار او بگویند، خدایا او را بیامرز، خطاب مى رسد که عذاب او را بردارید؛ چون چهل نفر از بندگانم از من درخواست آمرزش او را کردند. این خداست.
منبع : پایگاه عرفان
پ.ن:دو نکته هست یا در خواب می بیند که جایشان خوب است یا بد:
اما وقتی آدم اموات خودش را در حالت خوبی و خوشی و سلامت ببیند دیگر خیالش راحت می شود و برای آنها خیرات نمی فرستد و تلاشی نمی کند.
اما در حالت دوم : افراد تحمل دیدن عذاب عزیزان خود را ندارند و خداوند نمی خواهد با دیدن وضعیت آنها اینها را هم عذاب بدهد!
پس برای اموات بیشتر ثواب بفرستید: نماز، قرآن، فاتحه ،صلوات ،صدقه، انجام کار خیر و محبت به فامیل و بستگان ...
همین الآن سه تا صلوات برای اموات خودتان و ما بفرستید .

از حسین بن خالد : در بغداد سیصد هزار درم بدهکار شدم و چهار صد هزار درم طلبکار بودم. طلبکاران فرصت نمیدادند که طلبم را بازستانم و بایشان دهم، وقت حج رسید، پنهانى از بغداد خارج شدم تا بخدمت موسى بن جعفر (ع) برسم، ولى نتوانستم، شرح حالم را براى حضرت نوشتم، امام (ع) در پشت نامه ام جواب نوشت پس از هر نماز سه بار بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْ تَرْحَمَنِی بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْ تَرْضِیَ عَنِّی بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْ تَغْفِرَ لِی بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
(خداوندا اى آنکه جز تو خدایى نیست بحق آنکه جز تو خدایى نیست مسألت دارم که بحق لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ، بر من رحمت آر، و اى خدایى که جز تو خدایى نیست به حق آن که جز تو خدایى نیست به برکت آنکه جز تو خدایى نیست از من خشنود و راضى شو .... مرا ببخش...)
به درستی که حاجت تو برآورده خواهد شد.
حسین بن خالد می گوید : بر این دعا مداومت کردم و چهار ماه نشد که طلبم را وصول و بدهیم را اداء کرده و صد هزار درهم برایم ماند.
منبع : مکارم الاخلاق صفحه ۳۴۷
مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى، ج2، ص: 175
یادداشت مرتبط:
نویسنده سالها قبل قرضی به یک همکار برای یک ماه داد. آن همکار اما یکسال بود که نمی اورد. روزی بعد از نماز جماعت ظهر و عصر به کتابخانه محل کارم امدم و کتاب ناسخ التواریخ را برداشتم باز کردم این حدیث را دیدم ... تازه نماز عصر را خوانده بودم گفتم وقتشه .. دعا را خواندم قبل از پایان وقت اداری دوستم قرض یکساله را پس آورد.
۱) ابوحمزه می گوید:
امام محمدباقر (علیه السلام) به من فرمود: هر گاه پیشامدی برای تو رخ داد که موجب ترس و اندوه تو شد، به گوشه ای از خانه ی خود برو و بعد از خواندن دو رکعت نماز، هفتاد بار این دعا را بخوان:
یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
الکافی، ج۲، ص۵۵۶
توجه: در نیت نماز می توانید بگویید: دو رکعت نماز نجات از غم و اندوه به جا می آورم قربة الی الله
۲) ابن منذر می گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) از وحشت و (ترس و اندوه و تنهایی) خودم گفتم. حضرت فرمود: اگر این ذکر را بگویید، چه در شب و چه در روز، از تنهایی هراسی نداشته باشید.
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ أَنَّهُ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی کَنَفِکَ وَ فِی جِوَارِکَ وَ اجْعَلْنِی فِی أَمَانِکَ وَ فِی مَنْعِک
الکافی، ج۲، ص۵۶۹
منبع : هم اندیشی دینی

ذکر یونسیه
برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.
حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.
در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .
قرآن میفرماید : «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» ؛ ذوالنون را ، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد : هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی و من از ستمکاران هستم.
ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»
آثار و برکات ذکر یونسیه
1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى از دنیا رفت پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت ، خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .
2-. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»
3- امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .
4- مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت : فدایت شوم من تا کنون فرزند دار، نشده ام ، چه کنم ؟حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ( 78 سوره انبیا) را بخوان انشاء الله فرزند دار خواهی شد .
برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.
ختم های ذکر یونسیه
رسول خدا صلى الله علیه و آله :
سه نفر را هیچ کس سبک نمى شمرد، جز منافقى که نفاقش آشکار شده است: کسى که موى خود را در اسلام سپید کرده است و آموزگار نیکى و پیشوای عادل.
تاریخ بغداد : ۸ / ۲۷ ؛ علم و حکمت ج 2، ص 626

رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری گفت: جمعه ۲۵ خرداد ماه، عید فطر و اول ماه شوال است.
به گزارش فارس، حجتالاسلام احمد مروی رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری در نشست خبری که صبح امروز (چهارشنبه 23 خرداد ماه) برگزار شد، گفت: 120 گروه روز پنجشنبه مصادف با روز 29 ماه مبارک رمضان برای دیدن ماه هلال ماه شوال اقدام میکنند.

وی افزود: پیشبینیها این است که اگر شرایط مساعد باشد و نتیجهای به دست آید، طبیعتاً جمعه 25 خرداد ماه جاری اول ماه شوال خواهد بود و اگر نتیجهای بر خلاف این به دست آید، توسط ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری اعلام خواهد شد.
معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری ادامه داد: احتمال رویت در مناطق جنوبی بیشتر است و چون حساسیت رویت این ماه زیاد است، گروههای قوی و تخصصی به مناطق جنوبی اعزام میشوند.

سید عبدالله شبر در سال ۱۱۸۸ ه.ق در نجف اشرف متولد شد. پس از تولد او پدرش سید محمدرضا به کاظمین نقل مکان کرد و تا هنگام وفات در آنجا مشغول تدریس و تالیف بود. خاندان شبر از خانوادههای سرشناس و مشهور در عراق بودند.[۱]
حسن بن محمد بن حمزه از اجداد او که با ۹ واسطه نسبش به امام علی بن الحسین(ع) میرسد، شبر خوانده میشُد. پدرش سیدمحمدرضا شبر نزد مؤمنان کاظمیه به «صاحب الدعوه المستجابه» شهرت داشت.
شش فرزند به نامهای حسین، حسن (م ۱۲۴۶ق)، محمد (م ۱۲۵۲ق)، جعفر، موسی (م ۱۲۴۶ق) و محمدجواد (م ۱۲۴۶ق) از سید عبدالله بر جای مانده است.

گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛در مورد احترام به پدر و مادر در آیات و روایات خیلی سفارش شده است ما در اینجا فقط به بعضی نکات که نشاندهنده اهمیت احسان به پدر و مادر است اشاره میکنیم:
1. نیکی به پدر و مادر در کنار توحید:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[4] «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ».[5]
از این آیات معلوم میشود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم میشود که واجبترین واجبها احسان به پدر و مادر است.[6]
2. احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان:
از بعضی آیات این درس مهم را از انبیاء میآموزیم خداوند در مورد یحیی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ»[7] و در مورد عیسی میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا»[8] «خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است.
در سالهای آغاز بعثت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود. روزی آن حضرت: فرشی پهن فرموده بود و روی آن نشسته بود که در این موقع شوهر حلیمه به حضور آن حضرت آمد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به یاد مهربانیهای او، برخاست و او را احترام زیادی کرد و گوشهای از فرش خود را گسترد و پدر رضاعی خود را روی آن نشاند طولی نکشید که مادرش حلیمه وارد شد، حضرت گوشه دیگر فرش را برای او پهن کرد و او را روی آن نشانید و محبت فراوانی به مادر رضاعی خود کرد.[9]
3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران:
در آیات به انسانها سفارش شده است که نسبت به پدر و مادر احترام و احسان کنند و نگفته است که ای مسلمانها به پدر و مادر خود احترام کنید «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً».[10]
و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصی به پدران و مادران مسلمان ندارد بلکه هر کس که پدر و مادر است باید مورد احترام فرزندان قرار گیرد چون در آیات سخن از «والدین» است بدون هیچ قیدی به ایمان و اسلام.
«وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً».[11] در این آیه با آنکه پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر میکنند خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با این حال میفرماید: ولو اینکه آنها کافرند ولی با آنها در دنیا به طور شایستهای رفتار کن.
4. سفارش به فرزندان شده نه والدین:
در قرآن آیات زیادی تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدین نسبت به فرزندان سفارش کمتر میشود مگر در مورد نهی از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت در عصر جاهلیت بود. این هم به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان خود را فراموش کنند در حالی که زیاد اتفاق میافتد که فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پیری فراموش کنند.[12]
5. شکر والدین هم ردیف شکر خدا:
«أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ»[13] (به او توصیه کردم) که برای من و پدر و مادرش شکر به جا آور» همان طور که ملاحظه میشود در این آیه خداوند و شکر والدین در یک ردیف قرار گرفتهاند، لذا امام رضا ـ علیه السلام ـ میفرماید: خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی والدین را شکر نکند خدا را هم نمیکند.[14]
6: تواضع و فروتنی نسبت به آنها آشکار باشد:
در آیه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ»[15] در رابطه با تواضع و فروتنی نسبت به پدر و مادر است. جناح به معنای پر و بال گستران است که کنایه از مبالعه در تواضع و خضوع زیانی و عملی است مثل جوجهای که بال و پر خود را باز میکند تا مهر و محبت مادر را تحریک کند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از اینکه در این آیه جناح مقید به «ذُل» شده استفاده میشود که انسان باید در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوری رفتار کند که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او را در برابر آنها خوار میکند و نسبت به ایشان محبت و مهر دارد.[16]
یکی از آثار مهم احترام و نیکی کردن به پدر و مادر:
الف) غفران الهی: خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه دستور میدهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن میفرماید: «ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا.»[17]
«خدا به آنچه در دلهای شما است از خود شما آگاهتر است اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هرکه را با نیت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید.»
و یکی از آثار بیحرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است:
«والذی قال لوالدیه افٍ لکما اتعد اننی ان اخرج و قد خلت القرون من قبلی و هما یستغیثان الله ویلک ءامن ان وعدالله حق فیقول ما هذا الا اساطیر الاولین.»[18]
این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناسی است که مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و میگوید: «آیا به من وعده میدهید که من در روز قیامت مبعوث میشوم در حالی که قبل از من هم اقوامی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند.» این پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند تسلیم نمیشوند آنها فریاد می زنند و خدا را به یاری میطلبند که وای بر تو ای فرزند ایمان بیاور که وعده خدا حق است اما او همچنان لجاجت میکند و در مقابل پدر و مادر میگوید اینها چیزی جز افسانههای پیشین نیست.
از این آیه معلوم میشود این فرزند کاملا به پدر و مادر بی احترامی کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتی آنها را مسخره هم کرده است سرانجام کار چنین افرادی را در آیه بعد روشن میکند و میفرماید: اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم کانو خاسرین.[19]
آنها کسانی هستند که عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبلا از آنها بوده گرفتار مجازات دردناک میشوند و اهل دوزخاند.[20]
