1- خداجویی : خداجویى و توحید، سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدى است. امام صادق علیه السلام درباره اینان مى فرماید:مردانى که گویا دل هایشان پاره هاى آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خداى، خاطرشان را نمى آلاید ... همانند چراغ هاى فروزانند، گویا دل هایشان نور باران است. از ناخشنودى پروردگارشان هراس دارند. براى شهادت دعا مى کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند.(1)
امیر المومنان علیه السلام یاران مهدى را گنج هایى مى داند؛ آکنده از معرفت خدایى.(2)
2- عبادت و بندگى : یاران مهدى، مردان عبادتند و نیایش؛ آن هم نه عبادتى عادت گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشى عارفانه و پاکبازانه. روح بندگى و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته، همواره خود را در محضر خدا مى بیند و از یاد او لحظه اى غفلت نمى ورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده مى گریند.(3)
3- حفاظت از حدود الهی: نخستین شرط بیعت امام با یاران، حفاظت از حدود خدا است .
على علیه السلام مى فرماید:یاران با این شرایط با امامشان بیعت مى کنند که دست پاک باشند و پاکدامن. زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونت گاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکب هاى ممتاز سوار نشوند و لباس هاى فاخر نپوشند. مسجدى را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهى را نا امن نکنند و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمان شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند. فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگى جهاد کنند. امام نیز متعهد مى شود، بسان همراهان زندگى کند، دربان و حاجت براى خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یارى خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگى عبادت کند.(4)
امام، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجراى وظایف خود نظارت دو چندان دارد.(5) اگر کارگزاران نظام توحیدى، با فضیلت باشند و وظیفه شناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند.
از ویژگی هاى بارز همراهان مهدى، ایثار و مواسات است. آنان براى یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره گیرى از زیبایی هاى زندگى، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند. آن کس که خود ساخته نباشد، نمى تواند سازندگى کند و آن که بر دوست خود، مهر نورزد؛ دیگران را شایسته ترحم نبیند
4- بصیرت و آگاهى : یاران مهدى، در بصیرت و خردمندى سرآمدند. در فتنه هایى که زیرکان در آن فرو مى مانند، هوشیارانه راه می جویند و حق را از باطل باز می شناسند.
5- شجاعت : یاران مهدى، دلیرمردند. امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: گویا، آنان را مى نگرم، سیصد و اندى مرد بر بلنداى نجف کوفه ایستاده اند. دل هایى چون پولاد دارند. در هر سو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل هاى دشمنان سایه مى اندازند. در سوار کارى و تیر اندازى بى نظیرند. در رزمگاه، نشان شجاعان بر تن دارند و چونان پیامبر(صلی الله علیه و آله) در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهاده اند.(6)
6- فرمانبرى : یاران امام، عاشقان مولاى خودند و پاکبازان راه او. در انجام دستورهاى وى، بر یکدیگر پیشى مى گیرند. به فرموده پیامبر (صلی الله علیه و آله)، تلاش گر و کوشا در پیروى از اویند.(7)
پیروى آنان نه برخاسته از زور، بلکه عشق و علاقه قلبى به مهدى، آنان را به فرمانبرى وا مى دارد. لبخند او را، جلوه رضاى خدا و عتابش را تازیانه خشم خدا مى شمرند. او را بیش از هر کس، دوست مى دارند و پیروى از او را بدون قید و شرط بر خود لازم مى شمارند. سوارانى با نشان و پرچم، براى تبرک دست بر زین مرکب امام مى سایند و در گرد امام در چرخشند. با جان و دل، او را در جنگ ها یارى مى کنند.(8)
7- ایثار و مواسات : از ویژگی هاى بارز همراهان مهدى، ایثار و مواسات است. آنان براى یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره گیرى از زیبایی هاى زندگى، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند. آن کس که خود ساخته نباشد، نمى تواند سازندگى کند و آن که بر دوست خود، مهر نورزد؛ دیگران را شایسته ترحم نبیند.
برید عجلى نقل مى کند: به امام باقر گفته شد؛ یارانمان در کوفه بسیارند. اگر فرمان دهى از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینى، از مال او نیازمندى خود را بر طرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیل ترند . . . زمان قیام قائم دوران رفاقت فرا رسد؛ مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند.(9)
در روایات، از یاران مهدى علاوه بر تعبیر مزامله به رفقا، نیز نام برده شده اند،(10) به معناى دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم، دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنى اند. گویا یک پدر و مادر آنان را پروریده اند. دل هاى آنان از محبت و خیر خواهى به یکدیگر آکنده است.(11)
یاران مهدى، مردان عبادتند و نیایش؛ آن هم نه عبادتى عادت گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشى عارفانه و پاکبازانه. روح بندگى و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته، همواره خود را در محضر خدا مى بیند و از یاد او لحظه اى غفلت نمى ورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده مى گریند
8- زهد و ساده زیستى : زهد و ساده زیستى، زینت کارگزاران مهدى است .غذایشان ساده و لباسشان بى پرایه است. زندگی شان از معیشت درویشان فراتر نمى رود. با دردهاى جامعه آشنا و رنج هاى بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمى توانند تن به آسایش و شادکامى سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چرا که آن که با عشرت طلبان همسو شوند و دل در گرو آز و طمع بندند، نمى توانند مروج دین باشند و کارگزارى شایسته براى حکومت عدل و داد.(12)
در حجاز، فرودستان و بینوایان در انتظار ظهور مهدى لحظه مى شمارند(13)و در سایر سرزمینها نیز، غیر مسلمانان براى رهایى از ستم بیدادگران، امام را مى جویند.(14)
9- نظم و انضباط : نظم در زندگى و کار، از ارزش هاى انسانى و از رموز کامیابى است. انسانهاى موفق، برنامه دارند و بر اساس اصول مشخص، حرکت مى کنند. یاران امام زمان نیز، داراى نظم و تشکیلاتى مناسب با حکومت جهانى اند. با این که روابط گرمى با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولى کارها را بر اساس اصولى محکم و روشن پیش مى برند و تشکیلاتى بر اساس معیارهاى اسلامى در میانشان برقرار است .
از یاران امام برخى سمت نقابت و نمایندگى دارند.(15)دیگران ، در اختیار این گروهند. سپاهیان امام ، لباس یکسان استفاده مى کنند. نیروهاى متحدالشکل و منظم مهدى، منظم ترین نیروهاى رزمى جهانند.
بیاییم با خود بیندیشم اگر انشاءالله امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) همین جمعه بیاید، می توانیم در صف یاران او بایستیم و بگوییم ای یوسف زهرا ما چشم انتظار آمدنت بودیم؟
دلا بکوش مگر دامنش به دست آری
که وصل، بیطلب و انتظار ممکن نیست
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ ﴿٦٠﴾ سوره روم
پس تو صبر پیشه کن، که وعدهی خدا البته حق و حتمی است و مراقب باش که مردم بی علم و یقین و ایمان (مقام حلم و وقار) تو را به خفت و سبکی نکشانند. (۶۰)
تفسیر المیزان- علامه طباطبایی(ره):
یعنى به هر عکس العملى که با تو روبرو مى شوند بساز، و در برابر اینکه مى گویند: (ان انتم الا مبطلون ) و سایر زورگوییهایشان صبر کن، که وعده خدا حق است و اگر او وعده داده که یاریت کند، قطعا خواهد کرد، همچنان که در آیات قبل نیز فرموده : (و کان حقا علینا نصر المومنین )، پس کسانى که یقین به وعده خداى سبحان ندارند، تو را سست نسازند.
و اینکه بعضى گفته اند مراد از ( لا یوقنون )، این است که به آنچه از آیات بینات که برایشان مى خوانى یقین ندارند، و آن را تکذیب نموده تو را با اباطیل خود اذیت مى کنند، صحیح نیست، چون همان طور که گفتیم وعده آخر آیه و اول آن یکى است، و آن وعده به نصرت است.
6- کسانی به فکر تضعیف و تحقیر رهبر هستند که به راه حقّ یقین ندارند. «الّذین لایوقنون» تفسیر نور -حاج آقای قرائتی
آیه جهت زیادی رزق
به تجربه رسیده آن که در هر روز بخواند آیه مبارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب یا سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود. ان شاء الله .
وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا
(هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد، و هرکس بر خداوند توکل کند امرش را کفایت میکند، خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.) سوره طلاق آیه 2 و 3
شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان اینگونه نقل میشود که :
در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی میگوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما میآیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی میآید و میگوید چه کار دارید؟
امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیهالسلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان میبارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمیتوانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمیتوانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد میدهم و آن این که:
ترجمه آیات: (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را میکند، خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.)(سوره طلاق آیه 2 و 3)
را می خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
منبع : سایت صالحات