سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدافع حرم» ثبت شده است

روایت قهرمانانه همسر شهید «حمید اسدالهی»؛

گفتم "باید طوری شهید شوی که رهبری به خانه‌مان بیاید"

شهید حمید اسدالهی1

نشستن پای حرف خانواده شهدای مدافع حرم از آن لحظاتی است که آدم را سراپا گوش می‌کند تا به این سؤالش جواب بدهد: چطور یک خانواده می‌تواند عزیزش را کیلومترها دورتر از مرزهای کشور به جنگ بفرستد؟

به گزارش سراج24،مهر نوشت؛ حجله های «باباحمید» سی‌ودو ساله کوچه را روشن کرده است. «محمد» می دود دورتا دور کوچه و می خندد بین دیوارهایی که عکس پدر، به عنوان افتخار محله، رویشان نصب شده است. پاسداری 4ساله که با تفنگش مراقب محله است، مراقب خانه، مراقب مادر، مراقب مادربزرگ.

مراقب برادرش احمد. محمد حالا یک هفته است مرد خانه شده، باید حواسش به خیلی چیزها باشد تا آب در دل مادرش و برادر 3 ماهه اش تکان نخورد. محمد در این یک هفته چندسال بزرگ شده است. و حالا این کوچه خلوت و این بن بست کوچک، عکس های باباحمید32 ساله و لباس پاسداری که بر تنش دارد در گوش تمام رهگذران این محله می خواند:«جهاد هنوز ادامه دارد.»

به بهانه شهادت شهید «حمید اسداللهی» از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی در عملیات دفاع از حرم حضرت زینب (س) به خانه اش رفتیم تا این شهید بزرگوار را بیشتر بشناسیم. خانه ای که حالا 10روز است عکسهای پدر را برتمام دیوارهای خود می دید.

۲ نظر موافقین ۱ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۴
ع . شکیبا---۷۳۰۸

حمله خمپاره ای گروه های تکفیری به شهر شیعه نشین نبل در شمال سوریه به شهادت یک دختر جوان شیعه سوری منجر شد.

به گزارش ـ مدافعان حرم ـ گروه های تکفیری جنایت دیگری را در حق شیعیان سوریه مرتکب شدند.

این گروه ها امروز شنبه نوزدهم دی 1394 شهرهای شیعه نشین نبل و الزهراء را با ده ها موشک، خمپاره و گلوله تانک هدف قرار دادند.

در این حمله گروه های تکفیری یک دختر 20 ساله شیعه سوری به نام «بتول یاسین جعویک» از اهالی شهر نبل به شهادت رسید و سه تن دیگر از شهروندان غیرنظامی این دو شهر شیعه نشین هم مجروح شدند.

گروه های تکفیری به صورت مستمر شهرهای شیعه نشین نبل و الزهرا را که در شمال استان حلب واقع است، با موشک و خمپاره هدف قرار می دهند.

تاکنون صدها تن از اهالی این دو شهر شیعه نشین بر اثر حملات گروه های تکفیری به شهادت رسیدند.

دو شهر نبل و الزهراء که محل زندگی 60 هزار تن از شیعیان سوریه است، از سه سال پیش در محاصره گروه های تکفیری قرار دارد و این گروه ها مانع از ورود غذا و دارو به این شهرهای شیعه نشین می شوند.


منبع modafeon.blog.ir
۲ نظر موافقین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۰۱:۱۶
ع . شکیبا---۷۲۵

نخستین شهید مدافع حرم که لرستانی بود

انشای دختر شهید «محرم ترک» بیاد پدر:

«پدرم زیبا سخن می‌گفت؛ نرم و آرام»

در آستانه سالگرد شهادت شهید محرم ترک، دختر این شهید انشایی با خط خود برای پدرش نوشته است.

به گزارش لرستان خبر، شهید محرم ترک نخستین شهید ایرانی مدافع حرم که لرستانی است  در 29 دی 1390 توسط عوامل تکفیری در دمشق به شهادت رسید.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

 

«به نام خدا
موضوع : محرم ترک


شهید محرم ترک از کشور سوریه در برابر دشمنان دفاع کرد و در این دفاع جان داد و شهید شد. ایشان می فرمود: « هرجایی ظلمی به مسلمانان شود باید برود و کمک کند.»

 ایشان در صحنه بمب گذاری شهید شدند و نامی نیکو از خود باقی گذاشتند. میخواهم خاطره ای به یاد ماندنی از پدرم بگویم: ما در شهر[کشور] سودان و در یک شهر فقیر بودیم که بیشتر مردم آنجا چادر نشین بودند. روزی پدرم با چند جعبه به خانه آمد و به من و مادرم گفت: چند تا از وسایلی که نیاز نداریم را در جعبه ها بگذاریم و به مردم چادرنشین بدهیم. من هم اسباب بازی که دوست داشتم  را به پدر دادم، نامش عسل بود. من تا به حال عروسکی را به اندازه او دوست نداشتم. ما وسائل را به مردم چادر نششین دادیم و آنها هم با زبانشان از ما تشکر کردند. من هم هنوزِ هنوز خوشحال هستم.

 پدر من هم قبل از غذا به من می گفت که بگویم بسم الله و بعد از غذا الحمدلله بگویم.

 من صدای پدرم را که قبل شنیده ام دوست دارم. صدای پدرم بسیار نرم بود و صدای تلاوت قرآنش بسیار زیبا بود و صدایی که همیشه در زمزمه می گفت من خیلی دوست داشتم وقتی می گفت: الحمدلله... الحمدلله...

پدرم زیبا سخن می گفت و نرم و آرام. وقتی من را صدا می زد انگار تمام دنیا را به من داده بودند. صدای پدرم همیشه در گوشم بود که می گفت: فاطمه ... فاطمه  ..

 محرم ترک

به زودی گزارش کاملی در  مورد این شهید منتشر خواهد شد . انشاءالله

دریافت تیزر ملازمان حرم شهید محرم ترک

۳ نظر موافقین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۲:۳۲
ع . شکیبا---۳۲۹۹
معرفی یک شاگرد مکتب خمینی(ره)؛

شیخ نمر النمر؛ آیت الله رزمنده +تصاویر

نیروهای امنیتی رژیم آل‌سعود، در پی سخنرانی آتشین آیت‌الله شیخ "نمر النمر" در نماز جمعه "العوامیه" عربستان، وی را ترور کرده و با مجروح‌کردن او، پیکر نیمه‌جانش را به مکان نامعلومی منتقل کردند؛ اقدامی که به شعله‌ور شدن آتش قیام مردم انقلابی "الشرقیة" و شهادت و جراحت بسیاری از آنان انجامید و به بحرین نیز کشیده شد. دادگاه عربستان، امروز برای او که مدت‌هاست دربند است، حکم اعدام صادر کرد.
گروه بین الملل مشرق- شیخ "نمر باقر النمر" ‌روحانی شیعی برجسته عربستانی، در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر "العوامیه" در استان القطیف در شرق عربستان در خانواده‌‌ای اهل علم و دین، به دنیا آمد که از آن علمایی چون "آیت‌الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر" (قدس سره) و خطبای حسینی چون جدش حاج "علی بن ناصر آل نمر" سر بر آورده بودند.



تحصیلات مقدماتی و هجرت برای تحصیل علوم دینی
تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیک‌تر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم(عج) حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیت‌الله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.

 



شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم(عج)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب(ع) برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.


وی دوره کتاب‌های اصولی از جمله "اصول" المظفر، "رسائل" شیخ انصاری و "کفایة" آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز "اللمعة الدمشقیة" نوشته شهید اول، "جامع المدارک" خوانساری، "مکاسب" شیخ انصاری و "مستمسک العروة الوثقى" سید حکیم و دیگر کتاب‌های فقهی را مطالعه کرد.

وی در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتیدی حضور یافت، از جمله:
- بحث خارج نزد آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران
- بحث خارج نزد آیت الله سید عباس مدرسی در سوریه
- بحث خارج نزد آیت الله خاقانی در سوریه
- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران
- درس "لمعة" نزد علامة شیخ وحید افغانی

همچنین اخلاق را نزد آیت‌الله شیرازی در شهر مقدس قم فراگرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد است دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.

وی اکنون از جمله معروف‌ترین و شایسته‌ترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزه‌های علمیه به شمار می‌آید که حتی در حوزه‌های علمیه ایران و سوریه به تدریس کتاب‌هایی همچون کتاب "اللمعة الدمشقیة" و کتاب "جامع المدارک" و "مستمسک عروة الوثقى" و "الحلقات" شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.

شیخ نمر سال‌ها اداره حوزه علمیه حضرت قائم(عج) در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.


 

پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی "الإمام القائم(عج)" را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگ‌بنای "مرکز اسلامی" در سال 1422 هجری قمری مصادف با 2011 میلادی بود.



خصوصیات اخلاقی آیت‌الله

۰ نظر موافقین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۰۱:۰۹
ع . شکیبا---۸۸۹
«امیر سیاوشی» به سال 1367 در محله «چیذر» تهران متولد شد. وی از اعضای یگانِ دریایی سپاه پاسداران بود که چندی پیش، داوطلبانه به مدافعانِ حرمِ بانوی مقاومت در سوریه ملحق شد. «امیر» در تاریخ 29 آذر 1394، در نبرد با «مزدوران سعودی» خلعت شهادت پوشید.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «امیر سیاوشی» به سال 1367 شمسی در محله ی »چیذر» تهران متولد شد. وی از اعضای یگانِ دریایی سپاه پاسداران بود که چندی پیش، داوطلبانه به مدافعانِ حرمِ بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) در سوریه ملحق شد. «امیر» به تاریخ 29 آذر 1394 شمسی، در نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» خلعت شهادت پوشید.

پیکر پاک «امیر سیاوشی» در جوار آستانِ «امام زاده علی اکبر چیذر» تا روز ظهور مولایش، به امانت گذاشته شده است. آن چه پیش رو دارید، تصاویری است از این مدافع شهید حرم:

روحمان با یادش شاد
هدیه به روح بلندپروازش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


تصاویر/

۲ نظر موافقین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۱۴:۱۶
ع . شکیبا---۱۰۳۱

خیلی دلم هوای رفتن کرده است

یادگار شهیدان، به شهیدان پیوست

سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سالهای گذشته که نقش تعیین کننده ای در حفظ و حراست حرم حضرت زینب (س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در جنگ تروریستی سوریه داشت ، عصر پنج شنبه در حین انجام ماموریت های مستشاری در حومه شهر حلب به دست تروریستهای داعشی به شهادت رسید.

به گزارش کُردتودی به نقل از وبلاگ مسافرانی از بهشت:

شهادت،  سعادت و حیات پایداری است که خداوند متعال برای بندگان خاص خویش وعده فرموده است.شهادت سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی ؛ فرمانده دلاور سپاه اسلام، که در حراست از حرم اهل بیت علیهم السلام و هنگام ماموریت مستشاری برای تقویت جبهه مقاومت اسلامی در نبرد با گروهک تروریستی داعش و حامیان آنها به لقاء حق نائل شد؛ فقدانی بزرگ و اندوهی عمیق آفرید."سردار حسین همدانی" یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که تجربه فرماندهی جنگ‌های ناهمتراز (اوایل جنگ تحمیلی در مبارزه با ضدانقلاب در کردستان) و تجربه جنگ تحمیلی در استان‌های غربی (کردستان، همدان و کرمانشاه)، فرماندهی سپاه محمد رسول‌الله(ص)، مشاور فرمانده کل سپاه و جانشینی قرارگاه امام حسین(ع) را در کارنامه داشت.سردار همدانی یکی از بنیانگذاران سپاه منطقه غرب خصوصاً استان "همدان" و "کردستان" بوده و از فرماندهان جنگ تحمیلی و از یادگاران دوران دفاع مقدس به حساب می‌آید.

مسئولیت‌های سردار سرتیپ حسین همدانی در هشت سال دفاع مقدس
۱ ــ فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان
۲ ــ فرمانده لشکر ۱۶ قدس استان گیلان
۳ ــ معاونت عملیات قرارگاه قدس.
 
مسئولیت‌های پس از دفاع مقدس
۱ ــ فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر ۴ بعثت
۲ ــ رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران
۳ ــ جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره)
۴ ــ مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۵ ــ جانشین سازمان بسیج مستضعفان
۶ ــ فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) تهران.
 
سردار که باید می‌رفت و در صراط رفتن بود و مگر جز این ، زیبنده این سردار بود.این مائیم که در این هندسه حضور ، حصاری به وسعت دنیا طلبی به دور خویش کشیده‌ایم و سردارِ سربدار این هندسه را بر هم زد و رفت.سردارِهمدانی ، آن سیمای سفید کرده در آسیاب جهاد سالهاست که می‌رفت و ما گمان کردیم در کنارمان است. او بازمانده غافله‌ای بود که سالارش حاج احمد متوسلیان بود. این سردار بزرگ، به معناى کامل کلمه ذوب در ولایت بود. محب اهل البیت (ع) بود، عاشق امام حسین (ع) بود، عشق زینب (ع) داشت،کمتر حسینى را مى توان سراغ گرفت که چون حسین (ع) دلبر و چون زینب (س) دلیر باشد، اما حسین ما،هم حسینى دلبرى کرد و هم زینبى دلیرى!گمانم اکنون سردار سلیمانی غصه‌دار است ، گمانم اکنون مرغان دشت جهاد هوایی شده‌اند. ولی شما مرغان وحشی کجا و ما اهلی شدگان در قفس عادات کجا. آیا کسی صدای ما را می‌شنود؟ آیا امیدی برای ما هم هست؟

سردارى از سرداران سپاه از میان ما رفت، و غم از دست دادن بزرگ مردى از مردان جبهه جهاد و شهادت، بر دوش ما بسیار سنگین است، اما بد خواهان بدانند، اگر حسین همدانى را از ما گرفتند، ایران پر از حسین همدانى هاست، و دیرى نخواهد پائید که منتقمین خون حسین همدانى، داعش را به خاک و خون مى نشانند، انتقام حسینیان، از یزیدیان، بسى سخت و شکننده خواهد بود، پخته داند کاین سخن با خام نیست.

https://cdn.isna.ir/d/off/hamedan/2022/08/10/3/62346423.jpg?ts=1660125352188
روحش شاد و راهش پر رهرو باد

۱ نظر موافقین ۱ ۰۴ دی ۹۴ ، ۰۳:۱۴
ع . شکیبا---۱۵۷۲
«محرم علی‌پور» خطاب به همسرش نوشت: به فرزندانم بگو که عاشق سیدعلی بودم . بگو که اگر شادی روح بابا را می طلبند، سرباز ولایت سید‌علی باشید، صحبت های حضرت آقا را خوب بشنوید
عقیق: محرم علی‌پور»، متولد به سال 1354 در روستای «قراجه محمد» (از توابع «مرند») روز 7 اردیبهشت ماه 1393شمسی،  در نبرد با «پیروان اسلامِ آمریکایی» و «مزدوران وهابی سعودی»، برای دفاع از حرمِ «بانوی مقاومت» حضرت «زینب کبری(سلام الله علیها خلعت شهادت پوشید. آن چه خواهید خواند، متن وصیت نامه ی آن عزیز است:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و روح پرفتوح حضرت امام(ره) و با درود بر امام خامنه‌ای
خدمت همسر عزیز و شیرزن خودم سلام. می دانم که از روزی که با من پیوند ازدواج بستی، جز زحمت و تلاش بی وقفه برای شما هیچ نکرده‌ام. می دانم قصور زیادی دارم، آن طور که شما بودید، من نبودم. اگر همیشه با شجاعت و افتخار، آماده هرگونه ماموریت بوده ‌ام، تنها به همت شما و مسئولیت پذیری شما بوده است. اگر عمری باقی بود، از خداوند می خواهم توفیق جبران محبت های شما را به بنده عطا فرماید و اگر خدا خواست و شهادت نصیب بنده حقیر شد، طلب حلالیت دارم.
بعد از بنده، هرگز از خط ولایت خارج نشوید، بسیار مواظب باشید که فتنه گران گاه به نام ولایت در پی خواهند بود تا شما را در مقابل ولایت قرار دهند. هرگز فکر نکنید که نسبت به سایر مردم، حق بیشتری نسبت به انقلاب دارید، هر چه بوده وظیفه بوده است.

به فرزندانم بگو که عاشق سیدعلی بودم . بگو که اگر شادی روح بابا را می طلبند، سرباز ولایت سید‌علی باشید، صحبت های حضرت آقا را خوب بشنوید و به جان دل بگیرید که چراغ هدایت شما خواهد بود.

اما فرزندم میثم عزیز و یاسر جان! دعا می کنم که شهید راه ولایت باشید، در طلب علم کوشا باشید، تا می توانید به دنبال علم باشید. مواظب باشید که بدون بصیرت عملتان راه به جایی نخواهد برد. مواظب عملیات روانی دشمن باشید. شما هیچ حقی بر گردن ملت ندارید، مگر وظیفه خدمت به مردم. همیشه از خود سوال کنید که برای کشور و مردم چه کرده اید.
میثم جان بابا و یاسر عزیزبابا، یار و یاور هم باشید. هر کجا که باشید می توانید سرباز ولایت باشید. در هر شغلی که باشید و دوست داشته باشید. با ولایت بودن، با دوستی دنیا در یک جا نمی گنجد، پس اگر مال دنیا هم داشتید، نگذارید محبت مال دنیا  شما را از ولایت جدا کند . تا می توانید به مردم خدمت کنید. هرگز در مسایل اجتماعی خود بی تفاوت نباشید.

آخرین وصیت بنده به شما این است: احترام مادر خود را داشته باشید که حق بسیار بر گردن بنده و شما دارند. ایشان را روی تخم چشم خود جای دهید که هر چه کنید کم است.
از مادرم سکینه (خاله ام)، حاجی و پدرم حلالیت بخواهید و سلام مرا به آن ها برسانید.
از تمام برادران و خواهرانم و هر کس که با بنده ارتباط داشته، حلالیت بخواهید. اگر به کسی قرضی داشتم بپردازید و اگر از کسی طلبی داشتم، در طلب یا بخشش آن مختارید.
اگر مفقودالاثر شدم، هرگز به خاطر جسم گناهکار، خاطرِ آقا را پریشان نکنید که خاطر حضرت آقا، از همه برایم عزیز‌تر است.
در خاتمه از تمام دوستان حلالیت می طلبم.
 
خداوند بر عمر با عزت امام خامنه ای بیفزاید

تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۲

۰ نظر موافقین ۱ ۰۴ دی ۹۴ ، ۰۲:۴۶
ع . شکیبا---۸۲۶

"سرهنگ محمودی" یک شب قبل از شهادت

آن چه پیش رو دارید، شاید آخرین تصویر برداشته شده از شهید«ستار محمودی» باشد که درست شبِ قبل از شهادتش، به ثبت رسیده است
عقیق:سرهنگ پاسدار «ستار محمودی» متولد روستای «مهرنجان» در استان فارس بود. وی  از افسرانِ نیروی دریایی سپاه در «بوشهر» و فرمانده‌ی پدافند هوایی منطقه پنجم «بندر لنگه» بود که داوطلبانه برای دفاع از حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)، عازم سوریه شد و حدود 10 روز قبل، طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی»، در منطقه ی «لاذقیه»، خلعت شهادت پوشید.
آن چه پیش رو دارید، شاید آخرین تصویر برداشته شده از شهید«ستار محمودی» باشد که درست شبِ قبل از شهادتش، به ثبت رسیده است.
روحمان با یادش شاد
هدیه به روح بلندپروازش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

عکس/ سرهنگ «محمودی» یک شب قبل از شهادت
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۴
۰ نظر موافقین ۱ ۰۴ دی ۹۴ ، ۰۲:۱۶
ع . شکیبا---۱۰۶۶

سردار شهید عبدالرضا مجیری در قسمتی از وصیت نامه خود می گوید: از خداوند متعال می خواهم که در بدنم اثر از زخم های بدن امام حسین (ع) و اثری از پهلوی شکسته حضرت زهرا باشد.

به گزارش پایگاه خبری سفیر تیران و کرون  سردار سرتیپ ۲ پاسدار عبدالرضا مجیری فرمانده گردان ۱۲۳ امام حسین علیه السلام شهرستان در حالی که ۲۰روز از حضورش در جبهه های سوریه سپری شده بود، سه شنبه سوم آذر ماه سال جاری در حلب و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) به شهادت رسید و مراسم تشییع وی در شهر تیران روز جمعه ۶ آذر انجام شد هم چنین  روز شنبه در شهر خمینی شهر تشییع و در محله اندان این شهر به خاک سپرده شد.

شهید عبدالرضا مجیری سال۵۳ در خمینی شهر متولد شد و در سال ۷۲ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد که پس از گذراندن دوره های مختلف نظامی چون تکاوری و یگان صابرین و حضور در درگیری های عرب کشور به عنوان فرمانده گردان فاطمیون در سوریه به شهادت رسید.

از این شهید دو فرزند دختر ۱۱و ۶ساله و ک پسر ۳ سال به یادگار مانده است.

Mojiri (1)

وصیت نامه این شهید بزرگوار را در ادامه می خوانیم:

به نام الله یگانه پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بر همه انبیا مخصوصاً نبی مکرم اسلام (ص) و با سلام خدمت تمامی اوصیاء مخصوصاً نائب و وصی رسول اکرم (ص)، اسدالله، اُذن الله … امیرالمؤمنین و تمامی جانشینان بر حقشان و سلام خدمت یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش و یگانه دوران حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (روحی فداء).

گواهی می دهم که خدا یکی است و شریکی برای او نیست و الله تنها معبود جهانیان است.

گواهی می دهم به تمام انبیاء الهی از حضرت آدم تا خاتم آنها و افضل آنها محمد مصطفی (ص).

گواهی می دهم به همه اوصیا پیامبران، مخصوصا اوصیا پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی (ص) از امیرالمؤمنین علی (ع) تا یازده جانشین بر حقش که خاتم آنها امام عصر و الزمان حضرت مهدی (روحی فداء) می باشد.

گواهی میدهم که ولایت فقیه جانشین بر حق ائمه (ع) بوده و اطاعت از ولی فقیه اطاعت از معصوم (ص) بی کم و کاست می باشد.

با عرض سلام خدمت مهدی موعود (روحی فداء) و نائب بر حقش امام خامنه ای و تمامی رهروان شهیدان راه حق و حقیقت. و با عرض سلام خدمت تمامی دوستان و آشنایان و فامیل و همکاران و برادران و خواهرانم و مادر گرامی ام و پدر و مادر همسر عزیزم.

همسر عزیزم من در زندگی حق شما را ادا نکردم. امیداورم مرا ببخشید و از خداوند برایم طلب غفران و رحمت کنید. انشاءا… همدیگر را در پیش خداوند متعال ملاقات کرده و در آخرت نیز یار و همبال هم باشیم. به شما همسر عزیزم توصیه به صبر و استعانت از خداوند متعال را خواهانم و اینکه در مراسم من جرع و فزع نکنید و قوی و مقاوم باشید و نشان دهید که فدایی دادن در راه حق و حقیقت شادی دارد نه غم و اندوه و اشک و ناله.

همسر عزیزم شما را سفارش می کنم در مورد بچه ها که نگذارید آنها از راه خدا و ولایت دور شده و آنها را بچه هایی مؤمن و پرهیزگار بار بیاورید و به آنها همواره بگویید که پدرشان در راه حق و حقیقت قدم برداشته و جان ناقابلش را فدای راه معبود نموده و شما نیز باید پاسدار حرمت خون پدرتان بوده و از راه حق و حقیقت و پیروی از ولی فقیه منحرف نشوید. همسر عزیزم همواره کوشش کنید که به بچه هایم بجز روزی حلال ندهید و آنها را از روزی غیر حلال باز دارید.

همسر عزیزم همواره در زندگی بر خدا توکل کنید و از او یاری بجوئید و جز راه خدا راهی را نروید تا به او ملحق شوید.

خدمت دختر گلم سلام می کنم و به او می گویم که او را خیلی دوست دارم و برای عاقبت بخیری اش دعا می کنم. دختر گلم در زندگی خدا را فراموش نکن و در کارها کمک مادرت کن و حجاب و عفتت را مواظب باش و برای پدر گناهکار خود نیز دعا کن که خدا مرا بیامرزد و از سر تقصیراتم بگذرد.

به زهرا خانم و محمد حسین گلم سلام می کنم و به آنها می گویم که بابا همواره دعا گوی شما بوده و برای عاقبت بخیریتان دعا می کند. بچه های گلم بابا را از دعای خیر خود فراموش نکرده و اعمال  و رفتارتان جوری باشد که مرا پیش پیامبر و ائمه (ص) سر افراز کرده و شرمنده نسازد.

Mojiri (4)

به مادر گرامی و مهربانم سلام عرض کرده و از او می خواهم که مرا بخاطر خطاها و کوتاهی هایم در مورد او ببخشد و در شهادت من صبر پیشه ساخته و بداند که پسرش در راه امام حسین (ع) قدم برداشته و راه او را پیموده است و باید تو نیز مانند زینب (س) صبر پیشه کنی و مرا از دعای خیر خود فراموش نکرده و مرا ببخش. از پدر همسر و مادر همسر عزیزم حلالیت طلبیده و از آنها می خواهم که مرا به خاطر کوتاهی هایم ببخشند و مرا حلال کنند.

از تمامی برادران و خواهران و دوستان و آشنایان و همکارانم می خواهم که اگر تقصیری یا کوتاهی از جانب من در مورد آنها سرزده مرا ببخشند و مرا حلال کنند و از ولایت فقیه دست برنداشته و تا پای جان از آن حمایت کنند.

به همسر عزیزم می گویم که من در زندگی به کسی قرض ندارم و آنهایی هم که از آنها طلبکار هستم، اگر طلب شان را دادند که هیچ واگر ندادند آنها را می بخشم و حلال میکنم. احتیاطاً مقدار یک میلیون تومان برای من خمس بدهید و پانصدهزار تومان هم رد مَظالم. اگر مالی هم از من بر جای مانده آن را طبق قانون ارث و میراث تقسیم کنید.

از همه، همسر و فرزندان و عزیزانم طلب عفو نموده و همه را به خداوند مننان می سپارم و به آنها جمله شهید بهشتی را می گویم که (سر نوشت مُقَلِدان خمینی چیزی جز شهادت نیست).

از خداوند متعال می خواهم که در بدنم اثر از زخم های بدن امام حسین (ع) و اثری از پهلوی شکسته حضرت زهرا باشد. اگر جنازه ام برگشت که از خدا می خواهم که بر نگردد مرا هر کجا خواستید دفع کنید و از همگی التماس دعا دارم و شما را به خداوند بزرگ می سپارم.

محب المهدی      عبدالرضا مجیری      ۱۳/آبان/۱۳۹۴      ۱۱ محرم الحرام

 

IF

۰ نظر موافقین ۱ ۰۴ دی ۹۴ ، ۰۱:۴۰
ع . شکیبا---۹۴۷