متوکل بعد از واثق ، در سال 232 ه.ق به خلافت نشست . در ایام او لهو و لعب و طرب ، مخصوصا در مجلس او بسیار بود. او مردى خبیث السیره بود و چنانچه امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرموده بود، کافرترین آل عباس بود. عمرو بن فرج را والى مدینه و مکه کرد، و او به مردم دستور داده بود که کسى به آل ابى طالب احسان نکند، و اگر کسى کوچکترین احسانى کند سخت عقوبت خواهد شد، به حدى کار بر علویین تنگ شده بود که لباسهاى زنان علویه کهنه و پاره شده بود و پیراهن سالمى را براى نماز به نوبت مى پوشیدند، و نخ ریسى مى کردند، تا متوکل به درک واصل شد.
از اعمال زشت و پست متوکل این بود که همیشه و در همه جا امیر المؤمنین (علیه السلام ) را به بدى یاد مى کرد، و به آن حضرت جسارت مى کرد. او 17 بار قبر مبارک حضرت سید الشهداء (علیه السلام ) را خراب کرد، ولى دوباره بنا شد. متوکل در راه زیارت آن حضرت دست قطع مى کرد و زوار را مى کشت .
به خاطر جسارت هایى که متوکل در مجلسى به امیرالمؤمنین (علیه السلام ) کرد، منتصر پسرش در شب چهارشنبه سوم یا چهارم ماه شوال چند نفر از غلامان خاص پدر را مأمور کشتن وى کرد، و آنها در حالى که متوکل مشغول شرب خمر بود، خونش را ریختند و به درکات جحیم شتافت .
در همان روزى که متوکل به دستور پسرش منتصر کشته شد مردم با او در قصر معروف جعفرى بیعت کردند. منتصر مردى به ظاهر رئوف و مهربان بر اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) بود، و بر عکس پدر خود به آل ابى طالب احسان مى کرد و به هیچ وجه متعرض ایشان نمى گشت .
او زیارت امام حسین (علیه السلام ) را آزاد کرد و مانع احدى نشد، و دستور داد فدک را به اولاد امام حسن و امام حسین (علیهم السلام ) رد کنند، و اوقاف آل ابى طالب (علیه السلام ) را آزاد کرد و دستور داد کسى متعرض شیعیان على (علیه السلام ) نشود. همچنین براى علویین و علویات مدینه اموالى فرستاد تا در میانشان تقسیم شود. او در روز 25 ربیع الاول سال 248 بیمار شد و در پنجم ربیع الثانى عصر در گذشت و مدت خلافتش 6 ماه بود. گفته شده که او مسموم شد به زهرى که در شاخ حجامت ریخت بودند.
متوکل عباسى ملعون در سال 247 ه.ق ، به دستور فرزندش به قتل رسید. مدت خلافت او 14 سال و ده ماه و عمر نحسش 41 سال بود.
مطالب مرتبط: امام هادی (ع) ، اهل بیت (ع) ، متوکل عباسی