گفتوگوی «جوان» با دختر سرگرد شهید جابر بیرانوند از شهدای نیروی انتظامی
بابا چندین بار با ما و اعضای فامیل در رابطه با جبهه مقاومت و دفاع از حریم آلالله (ع) حرف زد و معتقد بود که «باید برای دفاع از حریم حضرت زینب (س) برویم، اگر جلوی اینها را نگیریم وارد کشور خودمان میشوند و در واقع بین حرم حضرت زینب (س) و حریم اسلام فرقی وجود ندارد.»
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: ۱۷ بهمن ۹۷ در پی تیراندازی افراد ناشناس به یک پمپ بنزین دراتوبان شهید چاغروند خرمآباد، یک تانکر سوخترسان منفجر شد و در جریان این حادثه، سرباز وظیفه نجمالدین باوی به شهادت رسید و سرگرد جابر بیرانوند به شدت مجروح شد. سرگرد به کما رفت تا اینکه به دلیل شدت جراحات وارده، روز ۲۵ بهمن ۹۷ در بیمارستان حضرت ولیعصر (عج) تهران به فیض شهادت نائل آمد. شهادت این نیروی خدوم نیروی انتظامی در فضای مجازی و اجتماعی بسیار فراگیر شد و موجی از همدلی مردم را با خانواده شهید در پی داشت. برای آشنایی با سیره و زندگی این شهید با دخترش فاطمه بیرانوند که دانشجوی ترم هفت رشته پرستاری است به گفتگو نشستهایم که از نظرتان میگذرد.
پدرتان، در چه خانوادهای پرورش یافت و چه زمانی وارد نیروی انتظامی شد؟
پدرم جابر بیرانوند متولد شش شهریور۱۳۵۲ است. پدربزرگم کشاورز و مادربزرگم خانهدار بودند. پدرم هنوز یک سالش نشده بود که مادرش را از دست داد. کودکی خاص داشت. بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، وارد نیروی انتظامی شد.
پدر خیلی وقتها، از علاقهاش به نیروی انتظامی برای ما و مادرمان صحبت کرده بود. اوایل ازدواج به مادرم گفته بود: «نیروی انتظامی جانش را برای امنیت مردم به خطر میاندازد و اگر روزی نیروهایش جانشان را در این راه از دست بدهند، هیچ وقت نباختهاند بلکه این یک معامله پرسود با خداست.»
پدرتان، در چه خانوادهای پرورش یافت و چه زمانی وارد نیروی انتظامی شد؟
پدرم جابر بیرانوند متولد شش شهریور۱۳۵۲ است. پدربزرگم کشاورز و مادربزرگم خانهدار بودند. پدرم هنوز یک سالش نشده بود که مادرش را از دست داد. کودکی خاص داشت. بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، وارد نیروی انتظامی شد.
پدر خیلی وقتها، از علاقهاش به نیروی انتظامی برای ما و مادرمان صحبت کرده بود. اوایل ازدواج به مادرم گفته بود: «نیروی انتظامی جانش را برای امنیت مردم به خطر میاندازد و اگر روزی نیروهایش جانشان را در این راه از دست بدهند، هیچ وقت نباختهاند بلکه این یک معامله پرسود با خداست.»
آشنایی مادر و پدرتان چطور شکل گرفت؟