سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۰۳، ۱۱:۰۹ - Setayesh
    great
پیوندها
امکانات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای امنیت» ثبت شده است

احمد تنه کار

شهید گرانقدر ستوانیکم احمد تنه کار از هم قطاران ما در گروه 411 پادگان مهندسی بروجرد بودند . حدود دو ماه من با ایشان در یک یگان خدمتی (گروهان دوم گردان 436 مهندس رزمی بروجرد  ) مشغول انجام وظیفه بودم . در این مدت  درس های زیادی از این شهید بزرگوار برایم به یادگار باقی ماند . 

ایشان افسری  متدین ، لایق ، عاشق ولایت و دشمن سرسخت ضد انقلاب بود . همیشه صحبت از درگیری های ایشان با گروهک منافقین و خانه های تیمی ضد انقلاب در بروجرد بر سر زبانها بود .

شهید تنه کار

احمد از صوت زیبایی در قرائت قرآن برخوردار بود .صدای زیبایش در مراسم صبحگاه گردان، آرامش بخش و تاثیر گذار بود . نکات زیبایی که در مراسم صبحگاه بیان می کرد نشان از تعهد و وفاداری یک افسر انقلابی و جان بر کف ارتش جمهوری اسلامی ایران را به نمایش می گذاشت .

در سال 1360 که اوج فعالیت گروهک های ضد انقلاب در ایران بود کار ایشان علاوه بر وظایف مهم نظامی که بر عهده داشت شناساندن احزاب و گروه هایی بود که بر علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه می کردند . چون ایشان از علم بالایی هم برخوردار بودند به همین سبب عقیدتی سیاسی پادگان بروجرد که آن زمان با نام سیاسی ایدئولوژیک فعالیت می کرد ایشان را جذب یگان خود کرده و در کارهای قرآنی و سیاسی از ایشان بهره می بردند .

احمد چند بار توسط گروهای مخالف نظام توسط پیغام و نامه مورد تهدید قرار گرفت ولی هیچ وقت دست از رسالتش نکشید و در مقابل آنان کوتاه نیامد . 

روز هفتم مهرماه سال 1360 ساعت کاری پادگان که به پایان رسید نماز جماعت را در مسجد الشهدای پادگان مهندسی خواندیم  و پرسنل سوار اتوبوس ها شدند. شهید تنه کار هم سوار  شد تا همچون روزهای دیگر نیمی از روز را در شهر با بسیج و سپاه برای امنیت انقلاب همکاری کند. ولی سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق (سازمان منافقین) که ایشان را سد بزرگی در راه رسیدن به اهداف پلید خود می دیدند دو نفر از افراد  مسلح خود را درخیابان سعدی ، کوچه ذکاوت ، محل زندگی این شهید بزرگوار به کمین نشانده بود تا  پس از پیاده شدن ایشان و ورودش به کوچه ، او را به شهادت برسانند .

نقشه آنها برای ترور این افسر  عزیز عملی شد و احمد از ناحیه سر و گردن  مورد هدف تیر قرار گرفت  و جام  گوارای شهادت نصیبش شد .

روحش شاد و راهش پر رهرو باد . (صلوات)شهید ترور ستوانیکم احمد تنه کار

منبع : http://eramau.parsiblog.com/Posts/179

موضوعات: شهیدان
۱ نظر موافقین ۰ ۱۱ آذر ۹۸ ، ۱۳:۲۳
ع . شکیبا---۶۶۵

خاطرات همسر شهید سید نورخدا موسوی

شبی، سید حال بدی داشت و من در کنار تخت او نشسته بودم و قرآن می خواندم، لحظه‌ای دلم غصه‌دار شد و از وضعیت خود و همسرم شاکی شدم و آنقدر گریه کردم که در کنار تخت همسرم به خواب رفتم.

در خواب سید را بسیار خوشحال و شاداب دیدم که با لباسی سفید مرا نگاه می‌کند. صورت زیبایش خندان بود، از او پرسیدم که چه زمانی این عشق‌بازی به پایان می‌رسد و او خندید و گفت زمانی که دست تو را در دست عمه‌ام زینب (س) بگذارم.

او در عالم رؤیا فهرستی به من نشان داد که اسامی‌ای در آن نوشته شده بود و اسم من در آن فهرست بود، او گفت که این اسامی بهشتیان است، فهرستی که نام اولش، نام فاطمه زهرا (س) بود.

هنگامی که از خواب بیدار شدم خدا را به خاطر وجود برکت و نعمتی چون سیدنورخدا شکر کردم و برایم همین کافی بود که صدای نفس‌های مرد خانه‌ام و پدر فرزندانم را بشنوم و به هرم نفس‌هایش تکیه کنم.

ای نورخدا بعد از ۱۰ سال عشق‌بازی با خدایت در بالین ، چه مظلومانه رفتی. کاش می ماندی و همدم شب‌های تنهایی محمد می شدی و ای کاش می ماندی و زهرایت را در لباس بخت می‌دیدی...

شهادتت مبارک کبوتر آسمانی‌ام

سیدنورخدا موسوی ۱۷ اسفندماه سال ۸۷ در منطقه لار استان سیستان و بلوچستان، مورد اصابت گلوله گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی ملعون قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و به کما رفت. جانباز ۱۰۰ درصد لرستانی که به شهید زنده کشور مشهور بود ۱۰ سال در کما به‌سر می‌برد تا اینکه در شب رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) آسمانی شد.

17 آبان 1397 - روز تشییع پیکر پاک شهید سید نورخدا

منبع: درددل‌های دختر و همسر شهید نورخدا موسوی

139412170840328267287084

نورخدا محو تماشای خدا/ با جان و دل از سید پرستاری می کنم

مطالب دیگر در مورد  سید نور خدا موسوی

موضوعات: فرهنگی سبک زندگی شهیدان جبهه و جنگ و رزمندگان مدافعین حرم
۰ نظر موافقین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۴:۵۴
ع . شکیبا---۵۷۶

امروز لرستان غرق در ماتم شهادت سیدی بود که روزی برای امنیت سرزمینش جان خود را فدا کرد.

۱۷ آبان ۱۳۹۷ 

بدرقه تا بهشت؛ وداع باشکوه هزاران لرستانی با «سید نور خدا»+ فیلم و تصاویر

به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم‌آباد، سال‌ها بود که عطر نفس‌هایش فضاى شهرم را در برگرفته بود، «سیدی آسمانی» که مشعل توحید را با ایثار خود برافروخت و زیباترین جلوه عشق خدا بر روی زمین شد و نسیمی از یاد یاران و حماسه‌سازان جبهه‌ها را در کوچه‌های شهر پیچانده بود.

سید نور خدا موسوی «شهید زنده وطن»، دنیا را حقیر دید و به دنبال آسمانی شدن بود، او سال‌ها نگاهش را از زمین گرفت، چشمش به ستارگان فلک بود و شوق رهایی از قفس دنیا داشت؛ او برای پاسداری از وطنش جان خود را در طبق اخلاص گذاشت تا چشم طمع حرامی‌ها بخشکد و دستان پلیدشان از این سرزمین دور بماند، او همان‌جایی ماند که گلوله به سمتِ آسایش ما می‌آمد اما سرش را سپر کرد و خط بطلانی کشید بر تمام شهرت‌های عالم و محبوب دل‌ها شد.

شهیدی که 10 سال نفس کشید

نور خدا، معنی حماسه جاوید و روشنای خانه امید بود؛ خانه‌ای که نفس‌های پدر دلگرمی زهرا و محمد شده بود، پدری که زیباترین تفسیر عشق، شجاعت و ایثار بود و شاید خدا خواست این سید عزیز 10 سال شهید زنده بماند و نفس بکشد تا به بندگانش بیاموزد که راه عزت و شهادت هیچ‌گاه بسته نخواهد شد.

منطق شهدا و سید نور خداها، منطق امام حسین(ع) است، دلاورمردانی که از دریای خوف و خطر گذشتند، موج‌های هراس را نادیده گرفتند تا خود را به  عشق برسانند و اگر دشمن این حقیقت را دریابد در انتظار خستگی ما نخواهد بود.

عروج عاشقانه شهید سرافراز وطن

زمان بستر جاری عشق است و قرن‌هاست مردانی این‌چنینی کربلای ایران را عاشقانه ساخته‌اند تا زمینه‌ساز ظهور مولایمان باشند و چه زیباست شهادت، که بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.

این روزها سخت نفس کشیدن‌های پدر، قلب زهرا را به درد می‌آورد اما او فقط پَرپَر می‌زد برای شهادت. او به آسمان عروج کرد و چشمان دخترش خیره به تخت خالی پدر تَر ماند.

گوارا باد بر تو ای سید شهد شیرین شهادت، لذت انس و هم‌جواری با انبیای الهی؛ چه زیبا گفت امام راحلمان که «خط سرخ شهادت، خط آل محمد و علی است و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به ذریه و طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارث رسیده است» پس گواراتر باد بر تو ای نورِ خدا، نعمت رضایت حق که رِضوان مِن اللَّه اکبَر است.

موضوعات: شهیدان جبهه و جنگ و رزمندگان مدافعین حرم
۰ نظر موافقین ۰ ۱۸ آبان ۹۷ ، ۱۵:۵۷
ع . شکیبا---۵۳۴