سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۰۳، ۱۱:۰۹ - Setayesh
    great
پیوندها
امکانات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای استان تهران» ثبت شده است

به گزارش راهیان نور، احمد دواتگر آزاده و جانباز دوران دفاع مقدس به مناسبت روز خبرنگار، خاطره‌ای را از آن دوران نقل کرده‌ است که در ادامه آن را می‌خوانید:
 
در یکی از روزهای عملیات «کربلای ۵» ساعت ۱۰ صبح، گروهی فیلمبردار از بچه‌های صدا و سیما آمده بودند در خط دوم و اصرار داشتند حتما برای فیلمبرداری به خط اول که بیش از یک کیلومتر با ما فاصله داشت، منتقل شوند.
 
تقریباً دو روزی بود که از شهادت تعدادی از بچه‌ها گردان مکانیزه از لشکر ۲۵ کربلا گذشته بود و حسابی بچه‌های گردان از این بابت ناراحت بودند... بگذریم.
 
سر تیم این گروه فیلمبرداری از صدا و سیما، با «سید غلامرضا رهبر» بود که اصرار داشت که با نفربر به خط برود ظاهراً از قبل به آن‌ها گفته شده بود تنها با نفربر می‌شود در این مسیر تردد نمود.
 
موضوعات: شهیدان خاطرات و یادداشت ها جبهه و جنگ و رزمندگان
۰ نظر موافقین ۱ ۲۲ تیر ۰۰ ، ۱۱:۴۶
ع . شکیبا---۱۷۶

 شهید "حسین علی‌قلی‌نژاد" سمت چپ تصویر

حسین عاشق سیدالشهدا(ع) بود، همیشه برای امام‌حسین(ع) نوحه می‌خواند و صدایش را ضبط می‌کرد؛ او خیلی دوست داشت شهید شود، برای خدا رفت و شهید هم شد؛ من از شهادت حسین ناراحت نشدم، الان که پیکر حسین شناسایی شده است، خیلی خوشحالم.

۱۴ مهر ۱۳۹۸

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، همزمان با ماه عزای سیدالشهداء(ع)، ورود دو پیکر تازه‌ تفحص‌ شده دوران دفاع مقدس به شهر تهران، حال و هوای محله جوادیه تهران را حسینی‌تر کرد.

شهیدان «حسین‌ علی‌قلی‌نژاد» و «محسن ساری» که در عملیات بدر به شهادت رسیده‌اند، پیکر مطهرشان در شرق دجله  کشف و با آزمایش DNA شناسایی شد و پس از 35 سال به فراق خانواده‌های خود پایان دادند.

از کوچه پس کوچه‌های محله جوادیه که عبور می‌کنیم، بیرق‌های امام‌حسین(ع) و نام نورانی شهیدان والا مقام در ابتدای هر کوچه، مانند ماهِ تابانی خودنمایی می‌کند. دقایقی از اذان مغرب می‌گذرد‌؛ برای تکریم  خانواده شهید "حسین علی‌قلی‌نژاد" وارد منزل شهید می‌شویم؛ مادر شهید که حالش مانند روزهای ابتدایی تولد حسین است، سجاده‌ی نمازش را جمع می‌کند و برای گفت‌وگو در مورد شهید، همراه سه فرزند خود آماده می‌شود.

شهیدی که مادرش خواب حضور او در پیاده‌روی اربعین را دید+ وصیت صوتی شهید

گفت‌وگو را با یکی از برادران شهید آغاز کردیم.

بیشتر بخوانید

* از کودکی حسین برایمان تعریف کنید؟

برادر شهید: حسین سال 1346 به دنیا آمد؛ اسم اصلی حسین که با آن اسم در گوشش اذان گفتند، عباس بود. اما آن اسمی که در مدرسه ثبت نام کردند حسین است، یعنی حسین دو اسمه بود.

مدرک سیکلش را که گرفت، ترک تحصیل کرد، چون پدرمان قطع نخاع بود برای کسب درآمد در کفاشی مشغول به کار شد،  بعد از انقلاب، کفاشی را رها کرد و وارد مسجد شد و با بسیجی‌ها در مسجد فعالیت می‌کرد.

با شروع جنگ، حسین سه ماه آموزش دید و بعد از آن وارد کادر سپاه شد، البته وقتی وارد سپاه شد ما نمی‌دانستیم، سال 1363 که در جبهه مجروح شده بود، ما متوجه شدیم که او پاسدار است.

موضوعات: شهیدان جبهه و جنگ و رزمندگان
۱ نظر موافقین ۱ ۱۴ مهر ۹۸ ، ۱۳:۳۷
ع . شکیبا---۲۶۸
روایت قهرمانانه همسر شهید «حمید اسدالهی»؛

گفتم "باید طوری شهید شوی که رهبری به خانه‌مان بیاید"

شهید حمید اسدالهی1

نشستن پای حرف خانواده شهدای مدافع حرم از آن لحظاتی است که آدم را سراپا گوش می‌کند تا به این سؤالش جواب بدهد: چطور یک خانواده می‌تواند عزیزش را کیلومترها دورتر از مرزهای کشور به جنگ بفرستد؟

به گزارش سراج24،مهر نوشت؛ حجله های «باباحمید» سی‌ودو ساله کوچه را روشن کرده است. «محمد» می دود دورتا دور کوچه و می خندد بین دیوارهایی که عکس پدر، به عنوان افتخار محله، رویشان نصب شده است. پاسداری 4ساله که با تفنگش مراقب محله است، مراقب خانه، مراقب مادر، مراقب مادربزرگ.

مراقب برادرش احمد. محمد حالا یک هفته است مرد خانه شده، باید حواسش به خیلی چیزها باشد تا آب در دل مادرش و برادر 3 ماهه اش تکان نخورد. محمد در این یک هفته چندسال بزرگ شده است. و حالا این کوچه خلوت و این بن بست کوچک، عکس های باباحمید32 ساله و لباس پاسداری که بر تنش دارد در گوش تمام رهگذران این محله می خواند:«جهاد هنوز ادامه دارد.»

به بهانه شهادت شهید «حمید اسداللهی» از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی در عملیات دفاع از حرم حضرت زینب (س) به خانه اش رفتیم تا این شهید بزرگوار را بیشتر بشناسیم. خانه ای که حالا 10روز است عکسهای پدر را برتمام دیوارهای خود می دید.

موضوعات: سبک زندگی شهیدان مدافعین حرم
۲ نظر موافقین ۱ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۴
ع . شکیبا---۷۴۳۰