سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرح احادیث» ثبت شده است

https://hawzah.net/Image/goharenab/%D8%A7%D8%B2%20%D8%B3%D9%87%20%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C%D8%AA%20%D8%A8%D8%B1%20%D8%AD%D8%B0%D8%B1%20%D8%A8%D8%A7%D8%B4!e8d28ea7bd564cc9a53271feea616e5d.jpg

گوهرناب- شرح احادیث؛ مقام معظم رهبری: از سه خصوصیت بر حذر باش!
عجب و خودپسندی، بد اخلاقی و بد رفتاری و بی تحمّلی و کم صبری از خصوصیات ناپسند و صفات رذیله محسوب می شود که در حدیث شریف و در وصیت امیرالمومنین(ع) محمدحنفیه را از این سه صفت بر حذر داشته است.

قال امیرالمؤمنین(علیه السلام) عن وصیته لابنه محمد بن الحنفیة: «ایّاک و العجب، و سوء الخلق و قلّة الصبر فانّه لایستقیم لک علی هذه الخصال الثلاث صاحب و لایزال لک علیها من الناس مجانب».[1]

امیر المومنین(ع)در وصیتش بفرزند خود محمد بن الحنیفه فرمود: از خود بینی و بد خلقی و کم صبری دور باش که اگر این سه خصلت را داشته باشی هیچ رفیقی با تور است نیاید و همواره مردم از تو کناره گیرند.

این روایت از توصیه های پدرانۀ امیرالمؤمنین(علیه السلام) به فرزند گرامی خود می باشد و چون آن حضرت پدر همۀ امّت است لذا این نصایح مربوط به همگان می شود. می فرمایند: از سه خصوصیت بر حذر باش که اگر دارای این سه خصلت باشی، مصاحب و همدمی پیدا نمی کنی و این صفات بین تو و مردم فاصله می اندازد:

1- عجب و خودشگفتی؛ و این امر تنها مربوط به عبادت هم نیست، بلکه ممکن است انسان از علم یا قدرت یا مقام یا محوبیتِ خود شگفت زده شود که این صفت از اوصاف خبیثۀ روح انسان است، و نتایج سوئی هم دارد؛ چون شخص معجب از اینکه دیگران خصوصیات او را درک نمی کنند گله مند شده و لذا به آنان با بغض نگاه می کند و از طرف دیگر چون دیگران را در حدّ خود نمی داند به آنان با دیدۀ تحقیر می نگرد و نیز چون خود را از دیگران برتر می داند، خود را صاحب حق می داند و لذا طلبکاری می کند!

2- سوء خلق؛ که در اینجا به معنای اخصّ کلمه یعنی ترشروئی و بدخلقی با دیگران می باشد.

3- بی تحمّلی و کم صبری؛ که اگر به انسان اعتراضی شود یا حرفی بر خلاف میل او زده شود، طاقت خود را از دست می دهد.

پی نوشت:

[1] خصال شیخ صدوق، باب الثلاثة، حدیث 178.

تاریخ انتشار : 1401/10/27

منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای
موضوعات: مذهبی مقام معظم رهبری امیرالمؤمنین علی (ع) اخلاق اسلامی
۱ نظر موافقین ۱ ۲۴ مرداد ۰۲ ، ۰۳:۳۷
ع . شکیبا---۴۵

ایمان و یقین

گوهرناب
شرح احادیث؛ مقام معظم رهبری: ایمان و یقین
یقین در احادیث اسلامی، به حالتی گفته می شود که انسان در اوج مراتب ایمان و پس از گذر از مرحله تقوا، به نقطه ای می رسد که حقایق هستی برای او آشکار می شوند. وصول به این مرحله، از ایمان، یقین نامیده می شود.

فی الفقیه، و من الفاظ رسول الله(صلی الله علیه وآله) الموجَزة: خیرُ ما اُلقی فی القلب، الیقین.[1]

بهترین چیزی که خدای متعال در دل انسان قرار می دهد، یقین است.

اگر یقین نبود و شک بر وجود انسان مستولی بود، اهداف برای انسان نامفهوم و مبهم بود. هدفها که روشن نبود، حرکت، حرکتِ مستقیم و صحیح و مستمری نخواهد بود. لذاست که خدای متعال در مورد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: آمَن الرسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون کلّ آمن بالله و ملائکتِه و کتبه و رسُله.

با بیّنه حرکت کردن، با یقین حرکت کردن، تفاوت می کند با حرکتی که از روی تردید و شک باشد. لذا در دعاها هم درخواست یقین از خدا می شود؛ «و اجعل النور فی بصری و البصیرة فی دینی و الیقینَ فی قلبی».

آیا یقین چیزی است که وقتی پدید آمد، همیشه در دل انسان باقی بماند، یا باید آن را آبیاری کرد؟ دوّمی درست است، یقین حاصل می شود، لکن گاهی حوادث و عوارضی که در نفس برای انسان پیش می آید، مانند: شهوت، غضب، اَطماع و انواع و اقسام ضعف های اخلاقی، یقین را در انسان تضعیف می کند، تردید و شک بوجود می آورد. یکی از آثار بسیار سنگین و سختِ گناهان، از بین رفتنِ یقین است.

«ثمّ کان عاقبةَ الذین أساؤوا السوآء ان کذّبوا بآیات الله». وقتی انسان کار خلاف، کار غلط، بر اساس خواسته ها، شهوات نفسانی و ضعف های اخلاقی انجام می دهد، به تدریج برای این که عملِ خود را توجیه کند، پایۀ اعتقاداتِ خودش را مثل موریانه ای خودش از بین می برد و پوک می کند.

شباب عمر به دانش گذشت و شِیب به جهل! جوانی جوانیِ ایمانی، امّا شِیب و پیری، شیبِ جهالت! این، ناشی از همین است، یک تخلفی از انسان سر می زند، اگر تقوا بود، انسان جلوی آن را می گیرد؛ «انّ الذین اتَّقَوا اذا مسَّهم طائفٌ من الشیطان تذکَّروا» (اعراف:201)، به مجرّدی که شیطان نزدیک شد، به خود می آید، تذکّر پیدا می کنند.

تقوا اگر بود، این است. تقوا اگر نبود، این گناه اثر خودش را می بخشد، گناه بعدی می آید آن اثر را عمیق تر می کند و به تدریج آثار گناه موجب می شود که انسان پایه های عقیده اش هم ضعیف شود. بنابراین، مهمترین چیزی که خدای متعال در دل انسان می گذارد، یقین است و این یقین را باید حفظ کرد.

پی نوشت:

[1] الشافی، صفحه 824.
تاریخ انتشار : 1401/7/27
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای
موضوعات: مذهبی مقام معظم رهبری مطالب عمومی و متفرقه نماز و عبادت
۰ نظر موافقین ۰ ۲۴ مرداد ۰۲ ، ۰۳:۱۲
ع . شکیبا---۱۴۳