عقیده عجیب به معاد
حضرت آیة اللّه العظمی بهجت (از مراجع عالی قدر تقلید) فرمودند:
«من با حاج شیخ عباس مصاحبت زیادی داشتم و از ایشان قضایایی دارم. یکی از آنها، این است که وقتی در نجف اشرف به ایشان عرض کردم کسی شرح اصول کافی ملا صالح مازندرانی دارد و می خواهد بفروشد، می خواهید برای شما ابتیاع کنم؟ فرمودند: بلی. رفتم و کتاب را از کتابفروشی که نزد او برای فروش گذاشته بود، به صد و پنجاه فلس خریدم و برای ایشان آوردم. حاج شیخ خیلی خوشحال بود. هم از مطالب و هم از خط آن [خوشش آمد]. خیلی هم از من تشکر کرد؛ ولی به من فرمود: ببین نکند صاحبش در معامله مغبون و از فروش آن پشیمان شده باشد و بخواهد پس بگیرد یا پول بیشتری بخواهد.
رفتم پیش کتابفروشی و سؤال کردم و او گفت: صاحبش فروخت و رفت. به همان قیمت هم راضی بود. چون قیمت کتاب همان بود.
خلاصه، حاج شیخ این طور دقت داشت که نکند طرف مغبون شده باشد و بخواهد کتاب را پس بگیرد یا پول بیشتری بخواهد. اگر چنین است، پول بیشتری به او می دهیم که نکند فردای قیامت گرفتار باشیم. حتی وقتی به ایران رفته بودند، باز برای من پیغام دادند که اگر صاحب کتاب پیدا شد و دیدید مغبون و پشیمان است، به من خبر دهید!» حضرت آیة اللّه بهجت ـ دامت برکاته ـ آن گاه با یک حالی فرمودند: «لا اله الا اللّه، سابقا چه افرادی بودند!»