شهید "حسین علیقلینژاد" سمت چپ تصویر
حسین عاشق سیدالشهدا(ع) بود، همیشه برای امامحسین(ع) نوحه میخواند و صدایش را ضبط میکرد؛ او خیلی دوست داشت شهید شود، برای خدا رفت و شهید هم شد؛ من از شهادت حسین ناراحت نشدم، الان که پیکر حسین شناسایی شده است، خیلی خوشحالم.
۱۴ مهر ۱۳۹۸
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، همزمان با ماه عزای سیدالشهداء(ع)، ورود دو پیکر تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس به شهر تهران، حال و هوای محله جوادیه تهران را حسینیتر کرد.
شهیدان «حسین علیقلینژاد» و «محسن ساری» که در عملیات بدر به شهادت رسیدهاند، پیکر مطهرشان در شرق دجله کشف و با آزمایش DNA شناسایی شد و پس از 35 سال به فراق خانوادههای خود پایان دادند.
از کوچه پس کوچههای محله جوادیه که عبور میکنیم، بیرقهای امامحسین(ع) و نام نورانی شهیدان والا مقام در ابتدای هر کوچه، مانند ماهِ تابانی خودنمایی میکند. دقایقی از اذان مغرب میگذرد؛ برای تکریم خانواده شهید "حسین علیقلینژاد" وارد منزل شهید میشویم؛ مادر شهید که حالش مانند روزهای ابتدایی تولد حسین است، سجادهی نمازش را جمع میکند و برای گفتوگو در مورد شهید، همراه سه فرزند خود آماده میشود.
گفتوگو را با یکی از برادران شهید آغاز کردیم.
بیشتر بخوانید
* از کودکی حسین برایمان تعریف کنید؟
برادر شهید: حسین سال 1346 به دنیا آمد؛ اسم اصلی حسین که با آن اسم در گوشش اذان گفتند، عباس بود. اما آن اسمی که در مدرسه ثبت نام کردند حسین است، یعنی حسین دو اسمه بود.
مدرک سیکلش را که گرفت، ترک تحصیل کرد، چون پدرمان قطع نخاع بود برای کسب درآمد در کفاشی مشغول به کار شد، بعد از انقلاب، کفاشی را رها کرد و وارد مسجد شد و با بسیجیها در مسجد فعالیت میکرد.
با شروع جنگ، حسین سه ماه آموزش دید و بعد از آن وارد کادر سپاه شد، البته وقتی وارد سپاه شد ما نمیدانستیم، سال 1363 که در جبهه مجروح شده بود، ما متوجه شدیم که او پاسدار است.