قبل از نقل خاطره بگویم که بعضی از کلاسهای دانشگاه ما تا ساعت 10 شب ادامه دارد و این باعث مشکل برای خیلی از دختران شده است!
ساعت حدود 5 عصر بود و من مشغول نوشتن یک طرح برای باشگاه پژوهشی در کمیتهی فرهنگی بودم کاملاً تمرکز گرفته بودم که ناگهان یک دختر خانمی مانتویی با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد!
جواب سلامش که دادم بدون مقدمه گفت :
«حاج آقا ببخشید میتوانم به شما اعتماد کنم؟ بچه میگویند راز کسی را فاش نمیکنید !»
من هم به گونهای که خیالش را راحت کنم محکم گفتم :
«مطمئن باش من در موضع مشورت به هیچ کس خیانت نمیکنم.»
همین که خیالش راحت شد چند لحظهای سکوت کرد و بعد با احتیاط گفت :
«حاج آقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران میتوانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟»
مسلمانی زنها ، با حجاب است
حیا دین است و دین زن حجاب است
به چشم پاک ، فرمان داده قرآن
و هم تأکید قرآن بر حجاب است
چو بر مردان شده واجب جهادش
به زن دستور والاتر ، حجاب است
چرا نامیده حق یک سوره را نور
به ظلمت نور و نور آور ،حجاب است
تو ای زن حافظ حجب و حیا شو
که رمز عفت زن در حجاب است
به وقت صحبت نامحرم ای زن
وقارت ، اول و آخر ، حجاب است
بدان آنچه نهاده زن به طاعت
چو تاج بندگی بر سر ، حجاب است
کند زن را مدافع از حریمش
به زنها یار و هم یاور ، حجاب است
همان اصلی که با او در نبردند
نفاق و مشرک و کافر ،حجاب است
به زن های جهان گردیده هادی
به سوی دین هدایتگر ،حجاب است
همان درسی که دختر یاد گیرد
میان خانه از مادر ، حجاب است
اگر بی غیرتی ها گشته چون بت
علیه هر بت و بتگر ، حجاب است
چو پوشش ناقص و جذاب باشد
همین اجحاف بر ، امر حجاب است
میان قلب بیمار جوامع
نجات زن ز درد سر ، حجاب است
بدان بهتر دلیلی که به عُقبی
بهشتی می شوی آخر ، حجاب است
به سر کوهان اگر ، ایجاد کردی
همین ، یک کوه ظلمی بر حجاب است
ز تو ، وز این همه بی حرمتی ها
شکایت چون کند آخر حجاب است
پسر خواهد بگیرد ، همسری را
ملاکش علم و تقوا و حجاب است
به گزارش گروه آئین و اندیشه فرهنگ نیوز، نیمه شعبان فرصتی است برای مرور فرهنگ و واژه ای به نام انتظار. واژه ای که گاه به دلیل بی توجهی و نگاههای غلط و عامیانه تا جائی پیش می رود که امر فرج را نیز به تأخیر می اندازد.
می توان با نگاهی دوباره به موضوع انتظار و ورود این واژه به عمل و زندگی روزمره، تعریفی صحیح و کاربردی و در عین حال مورد رضایت امام زمان (ع) را فراهم نمود. رهبر معظم انقلاب در یکی از بیاناتشان به موضوع انتظار این گونه اشاره می نمایند:
" انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد,نیست.انتظار حرکت است.انتظار امادگی است.این امادگی را باید در وجود خودمان,در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم."
جهت دیدن تمامی پوستر ها در سایز بزرگ به ادامه مطلب بروید...
لطفاً مزاحم نشوید! پرداختن به برخی موضوعات و معضلات اجتماعی در رسانه هم برای نویسنده سخت است هم برای خواننده. از این جهت که در برخی از نابهنجاری های اجتماعی آنقدر قباحت رفتاری بالاست که خاطر انسان را مکدر و مشوش می نماید. اما چه می توان کرد. وقتی یک رفتار قبیح اجتماعی آن قدر در منظر عمومی تجلی پیدا می کند که رفته رفته تبدیل به امری مرسوم می گردد دیگر نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت. مزاحمتهای خیابانی و به ویژه مزاحمتهایی که به اشکال گوناگون برای زنان و دختران جوان در جامعه ایجاد میشود موضوع جدیدی نیست؛ اما در دهه جاری با تحصیل بیشتر دختران در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، افزایش آمار اشتغال زنان نسبت به گذشته و به طور کلی حضور گستردهتر آنها در سطح جامعه، این مزاحمتها بیشتر به چشم میخورد. اجتماع امروز شاهد حضور زنان در همه عرصههای اجتماعی است. بهویژه آنها که برای انجام فعالیت روزانه و پیشبرد امور، بیشتر وقت خود را در خارج از منزل و در کنار سایر اعضای جامعه به سر میبرند. اما این حضور برای زنان همیشه خالی از دغدغه و دردسر نیست. از چشمچرانی تا انواع آزار و اذیتهای گوناگون دیگر که تجاوز کلامی و غیرکلامی یکی دیگر از آن موارد است.
منبع: روزنامه رسالت مورخ نهم آذر 94 شماره 8540 http://www.resalat-news.com/Fa/?code=217644 |
چادرم در مشتش بود که شهید شد
از خانم موسوی - که در دوران دفاع مقدس به عنوان امدادگر حضور داشته اند- می خواهیم که از بین همه تصویرهای آن زمان، یکی که از همه در ذهنش پررنگ تر است را بگوید. چیزی که شده باشد پس زمینه ذهنش از آن ایام و آن آدم ها. خاطره ای می گوید که شاید تاثیرش اگر از تاثیر کتاب فلسفه حجاب شهید مطهری بیشتر نباشد، کمتر نیست:
"یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند.
اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت.
مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم.
من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:
من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری! ما برای این چادر داریم می رویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد...
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم".
جایگاه حجاب و عفاف از دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
«بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای فرهنگی،اجتماعی زنان؛جمعی از زنان پزشک متخصص و مسئولان اولین کنگره حجاب اسلامی به مناسبت میلاد حضرت فاطمة (س) ۰۴/۱۰/۱۳۷۰»
مشکلات عزاداری امسال
امسال حال و هوای عزاداری خودم ضعیف بود و توفیق و سعادتم بسیار کم. به طوری که شرمنده اهل بیت (ع) شدم و هستم.
اما به هر حال در حضور ظاهری در مراسمات عزاداری دو چیز به شدت آزارم میداد و سخت ناراحتم می کرد.
یکی دخترها و زنهایی که برای تماشای هیئت ها به خیابانها آمده بودند و از بدحجابی آنها مخصوصا از آنهایی که مانتو یا پالتویی کوتاه پوشیده بودند و یکی هم دخترها و زنهایی که موهای خود را عمدا بیرون گذاشته بودند و در جلوی این همه جوان عزادار و غیر آن ، بی حیایی خود را نمایش میدادند. در ذهن من اینها به هیچ وجه عزاداریشان قبول نبود و بلکه اگر در خانه می ماندند و تلویزیون تماشا می کردند ثوابشان خیلی بیشتر بود. لااقل گناهی برایشان نوشته نمی شد.
دسته دوم جوانهایی که با پیراهن های تنگ و آستین کوتاه و یقه باز و رنگ های زننده آمده بودند مخصوصا آنهایی که -قلاده طلا- به گردن بسته بودند و اینها هم عزاداریشان هیچ ارزشی نداشت و منفور اهل ایمان بودند که یقینا منفور اهل بیت (ع) هم می شوند.
خلاصه از این دو دسته به شدت آزرده خاطر بودم . آخر این رفتارها در سالهای گذشته کمتر و کمرنگ تر بود و این روند گسترش آن ، گناه آنان را دوچندان می کند.
خداوند همه مسلمانان را به راه راست هدایت کند و به ما هم توفیق بدهد که از راه راست منحرف نشویم.
24/8/1392 بعد از عاشورا
به طور مثال وقتی قرار است دو عکس با هم مقایسه شود عکس فردی بسیار زیبا را در ابتدا ببیند وقتی عکس بعدی به او داده می شود تحت تاثیر عکس اولی قرار می گیرد و بر اساس آن داوری می شود نه بر اساس خودش. روانشناسان با استفاده از اصل مقایسه می گویند که به خصوص آقایان عکس ها و یا فیلم هایی که دارای شخصیت های بسیار زیبایی که بر اثر گریم و آرایش هایی که اعمال می شود زیبا دیده می شوند (اما آقایان این را در نظر نمی گیرند که بدون گریم و آرایش چنین زیبایی در این شخصیت ها وجود ندارد) در ماهواره می بینند و بعد از آن به همسر خود که با علاقه با وی ازدواج کرده است همسرش را از نظر زیبایی کمتر می بیند در این صورت به مقایسه می پردازند که محبت بین زن و شوهر کمتر می شود و آمال و آرزوهای مرد همان زنان ماهواره ای می شود که شغلشان این است. در این عصر بسیاری از طلاق ها هم به همین دلیل به وجود می آید، این اثری است که روانشناسی آن را ثابت کرده است و نمی تواند رد کرد.
برنامه هایی القایی ماهواره به صورت مستقیم نیست بلکه به صورت القای شبهه در ذهن افراد به اهداف خود می رسند؛ به این صورت که مستقیما اعلام نمی کنند نماز نخوانید و یا روزه نگیرید اما مضرات روزه را القا می کنند تا متدینین و جوانان در بین این شبهات قرار بگیرد و وقتی نتوانست به این شبهات پاسخ دهد دست از اعتقاداتش بردارد.
افرادی که گرفتار تماشای ماهواره شدند و به مضرات آن پی بردند و می خواهند از آن فاصله بگیرند اما نمی توانند چگونه عمل کنند؟
بر اساس روانشناسی رنگ، در برنامه های ماهواره از رنگ هایی استفاده می شود و موقعیت ها به قدری جذاب طراحی می شود که مانند مخدر عمل می کند و بحث اعتیاد به وجود می آید و اگر یک یا دو روز فرد ماهواره نبیند حس بدی به وی دست می دهد در این صورت اشتیاق بیشتری به تماشای ماهواره پیدا می کند.
این اشتیاق و تماشا به قدری پیش می رود که فرد نمی تواند از آن دست بکشد و اعلام می کند که مضرات آن را در زندگی دیده است و می خواهم اما نمی توانم دست از آن بردارم.
اولین و مهم ترین اقدام همان است که پی ببرند ماهواره و برنامه های نامناسب آن تاثیر بدی در آنها و روابط داشته است و یا تاثیر ماهواره را در زندگی دیگران که در روزنامه ها و مجلات سرنوشتشان به تصویر کشیده شده است را مطالعه کنند که همان شناخت است
اولین و مهم ترین اقدام همان است که پی ببرند ماهواره و برنامه های نامناسب آن تاثیر بدی در آنها و روابط داشته است و یا تاثیر ماهواره را در زندگی دیگران که در روزنامه ها و مجلات سرنوشتشان به تصویر کشیده شده است را مطالعه کنند که همان شناخت است.
بسیاری از اتفاقات در زندگی رخ می هد اما فرد نمی داند که تاثیر ماهواره است.
اقدام بعدی که ابزار ماهواره را از منزل حذف کنند، نمی توان گفت که دستگاه گیرنده ماهواره در منزل وجود دارد اما در مواقع ضرورت استفاده می کنیم که این استدلال یک اشتباه مهلک است، مانند اینکه مواد مخدر در منزل وجود ولی استفاده نمی شود.
فرد اگر برنامه های تلوزیون را نمی پسندد می توان فیلم های موجود در ویدئوکلوپ ها را تهیه کند و ببیند که حداقل در آن صحنه های نامناسب و مستهجن وجود ندارد.
نکته مهم بعدی اینکه اگر فردی تصمیم به فاصله گرفتن از ماهواره دارد پر کردن وقت و یا همان اوقات فراغت است، مانند کتاب خواندن. ورزش کردن هم تاثیر زیادی در شادابی و پر کردن اوقات فراغت و فاصله گفتن از ماهواره دارد اما همه اینها یک اراده قوی می خواهد، برای تقویت اراده تکنیک های فراوانی وجود دارد که می توان با پیاده سازی این تکنیک ها اراده را قوی کرد.
اصل اولیه می گوید که هرچه کمتر سراغ این ابزار بروند راحت تر هستند اگر می توان برنامه ای را از رسانه ای گرفت که در آن کمتر برنامه های نامناسب دارد باید از طریقی به خبر مورد نظر دست یافت. این افراد حتما در طول روز زمانی را برای تفکر با خود و عبادت و خلوت با خدای خود اختصاص دهند.
توصیه ای که دارم این است که در لحظه رصد برنامه های ماهواره ای به این بیندیشند که آیا به اقتضای شغل خود چنین کاری می کنند یا امیال شخصی آنها در این امر دخیل است؟ اگر به این پرسش بتوانند پاسخ مناسب بدهند دیگر دچار بسیاری از مشکلات نخواهند شد.
نکته پایانی اینکه اگر افرادی احساس خطر می کنند که شغلشان باعث خواهد شد دینشان از بین برود بر اساس احکام فقهی بهتر است آن را ترک کنند، زیرا تغییر شغل بهتر از تغییر شخصیت ایمانی فرد است
منبع: رسانه ایران