سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۱۸ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

انتشار این عکس در دوران رضاشاه جرم سنگین داشت +عکس - مشرق نیوز

من در یزد درس می‌خواندم. برای زیارت به قم آمده بودم و هنوز معمم نبودم. ۱۷ ساله بودم. جلوی دفتر تبلیغات ایستاده بودم که ماشین سوار شوم تا خودم را به سه راه بازار برسانم. آن‌وقت تریلی‌ها و اتوبوس‌ها از داخل شهر می‌رفتند. ماشین هم کم گیر می‌آمد. وقتی ایستادم که تاکسی سوار شوم، دیدم یک فولکس واگن نگه داشت و شیشه را پایین کشید و گفت کجا می‌خواهی بروی و من هم گفتم و گفتند سوار شو. ماشین هم برای یک طلبه‌ای بود، یک نفر هم جلو نشسته بود و آیت‌الله مصباح هم عقب نشسته بود.

 طلبه جلویی پیاده شد. صندلی فولکس به گونه‌ای است که باید صندلی آن خوابانده شود تا کسی پیاده شود، من هم رفتیم عقب و پهلوی آیت‌الله مصباح نشستم.

خب من ایشان را اصلاً نمی‌شناختم. ایشان پرسید کجا می‌روی؟ من هم با لهجه خالص یزدی گفتم می‌خواهم به یزد بروم. ایشان هم یزدی صحبت کردند. گفتم شما هم یزدی هستید؟ فرمودند بله، اهل خود یزد هستم. اسم ایشان را پرسیدم که فرمودند مصباح هستم.

اسم ایشان را شنیده بودم، ولی خودشان را ندیده بودم. آن‌وقت ۴۰  ساله بودند. جوان بودند.

به من گفتند دوست داری زود ماشین گیر بیاوری و به یزد بروی؟ گفتم: بله، خیلی دوست دارم. چون شب هم شب سردی بود. ایشان گفتند تسبیح داری؟ گفتم بله. گفتند با تسبیح صدبار رضا شاه را لعن کن تا زود ماشین گیر بیاوری. من هم با خودم گفتم ایشان عجب وردی یاد می‌دهد!

حدود سال ۵۵ بود. به سه راه بازار رسیدم. تسبیح را گرفتم شروع به ذکر کردم. ایشان فرمودند این ذکر بسیار مقرب است، چون رضاشاه نسبت به دین خیلی ظلم کرده است. لعن را شروع کردم، تا حدود لعن ۷۰ گفته بودم که یک ماشین نو از همین بلیزرها جلوتر از من ایستاد، افراد دیگری هم کنار جاده بودند، ولی به من گفت کجا می‌روی؟ من هم گفتم یزد. گفت بیا برویم. سوار شدیم و بقیه لعن‌ها را هم در ماشین گفتم.

به نقل از رجانیوز، خاطره حجت‌الاسلام قاسم روانبخش

مرتبط: لعنت بر رضاشاه

  مطالب مرتبط با حجاب و بدحجابی  

۱ نظر موافقین ۲ ۰۳ اسفند ۰۰ ، ۱۴:۲۵
ع . شکیبا---۸۱

ساختمان های بلند کفار

وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ [زخرف/33]

ترجمه آیه: اگر [بهره‌ی فراوان کفّار از مواهب مادى] سبب نمى‌شد که همه‌ی مردم امّت واحد [دچار ناامیدی و گمراهی] شوند، ما براى خانه‌هاى کسانى که به خداوند رحمان کافر مى‌شدند سقف‌هایى از نقره و نردبان‌های بلندی که از آن بالا روند قرار مى‌دادیم.

روایت در مورد این آیه :

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُفَضَّلِ‌بْنِ‌عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَال إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَیَعْتَذِرُ إِلَی عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ الْمُحْوِجِ فِی الدُّنْیَا کَمَا یَعْتَذِرُ الْأَخُ إِلَی أَخِیهِ فَیَقُولُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا أَحْوَجْتُکَ فِی الدُّنْیَا مِنْ هَوَانٍ کَانَ بِکَ عَلَیَّ فَارْفَعْ هَذَا السَّجْفَ فَانْظُرْ إِلَی مَا عَوَّضْتُکَ مِنَ الدُّنْیَا قَالَ فَیَرْفَعُ فَیَقُولُ مَا ضَرَّنِی مَا مَنَعْتَنِی مَعَ مَا عَوَّضْتَنِی.

امام صادق (علیه السلام)- مفضّل از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: خداوند متعال از بنده‌ی مؤمن خود عذرخواهی می‌کند همان‌گونه که برادری از برادرش عذرخواهی می‌نماید، پروردگار می‌فرماید: «به عزّت و جلال خودم سوگند تو را از این جهت نیازمند نکردم تا خوار شوی. اکنون این پرده‌ی طبیعت را از جلوی دیدگانت بردار تا بنگری برایت چه چیزهایی آماده کرده‌ام». امام (علیه السلام) فرمود: «او در این هنگام دیدگان خود را بالا می‌گیرد و چیزهایی را مشاهده می‌کند و می‌گوید: «بار خدایا! من در دنیا زیانی نکرده‌ام با این عوضی که برای من قرار داده ای».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۸
الکافی، ج۲، ص۲۶۴/ نورالثقلین
۰ نظر موافقین ۰ ۰۲ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۰۰
ع . شکیبا---۱۶۲

شیخ حسین نواب

امام جمعه بروجرد در دوران پرافتخار دفاع مقدس که بارها به جبهه ها عزیمت کرد. 

امام جمعه قائم‌شهر در سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفت

حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ حسین نواب، امام جمعه قائم‌شهر در سانحه تصادف رانندگی در جاده قم - کاشان به دیار باقی شتافت. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، مرحوم حجت‌الاسلام نواب از سال 1375 امامت جمعه شهرستان قائم‌شهر را به عهده داشته و در برگزاری چند کنگره و یادواره بزرگداشت علما و بزرگان حوزه پیشگام بوده است. وی در دوران این مسؤولیت، با فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خود موجبات نشر و احیای فرهنگ اسلامی را در قائم شهر فراهم کرد. گفتنی است ایشان پس از انقلاب علاوه بر نمایندگی‌های اولین دوره مجلس شورای اسلامی، مدتی نیز امامت جمعه شهرستانهای رامهرمز و بروجرد را بر عهده داشته است. مراسم تشیع آن مرحوم فردا سه‌شنبه در شهر مقدس قم برگزار خواهد شد.  ۲۷ مرداد ۱۳۸۲ شمسی 

ایسنا ‌

https://www.isna.ir/news/8205-11561

۰ نظر موافقین ۰ ۰۲ اسفند ۰۰ ، ۰۰:۰۲
ع . شکیبا---۳۹۵