سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبر اکرم (ص)» ثبت شده است

عید سعید مبعث مبارک باد

ماه فرو ماند از جمال محمّد

سرو نباشد به اعتدال محمّد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست

در نظر قدر با کمال محمّد

بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد

عید سعید مبعث

آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت مبارک باد

پیام تبریک عید مبعث رسول اکرم (ص) | ساعدنیوز

مطالب مرتبط : عید مبعث ، حضرت محمد (ص) ، اسلام ، قرآن 

۱ نظر موافقین ۱ ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۱۰:۱۱
ع . شکیبا---۱۸۸

هجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

امروز یکم ربیع الاول هجری قمری مصادف با سالروز هجرت پیامبر گرامی اسلام از مکه به مدینه است که به دلیل اهمیت در اسلام به عنوان مبدأ تاریخ مسلمانان در دو تقویم هجری شمسی و هجری قمری منظور شده است.

هجرت حضرت محمد (ص) که گاهی به خلاصه هجرت نیز خوانده می‌شود، واقعهٔ هجرت حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام و همراهانش از شهر مکه به یثرب است که در سال ۶۲۲ میلادی صورت گرفت و منجر به ایجاد اولین حکومت اسلامی در یثرب که بعدها مدینة النبی یا مدینه نامیده شد، گردید.

هجرت پیامبر اسلام، درسها و اندرزها

۰ نظر موافقین ۱ ۲۶ شهریور ۰۲ ، ۰۰:۲۹
ع . شکیبا---۳۳۴

فتنه های آخر الزمان

علائم آخرالزمان و راهکار امام علی علیه السلام در عبور از فتنه‌های آن

حضرت امام علی علیه السلام در یک روایت به برخی فتنه‌های آخرالزمانی و راهکارهای عبور از آن‌ها اشاره می‌فرماید.

بخش عمده‌ای از خطبه‌های نهج البلاغه که در آن‌ها اشاره به امام  زمان(عج) دارد، مربوط به علائم و نشانه‌های آخرالزمان است. از جمله حضرت در خطبه 187 می فرمایند:

 هان ای مردم در آینده پشت کردن روزگار خوش و قطع شدن پیوندها و روی کار آمدن خردسالان را انتظار کشید؛ أَلَا بِأَبِی وَ أُمِّی هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفَة

 این روزگاری است که ضربات شمشیر بر مؤمن آسان‌تر از یافتن مال حلال است؛ ذَاکَ حَیْثُ تَکُونُ ضَرْبَةُ السَّیْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه‏

روزگاری که پاداش گیرنده از دهنده بیشتر است و آن روزگاری که بی نوشیدن شراب مست می‌شوید؛

ذَاکَ حَیْثُ یَکُونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِی‏؛ ذَاکَ حَیْثُ تَسْکَرُونَ مِنْ غَیْرِ شَرَاب‏

 با فراوانی نعمت‌ها بدون اجبار سوگند میخورید و نه از روی ناچاری دروغ می‌گویید؛ بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِیمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَیْرِ اضْطِرَارٍ وَ تَکْذِبُونَ مِنْ غَیْرِ إِحْرَاج‏

 آن روزگاری است که بلاها شما را می‌گزد چونان گزیدن و زخم کردن دوش شتران از پالان! ذَاکَ إِذَا عَضَّکُمُ الْبَلَاءُ کَمَا یَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِیر

آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانی و امید گشایش چقدر دور است! مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاء

اى مردم، مهار این شتران فتنه را که پشت آنها حمل کننده و زر و بال است از دست بیندازید، و از گرداگرد امام خود پراکنده نشوید که عاقبت خود را سرزنش خواهید کرد، و بى‌‏باکانه در آتش فتنه‌‏اى که پیشاپیش آن قرار گرفته‌‏اید نروید، از راه آن به یک سو شوید، و جاده را براى آن باز بگذارید، که به جان خودم قسم مؤمن در شعله آتش آن فتنه هلاک مى‌‏شود، و غیر مسلمان سالم مى‏‌ماند! 

أَیُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیْدِیکُمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَى سُلْطَانِکُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکُمْ‏ وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِیلِ لَهَا فَقَدْ لَعَمْرِی یَهْلِکُ فِی لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ یَسْلَمُ فِیهَا غَیْرُ الْمُسْلِم‏

مثل من در میان شما مثل چراغ فروزان در تاریکى است، تا آن که در آن تاریکى در آید از آن چراغ روشنى جوید. اى مردم سخنم را بشنوید و حفظ کنید، و گوش دلتان را آماده کنید تا بفهمید؛ إِنَّمَا مَثَلِی بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یَسْتَضِی‏ءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِکُمْ تَفْهَمُوا.

امیرالمؤمنین علیه السلام در انتهای سخنان خویش تقوا و عدم دوری از امام عصر و اتصال به منبع نورانی اهل‌بیت وحی علیه السلام را راهکار عبور از فتنه‌های سخت معرفی فرمودند.

 اما حضرت در خطبه 150 نهج‌البلاغه بعد از بیان روش امام زمان(عج) که روش صالحان است، در مورد قومی صحبت می‌کند که به دلیل صفات خاص از فتنه‌ها به سلامت عبور می‌کنند ایشان می‌فرمایند:

ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ
 پس گروهى در آن زمان (فتنه‌ها) صیقلى می‌شوند همان طور که آهنگر، شمشیر را صیقلی می‌کند

تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ

دیده‌هاى آنها به نور قرآن جلاء داده می‌شود و تفسیر در گوشهایشان جا گرفته شود و در شب جام حکمت را به آنها بنوشانند بعد از اینکه در بامداد هم آشامیده باشند.

نکته قابل توجه اینکه  امام علیه السلام در مورد یک قوم (فِیهَا قَوْمٌ) صحبت می‌کنند. موضوع فردی نیست بلکه مشخصات یک عده افراد در قالب یک قوم بیان شده است. در این روایت سه موضوع مهم برای این قوم مطرح است:
 1- بصر آنها با قرآن جلا داده می‌شود
 2- تفسیر در گوشهایشان قرار داده می‌شود
 3- مدام به آنها جام حکمت می‌نوشانند.

بیشتر بخوانید: برکات عصر ظهور در روایتی از امام حسن مجتبی(ع)

مطالب دیگر در باره امام زمان (عج) و انتظار و ظهور

۳ نظر موافقین ۱ ۲۱ شهریور ۰۲ ، ۰۰:۲۱
ع . شکیبا---۵۳۲
نهج الفصاحه

نهج الفصاحة
مشخصات کتاب:
سرشناسه : پاینده ، ابوالقاسم ، ۱۲۸۷ - ۱۳۶۳. ، گردآورنده.
عنوان و نام پدیدآور : نهج الفصاحه : کلمات قصار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همراه با ترجمه فارسی و نمایه موضوعی ؛ باهتمام غلامحسین مجیدی خوانساری.
مشخصات نشر : قم : انصاریان ‫ ‫ ، ۱۳۸۳.‬
عناوین اصلی کتاب شامل:
۰ نظر موافقین ۱ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۰۳:۳۰
ع . شکیبا---۵۱

20 حدیث گهربار و خواندنی از پیامبر اکرم (ص)


آیة المنافق ثلاث: اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا اؤتمن خان.

نشان منافق سه چیز است: 1-سخن به دروغ بگوید. 2-از وعده تخلف کند. 3 -در امانت خیانت نماید.

صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح 89.


لاینال شفاعتی من آخر الصلوة بعد وقت‌ها.

کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهد رسید.

بحارالانوار، ج، 83 ص 20


أبغض الحلال الی الله الطلاق.

منفور‌ترین چیز‌های حلال در پیش خدا طلاق است.

سنن ابی داود، کتاب الطلاق، ح 1863


خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.

بهترین یاران کسی است که ناسازگاری اش اندک باشد و سازگاری اش بسیار.

تنبیه الخواطر، ج 2، ص 123

۰ نظر موافقین ۰ ۰۷ آذر ۰۰ ، ۱۰:۰۷
ع . شکیبا---۱۸۵

حضرت ابوطالب (ع)

ابوطالب علیه السلام شخصیت مظلوم تاریخ

ابوطالب(ع) عموى بزرگوار رسول اکرم(ص)، پدر امیرالمؤمنین، على (ع)، است. وى وصى «عبدالمطلب» و بزرگترین حامى پیامبر اسلام(ص) بود. تاریخ زندگى او سراسر پر از افتخارات بى ‏نظیر است. مردى که به حق، پناهگاه دردمندان و محرومان بود. ایثار و اخلاص در وجود او تجسم پیدا کرده بود. ابرمردى که «تاریخ»، فداکارى و استقامت هاى وى را در کسى جز در فرزندش «امیرالمؤمنین» سراغ ندارد!! چنان که دانشمند «اهل سنت»، ابن ابى الحدید، مى‏گوید:(1) ابوطالب و پدرش «عبدالمطلب» بزرگ «قریش» و امیر و سرور «مکه معظمه» بودند و مردم آن سامان و مهاجرین و مسافرین این شهر تاریخى و زائران بیت خدا را پذیرایى و رهبرى مى‏کردند.
 او یک لحظه از خدا غافل نبود؛ بلکه او از جانشینان حضرت ابراهیم(ع)، قهرمان توحید، بود، و طبق پیشگویى‏ هاى انبیاى الهى منتظر نبوت خاتم پیامبران «محمد بن عبدالله(ص)» بوده است؛ از این جهت رسول خدا پیش از آن که از مادرش متولد گردد، حضرت ابوطالب(ع) به رسالت وى ایمان داشت و هنگام تولد رسول خدا، وقتى که «فاطمه بنت اسد»، همسر ابوطالب، تولد پیامبر اسلام را به اطلاع وى رسانید، و از غرایب امرش در هنگام زایمان او سخن گفت، «ابوطالب» فرمود: از این کارها و چنین نوزادى تعجب مى‏کنى؟ صبر کن، سى سال دیگر تو نیز همانند وى را که وزیر و وصیش خواهد بود، به دنیا مى ‏آورى!!!(2) ابوطالب، مردى با ایمان و مقتدرى بود که پیامبر اسلام را از شر کفار قریش تا واپسین لحظات عمر حفظ و از این رهگذر، سهم بسزایى در پیشرفت اسلام داشته است؛ اما، على رغم آن همه فداکارى‏ ها و ایثارگرى‏ هایش . بعضى از مبغضین و متعصبین، نسبت به آن حضرت اسائه ادب نموده و در ایمان و اعتقادش دچار شک و تردید گردیدند.
 در این نوشتار، برآنیم: به گوشه ‏هایى از فضائل، ایثار و فداکارى، و دلائل ایمان آن بزرگ‏ مرد اسلام که به حق، مظلوم تاریخ است، اشاره نماییم.

۱ نظر موافقین ۱ ۲۸ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۲۹
ع . شکیبا---۱۸۴

https://archive.razavi.ir/index/public/uploads3/posts/attachments/KalameNoor-13.jpg

پیامبر اکرم (ص) :

از اشتباهات یکدیگر بگذرید تا کینه های بین شما نابود شود. 

۰ نظر موافقین ۰ ۰۱ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۵۱
ع . شکیبا---۱۸۵


امام خامنه‌ای در واکنش به توهین اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهین‌آمیز به پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله که باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است، پیامی کوتاه خطاب به جوانان فرانسویه صادر کردند.

متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، به شرح زیر است:

بسمه تعالی
جوانان فرانسه !
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟

انتهای پیام/

۰ نظر موافقین ۱ ۰۸ آبان ۹۹ ، ۱۰:۲۷
ع . شکیبا---۲۴۱

پیام امام خامنه‌ای در پی اهانت یک نشریه فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اعظم

رهبر معظم انقلاب در پیامی، اهانت اخیر یک نشریه فرانسوی به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و‌ سلّم را محکوم کردند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی، اهانت اخیر یک نشریه فرانسوی به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و‌ سلّم را محکوم کردند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به‌شرح زیر است:

بسمه تعالی

گناه بزرگ و نابخشودنی یک نشریّه‌ی فرانسوی در اهانت به چهر‌ه‌ی نورانی و قدسی حضرت رسول اعظم (صلّی اللّه علیه و آله) بار دیگر عناد و کینه‌ی شرارت‌بار دستگاه‌های سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام و جامعه‌ی مسلمانان را آشکار ساخت. بهانه‌ی آزادی بیان برای محکوم نکردن این جرم بزرگ که از سوی برخی سیاستمداران فرانسوی گفته شده کاملاً مردود و غلط و عوام‌فریبانه است. سیاست های عمیقاً ضدّ اسلامیِ صهیونیست‌ها و دولت های استکباری عامل این‌گونه حرکت های دشمنانه است که هر چند یک بار بُروز می‌یابد. این حرکت در این برهه‌ی زمانی می‌تواند نیز به‌انگیزه‌ی منصرف کردن ذهن ملّت ها و دولت های غرب آسیا از نقشه‌های شومی باشد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه در سر دارند. ملّت های مسلمان به‌ویژه کشورهای غرب آسیا، ضمن حفظ هوشیاری در مسائل این منطقه‌ی حسّاس، باید هرگز دشمنی‌های سیاستمداران و سردمداران غربی نسبت به اسلام و مسلمین را فراموش نکنند.

والله غالب علی امره
سیّدعلی خامنه‌ای

انتهای پیام/

1399/06/18

مطالب مرتبط: پیامبر اکرم (ص) ، پیامبران الهی (ع) ، احادیث و روایات  

۰ نظر موافقین ۰ ۲۲ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۲۹
ع . شکیبا---۱۸۲

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/13920501152959966875314.jpg

 

تولد و کودکى

امام‌ حسن‌ (ع‌) فرزند امیر مؤمنان‌ على‌ بن‌ ابیطالب‌ (ع) و مادرش‌ مهتر زنان‌ فاطمه‌ زهرا (س) دختر پیامبر خدا (ص‌) است‌.

امام‌ حسن‌ (ع‌) در شب‌ نیمه‌ ماه‌ رمضان‌ سال‌ سوم‌ هجرت‌ در مدینه‌ تولد یافت‌. وى‌ نخستین‌ پسرى‌ بود که‌ خداوند متعال‌ به‌ خانواده‌ على‌ و فاطمه‌ عنایت‌ کرد. رسول‌ اکرم‌ (ص‌) بلا فاصله‌ پس‌ از ولادتش‌، او را گرفت‌ و در گوش‌ چپش‌ اقامه‌ گفت‌. سپس‌ براى‌ او بار گوسفندى‌ قربانى‌ کرد، سرش‌ را تراشید و هموزن‌ موى‌ سرش‌ - که‌ یک‌ درم‌ و چیزى‌ افزون‌ بود - نقره‌ به‌ مستمندان‌ داد. پیامبر (ص‌) دستور داد تا سرش‌ را عطر آگین‌ کنند و از آن‌ هنگام‌ آیین‌ عقیقه‌ و صدقه‌ دادن‌ به‌ هموزن‌ موى‌ سر نوزاد سنت‌ شد. این‌ نوزاد را " حسن‌ " نام‌ داد و این‌ نام‌ در جاهلیت‌ سابقه‌ نداشت‌. کنیه‌ او را ابومحمد نهاد و این‌ تنها کنیه‌ اوست‌.

لقب‌ هاى‌ او سبط، سید، زکى‌، مجتبى‌ است‌ که‌ از همه‌ معروف تر "مجتبى‌" مى‌باشد. پیامبر اکرم‌ (ص‌) به‌ حسن‌ و برادرش‌ حسین‌ علاقه‌ خاصى‌ داشت‌ و بارها مى‌فرمود که‌ حسن‌ و حسین‌ فرزندان‌ منند و به‌ پاس‌ همین‌ سخن‌ على‌ به‌ سایر فرزندان‌ خود مى‌فرمود : " شما فرزندان‌ من‌ هستید و حسن‌ و حسین‌ فرزندان‌ پیغمبر خدایند ". امام‌ حسن‌ هفت‌ سال‌ و خرده‌اى‌ زمان‌ جد بزرگوارش‌ را درک‌ نمود و در آغوش‌ مهر آن‌ حضرت‌ به سر برد و پس‌ از رحلت‌ پیامبر (ص‌) که‌ با رحلت‌ حضرت‌ فاطمه‌ (س) دو ماه‌ یا سه‌ ماه‌ بیشتر فاصله‌ نداشت‌، تحت‌ تربیت‌ پدر بزرگوار خود قرار گرفت‌.

امام‌ حسن‌ (ع‌) پس‌ از شهادت‌ پدر بزرگوار خود به‌ امر خدا و طبق‌ وصیت‌ آن‌ حضرت‌، به‌ امامت‌ رسید و مقام‌ خلافت‌ ظ‌اهرى‌ را نیز اشغال‌ کرد، و نزدیک‌ به‌ شش‌ ماه‌ به‌ اداره‌ امور مسلمین‌ پرداخت‌. در این‌ مدت‌، معاویه‌ که‌ دشمن‌ سرسخت‌ على‌ (ع‌) و خاندان‌ او بود و سالها به‌ طمع‌ خلافت‌ ( در آغاز به‌ بهانه‌ خونخواهى‌ عثمان‌ و در آخر آشکارا به‌ طلب‌ خلافت‌ ) جنگیده‌ بود، به‌ عراق‌ که‌ مقر خلافت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) بود لشکر کشید و جنگ‌ آغاز کرد. ما دراین‌ باره‌ کمى‌ بعد تر سخن‌ خواهیم‌ گفت‌. امام‌ حسن‌ (ع‌) از جهت‌ منظر و اخلاق‌ و پیکر و بزرگوارى‌ به‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) بسیار مانند بود.

وصف‌ کنندگان‌ آن‌ حضرت‌ او را چنین‌ توصیف‌ کرده‌ اند:

" داراى‌ رخسارى‌ سفید آمیخته‌ به‌ اندکى‌ سرخى‌، چشمانى‌ سیاه‌، گونه‌اى‌ هموار، محاسنى‌ انبوه‌، گیسوانى‌ مجعد و پر، گردنى‌ سیمگون‌، اندامى‌ متناسب‌، شانه‌یى‌ عریض‌، استخوانى‌ درشت‌، میانى‌ باریک‌، قدى‌ میانه‌، نه‌ چندان‌ بلند و نه‌ چندان‌ کوتاه‌. سیمایى‌ نمکین‌ و چهره‌اى‌ در شمار زیباترین‌ و جذاب‌ ترین‌ چهره‌ها ". ابن‌ سعد گفته‌ است‌ که‌ " حسن‌ و حسین‌ به‌ ریگ‌ سیاه‌، خضاب‌ مى‌کردند "

کمالات‌ انسانى‌

امام‌ حسن‌ (ع‌) در کمالات‌ انسانى‌ یادگار پدر و نمونه‌ کامل‌ جد بزرگوار خودبود. تا پیغمبر (ص‌) زنده‌ بود، او و برادرش‌ حسین‌ در کنار آن‌ حضرت‌ جاى‌ داشتند، گاهى‌ آنان‌ را بر دوش‌ خود سوار مى‌کرد و مى‌بوسید و مى‌بویید. 
از پیغمبر اکرم‌ (ص‌) روایت‌ کرده‌اند که‌ درباره‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسین‌ (ع‌) مى‌فرمود: این‌ دو فرزند من‌، امام‌ هستند خواه‌ برخیزند و خواه‌ بنشینند ( کنایه‌ از این‌ که‌ در هر حال‌ امام‌ و پیشوایند ).

امام‌ حسن‌ (ع‌) بیست‌ و پنج‌ بار حج‌ کرد، پیاده‌، درحالى‌ که‌ اسبها نجیب‌ را با او یدک‌ مى‌کشیدند. هرگاه‌ از مرگ‌ یاد مى‌کرد مى‌گریست‌ و هر گاه‌ از قبر یاد مى‌کرد مى‌گریست‌، هر گاه‌ به‌ یاد ایستادن‌ به‌ پاى‌ حساب‌ مى‌افتاد آن‌ چنان‌ نعره‌ مى‌زد که‌ بیهوش‌ مى‌شد و چون‌ به‌ یاد بهشت‌ و دوزخ‌ مى‌افتاد، همچون‌ مار گزیده‌ به‌ خود مى‌پیچید. از خدا طلب‌ بهشت‌ مى‌کرد و به‌ او از آتش‌ جهنم‌ پناه‌ مى‌برد. چون‌ وضو مى‌ساخت‌ و به‌ نماز مى‌ایستاد، بدنش‌ به‌ لرزه‌ مى‌افتاد و رنگش‌ زرد مى‌شد. سه‌ نوبت‌ دارائیش‌ را با خدا تقسیم‌ کرد و دو نوبت‌ از تمام‌ مال‌ خود براى‌ خدا گذشت‌.

گفته‌ اندک‌: "اما حسن‌ (ع‌) در زمان‌ خودش‌ عابد ترین‌ و بى‌ اعتنا ترین‌ مردم‌ به‌ زیور دنیا بود". در سرشت‌ و طینت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) برترین‌ نشانه‌هاى‌ انسانیت‌ وجود داشت‌. هر که‌ او را مى‌دید به‌ دیده‌اش‌ بزرگ‌ مى‌آمد و هر که‌ با او آمیزش‌ داشت‌ بدو محبت‌ مى‌ورزید و هر دوست‌ یا دشمنى‌ که‌ سخن‌ یا خطبه‌ او را مى‌شنید، به‌ آسانى‌ درنگ‌ مى‌کرد تا او سخن‌ خود را تمام‌ کند و خطبه‌اش‌ را به‌ پایان‌ برد. محمد بن‌ اسحاق‌ گفت‌: پس‌ از رسول‌ خدا (ص‌) هیچکس‌ از حیث‌ آبرو و بلندى‌ قدر به‌ حسن‌ بن‌ على‌ نرسید. بر در خانه‌ فرش‌ مى‌گستردند و چون‌ از خانه‌ بیرون‌ مى‌آمد و آنجا مى‌نشست‌ راه‌ بسته‌ مى‌شد و به‌ احترام‌ او کسى‌ از برابرش‌ عبور نمى‌کرد و او چون‌ مى‌فهمید، برمى‌خاست‌ و به‌ خانه‌ مى‌رفت‌ و آن‌ گاه‌ مردم‌ رفت‌ و آمد مى‌کردند". در راه‌ مکه‌ از مرکبش‌ فرود آمد و پیاده‌ به‌ راه‌ رفتن‌ ادامه‌ داد. در کاروان‌ همه‌ از او پیروى‌ کردند حتى‌ سعد بن‌ ابى‌ وقاص‌ پیاده‌ شد و در کنار آن‌ حضر ت‌ راه‌ افتاد. ابن‌ عباس‌ که‌ از امام‌ حسن‌ و امام‌ حسین‌ (ع‌) مسن‌ تر بود، رکاب‌ اسبشان‌ را مى‌گرفت‌ و بدین‌ کار افتخار مى‌کرد و مى‌گفت‌: اینها پسران‌ رسول‌ خدایند.

با این‌ شأن‌ و منزلت‌، تواضعش‌ چنان‌ بود که‌: روزى‌ بر عده‌اى‌ مستمند مى‌گذشت‌، آنها پاره‌هاى‌ نان‌ را بر زمین‌ نهاده‌ و خود روى‌ زمین‌ نشسته‌ بودند و مى‌خوردند، چون‌ حسن‌ بن‌ على‌ را دیدند گفتند: "اى‌ پسر رسول‌ خدا بیا با ما هم‌ غذا شو". امام‌ حسن‌ (ع‌) فورا از مرکب‌ فرود آمد و گفت‌:" خدا متکبرین‌ را دوست‌ نمى‌ دارد". و با آنان‌ به‌ غذا خوردن‌ مشغول‌ شد. آنگاه‌ آنها را به‌ میهمانى‌ خود دعوت‌ کرد، هم‌ غذا به‌ آنان‌ داد و هم‌ پوشاک‌ . در جود و بخشش‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) داستانها گفته‌اند. از جمله‌ مدائنى‌ روایت‌ کرده‌ که‌:

حسن‌ و حسین‌ و عبدالله‌ بن‌ جعفر به‌ راه‌ حج‌ مى‌رفتند. توشه‌ و تنخواه‌ آنان‌ گم‌ شد. گرسنه‌ و تشنه‌ به‌ خیمه‌اى‌ رسیدند که‌ پیر زنى‌ در آن‌ زندگى‌ مى‌کرد. از او آب‌ طلبیدند. گفت‌ این‌ گوسفند را بدوشید وشیر آن‌ را با آب‌ بیامیزید و بیاشامید. چنین‌ کردند. سپس‌ از او غذا خواستند. گفت‌ همین‌ گوسفند را داریم‌ بکشید و بخورید.

یکى‌ از آنان‌ گوسفند را ذبح‌ کرد و از گوشت‌ آن‌ مقدارى‌ بریان‌ کرد و همه‌ خوردند و سپس‌ همانجا به‌ خواب‌ رفتند. هنگام‌ رفتن‌ به‌ پیر زن‌ گفتند: ما از قریشیم‌ به‌ حج‌ مى‌رویم‌. چون‌ باز گشتیم‌ نزد ما بیا با تو به‌ نیکى‌ رفتار خواهیم‌ کرد. و رفتند. شوهر زن‌ که‌ آمد و از جریان‌ خبر یافت‌، گفت‌: واى‌ بر تو گوسفند مرا براى‌ مردمى‌ ناشناس‌ مى‌کشى‌ آنگاه‌ مى‌گویى‌ از قریش‌ بودند؟ روزگارى‌ گذشت‌ و کار بر پیر زن‌ سخت‌ شد، از آن‌ محل‌ کوچ‌ کرد و به‌ مدینه‌ عبورش‌ افتاد. حسن‌ بن‌ على‌ (ع‌) او را دید و شناخت‌. پیش‌ رفت‌ و گفت‌: مرا مى‌شناسى‌؟ گفت‌ نه‌. گفت‌: من‌ همانم‌ که‌ در فلان‌ روز مهمان‌ تو شدم‌. و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دینار زر به‌ او دادند.

آن‌ گاه‌ او را نزد برادرش‌ حسین‌ بن‌ على‌ فرستاد. آن‌ حضرت‌ نیز همان‌ اندازه‌ به‌ او بخشش‌ فرمود. او را نزد عبد الله‌ بن‌ جعفر فرستاد او نیز عطایى‌ همانند آنان‌ به‌ او داد. حلم‌ و گذشت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) چنان‌ بود که‌ به‌ گفته‌ مروان‌، با کوهها برابرى‌ مى‌کرد.

۲ نظر موافقین ۲ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۵:۳۱
ع . شکیبا---۷۸۹

http://www.hajij.com/fa/images/stories/pics/1390/11/mad4.jpg

مسجد النبی در غم و اندوه

۲۸صفر رحلت پیغام دار آخرین، خاتم نبوت را نگین، حضرت رسول واپسین، عینیت قرآن کریم، حضرت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله بر مسلمانان جهان تسلیت باد.

پیامبر اکرم (ص) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب­ های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بود، به خاک سپرده شد.

 لقد کان لکم فى رسول اللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الآخر و ذکر اللَّه کثیرا» (احزاب /۲۱)

 «مسلماً رسول خدا براى شما سرمشق نیکویى است، براى آن‏ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند.»

۷ نظر موافقین ۱ ۱۲ مهر ۹۸ ، ۱۵:۲۳
ع . شکیبا---۴۳۲

آیت الله آقا مرتضی تهرانی - از علمای عارف

عالم عامل و عارف واصل، حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی

خوابی را که مربوط به امام «رضوان الله تعالی علیه» نقل می کنم. امام چون مرحوم شده اند عرض می کنم. بزرگواری نزدیک به 80 سال سن داشت، در منزل یکی از منسوبین ما که خوزستانی بود، حضور داشت. روز چهل و یکم [رحلت] مرحوم آیت الله بروجردی بود. وارد شدم که آن منسوبمان را ببینم و بعد هم به قم مشرف شوم. صاحبخانه بنده را معرفی کرد که پسر فلانی و شاگرد فلانی است. این اولاد پیغمبر که از شاگردان مرحوم آیت الله حائری بود گفت من 30، 35 سال پیش خوابی دیدم. آن زمان این آقا-امام- در حوزه آیت الله حائری که می آمد، از نظر من خیلی تلخ و نچسب بود. می گفت می دانستیم فاضل است، ولی جوری بود که با او ارتباط برقرار نکردم.

در همان ایام یک شب خواب دیدم که بیابانی است و جمعیت کثیری، مثلاً یک میلیون نفر دایره وار ایستاده اند و در مرکز این دایره هم کارهایی انجام می شود که من از دور نمی بینم. جمعیت را شکافتم و تا مرکز دایره پیش رفتم. در مراکز دایره دیدم به اندازه ده دوازده متر جا هست. در یک طرف رسول اکرم«ص» تشریف دارند و شمشیری در دستشان است. مقابل ایشان هم محمدرضا پهلوی ایستاده است. حضرت رسول«ص» چند بار فرمودند آیا کسی هست که بیاید و این شمشیر را از من بگیرد و حد خدا را بر این مجرم جاری کند؟ هیچ کسی نیامد. این کسی که داشت این حرف را می زد، خودش با امام «رحمه الله علیه» موافق نبود و با تعبیر تلخ و نچسب از ایشان یاد کرد. گفت حضرت دو سه مرتبه فرمودند و کسی نیامد. یک وقت دیدم جمعیت دارد شکافته می شود و کسی دارد جلو می آید. از دور نمی دیدم. نزدیک که آمد متوجه شدم حاج آقا روح الله است.

جلو آمد و به حضرت سلام و عرض کرد: «یا رسول الله! من آماده هستم.» بعد هم شمشیر را گرفت. گفت حاج آقا روح الله شمشیر را بلند کرد و با یک ضربت سر شاه را پراند، اما تن بی سر جلو آمد و یقه ضارب را گرفت و مقداری با هم دست به یقه بودند تا سرانجام حاج آقا روح الله که دید این تن بی سر نمی افتد، لذا دست راستش را انداخت و امعاء و احشای او را بیرون کشید. از خواب بیدار شدم.

 ان شاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار (مقام معظم رهبری) عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید باز عرض می کنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم؛ و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

https://defapress.ir/IDNA_media/image/2016/02/108861_orig.jpg

حضرت امام خمینی (ره) در 12 بهمن 57 -در بهشت زهرا

خاطره کامل در اینجا :

ماجرای یک رؤیای صادقه در باره آینده رهبری

آیت‌الله شیخ مرتضی تهرانی 


مطالب خواندنی و  شنیدنی

سبک زندگی    حجاب و بدحجابی   فهرست مطالب شهدا    مدافعین حرم 

شهیدان  امام زمان-عج   انتخابات     فلسطین    دعاها و ذکرها

------------  

Image result for عناوین مطالب

مذهبی  اجتماعی  فرهنگی  صفحه اصلی
قرآن کریم ؛ خواص آیات و سوره ها  اقتصاد و جهاد اقتصادی  سبک زندگی  امام خمینی (ره) 
نهج البلاغه، پای درس امام علی (ع) مدیریت اسلامی و مدیران  حجاب و بدحجابی , چادر  مقام معظم رهبری 
پیامبر گرامی اسلام (ص)  انتخابات  جبهه و جنگ و رزمندگان  علما و بزرگان 
امیرالمؤمنین علی (ع)  اخبار و مطالب سیاسی  شهیدان  مدافعین حرم 
حضرت فاطمه زهرا (س)  خانواده  پدر و مادر ، والدین  انقلاب اسلامی و دهه فجر 
کربلا ، عاشورا ، امام حسین (ع)  اطلاعات عمومی  نماز و عبادت  روز بصیرت، فتنه و آشوب 
امام زمان (عج) و انتظار ظهور  شعر و شاعری  دعاها و ذکرها  قدس ، فلسطین و غزه 
امام رضا (ع) و مشهد مقدس  اخلاق اسلامی خاطرات و یادداشت ها  مداحی و مولودی 
اهل بیت (ع)  علمی پژوهشی  بسیج و بسیجی  حوادث - زلزله و سیل 
امامزادگان  کشورها و بیداری اسلامی    خبرهای متنوع 
اربعین  مطالب عمومی و متفرقه  پیشنهادات  عکس و تصویر و طراحی 
نوحه و زیارت  صدا و آهنگ، مداحی، سخنرانی  فیلم و کلیپ  اعمال روزها ، ماهها و مناسبت ها 

یکی از موضوعات مورد نظر خود را انتخاب کنید 

مطالب مرتبط :دهه فجر ، راهپیمایی 22 بهمن ، امام خمینی(ره)

۵ نظر موافقین ۲ ۰۱ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۵۵
ع . شکیبا---۲۰۸۹۶

http://www.qarar57.ir/wp-content/uploads/2017/08/JamNewsImage20163230.jpg

  نوشته های سردرب بهشت   (8  درب بهشت)  

پیامبر اسلام (ص) در سفر عظیم آسمانی معراج با همسفر گرامی خود جبرئیل از بهشت و جهنم دیدن کرده ٬ انواع نعمتهای درخشان بهشت را از نزدیک دیدند ٬ شعله های وحشت آور و عذابهای گوناگون دوزخ را نیز مشاهده کردند. دیدار به پایان رسید ٬ آنگاه عزم مراجعت نموده و آنجا را به قصد خروج ترک کردند. هنگام مراجعت ٬ جبرئیل از رسول خدا (ص) پرسید: آیا آنچه که بر روی درهای بهشت و جهنم نوشته شده بود ٬ خواندی یا نه ؟ حضرت فرمود: نه نخواندم. باید برگردیم و با هم آن نوشته ها را بخوانیم. به این ترتیب ابتدا از درهای بهشت دیدن کردیم و سپس به دیدار نوشته های درهای جهنم رفتیم

   برسردرب اول بهشت نوشته شده بود:

 1-    معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست و برای هر چیزی دلیلی است و دلیل خوب زیستن در دنیا ، 4 چیز است : قناعت ، انفاق در راه خدا ، ترک عقده و معاشرت با اهل خیر .

 برسردرب دوم بهشت نوشته شده بود:

2- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست و برای هر چیزی دلیلی است و دلیل و برهان خوشی در آخرت 4 چیز است : دست کشیدن بر سر یتیم ، مهربانی و مهرورزی زنان بی شوهر ، سعی و تلاش در برآورده کردن حاجت های مومنان و جویا شدن حال فقرا و مساکین .

  برسردرب سوم بهشت نوشته شده بود:

2-    معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست و برای هر چیزی دلیلی است و دلیل سلامتی در دنیا 4 چیز است : کم خوردن، کم سخن گفتن ، کم خوابیدن و کمی شهوت.

 برسردرب چهارم بهشت نوشته شده بود:

3-    معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . هر کس به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، به همسایه ی خود احترام بگذارد . هر ... به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، به پدر و  مادر خود  نیکی کند و به آنها احترام بگذارد هر ... به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، نیکو سخن بگوید یا اینکه ساکت شود .

 برسردرب پنجم بهشت نوشته شده بود:

4-    معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . هر کسی دوست ندارد  به او ظلم شود ، به دیگران ظلم نکند .هر کسی دوست ندارد به او تهمت بزنند ، به دیگران تهمت نزند . هر کسی دوست ندارد خوار و ذلیل شود ، دیگران  را خوار و ذلیل نکند .هر کسی می خواهد در دنیا و آخرت به « عروة الوثقی » چنگ بزند بگوید : لا اله الا الله ، محمد رسول الله و علی ولی الله .

 برسردرب ششم بهشت نوشته شده بود:

5-    معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست .هر کسی دوست دارد قبرش وسیع شود ، مساجد را بنا کند . هر کسی دوست ندارد  حشرات زیر زمین جسدش را بخورند ، مساجد را جارو کند . هر کسی دوست دارد بدنش نپوسد و سالم بماند ، برای مساجد ، لوازم بخرد . هر کسی  دوست دارد جایگاه خودش را در بهشت ببیند ، برای مسجد فرش بخرد .

 برسردرب هفتم بهشت نوشته شده بود:

7- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . جلا دهنده ی قلب 4 چیز است : عیادت کردن مریض ، راه رفتن پشت جنازه ها ، خریدن کفن و پرداخت دین و قرض .

  برسردرب هشتم بهشت نوشته شده بود:

8- معبودی جز خدا نیست و محمد (ص) رسول خدا و علی (ع)حجت و ولی خداست . هر کس می خواهد از این در ها  وارد شود باید به 4 چیز چنگ بزند : سخاوت ، خوش اخلاقی ، صدقه دادن ، دوری جستن از آزار و اذیت .

منبع:     تحریر المواعظ العددیة 478   - / بحار / ج۸ / ص ۱۴۵ / به نقل از روضه کافی

نوشته های سر در جهنم ...

۰ نظر موافقین ۱ ۰۳ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۵۳
ع . شکیبا---۱۲۶۷

السلام علیک یا بنت نبی الرحمه ، یا فاطمه الزهرا
میلاد پر شکوه دختر رسول خدا و سرور زنان دو عالم ، حضرت فاطمه سلام الله علیها مبارک باد

 پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در سال پنجم بعثت، که سال ولادت فرزندش بود؛ در سخت‎ترین شرائط و حالات به سر مى برد.

اسلام منزوى بود، و مسلمانان اندک نخستین، شدیداً تحت فشار .

محیط مکه بر اثر شرک و بت پرستى و جهل و خرافات و جنگ‎هاى قبایل عرب و حاکمیت زور و بینوایى توده هاى مردم، تیره و تار بود.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آینده مى اندیشید، آینده اى درخشان از پشت این ابرهاى سیاه و ظلمانى، آینده اى که با توجه به اسباب عادى و ظاهرى بسیار دوردست و شاید غیر ممکن بود.

در همین سال حادثه بزرگى در زندگى پیامبر رخ داد، به فرمان خدا براى مشاهده ملکوت آسمان‎ها به معراج رفت، و به مصداق «لنریه من آیاتنا الکبرى» آیات عظیم پروردگار در پهنه بلند آسمان را با چشم خود دید، و روح بزرگش بزرگتر شد، و آماده پذیرش رسالتى سنگین‎ تر، توأم با امید بیشتر .

در روایتى از اهل سنت و شیعه - که هر دو بر آن تأکید دارند - مى خوانیم: پیامبر(صلی الله علیه و آله) در شب معراج از بهشت عبور مى کرد، جبرئیل از میوه درخت طوبى به آن حضرت داد، و هنگامى که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به زمین بازگشت نطفه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از آن میوه بهشتى منعقد شد.

لذا در حدیث مى خوانیم که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فاطمه (سلام الله علیها) را بسیار مى بوسید، روزى همسرش عایشه بر این کار خرده گرفت، که چرا این همه دخترت را مى بوسى؟!

پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جواب فرمود:

«من هر زمان فاطمه را مى بوسم، بوى بهشت را از او استشمام مى کنم.»

و به این ترتیب این مولود بزرگ از عصاره پاک میوه هاى بهشتى و از پدرى همچون پیامبر(صلی الله علیه و آله)، و مادر ایثارگر و فداکارى همچون «خدیجه» در روز بیستم جمادى الثانى گام به دنیا نهاد، و طعن و سرزنش‎هاى مخالفین که پیامبر را بدون «نسل جانشین» مى پنداشتند، همگى نقش بر آب شد، و به مضمون سوره «کوثر» فاطمه زهرا چشمه جوشان براى ادامه دودمان پیامبر و ائمه هدى و خیر کثیر در طول قرون و اعصار، تا روز قیامت شد.

این بانوى بهشتى نام‎هایی داشت که هر کدام از دیگرى پر معنى تر بود: 1- فاطمه، 2- صدیقه، 3- طاهره، 4- مبارکه، 5- زکیه، 6- راضیه، 7- مرضیه، 8- محدثه، 9- زهرا و هر یک بیانگر اوصاف و برکات وجود پربرکت او است.

۱ نظر موافقین ۲ ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۲
ع . شکیبا---۵۴۷