سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پدر شهید» ثبت شده است

دادگاه

۱۵ نفر که به اتهام دست داشتن در قتل بسیجی شهید روح‌الله عجمیان دستگیر شده‌اند به اتهام افساد فی‌الارض در دادگاه انقلاب اسلامی البرز محاکمه شدند و نماینده دادستان خواستار اشد مجازات برای همه متهمان شد.

به گزارش همشهری آنلاین، به نقل از مرکز رسانه قوه‌قضاییه، شهید سیدروح‌الله عجمیان، ۲۸ ساله، از بسیجیان حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در جریان ناآرامی‌های ایجاد شده در آزاد راه کرج – قزوین، محدوده بهشت سکینه(س) کرج با ضربات چاقو به شهادت رسید. ۲ روز بعد از این جنایت بود که تعدادی از افراد دخیل در آن دستگیر شدند. آنها اعتراف کردند که با استفاده از چاقو، قمه، پنجه بوکس و سنگ به جوان بسیجی حمله کرده و او را به شهادت رساندند. در این شرایط بود که پرونده متهمان با صدور کیفرخواست و به اتهام افساد فی‌الارض به دادگاه انقلاب فرستاده شد.

در دادگاه

در جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی البرز به ریاست قاضی سیدموسی آصف‌الحسینی و با حضور مستشاران برگزار شد، ابتدا فیلم کوتاهی از اقدامات متهمان ازجمله بستن اتوبان کرج – قزوین در نزدیکی بهشت سکینه(س) و روایت نحوه شهادت بسیجی شهید پخش شد و در ادامه نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و گفت: روز ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱، به‌دنبال فراخوان‌ شبکه‌های ضدانقلاب برای تجمع در مراسم چهلم خانم حدیث نجفی، اغتشاشگران مبادرت به انسداد مسیر اتوبان کرج – قزوین کردند که منجر به اختلال شدید در عبور و مرور و درگیری با مأموران انتظامی و بسیج و سردادن شعارهای هنجارشکنانه به قصد مقابله با حکومت و ایجاد ناامنی شد.

در این بین شهید مدافع امنیت آقای سیدروح‌الله عجمیان برای کنترل تجمعات و بازگشایی مسیر اتوبان و بدون هیچ تجهیزاتی و بدون اینکه کسی چنین ماموریتی به وی محول کرده باشد در راستای کمک به رفع انسداد اتوبان در محل حضور پیدا کرد اما اغتشاشگران به نحو بسیار فجیع و ناجوانمردانه وی را با ضربات متعدد و با استفاده از چاقو و جسم سخت از قبیل سنگ، لگد و مشت به شهادت رساندند.

نماینده دادستان سپس به معرفی متهمان و اتهامات آنها پرداخت و گفت: اتهامات ۱۵ متهم حاضر افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به مأموران پلیس و بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور است و جملگی آنها در شهادت بسیجی شهید سیدروح‌الله عجمیان نقش دارند. همچنین با توجه به شکایت اولیای دم شهید، گواهی پزشکی قانونی، بازسازی صحنه جرم، اظهارات و اقاریر صریح متهمان مبنی بر ارتکاب جرایم، کشف آلات و ادوات جرم از متهمان، بازبینی تلفن همراه متهمان و کشف مطالب مجرمانه در آنها، تصاویر منتشره مبنی بر به شهادت رساندن بسیجی شهید سیدروح‌الله عجمیان، از ریاست دادگاه تقاضای اعمال اشد مجازات برای متهمان و صدور احکام متناسب با جرایم متهمان را دارم.

۰ نظر موافقین ۲ ۱۰ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۱
ع . شکیبا---۸۶

http://yadshohada.com/wp-content/uploads/2014/11/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%D8%AF.jpgشهید ابراهیم بیرانوند

نام پدر : شیرخان
تاریخ شهادت : 1363/9/29
محل شهادت : سلیمانیه عراق -زبیدات
شهرستان :  خرم آباد

شهید ابراهیم بیرانوند در سال 1345 متولد شد در کودکی بسیار مهربان بود و نیز احساس مسئولیت می کرد و به پدر و مادر خود احترام می گذاشت . کودکی باهوش و زیرک بود از همان دوران کودکی  نماز می خواند نه اینکه تمام نماز را بلد باشد بلکه هنگامی که مرحوم پدرش نماز می خواند او نیز با او کلمات را تکرار می کرد و نماز می خواند در سال 1351 راهی مدرسه شد دوران ابتدائی را گذراند .

دوران راهنمایی وی (که سال اول راهنمایی سال 1357 بود و انقلاب شده بود) تظاهرات در خیابانها وجود داشت و مردم راهپیمایی می کردند شهید ابراهیم نیز سال اول راهنمایی در راهپیمائی ها و تظاهرات بر علیه رژیم ستم شاهی شعار می داد در تمام راهپیمائی ها که علیه رژیم شاه بر پا  شد شرکت داشت و در هنگامی که در حال شعار دادن بود به وسیله گاردی ها مجروح شده و پای چپ او تیر خورده و زخمی شده و مدت 40 روز در خانه بستری بود . در حالی که شهید با عصا راه می رفت و زخمی بود ولی در خانه طاقت نمی آورد و به راهپیمایی می رفت .

بعد از آن به جهاد سازندگی رفت و مدت یک سال و سه ماه در آنجا خدمت نمود بعد از چندی از طرف جهاد اعزام میدان جنگ شد به بسیج ملحق شد وقتی که وارد جهاد شد 15 سال تمام داشت وقتی که به جبهه اعزام شد اولین مأموریت او در فکه حمله ی محرم بود و در اهواز آموزش بسیج را به نحو احسن گذراند بعد از آن به تنگه چزابه اعزام شد و در همان جا به عنوان تخریب چی مشغول خدمت شد .

سال 1361 بود که پای راست و دست راست او که سه انگشت نیز از کار افتاده شد تیر خورد و مدت 40 روز در بیمارستان ساسان تهران بستری بود بعد از 40 روز به خانه آمد بعد از چند ماه استراحت آن هم چه استراحتی که در پادگان حمزه مشغول خدمت بود . بعد از آن در 7/9/1362 به عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرم آباد درآمد. در این مدت که در سپاه بود به مدت 6 ماه در کردستان مشغول خدمت بود در تیپ تکاوران قدس واقع در سنندج . در تیپ 15 امام حسن (علیه السلام) در واحد تخریب و انفجارات به مدت 2 ماه . و نیز در واحد بسیج خرم آباد به مدت 8 ماه مشغول خدمت بود .

در اهواز به مدت 3 ماه و 20 روز دوره عمومی سپاه پاسداران را دیده و به مدت 45 روز دوره تخصصی در رشته انفجارات را با جان بر کفان اسلام طی کرد .

در سال 1363 عضو گروه اطلاعات عملیات سپاه پاسداران شد. در همان سال  ازدواج نمود که حاصل آن دختری به نام زهرا می باشد . بالاخره  در 1363/9/29 در منطقه زبیدات در حین آتش شدید دشمن بعثی به فیض عظمای شهادت نایل آمد . او فرمانده دسته بود و بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

ایشان همیشه سفارش می کردند که امام را دعا کنید و حجاب را رعایت کنید و مطیع فرمانهای رهبر باشید و هرگز او را تنها نگذارید. به مادرم سفارش می کرد که افتخار کن که این چنین فرزندی را تقدیم اسلام نمودی و به پدرم سفارش می کرد که پدر مرا ببخش چون نتوانستم جواب زحمات تو را به خوبی بدهم تو خیلی زحمت کشیدی تا این چنین فرزندی را تربیت نمایی و تقدیم اسلام کنی مرا ببخش که وقت تنگ است ، موقع نشستن در خانه نیست ، مرا ببخش که موقع آن است که از جان و مال خود گذشت کنیم و در راه خدا شهید شویم.

وصیت نامه شهید :

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله و با آرزوی طول عمر برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با پیروزی هر چه نزدیکتر رزمندگان اسلام آنان که شبها در دل سنگرها با مناجات خود سنگرها را عطرآگین نمودند و شربت شهادت را نوشیدند و به دیدار لقاءالله شتافتند. بله آنانند یاران واقعی امام زمان که آنها را به کمک خویش می خواند و به ما نوید پیروزی را می دهد.

رزمندگان ایثارگر ما درس سرخ شهادت را از مولایشان حسین آموخته اند و به جهان نشان می دهند که این انقلاب، انقلاب جهان است این انقلاب مقدمه کار را برای مهدی موعود آماده می کند. بله جوانان ایثارگر ما مانند علی اکبرها به سوی میدان می شتابند و دشمن تجاوزگر را مجال پایداری نمی دهند. بله اینانند زاهدان شب و شیران روز. از برادران رزمنده در جبهه های جنگ می خواهم که دشمن را مجال پایداری ندهند، بشتابید بر روبه صفتان زشت خو.

بله امام عزیز ما می فرماید که افتخار به رزمندگانی که سنگرها را با مناجات خویش عطرآگین نمودند .

سخنی دارم با خانواده ام، خدمت پدر عزیزم سلام عرض می نمایم باری پدر از درگاه خداوند مسئلت دارم که شما را یاری دهد تا دین خدا را یاری دهید؛ زیرا شما فرزندتان را در راه خدا دادید ولی بدانید که در پیشگاه خداوند موفق و سربلند هستید به خاطر اینکه فرزندتان را برای مفید بودن به جامعه تحویل دادید. سخنی با مادر عزیز از درگاه خداوند خواستارم که شما نیز در پیشگاه حضرت فاطمه خوش و خرم باشید. خدمت خواهرانم (ن و ف) سلام خود را می رسانم و امیدوارم که خواهران خوبی بوده باشید و با رفتار خود روح  من را خوشحال نمایید. خدمت برادران عزیزم سلام برسانم و امیدوارم با اخلاق خوب شما روح من خوشحال بشود.

در آخر خدمت کلیه اقوام و دوستان و آشنایان سلام من را برسانید و از آنها طلب آمرزش برای من بنمایید .

مرا همچون گلگون کفنان دیگر در «بهشت رضا» دفن نمایید و طلب آمرزش را برای کلیه شهدا بنمایید.

شادی روح پاکش  شادی ارواح طیبه همه شهدا صلوات

۰ نظر موافقین ۰ ۰۱ دی ۹۷ ، ۱۵:۲۷
ع . شکیبا---۵۵۵

دکتر سید جعفر شهیدی

بنام خدا

با سلام به روح پاک و مطهر دکتر شهیدی عزیز

راستش من زیاد با دکتر آشنایی نداشتم الا کتاب تاریخ اسلام دانشگاهم .

سال گذشته یک روز همین طور افتادم یاد دکتر جعفر شهیدی ! ذهنم رفت سمت ایشان . با خودم گفتم ببینم این آقای دکتر چه کتابهایی نوشته و چه منزلتی داشته که اینقدر مشهور شده اند ؟

دقایقی بعد کتاب درسی فرزندم در وسط اتاق افتاده بود. همین طور چشمم رفت سوی کتاب و پشت جلد آن را دیدم. عکس و زندگی یک کسی بود . اما نمیدانستم کی !

 با خودم گفتم که یک نگاهی بکنم ببینم روی کتاب فرزندم و دانش آموزان زندگی چه کسی را تبلیغ می کنند؟! کنکاشی بکنم .

کتاب ادبیات فارسی بود و زندگینامه و عکس دکتر جعفر شهیدی ! تا آن روز نمی دانستم که آقای دکتر , سید بوده اند. به هر حال ما برای سادات احترام خاصی قائل هستیم.

تاریخ درگذشتش را که دیدم  همان روز , سالروز درگذشت این مرد عرفانی بود! 23 دی ماه 1392.  برایش فاتحه با صلوات فرستادم و مهرش به دلم نشست.

---------

امشب هم سر نماز افتادم یاد ایشان. و برایشان از درگاه خداوند طلب مغفرت کردم.

بعد که آمدم پای رایانه در تقویم دیدم که نوشته بود سالروز درگذشت دکتر سید جعفر شهیدی !!!!

خدایش رحمت کند و با اولیای الهی محشور فرماید.

23 دی ماه 1393  ساعت دو بامداد

- امروز دنبال قلعه خیبر و تاریخ اسلام بود که رسیدم به این مطلب. تقویم را نگاه کردم دیدم 25 دی ماه است ! یعنی ایام سالگرد درگذشت دکتر شهیدی . خداوند رحمتش کنه . عجیب است.

25دی ماه 1400

روایتی از مناظره استاد سید جعفر شهیدی با فرزندشهیدش در ادامه مطلب ...

۲ نظر موافقین ۲ ۲۳ دی ۹۶ ، ۰۲:۰۰
ع . شکیبا---۱۱۳۷