سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نبرد با شیطان» ثبت شده است

پل شکسته لار - محل درگیری گروه عبدالمالک ریگی و جند الشیطان با نیروهای ناجا و سپاه

جزئیات جنایات عبدالمالک ریگی و جندالشیطان در «پل شکسته لار»

خبرنگاران و اصحاب رسانه‌های گروهی از محل شهادت و یادواره شهدای جنایات گروهک تروریستی جندالشیطان در منطقه مرزی «لار» بازدید کردند.

سرهنگ برات‌علی میرشکاری، فرمانده هنگ مرزی میرجاوه در گفت‌وگو با خبرنگار «انتظامی» اعزامی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به سیستان و بلوچستان، در تشریح جنایات گروهک تروریستی جندالشیطان در محله «پل شکسته لار» گفت: در اسفندماه سال 87 گروهک تروریستی جندالشیطان که دست نشانده آمریکاست قصد داشت در سالگرد حادثه تاسوکی وارد کشور شود و حادثه‌ای شبیه به زابل را رقم بزند و اقدام به انسداد جاده زاهدان به مشهد کنند و عملیاتی تروریستی انجام دهند که مرزبانان در این منطقه از حضور آنان مطلع شده و اقدام به مقابله با آنان کرده‌اند.

وی ادامه داد: مرزبانان پس از مشاهده این افراد، در عملیاتی، ضربات سنگینی را به تروریست‌ها وارد کرده و سرکرده عملیات و تعداد زیادی از تروریست‌ها را به هلاکت رساندند.

فرمانده هنگ مرزی میرجاوه خاطرنشان کرد: در جریان این عملیات، سه تن از نیروهای مرزبانی به هویت «اسماعیل سریشی»، «محمد صفاری» و «ستوان دوم شربتی» به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.

به گفته وی، پس از این حادثه که در اسفندماه سال 87 رخ داد، هیچ یک از اعضای گروهک تروریستی جندالشیطان، جرات ورود به خاک کشور را نداشتند.

میرشکاری اضافه‌کرد: تروریست‌ها پس از متحمل شدن ضربه سنگین از جانب مرزبانان، به داخل خاک کشور پاکستان متواری شدند.

منبع: ایسنا

روایتی از رویارویی سپاه با جندالشیطان:

عملیات غافلگیرکننده در "پلِ شکسته"/ ریگی و تیم ۴۰ نفره‌اش در کمین سپاه +تصاویر

۰ نظر موافقین ۰ ۲۲ آبان ۹۷ ، ۱۵:۱۲
ع . شکیبا---۲۴۱۰

نبرد با شیطان

مرحوم «سیّد بن طاووس» نقل کرده است که در روز آخر ذی الحجه، دو رکعت نماز مى خوانى و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو الله» و ده مرتبه «آیة الکرسى» را مى خوانى و پس از نماز مى گویى:

أللهُمَّ ما عَمِلتُ فى هذِهِ السـّـنةِ مِنْ عَمَل نـَهَیتـَـنى عـَـنهُ و لمْ ترْضَهُ، و نـَسیتهُ ولمْ تنسَهُ، وَدَعَوتنى اِلى التوبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَلیْکَ، اَللهُمَّ فاِنى أسْتغفِرُکَ مِنهُ فَاغفِرْ لى، وَ ما عَمِلتُ مِنْ عَمَل یُقَرّبـُـنى اِلیکَ فاقبَلهُ مِنى، وَلا تقطعْ رَجائى مِنکَ یاکَریمُ.  

وقتی چنین کردى شیطان مى گوید: واى بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (تا او را گمراه کنم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد.

دعاهای رفع گرفتاری در این وبلاگ

دعاها و ذکرها در این وبلاگ

مطالب مرتبط: امیرالمؤمنین (ع) ، شیطان ، نماز 

۱ نظر موافقین ۰ ۲۸ شهریور ۹۶ ، ۲۰:۳۸
ع . شکیبا---۸۳۹

http://doasite.com/wp-content/uploads/2019/03/gahr-doasite.jpeg

سزاوار لعن خدا  


امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی دو نفر با هم قهر می کنند، هر دو سزاوار بیزاری و لعنت خداوند می شوند. مُعتب پرسید: آنکه ظلم کرده، این سزای اوست ولی مظلوم چه جرمی دارد که سزاوار بیزاری خداوند می شود؟
امام صادق علیه‌السلام گفتند: برای آنکه دوست خود را به آشتی دعوت نمی کند و از گفتار برادرش چشم پوشی نمی کند! هرگاه دو تن با هم نزاع می کنند باید آن مظلوم نزد رفیق ظالم خود برود و به او بگوید: ای برادر! من ستمکارم! تا اینگونه جدایی میان او و رفیقش از بین برود، خداوند تبارک و تعالی حکیم و عادل است و حق مظلوم را می ستاند.


مرحوم کلینی، اصول کافی، جلد ۴، باب الهجرة، صفحه43

مطالب مرتبط: امام صادق (ع) ، اهل بیت (ع) ، احادیث و روایات

۰ نظر موافقین ۰ ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۲
ع . شکیبا---۱۲۹۸
مناظره/ سه

مشروح/ رئیسی در مناظره اقتصادی:

آقای روحانی! نزدیکترین فرد شما دارد فساد می‌کند؛ چرا برای پیگیری مقاومت می‌کنید/پرونده فساد به وفور در دولت تولید می‌شود/دولتی که وزرایش در بخش‌های خصوصی مسئولیت دارند نمی‌توانند با قاچاق کالا مبارزه کنند

به گزارش خبرنگار حوزه انتخابات خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام‌ سیدابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، در سومین و آخرین مناظره انتخاباتی صداوسیما با موضوع «اقتصادی» و در  پاسخ به جهانگیری ضمن تبریک نیمه شعبان،  اظهار داشت: پشتوانه برنامه ما کارهای بسیاری است که در دانشگاه‌های مختلف کشور انجام‌شده و از روزی که وارد عرصه انتخابات شدم، نظرات و دیدگاه‌های کارشناسی نه چندماهه بلکه برنامه‌ای که مدت‌های کثیر انجام‌شده بود، پشتوانه برنامه ماست. 

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با تأکید بر اینکه ما توانسته‌ایم از تجربه همه استفاده کنیم، افزود: این برنامه در اختیار همه خواهد بود تا بتوانند درباره آن نظر دهند. 

 

وی درباره موضوع قاچاق کالا و حضور خود در قوه قضائیه تصریح کرد: قاچاق کالا کجا تولید می‌شود؟ امروز 18 میلیارد که البته ایشان (جهانگیری) می‌گوید 12 میلیارد وارد کشور می‌شود از کجاست؟ دستگاه اجرایی پرونده تولید می‌کند و به دستگاه قضایی می‌دهد، نکته مهم این است که آیا ما می‌توانیم از ورود کالای قاچاق پیشگیری کنیم؟

*دولتی که وزرایش در بخش‌های خصوصی مسئولیت دارند نمی‌توانند با قاچاق کالا مبارزه کنند

رئیسی تأکید کرد: بله ما و دولت قطعاً می‌توانیم از ورود کالای قاچاق پیشگیری کنیم، اما کدام دولت؟ دولتی که خود وزرا و مسئولانش در بخش‌های خصوصی مسئولیت نداشته باشند و در عرصه کار برای کشور باشند، بنابراین اگر بخواهند در بخش خصوصی مسئولیت داشته باشند و از سوی دیگر کار دولتی کنند طبیعتاً این اتفاق نمی‌افتد. 

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری افزود: ما مدعی هستیم و این کار یکی از دغدغه‌های جدی ماست، چرا دولتی‌ها با این موضوع برخورد نمی‌کنند؟ ما اعتقادداریم که می‌شود 10 میلیارد دلار قاچاق کالا را کاهش داد و از آن‌یک میلیون شغل ایجاد کرد و اگر مبادی ورودی کاملاً کنترل شود این کار شدنی است.

وی در پاسخ به میرسلیم با اشاره به موضوع خام فروشی اظهار داشت: امروز اگر پالایشگاه‌هایی در استان‌های مختلف ایجاد شود، هم جلوگیری از خام فروشی می‌شود و هم با ارزش افزوده نفت فروش می‌رود که متاسفانه اینطور نشده است.

*دولت می‌خواهد مالیات بگیرد اما نه نسبت به کسانی که فرار مالیاتی دارند

مطالب مرتبط:  سید ابراهیم رئیسی  ،  انتخابات   

۱ نظر موافقین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۱۶
ع . شکیبا---۸۷۷
بچه شیطان ها

امام خمینی (ره) :

«در نظرم است که در یک روایتى است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع مى‏ کند. و چه بچه شیطان هایى که در ایران هستند و چه شیطانهایى که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.1358/8/14

نبرد با شیطان

یکی از بزرگان می فرمود که درعالم مکاشفه شیطان را دیدم و با او دعوا کردم و شیطان داشت مرا به زمین می زد در آن هنگام حضرت علی (ع) را صدا زدم ،آقا به کمک من آمد و شیطان را به زمین زد و من روی شیطان نشستم و سر شیطان را بریدم. آقا فرمود: زور شما به شیطان نمی رسد از ما کمک بخواهید.

--------------------------------

روزی یکی از نیروهای شیطان رو به او کرد و گفت:
فرمانده چرا اینقدر خوشحالی،مگر گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟
شیطان جواب داد:امام اینها که بیاید ،عمر ما تمام میشود.
اینها را که غافل کنیم، امامشان دیرتر می آید
دوباره پرسید:
آیا ما موفق بوده ایم؟
شیطان خنده ای کرد و گفت: 
مگر صدای گریه امامشان را نمیشنوی
مگر صدای طلب استغفار او را نمیشنوی!؟!.

 چند مطلب از حجت الاسلام فرحزاد - خیلی عالیه حتما بخونید.

 شگردهای شیطان - سخنرانی آیت الله علامه مصباح یزدی

مطالب مرتبط: امیرالمؤمنین (ع) ، شیطان ، جریان انحرافی  ، آمریکا

۴ نظر موافقین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۴۳
ع . شکیبا---۱۵۳۸

http://static1.moroornews.com/thumbnail/pKA9UuIXzZiA/4PGnmK8UREC9g4sLdX8SCiKi-d3pWuP5XS6YIy2SEnyMkcTzUEi30JchY9hXa5b4/%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86.jpg

روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "حاضرم رؤیای تو را تبدیل به واقعیت کنم"، به ناگاه شوکه شدم! باورم نمی شد! تنم خیس عرق شده بود! وحشت و ترس سرا پای وجودم را فرا گرفته بود! به هر زحمتی که بود خودم را جمع کردم و بالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.
● روز مصاحبه: 
جناب شیطان با دو ساعت تاخیر حاضر شد. وقتی هم که رسید عذرخواهی کرد و گفت: 
مأموریت خطیری پیش اومد که از دوستان ساخته نبود و می بایست خودم انجام می دادم. 
پیش از انجام مصاحبه گفتم: 
با چه تضمینی باور کنم که در جریان مصاحبه بر مبنای صداقت در گفتار سخن خواهی گفت؟ 
خندید و گفت: دلیلی ندارد دروغ بگویم. چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شود باز هم می توانم به خواسته های خود دست یابم. 
▪ گفتم: چه حربه ای؟ 
ـ جواب داد: غفلت؛ انسانها را به خواب نوشین غفلت می برم و آن وقت نقشه هایم را عملی می کنم. 
سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست. 
● متن مصاحبه: 
▪ عبدالله: خودتان را معرفی کنید. 
ـ شیطان: فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص "ابلیس" و مشهور به اسم عام "شیطان"؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم، ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید و…
▪ عبدالله: پیشه و شغل شما چیست؟ 
ـ شیطان: مشاغل فراوانی دارم؛ گاهی مسافر کشم؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستم و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برم. گاهی کشاورزم و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشانم. گاهی نقاشم؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زنم و جامه کژی برقامت راستی می پوشانم. گاهی هم خلبانم؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.
▪ عبدالله: دشمنی دیرینه ات با آدمی زاد از کجا سرچشمه می گیرد؟ 
ـ شیطان: ماجرا از آن روزی شروع شد که صحنه آرای خلقت، دست به کار آفرینش آدم شد. ملائک نه از روی اعتراض که از روی کنجکاوی گفتند: این موجود خاکی که می آفرینی بر روی زمین فسادها خواهد انگیخت و خونهای بسیارخواهد ریخت.اگر قصد تو طاعت بردن است که ما در فرمانبری مطاعیم. واگر مقصود تو تسبیح و تقدیس است که ما پیوسته در این کاریم.
▪ با ما بگوحکمت این کار در چیست؟ او در جواب فرمود: 
ـ در این کار رازهاییست سر به مهر؛ من آنچه را که در خشت خام می بینم شما در آینه هم نخواهید دید.
اینچنین بود که خالق به واسطه این مخلوق نوپای دو پا به خود بالید و بر ما فخر فروخت؛ آنگاه فرمانمان داد که: "در مقابل این مخلوق خاکی به خاک سجده فرو افتید!"
تمامی فرشتگان بی درنگ برآدم سجده بردند. 
این فرمان اما بر من بسیار گران آمد؛ چه آنکه من سوابقی درخشان داشتم، تنها ۶۰۰۰هزار سال (با حساب شما البته صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا)، خالصانه خدای را در آسمانها دوشادوش فرشتگان پرستیده بودم، آنقدر مستغرق در عبادت بودم که فرشتگان گمان می کردند که من نیز چون آنها فرشته ام، من نتوانستم بار این خفت را به دوش کشم. هر چه باشد آفرینش من از آتش بود وخلقت او از خاک، برتری من بر او چون آفتاب روز، روشن بود، من کجا می توانستم بر انسانی خاکزاد سجده برم. 
آری، آن روز گستاخانه در برابر خالق ایستادم و متکبرانه از این فرمان سر باز زدم. 
این شد که از درگاه ربوبی اش رانده شدم. از آن زمان به بعد کینه آدم را سخت به دل گرفتم و هر روز آتش این کینه در دلم شعله ورتر می شود. 
▪ عبدالله: این عبادتهای خالصانه که گفتی چگونه ترا از این تکبرورزی بازنداشت؟ 
ـ شیطان: من به زعم خود از روی خلوص خدای را می پرستیدم حال اینکه از ابتدا شائبه شرک و نفاق در خداپرستی ام راه داشت و این امتحان، شرک و نفاقم را آفتابی کرد. 
▪ عبدالله: با چه شیوه و شگردی انسانها را به دام می افکنی؟ 
ـ شیطان: با روش منحصر به فرد " گام به گام". من به طور معمول کارم را در چند مرحله انجام می دهم؛ نخست از طریق وسوسه های تحریک آمیزخود، افکاری پلید را بر قلب انسان القا می کنم، آنگاه آن اندیشه زشت را نیک جلوه می دهم، سپس در مرحله عمل با تزیینات گوناگون، اشتیاق فرد را برای ارتکاب گناه برمی انگیزم. 
این را هم اضافه می کنم که در مقام روش اساساً با حصر گرایی مخالفم؛ بر این باورم که همیشه نمی توان با روشی واحد به صید شکار رفت. وسوسه، تزیین و حتی تسویل، شاید برای اغلب انسانها سودمند افتد، اما حریم دفاعی برخی انسانها گاهی نفوذ ناپذیر است؛ اینجاست که ناگزیرم به حربه های دیگری چون وحی، نسیان و ایجاد فراموشی متوسل شوم. البته هنرمندیهای دیگری هم دارم؛ مثلا در هیئت و قالب اجسام، تمثل و تجسم می یابم و از این رهگذر، ابنای آدم را به سراشیبی سقوط در پرتگاه تباهی و عصیان، سوق، که چه عرض کنم، هل می دهم.
▪ عبدالله: بزرگترین آرزوی شیطان چیست؟
ـ شیطان: گفتن ندارد اما اغوای تمامی آدمیان در همه ادوار و اعصار تنها آرزوییست که در سر می پرورانم. 
▪ عبدالله: کدام عمل انسانها بیش از همه تو را خشمگین می کند؟ 
ـ شیطان: هر چند خوش ندارم از ابرازش اما برخی انسانها برحسب عادت، با سجده های طولانی، مدام مرا آزار می دهند و بینی مرا به خاک مذلت می مالند. 
▪ عبدالله: کدام عملشان تو را بیشتر خوشحال می کند؟ 
ـ شیطان: برای من بسی مسرت بخش است اینکه آدمی پشت سر هم گناه کند و توبه را مدام به تاخیر بیاندازد. 
▪ عبدالله: عجیبترین عمل انسانها کدام است؟ 
ـ شیطان: برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی. 
عجبا! من فقط شما را سوی گناه خواندم؛ شما اما به سوی گناه دویدید، اگر طعم گناه در ذائقه شما شیرین افتاد دیگر چرا مرا مقصر و مسوول این تباهی و گمراهی می انگارید؟!
▪ عبدالله: شاید انسانها پر بیراهه نمی روند که تو را مقصر می دانند؟ 
ـ شیطان: چنین نیست. رسالت اغواگری را خداوند خود بر دوش من نهاده است؛ پست تبهکاری و اضلال از ناحیه خداوند به من اعطا شده است. او خود فرموده که هر که را از فرزندان آدم می توانم بلغزانم؛ با سواره نظام و پیاده نظام بر آنها بتازم؛ در ثروت و فرزند شریکشان گردم والبته من جز فریب و دروغ نویدشان نخواهم داد.
▪ عبدالله: چه اموری زمینه های نفوذ تو را بیش از پیش فراهم می کنند؟ 
ـ شیطان: زمینه های نفوذ من البته بی شمارند اما نقطه ضعفها، حساسیت ها، حقارت ها، حسادت ها، رقابت ها، محرومیت ها، عقده ها، شهرت طلبی ها، شهوترانی ها، افزون خواهی ها و... مناسبترین زمینه هایی (بخوانید زمین هایی) هستند که درخت دشمنی و بستر نفوذ مرا بارور می کنند. 
▪ عبدالله: اگر اجازه بفرمایید سوال را قدری خصوصی تر کنیم. شما آیا ازدواج هم کرده اید؟ 
ـ شیطان: آری، من در اوان جوانی با دختری به نام"لهبا" فرزند"روحا" از طائفه جن ازدواج کردم.
▪ عبدالله: این ازدواج ثمره ای هم داشت؟ 
ـ شیطان: البته که داشت. حاصل این ازدواج فرزندان بی شماری بودند که در وجود آمدند.
▪ عبدالله: سرنوشت آنها چه شد؟ 
ـ شیطان: در زمانهای کهن پیش از خلقت انسانها، میان طوایفی از جن و نسناس (طایفه ای به جای انسانهای فعلی) جنگ و خونریزی بالا گرفت و خداوند فرشتگان را فرمود که به زمین هبوط کنند، آنها هر دو طائفه از جمله فرزندان مرا به هلاکت رساندند و من از آنجا که خداپرست بودم از این معرکه جان سالم به در بردم.
آنگاه فرشتگان مرا به آسمان بردند و من در کنار ایشان، خدای را به جد می پرستیدم تا اینکه سخن از خلقت و خلافت آدم به میان آمد و در پی نافرمانی ام از آن جمع رانده شدم. 
▪ عبدالله: آیا در میان طائفه خود هواخواه و طرفدار هم داری؟ 
ـ شیطان: نه تنها در میان قبیله خود که در میان انسانها نیز. 
▪ عبدالله: متوجه منظور شما نشدم یعنی می فرمایید انسانها هم به سوی تو دست دوستی دراز می کنند؟ 
ـ شیطان: تعجب کردید؟! آری! عده ای هستند که مرا ارباب و سرپرست خود می انگارند، کارگزاران وخدمتگزارانی وفادار که اهداف شوم و توطئه های پلید مرا به خوبی جامه عمل می پوشانند. 
برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی. 
▪ عبدالله: قلمرو فعالیتهای شما تا چه اندازه می تواند باشد؟ 
ـ شیطان: امور تکوینی از قلمرو نفوذ و سلطه من بیرون است؛ تنها در حوزه امور تشریعی مجال جولان دارم، یعنی اعمالی که بشر از روی اختیار و تکلیف ملزم به انجام آنهاست؛ چه می گویم؛ باید اعتراف کنم که در حوزه تشریع نیزدست من بسته است چرا که فعالیتم منحصر به اندیشه و روان (و نه جسم) آدمی است؛ آن هم در حدود دعوت واجابت؛ همین وبس. 
▪ عبدالله: حرف آخر؟ 
ـ شیطان(در حالیکه چهره اش از شدت خشم برافروخته بود): سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست.

ابوالقاسم شکوری
کارشناس دین و اندیشه

مطالب مرتبط: نماز ،  شیطان ، نماز ، مصاحبه

۱ نظر موافقین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۱
ع . شکیبا---۶۸۳

ماهواره جدید ترین گوساله سامری !

به هر خانه که قلیانی به دود است              بُت  ماهواره  در  حـال  ورود  است

صـدای خنـده ی شیـطـان مـی آید             ز  راز  ما   به  دنبـال  شنـود  است

نمـازت  را  بخـوان  در  اول وقـت              که او ضد قیام است و قعود است

 

تأمل کن که شیطان درکمین است           غمش گمراهی ما مسلمین است

بدان ترفند دشمن جنگ نرم است              چو فرش خانه ها میدان مین است

بزن ماهواره را خاموش و بشکن !               کـه رسـم مـردم آزاده   این است

 

دوباره سامـری  گوسـاله  آورد                   بُـتی در  خــانه  با   بزغاله   آورد

به جمع  مردمان پاک سیـرت                    فسـاد  و  زشـتـی و  چَغـّاله آورد

به قلب مردم  با دین و ایمان                   ز  درد و  غصـه ،  آه و  نـاله آورد

 

تفو ! موسیـقی شیطان پرستی                   ز  آواز  بـد   و   تبلیـغ   مستـی

حـریم  خلـوت مردم شکـستن                    بلنـدان را کشیـدن سـوی پستـی

به خـانه فـاسـدان را راه دادن                    ندانیـم از  کجـایی و  که هستـی

 

همه برنامه های آن سخیف است              خبرهایش دروغ است و کثیف است

« اوباما » مرد جنـگ روبـرو نیست              خودش داند که با ما کی حریف است

توسـل  کـرده  او  بـر  حیـله بـازی              ز جایی حمله کرده که ظریف است

 

ز  وقتی  این  بت  ماهواره آمد                 ز  اهـل خـانه ها حجب و حیـا رفت

ز  جمع  خانه های  با  صفـامان                 چو یک رنگی ، صمیمت صفا رفت

غـرور  و  غیـرت و  مردانگـی ها                  نمیـدانم شبـانگاهان کجـا رفت ؟

 

خدا از دست شیطان داد وبیداد                   که زن ها پای ماهـواره  نشـسـتند

الا میــرزای شیـرازی کجـایی ؟!                  که با حُکمت همه قلیان شکستند !

بیـا  بهـر  خـدا  حکـم دگــر ده                   که در هـر خـانه ای ماهواره بسـتند

 

امـان  از  دستـگاه  بـی خـدایـی                امان  از  بی حجـابی ،  بی حیـایی

میـان دوستـان و جمـع فامیـل                 بیـفـکند  اختـلافـات  و  جـدایی

برای یـاری دیـن « محمـد (ص) »               کجایی  مهدی  خوبان ، کجـایی ؟

 

 حمیدرضا فاطمی سه شنبه  4/7/1391 شمسی


 

در پس بشقاب ماهواره ها ، شیطان در کمین خانواده ها !!!

بشقاب ماهواره

کمین شیطان در پشت بشقاب ماهواره!

اینها مامورین دنیایی هستند ، وای به روزی که مامورین آخرتی سراغ ما بیان !!!

http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1394/6/11/628416_128.jpg

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۵۱
ع . شکیبا---۸۴۸