سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متوکل عباسی» ثبت شده است

https://bayanbox.ir/view/7654349886239226773/2004.jpg


متوکل بعد از واثق ، در سال 232 ه‍.ق به خلافت نشست . در ایام او لهو و لعب و طرب ، مخصوصا در مجلس او بسیار بود. او مردى خبیث السیره بود و چنانچه امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرموده بود، کافرترین آل عباس بود. عمرو بن فرج را والى مدینه و مکه کرد، و او به مردم دستور داده بود که کسى به آل ابى طالب احسان نکند، و اگر کسى کوچکترین احسانى کند سخت عقوبت خواهد شد، به حدى کار بر علویین تنگ شده بود که لباسهاى زنان علویه کهنه و پاره شده بود و پیراهن سالمى را براى نماز به نوبت مى پوشیدند، و نخ ریسى مى کردند، تا متوکل به درک واصل شد.
از اعمال زشت و پست متوکل این بود که همیشه و در همه جا امیر المؤمنین (علیه السلام ) را به بدى یاد مى کرد، و به آن حضرت جسارت مى کرد. او 17 بار قبر مبارک حضرت سید الشهداء (علیه السلام ) را خراب کرد، ولى دوباره بنا شد. متوکل در راه زیارت آن حضرت دست قطع مى کرد و زوار را مى کشت .
به خاطر جسارت هایى که متوکل در مجلسى به امیرالمؤمنین (علیه السلام ) کرد، منتصر پسرش در شب چهارشنبه سوم یا چهارم ماه شوال چند نفر از غلامان خاص پدر را مأمور کشتن وى کرد، و آنها در حالى که متوکل مشغول شرب خمر بود، خونش را ریختند و به درکات جحیم شتافت .
در همان روزى که متوکل به دستور پسرش منتصر کشته شد مردم با او در قصر معروف جعفرى بیعت کردند. منتصر مردى به ظاهر رئوف و مهربان بر اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) بود، و بر عکس پدر خود به آل ابى طالب احسان مى کرد و به هیچ وجه متعرض ایشان نمى گشت .
او زیارت امام حسین (علیه السلام ) را آزاد کرد و مانع احدى نشد، و دستور داد فدک را به اولاد امام حسن و امام حسین (علیهم السلام ) رد کنند، و اوقاف آل ابى طالب (علیه السلام ) را آزاد کرد و دستور داد کسى متعرض ‍ شیعیان على (علیه السلام ) نشود. همچنین براى علویین و علویات مدینه اموالى فرستاد تا در میانشان تقسیم شود. او در روز 25 ربیع الاول سال 248 بیمار شد و در پنجم ربیع الثانى عصر در گذشت و مدت خلافتش 6 ماه بود. گفته شده که او مسموم شد به زهرى که در شاخ حجامت ریخت بودند.
متوکل عباسى ملعون در سال 247 ه‍.ق ، به دستور فرزندش ‍ به قتل رسید. مدت خلافت او 14 سال و ده ماه و عمر نحسش 41 سال بود.

مطالب مرتبط: امام هادی (ع) ، اهل بیت (ع) ، متوکل عباسی

۰ نظر موافقین ۰ ۰۶ خرداد ۹۹ ، ۰۹:۲۹
ع . شکیبا---۴۳۶

قبر امام هادی (ع)

دعایی که امام هادی(ع) زیاد می خواند

امام فرمودند: خداوند دعای کسی را مستجاب می‌کند که خالصانه مطیع او باشد و به رسول الله (ص) و حق ما اهل بیت (ع) ایمان داشته باشد. در این صورت اگر از خدا چیزی بخواهد محروم نخواهد شد.
شخصی به نام ابوموسی می‏گوید:
خدمت امام هادی علیه ‏السلام رسیدم و عرض کردم: متوکل حقوق مرا قطع کرده و این به سبب ارادتی است که من به شما دارم. دستور فرمایید تا حقوق مرا بدهند.
امام فرمود: اگر خدا بخواهد مشکلاتت حل می شود.
همان شب فرستادگان متوکل در خانه را زدند. در را که باز کردم، فتح، وزیر متوکل، به من گفت: در منزلت چه می کنی؟! متوکل سراغت را می گیرد.
من نزد متوکل رفتم. متوکل با دیدن من گفت: ای ابو موسی ما حواسمان به تو نیست، تو هم خودت را فراموش کرده ای!؟ آن‌گاه سهمم از بیت المال و هدایا و اموال زیادی را به من بخشید.
در راه بازگشت، به فتح گفتم: امام هادی علیه السلام اینجا آمده بود؟
گفت: نه.
گفتم: نامه ‌ای نوشته بود؟
گفت: نه.
آن‌گاه فتح به من گفت: شک ندارم که تو از امام هادی دعایی خواسته بودی. بگو برای من هم دعا کند.
خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم و گفتم: به برکت شما مشکلم حل شد. اما اطرافیان متوکل می گفتند شما نزد متوکل نرفته و درخواستی نکرده بودید.
فرمود: ما در امور مهم فقط به خدا پناه می ‌بریم و در مشکلات بر او توکل می کنیم. او ما را این گونه عادت داده است که اگر از او چیزی بخواهیم اجابت می فرماید؛ و می ترسیم که از وظایف بندگی عدول کنیم و او هم نظر لطفش را بردارد.
پیغام فتح را به امام رساندم. فرمود: او در ظاهر دوست ما ولی در باطن دشمن ماست. خداوند دعای کسی را مستجاب می‌کند که خالصانه مطیع او باشد و به رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) و حق ما اهل بیت (علیهم السلام) ایمان داشته باشد. در این صورت اگر از خدا چیزی بخواهد محروم نخواهد شد.
عرض کردم: به من یک دعای اختصاصی بیاموزید، آقای من.
فرمود: این دعایی است که من زیاد می‌خوانم و از خدا خواسته ام هر کس بعد از من در کنار قبرم آن را خواند، خواسته ‌اش را اجابت کند:

یَا عُدَّتِی عِنْدَ الْعَدَدِ [الْعُدَدِ] وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ وَ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً صَلِّ عَلَى جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا .(به جای کذا و کذا حاجت خود را ذکر کن)

(ای توشه من و ای امید و پناهگاه و تکیه‌گاه من، ای خدای یگانه! تو را به حق کسانی می‌خوانم که هیچ‌کس را همانند آنها قرار ندادی، و از تو می ‌خواهم بر آنان درود بفرستی و …(در اینجا حاجت خود را بیان کن)).
بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۲۷، ح ۵

مطالب مرتبط: امام هادی (ع) ، اهل بیت (ع) ، دعاها و ذکرها ، دعاهای رفع گرفتاری

۱ نظر موافقین ۲ ۰۲ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۷
ع . شکیبا---۷۷۸