سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قبرستان بقیع» ثبت شده است

https://static2.jamaran.news/thumbnail/ULac0WzIArng/rygr_OlXE1SXyfNcng8g_k74A2NhtW9cik2q-fLsewiHoQLeYB4HzKbZHC3eiEK-/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1.jpg

شهادت و محل دفن امام محمد باقر (ع)

امام پنجم (ع) در ۷ ذی الحجه سال ۱۱۴ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی به شهادت رسید. در برخی منابع هشام بن عبدالملک و در برخی دیگر ابراهیم بن ولید عامل شهادت ایشان ذکر شده است. امام محمد باقر (ع) در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدرش امام سجاد (ع) و عموی پدرش امام حسن (ع) دفن است.

https://wiki.ahlolbait.com/images/0/06/Aemebaghi.jpg

ائمّه بقیع: حضرت إمام حسن مُجتبى، و حضرت إمام زین العابدین، و حضرت إمام محمّد باقر، و حضرت إمام جعفر صادق علیهم السّلام (به ترتیب از سمت چپ )

۲ نظر موافقین ۰ ۰۴ تیر ۰۲ ، ۱۲:۵۸
ع . شکیبا---۱۳۰

https://www.alef.ir/files/post/lg/2019/24/125351.jpg

 1. بیت الاحزان
2. قبر مطهر چهار امام معصوم (ع)

3. قبر حضرت خدیجه کبری (س)

4. قبر عباس عموی پیامبر (ص)
5. دختران پیامبر (ص)
6. همسران پیامبر (ص)
7. فاطمه بنت اسد- مادر حضرت علی (ع)

 

تصاویر قبرستان بقیع در آن مقطع، از آن رو دارای اهمیت است که چند سال بعد، با روی کار آمدن آل سعود و وهابیون در عربستان و پایان قدرت عثمانی‌ها در این دیار، گنبد و بارگاه موجود توسط فرقه ضاله وهابیت تخریب شد.

این اقدام در آن زمان، مورد اعتراض دولت ایران قرار گرفت .
گفتنی است، سعودی‌ها سال 1340 قمری (1301 شمسی)، قدرت را در عربستان به دست گرفتند و سال 1343 قمری (1304 شمسی) ‌ساختمان‌های موجود در بقیع را تخریب کردند.

تصویر بقیع قبل از تخریب

 اللهم العن آل سعود

هشتم شوال سالروز تخریب بقیع توسط وهابی‌های خبیث تسلیت باد
تصویر فوق مربط به قبل از تخریب قبر چهار امام معصوم در قبرستان بقیع است .(1342هجری قمری)

یک روضه امام زمانی و مطالب کامل تر در ادامه ....

۳ نظر موافقین ۱ ۰۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۳:۲۱
ع . شکیبا---۹۴۶

https://didifilm.com/wp-content/uploads/2018/09/28-safar-14.jpg

هفتم صفر ، سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) به روایتی


۱۳۹۳ سال پیش در چنین روزی، هفتم صفر سال ۵۰ هجری قمری و به روایتی ضعیف‌تر در ۲۸ صفر امام حسن مجتبی (ع)، نوه پاک رسول گرامی اسلام (ص)، به شهادت رسید.

امام حسن (ع) فرزند حضرت فاطمه (س)، دختر گرامی حضرت محمد (ص)، در سومین سال هجرت پیامبر اسلام به مدینه، در این شهر متولد شد. امام حسن (ع) این افتخار را داشت که هفت سال اول عمر خود را در پرتو تربیت الهی جدش پیامبر اسلام (ص) با تعالیم و معارف اسلامی آشنا شود. ۳۷ سال از عمر مبارک امام حسن (ع) گذشته بود که پدر بزرگوارش حضرت علی (ع) به شهادت رسید و وظیفه خطیر هدایت جامعه اسلامی و نشر و گسترش قوانین قرآن و سنت پیامبر (ص) بر عهده امام حسن (ع) قرار گرفت. مسلمانان پس از شهادت حضرت علی (ع) با امام حسن (ع) بیعت کردند. امام حسن (ع) پس از رسیدن به خلافت، با کارشکنی معاویه بن ابوسفیان مواجه شد و در نتیجه، سپاهی را که پدرش برای جنگ با معاویه تدارک دیده بود، آماده کرد، اما امویان با حیله و نیرنگ، یاران امام حسن (ع) را از اطرافش پراکنده کردند. به تدریج آن بزرگوار متوجه شکاف عمیق بین سپاهیان خود شد که احتمال پیروزی در جنگ را بشدت کاهش می‌داد. در این زمان امام حسن (ع) که اساس دین اسلام را در خطر می‌دید، به خاطر حفظ مصالح مسلمانان، صلح با معاویه حاکم اموی را پذیرفت. اما نفوذ معنوی و محبوبیت امام حسن (ع) در بین مردم چنان بود که حاکم اموی از آن حضرت سخت در هراس بود. وی می‌دانست که روشنگری‌های امام حسن (ع) در مورد ماهیت امویان، پایه‌های حکومت آنان را تهدید می‌کند. به همین دلیل معاویه در توطئه ای، امام حسن (ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.

مطالب مرتبط : امام حسن مجتبی (ع) ، اهل بیت (ع) ، شهادت

۰ نظر موافقین ۱ ۱۲ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۰۵
ع . شکیبا---۸۲

قبور متبرک ائمه بقیه (ع)

نگاهی به نحوه شهادت امام صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام در سالهای آخر عمر خود شدیداً لاغر و ضعیف شده بود و به تعبیر یکی از افرادی که امام را درآن روزگار دیده بود از او چیزی نمانده بود جز سرش، کنایه ازاینکه بدن کاملاً فرسوده و نحیف شده بود. سراسر زندگیش به دشواری و سختی و رنج آفرینی گذشته بود. و درسالهای آخر عمر بر میزان محدودیت و احضار و تهدید او اضافه می شد که این خود بر خستگی و رنجش می افزود.

روزی منصور به وزیر دربارش « ربیع » گفت همین اکنون جعفر بن محمد (امام صادق (علیه السلام)) را در اینجا حاضر کن .

ربیع فرمان منصور را اجرا کرد حضرت صادق(علیه السلام) را احضار نمود، منصور باکمال خشم و تندی به آن حضرت رو کرد و گفت:

« خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم آیا در مورد سلطنت من اشکال تراشی می کنی ؟»

امام: آنکس که چنین خبری به تو داده دروغگو است ...

ربیع میگوید: امام صادق(علیه السلام) را دیدم هنگام ورود لبهایش حرکت می کند، وقتی که کنار منصور نشست، لبهایش حرکت می کرد و لحظه به لحظه از خشم منصور کمتر می شد .

وقتی که امام صادق(علیه السلام) از نزد منصور رفت، پشت سر امام رفتم و به او عرض کردم:

وقتی که شما وارد بر منصور شدید منصور نسبت به شما بسیار خشمگین بود ولی وقتی که نزد او آمدی و لبهای تو حرکت کرد خشم او کم شد . شما لبهایتان را به چه چیز حرکت می دادی ؟

امام صادق(علیه السلام) فرمود : لبهایم را به دعای جدم امام حسین (علیه السلام) حرکت می دادم و آن دعا این است :

یا عُدَّتی عِندَ شِدَّتی وَ یا غَوثِی عِندَ کُربَتی اَحرِسنِی بِعَینِکَ الَّتی لا تَنامُ وَ اکنِفنِی بِِرُکنِکَ الذَّی لایُرام

« ای نیرو بخش من در هنگام دشواری هایم و ای پناه من هنگام اندوهم، به چشمت که نخوابد مرا حفظ کن و مرا در سایه رکن استوار و خلل ناپذیرت قرار بده »

آتش کشیدن خانه امام صادق(علیه السلام)

مفضّل بن عمر می گوید: منصور دوانیقی برای فرماندار مکه ومدینه حسن بن زید پیام داد: خانه جعفر بن محمد (امام صادق (ع)) را بسوزان، اواین دستور را اجرا کرد و خانه امام صادق(علیه السلام) را سوزانید که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد، امام صادق (علیه السلام) آمد و میان آتش گام برمی داشت و می فرمود : اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّری اَنا بنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ اللهِ

« منم فرزند اسماعیل که فرزندانش مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده اند ، منم فرزند ابراهیم خلیل خدا (که آتش نمرود بر او سرد و سلامت شد )»

برنامه قتل امام صادق (علیه السلام)

سرانجام منصور نتوانست پیشرفت امام را ببیند و عظمت او را تحمل نماید. طرح قتل او را از طریق مسموم کردن تهیه نمود.

این نکته را ناگفته نگذاریم که بنی عباس درس مسموم کردن امامان را از پیشوایان واقعی خود، یعنی بنی امیه آموختند. معاویه بارها گفته بود خداوند از عسل لشکریانی دارد و.. که غرض عسل مسموم بود که به خورد دشمنان خود میداد.

منصور توسط والی خود در مدینه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند و بعد حیله گرانه به گریه و زاری و عزاداری او پرداخت.  اینکه در امر شهادت امام، منصور دست داشته جای شکی نیست، زیرا که خود بارها گفته بود که او چون استخوانی در گلویم گیر کرده است.

شاید بعضی گفته اند منصور جداً و قلباً دوست نداشت امام را بکشد ولی چه می توان کرد که مقام است و سلطنت! پُست است و موقعیت! مگر هرکسی می تواند از آن بگذرد؟ امر شهادت او را توسط منصور، برخی چون ابوزهره انکار کرده اند، به دلیل ابراز تأسف منصور از مرگ او ؛ و هم گفته اند که این امر خلاف تحکیم پایه های حکومت او بود.  دیگران هم همین افکار را داشته اند  و یا برخی دیگر از آن به تردید یاد کرده اند.  ولی باتوجه به سابقه برخورد و احضار و تهدید منصور، و با توجه به اعمال زمامداران پس از او معلوم می شود بنی عباس چون بنی امیه در خط امام کشی بودند و آنها شش تن از امامان ما را مسموم کرده اند. آری او پس از قتل امام ابراز تأسف هم کرد و آن مصلحتی و ظاهری بود.

 منبع: تبیان
لعنت خدا و رسولش بر منصور دوانقی و قاتلین اهل بیت (ع)

قبور متبرک امام حسن مجتبی(ع)امام سجاد(ع)امام محمد باقر(ع)امام جعفر صادق(ع)
شهادت امام جعفر صادق(ع) را به همه شیعیات و دوستداران اهل بیت (ع) تسلیت عرض می کنیم.
۷ نظر موافقین ۲ ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۰۸
ع . شکیبا---۸۴۱

http://eheyat.com/wp-content/uploads/2016/09/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-1.jpg

هفتم ماه ذی الحجه سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر(ع) است.

 هفتم ماه ذی‌الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (ع). شهادت آن بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می‌گوییم. در ادامه شرح کوتاهی از زندگی‌نامه آن حضرت را بخوانید:

نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت «باقر» یا «باقرالعلوم» است. بدین جهت که دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکار ساخت. القاب دیگری مانند «شاکر» و «صابر» و «هادی» نیز برای آن حضرت ذکر کرده‌اند که هریک باز گوینده صفتی از آن امام بزرگوار بوده است.

کنیه امام  «ابوجعفر»  بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است. بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوی پدر به امام حسین (ع) می رسید. پدرش حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین، علی بن الحسین (ع) است.

تولد حضرت باقر (ع) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدینه اتفاق افتاد. در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهدا کودکی بود که به چهارمین بهار زندگی‌اش نزدیک می شد.

دوران امامت امام محمد باقر (ع) از سال 95 هجری قمری سال درگذشت امام زین العابدین (ع)، آغاز شد و تا سال 114هجری قمری ادامه داشت.

در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق (ع) مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و دیگران مطرح شد.

امام محمد باقر (ع) و پس از وی امام جعفر صادق (ع) از موقعیت مساعد روزگار سیاسی، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حق بهره جستند و دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایه ریزی نمودند.

این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر (ص) و ناموس و قانون عدالت بودند. می بایست به تربیت شاگردانی عالم و عامل و یارانی شایسته و فداکار دست می‌زدند و فقه آل محمد (ص) را جمع و تدوین و تدریس می‌کردند. به همین جهت محضر امام باقر (ع) مرکز علما و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود.

امام باقر (ع) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود. سیرت و صورتش ستوده بود. پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید و در کمال وقار و شکوه حرکت می نمود.  

از آن حضرت می پرسیدند: جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشید، تو چرا لباس فاخر بر تن می‌کنی؟ پاسخ می داد: مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز  که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند، چنان بود. من اگر آن لباس را بپوشم در این انقلاب افکار، نمی توانم تعظیم شعائر دین کنم.

امام پنجم می‌خواست سنت‌های جدش رسول الله (ص) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعلیم دهد. در روزهای گرم برای رسیدگی به مزارع و نخلستان‌ها بیرون می رفت و با کارگران و کشاورزان بیل می زد. ْنچه از محصول کشاورزی که با عرق جبین و کد یمین  به دست می آورد، در راه خدا انفاق می‌کرد. 

حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19 سال و 10 ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین (ع) زندگی کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت، نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامی، تعلیم شاگردان، رهبری اصحاب و مردم، اجرا کردن سنت‌های جد بزرگوارش در میان خلق، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم پرداخت.

سرانجام در هفتم ذی‌الحجه سال 114 هجری قمری در سن 57 سالگی در مدینه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پیکر مقدسشان را در قبرستان بقیع کنار پدر بزرگوارش  به خاک سپردند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

مداحی حاج میثم مطیعی- تیرماه 1400

دریافت

بروشور چهل حدیث نورانی از امام باقر (ع) در ادامه مطلب ...

۲ نظر موافقین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۱۱
ع . شکیبا---۱۴۳۰

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1394/05/19/139405191608446955853034.jpg

 از پندهای امام جعفر صادق (ع)

 

۱-اگر کسی به حرف سخن چینان اعتنا کند ، دوستان خود را از دست خواهد داد.

۲- قبل از سفر همسفر و قبل از خرید خانه ، همسایه را در نظر بگیر .

۳- راز موقع دوستی را زمان دشمنی ابراز نمودن خلاف اخلاق و جوانمردی  است .

۴- برادر کسی است که در موقع سختی برادری کند.

۵-کسی که عیب تو را از تو پنهان سازد و آن را در غیاب تو به مردم بگوید دشمن واقعی توست .

۶-با پدران خود نیکی کنید  تا از فرزندانتان نیکی ببینید .

۷-بخشنده باش ولی اسراف نکن ، در خرج اندازه نگهدار  ولی سخت گیر مباش.

۸-برای خشنودی مردم کاری که خدا را خشمگین میکند مرتکب مشو.

۹-از کارهایی که بعدا مجبور به عذر خواهی از آنها شوی اجتناب کن.

۱۰-زن گردنبند مرد است ، دقت کن چه چیز را بر گردن می آویزی.

۱۱- داخل حمام موهایت را شانه نزن چون موها را نازک و سست و فاصد می گرداند.

۱۲-  شوخی نکن که وجهه و شخصیت تو را از بین میبرد و دروغ نگو که وقار و عظمت تو را نابود میکند.

۱۳-کسی که با رفیق بد هم نشین شود سالم نمی ماند.

آیکن ورد word-2  دریافت فایلword

 

مطالب مرتبط: امام صادق (ع) ، اهل بیت (ع) ، احادیث و روایات

۰ نظر موافقین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۴
ع . شکیبا---۵۴۵

آیا بوسیدن ضریح اولیاء خدا، شرک است؟

http://www.negahmedia.ir/assets/uploads/preview/68112.jpg

-  خدا رحمت کند علامه سید شرف الدین جبل عاملی،صاحب کتاب المراجعات را ،ایشان یک بار به مکه مشرف می شوند. پادشاه عربستان هرساله در ایام حج، یک مهمانی با شکوه با حضور علمای تمامی مذاهب برگزار می کرد در آن سال ،ایشان هم به عنوان عالم بزرگ شیعی ،به آن مجلس دعوت می شود.علامه هنگامی که وارد می شود،قرآنی را به شاه عربستان هدیه می کند، شاه نیز قرآن را می گیرد و می بوسد.

علامه بلافاصله به او می گوید: تو چرم پرست هستی و مشرکی ! پادشاه با تعجب می پرسد برای چه؟ علامه جواب می دهد :برای اینکه جلد قرآن را که چرم است بوسیدی؟ پادشاه می گوید: من به خاطر چرم نبوسیدم ، کفش های من هم چرمی است ولی آن را نمی بوسم ! من چرمی را که جلد قرآن است می بوسم.

سید شرف الدین جواب می دهد: ماهم هر آهنی را نمی بوسیم، آهنی که ضریح پیامبر شده را می بوسیم ولی شما به ما می گویید: مشرک! پادشاه اندکی تامل کرده ومی گوید: شما درست می گویید!

-   روزی در مسجد النبی خواستم ضریح پیامبر را ببوسم یکی از وهابی ها گفت: هذا حدید! این آهن است و هیچ فایده ای برای تو ندارد .به او گفتم پیراهن حضرت یوسف نیز پنبه بود ولی قرآن می گوید: هنگامی که این پیراهن را روی صورت یعقوب علیه السلام گذاشتند او بینا شد ، فارتدّ بصیرا1.

آری آن پیراهن از پنبه بود ولی چون با بدن یوسف علیه السلام تماس پیدا کرده بود با سایر پیراهن ها تفاوت پیدا کرده بود و توانست انسان نابینایی را بینا کند. و ما هم به خاطر اینکه این آهن ها مجاور قبر معصوم (ع) است می بوسیم و تبرک می جوییم2.

 1.سوره یوسف ایه 96

2. خاطرات حجت الاسلام محسن قرائتی.



اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم(aftab13.blog)

دریافت کتاب ارزشمند المراجعات ؛ مناظرات عالم شعیه و سنی

شوق زیارت - امامزاده های ایران و جهان

مطالب خواندنی و  شنیدنی

 

سبک زندگی    حجاب و بدحجابی   فهرست مطالب شهدا    مدافعین حرم 

شهیدان  امام زمان-عج   انتخابات     فلسطین    دعاها و ذکرها

  

از مطالب دیگر سایت دیدن کنید

۸ نظر موافقین ۵ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۱۴
ع . شکیبا---۱۵۱۴
جوان گناه کاری که حضرت زهرا (س) دستشو گرفت


 
حجت الاسلام دانشمند : 
چند وقت پیش توی تهران، توی حسینیه ای منبر میرفتم، یه جوونی اومد نزدیک سی سالش. گفت حاج آقا من با شما کار دارم. گفتم بنویس، گفت نوشتنی نیست. گفتم ببین منو قبول داری؟ گفت آره. گفتم من چند ساله با جوونا کار میکنم، کسی که نتونه حرفشو بنویسه بعدشم نمیتونه بگه. یک و دو و سه و چهار کن و بنویس. گفت باشه.
فرداشب که اومدیم، یه نامه داد به ما، من بردم خونه، نامه را که خوندم دیدم این همونیه که من در به در دنبالش میگشتم. 
فرداشب اومد گفت که: چی شد؟
گفتم: من نوکرتونم، من میخوام با شما یه چند دقیقه صحبت کنم.
وعده کردیم و گفت که: منو چجوری میبینید شما؟
گفتم من نه رمالم نه جادوگرم چی بگم؟
گفت: نه ظاهری، گفتم بچه هیئتی
زد زیر گریه گفت: خاک تو سر من کنند، تو اگر بدونی من چه جنایاتی کردم، چه گناهایی کردم. 
فقط خوب خوبه ای که میتونم بگم از گناهایی که کردم اینه که مادرمو چند بار کتک زدم، پدرمو زدم، دیگه عرق و شراب و کارای دیگه شو، دیگه...
گفتم پس الآن اینجوری!!!!!
گفت حضرت زهرا دستمو گرفت
گفت حاج آقا من سرطانی بودم، سرطانی میدونی یعنی چی؟
گفتم یعنی چی؟
گفت به کسی سرطانی میگن که نه زمان حالیشه، نه مکان، نه شب عاشورا حالیشه، نه تو حسینیه، نه مکان میفهمه
 من سرطانی بودم،یه خونه مجردی با رفیقامون درست کرده بودیم، هرکی هر کی رو جور میکرد تو این خونه مجردی اونجا رختخواب گناه و معصیت...
شب عاشورا هرچی زنگ زدم به رفیقام، هیچکدوم در دسترس نبودند،نه نمازی، نه حسینی، هیچی
 ماشینو برداشتم برم یه سرکی، چی بهش میگن؟ گشتی بزنم،تو راه که میرفتم یه خانمی را دیدم، دخترخانم چادری داشت میرفت حسینیه
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشینش کردم با هر مکافاتی که بود، میرسونمت و ....ـ
خلاصه، بردمش توی اون خانه ی مجردی،اینم مثل بید میلرزید و گریه میکرد و میگفت بابا مگه تو غیرت نداری؟ 
آخه شب عاشوراست!!!! بیا به خاطر امام حسین حیا کن!
گفتم برو بابا امام حسین کیه؟ 
توی گریه یه وقت گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حیا کن!!! من این کاره نیستم، من داشتم میرفتم حسینیه! 
گفتم من فاطمه زهرا هم نمیشناسم، من فقط یه چیز میشناسم: جوانی، جوانی کردن
جوانی، گناه
جوانی، شهوت
اینارو هم هیچ حالیم نیست
این خانمه گفت: تو اگر لات هم هستی، غیرت لاتی داری یا نه؟ گفت: چطور؟
خودت داری میگی من زمین تا آسمون پر گناهم ، این همه گناه کردی، بیا امشب رو مردونگی لوتی وار به حرمت مادرم زهرا گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاری دلت میخواد بکن
۰ نظر موافقین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۵۰
ع . شکیبا---۶۹۶