سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیاطین جن و انس» ثبت شده است

دفع شر مزاحم از خود

داشتن امنیت و نبود استرس در زندگی یکی از دغدغه ‌های اصلی افراد است.

که در اینگونه مواقع فرد برای مواجه با دیگران، برای حفظ آبرو و جان و مال خود تلاش می ‌کند.

در قرآن کریم آیات زیادی پیرامون دفع شر مزاحم از زندگی آمده است که در این مطلب به تعدادی از آن ‌ها خواهیم پرداخت.

دعای دفع شر مزاحم از زندگی از امام صادق (ع) 

امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرگاه از شر کسی خائف و بیمناکی این دعا را بخوان.

«اللهُمَّ اِنَّکَ لا یَکفِی مِنکَ اَحَدٌ وَ اَنتَ تَکفِی مِنْ کُلِّ اَحَدٍ مِنْ خَلقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ ... (نام فرد شرور آورده شود)»
«بار خدایا، هیچکس شر تو را باز نمی گرداند، و تو شر همگان را باز می گردانی خدایا شر فلانی را از من بازگردان.»

برای دفع شر هر نوع مزاحمی این دعا را بخوانید.

وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یحْضُرُونِ (آیه ۹۸ سوره مومنون)

برای دفع شر مزاحم از زندگی در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است:

بِسمِ الله و بِالله و مِنَ اللهِ و اِلَی اللهِ و فی سَبیلِ اللهِ و عَلَی مِلَّهِ رَسولِ الله صَلَی الله عَلَیهِ و آله

اَللهُمَّ اِلَیکَ اَسلَمتُ نَفسی و اِلَیکَ وَجَّهتُ وَجهی و اِلَیکَ اَلجَأتُ ظَهری و اِلَیکَ فَوَّضتُ اَمری

اَللهُمَّ احفَظنی بِحِفظِ الایمان مِن بَینِ یَدَیَّ و مِن خَلفی و عَن یَمینی و عَن شِمالی و مِن فَوقی و مِن تَحتی و مِن قَبلی وَ ادفَع عَنّی بِحَولِکَ و قُوَّتِکَ فَاِنَّهُ لاحَولَ و لاقُوَّهَ اِلّا بِک

رسول اکرم (ص) برای دفع مزاحم از زندگی فرموده‌اند

برای دفع شر مزاحم هر کسی دعای زیر را ۳ مرتبه تکرار کند و در آخر ۴ مرتبه سوره حشر بخواند، در امان خواهد ماند.

اَعوذُ بِاللهِ السَّمیعِ العَلیم مِنَ الشَّیطانِ اللَّعینِ الرَّجیم

کسی که در بامداد « اَعوذُ بِاللهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ » را سه مرتبه بگوید، آنگاه سه آیه ی آخر سوره ی حشر را بخواند خداوند هفتاد هزار مَلَک بر او می گمارد که از وی تا شب از شر کل شیاطین انسی و جنّی پاسداری نمایند، و به روایتی دیگر بر او درود بفرستند، و اگر در آن روز بمیرد شهید خواهد بود و کسی که آن ها را در شامگاهان بخواند همین پاداش و خواص را تا صبح خواهد داشت. (بحارالانوار، ج ٩٢، ص ٣٠٩)

منبع: اذکار الهی 786

برای امام زمان (عج) و رهبرمعظم انقلاب هم دعا بفرمایید.

دعاهای رفع گرفتاری در این وبلاگ

دعاها و ذکرها در این وبلاگ


مطالب خواندنی و  شنیدنی

سبک زندگی    حجاب و بدحجابی   فهرست مطالب شهدا    مدافعین حرم 

شهیدان  امام زمان-عج   انتخابات     فلسطین    دعاها و ذکرها

------------  

Image result for عناوین مطالب

مذهبی  اجتماعی  فرهنگی  صفحه اصلی
قرآن کریم ؛ خواص آیات و سوره ها  اقتصاد و جهاد اقتصادی  سبک زندگی  امام خمینی (ره) 
نهج البلاغه، پای درس امام علی (ع) مدیریت اسلامی و مدیران  حجاب و بدحجابی , چادر  مقام معظم رهبری 
پیامبر گرامی اسلام (ص)  انتخابات  جبهه و جنگ و رزمندگان  علما و بزرگان 
امیرالمؤمنین علی (ع)  اخبار و مطالب سیاسی  شهیدان  مدافعین حرم 
حضرت فاطمه زهرا (س)  خانواده  پدر و مادر ، والدین  انقلاب اسلامی و دهه فجر 
کربلا ، عاشورا ، امام حسین (ع)  اطلاعات عمومی  نماز و عبادت  روز بصیرت، فتنه و آشوب 
امام زمان (عج) و انتظار ظهور  شعر و شاعری  دعاها و ذکرها  قدس ، فلسطین و غزه 
امام رضا (ع) و مشهد مقدس  اخلاق اسلامی خاطرات و یادداشت ها  مداحی و مولودی 
اهل بیت (ع)  علمی پژوهشی  بسیج و بسیجی  حوادث - زلزله و سیل 
امامزادگان  کشورها و بیداری اسلامی    خبرهای متنوع 
اربعین  مطالب عمومی و متفرقه  پیشنهادات  عکس و تصویر و طراحی 
نوحه و زیارت  صدا و آهنگ، مداحی، سخنرانی  فیلم و کلیپ  اعمال روزها ، ماهها و مناسبت ها 

یکی از موضوعات مورد نظر خود را انتخاب کنید 

از مطالب دیگر سایت دیدن کنید

۰ نظر موافقین ۱ ۱۸ تیر ۰۱ ، ۱۲:۰۵
ع . شکیبا---۱۴۷۱۰

آموزش و تزکیه 166

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

۴ نظر موافقین ۴ ۲۶ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۳۷
ع . شکیبا---۱۰۱۸
بچه شیطان ها

امام خمینی (ره) :

«در نظرم است که در یک روایتى است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع مى‏ کند. و چه بچه شیطان هایى که در ایران هستند و چه شیطانهایى که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.1358/8/14

نبرد با شیطان

یکی از بزرگان می فرمود که درعالم مکاشفه شیطان را دیدم و با او دعوا کردم و شیطان داشت مرا به زمین می زد در آن هنگام حضرت علی (ع) را صدا زدم ،آقا به کمک من آمد و شیطان را به زمین زد و من روی شیطان نشستم و سر شیطان را بریدم. آقا فرمود: زور شما به شیطان نمی رسد از ما کمک بخواهید.

--------------------------------

روزی یکی از نیروهای شیطان رو به او کرد و گفت:
فرمانده چرا اینقدر خوشحالی،مگر گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟
شیطان جواب داد:امام اینها که بیاید ،عمر ما تمام میشود.
اینها را که غافل کنیم، امامشان دیرتر می آید
دوباره پرسید:
آیا ما موفق بوده ایم؟
شیطان خنده ای کرد و گفت: 
مگر صدای گریه امامشان را نمیشنوی
مگر صدای طلب استغفار او را نمیشنوی!؟!.

 چند مطلب از حجت الاسلام فرحزاد - خیلی عالیه حتما بخونید.

 شگردهای شیطان - سخنرانی آیت الله علامه مصباح یزدی

مطالب مرتبط: امیرالمؤمنین (ع) ، شیطان ، جریان انحرافی  ، آمریکا

۴ نظر موافقین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۴۳
ع . شکیبا---۱۵۳۸

http://static1.moroornews.com/thumbnail/pKA9UuIXzZiA/4PGnmK8UREC9g4sLdX8SCiKi-d3pWuP5XS6YIy2SEnyMkcTzUEi30JchY9hXa5b4/%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86.jpg

روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "حاضرم رؤیای تو را تبدیل به واقعیت کنم"، به ناگاه شوکه شدم! باورم نمی شد! تنم خیس عرق شده بود! وحشت و ترس سرا پای وجودم را فرا گرفته بود! به هر زحمتی که بود خودم را جمع کردم و بالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.
● روز مصاحبه: 
جناب شیطان با دو ساعت تاخیر حاضر شد. وقتی هم که رسید عذرخواهی کرد و گفت: 
مأموریت خطیری پیش اومد که از دوستان ساخته نبود و می بایست خودم انجام می دادم. 
پیش از انجام مصاحبه گفتم: 
با چه تضمینی باور کنم که در جریان مصاحبه بر مبنای صداقت در گفتار سخن خواهی گفت؟ 
خندید و گفت: دلیلی ندارد دروغ بگویم. چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شود باز هم می توانم به خواسته های خود دست یابم. 
▪ گفتم: چه حربه ای؟ 
ـ جواب داد: غفلت؛ انسانها را به خواب نوشین غفلت می برم و آن وقت نقشه هایم را عملی می کنم. 
سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست. 
● متن مصاحبه: 
▪ عبدالله: خودتان را معرفی کنید. 
ـ شیطان: فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص "ابلیس" و مشهور به اسم عام "شیطان"؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم، ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید و…
▪ عبدالله: پیشه و شغل شما چیست؟ 
ـ شیطان: مشاغل فراوانی دارم؛ گاهی مسافر کشم؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستم و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برم. گاهی کشاورزم و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشانم. گاهی نقاشم؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زنم و جامه کژی برقامت راستی می پوشانم. گاهی هم خلبانم؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.
▪ عبدالله: دشمنی دیرینه ات با آدمی زاد از کجا سرچشمه می گیرد؟ 
ـ شیطان: ماجرا از آن روزی شروع شد که صحنه آرای خلقت، دست به کار آفرینش آدم شد. ملائک نه از روی اعتراض که از روی کنجکاوی گفتند: این موجود خاکی که می آفرینی بر روی زمین فسادها خواهد انگیخت و خونهای بسیارخواهد ریخت.اگر قصد تو طاعت بردن است که ما در فرمانبری مطاعیم. واگر مقصود تو تسبیح و تقدیس است که ما پیوسته در این کاریم.
▪ با ما بگوحکمت این کار در چیست؟ او در جواب فرمود: 
ـ در این کار رازهاییست سر به مهر؛ من آنچه را که در خشت خام می بینم شما در آینه هم نخواهید دید.
اینچنین بود که خالق به واسطه این مخلوق نوپای دو پا به خود بالید و بر ما فخر فروخت؛ آنگاه فرمانمان داد که: "در مقابل این مخلوق خاکی به خاک سجده فرو افتید!"
تمامی فرشتگان بی درنگ برآدم سجده بردند. 
این فرمان اما بر من بسیار گران آمد؛ چه آنکه من سوابقی درخشان داشتم، تنها ۶۰۰۰هزار سال (با حساب شما البته صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا)، خالصانه خدای را در آسمانها دوشادوش فرشتگان پرستیده بودم، آنقدر مستغرق در عبادت بودم که فرشتگان گمان می کردند که من نیز چون آنها فرشته ام، من نتوانستم بار این خفت را به دوش کشم. هر چه باشد آفرینش من از آتش بود وخلقت او از خاک، برتری من بر او چون آفتاب روز، روشن بود، من کجا می توانستم بر انسانی خاکزاد سجده برم. 
آری، آن روز گستاخانه در برابر خالق ایستادم و متکبرانه از این فرمان سر باز زدم. 
این شد که از درگاه ربوبی اش رانده شدم. از آن زمان به بعد کینه آدم را سخت به دل گرفتم و هر روز آتش این کینه در دلم شعله ورتر می شود. 
▪ عبدالله: این عبادتهای خالصانه که گفتی چگونه ترا از این تکبرورزی بازنداشت؟ 
ـ شیطان: من به زعم خود از روی خلوص خدای را می پرستیدم حال اینکه از ابتدا شائبه شرک و نفاق در خداپرستی ام راه داشت و این امتحان، شرک و نفاقم را آفتابی کرد. 
▪ عبدالله: با چه شیوه و شگردی انسانها را به دام می افکنی؟ 
ـ شیطان: با روش منحصر به فرد " گام به گام". من به طور معمول کارم را در چند مرحله انجام می دهم؛ نخست از طریق وسوسه های تحریک آمیزخود، افکاری پلید را بر قلب انسان القا می کنم، آنگاه آن اندیشه زشت را نیک جلوه می دهم، سپس در مرحله عمل با تزیینات گوناگون، اشتیاق فرد را برای ارتکاب گناه برمی انگیزم. 
این را هم اضافه می کنم که در مقام روش اساساً با حصر گرایی مخالفم؛ بر این باورم که همیشه نمی توان با روشی واحد به صید شکار رفت. وسوسه، تزیین و حتی تسویل، شاید برای اغلب انسانها سودمند افتد، اما حریم دفاعی برخی انسانها گاهی نفوذ ناپذیر است؛ اینجاست که ناگزیرم به حربه های دیگری چون وحی، نسیان و ایجاد فراموشی متوسل شوم. البته هنرمندیهای دیگری هم دارم؛ مثلا در هیئت و قالب اجسام، تمثل و تجسم می یابم و از این رهگذر، ابنای آدم را به سراشیبی سقوط در پرتگاه تباهی و عصیان، سوق، که چه عرض کنم، هل می دهم.
▪ عبدالله: بزرگترین آرزوی شیطان چیست؟
ـ شیطان: گفتن ندارد اما اغوای تمامی آدمیان در همه ادوار و اعصار تنها آرزوییست که در سر می پرورانم. 
▪ عبدالله: کدام عمل انسانها بیش از همه تو را خشمگین می کند؟ 
ـ شیطان: هر چند خوش ندارم از ابرازش اما برخی انسانها برحسب عادت، با سجده های طولانی، مدام مرا آزار می دهند و بینی مرا به خاک مذلت می مالند. 
▪ عبدالله: کدام عملشان تو را بیشتر خوشحال می کند؟ 
ـ شیطان: برای من بسی مسرت بخش است اینکه آدمی پشت سر هم گناه کند و توبه را مدام به تاخیر بیاندازد. 
▪ عبدالله: عجیبترین عمل انسانها کدام است؟ 
ـ شیطان: برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی. 
عجبا! من فقط شما را سوی گناه خواندم؛ شما اما به سوی گناه دویدید، اگر طعم گناه در ذائقه شما شیرین افتاد دیگر چرا مرا مقصر و مسوول این تباهی و گمراهی می انگارید؟!
▪ عبدالله: شاید انسانها پر بیراهه نمی روند که تو را مقصر می دانند؟ 
ـ شیطان: چنین نیست. رسالت اغواگری را خداوند خود بر دوش من نهاده است؛ پست تبهکاری و اضلال از ناحیه خداوند به من اعطا شده است. او خود فرموده که هر که را از فرزندان آدم می توانم بلغزانم؛ با سواره نظام و پیاده نظام بر آنها بتازم؛ در ثروت و فرزند شریکشان گردم والبته من جز فریب و دروغ نویدشان نخواهم داد.
▪ عبدالله: چه اموری زمینه های نفوذ تو را بیش از پیش فراهم می کنند؟ 
ـ شیطان: زمینه های نفوذ من البته بی شمارند اما نقطه ضعفها، حساسیت ها، حقارت ها، حسادت ها، رقابت ها، محرومیت ها، عقده ها، شهرت طلبی ها، شهوترانی ها، افزون خواهی ها و... مناسبترین زمینه هایی (بخوانید زمین هایی) هستند که درخت دشمنی و بستر نفوذ مرا بارور می کنند. 
▪ عبدالله: اگر اجازه بفرمایید سوال را قدری خصوصی تر کنیم. شما آیا ازدواج هم کرده اید؟ 
ـ شیطان: آری، من در اوان جوانی با دختری به نام"لهبا" فرزند"روحا" از طائفه جن ازدواج کردم.
▪ عبدالله: این ازدواج ثمره ای هم داشت؟ 
ـ شیطان: البته که داشت. حاصل این ازدواج فرزندان بی شماری بودند که در وجود آمدند.
▪ عبدالله: سرنوشت آنها چه شد؟ 
ـ شیطان: در زمانهای کهن پیش از خلقت انسانها، میان طوایفی از جن و نسناس (طایفه ای به جای انسانهای فعلی) جنگ و خونریزی بالا گرفت و خداوند فرشتگان را فرمود که به زمین هبوط کنند، آنها هر دو طائفه از جمله فرزندان مرا به هلاکت رساندند و من از آنجا که خداپرست بودم از این معرکه جان سالم به در بردم.
آنگاه فرشتگان مرا به آسمان بردند و من در کنار ایشان، خدای را به جد می پرستیدم تا اینکه سخن از خلقت و خلافت آدم به میان آمد و در پی نافرمانی ام از آن جمع رانده شدم. 
▪ عبدالله: آیا در میان طائفه خود هواخواه و طرفدار هم داری؟ 
ـ شیطان: نه تنها در میان قبیله خود که در میان انسانها نیز. 
▪ عبدالله: متوجه منظور شما نشدم یعنی می فرمایید انسانها هم به سوی تو دست دوستی دراز می کنند؟ 
ـ شیطان: تعجب کردید؟! آری! عده ای هستند که مرا ارباب و سرپرست خود می انگارند، کارگزاران وخدمتگزارانی وفادار که اهداف شوم و توطئه های پلید مرا به خوبی جامه عمل می پوشانند. 
برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی. 
▪ عبدالله: قلمرو فعالیتهای شما تا چه اندازه می تواند باشد؟ 
ـ شیطان: امور تکوینی از قلمرو نفوذ و سلطه من بیرون است؛ تنها در حوزه امور تشریعی مجال جولان دارم، یعنی اعمالی که بشر از روی اختیار و تکلیف ملزم به انجام آنهاست؛ چه می گویم؛ باید اعتراف کنم که در حوزه تشریع نیزدست من بسته است چرا که فعالیتم منحصر به اندیشه و روان (و نه جسم) آدمی است؛ آن هم در حدود دعوت واجابت؛ همین وبس. 
▪ عبدالله: حرف آخر؟ 
ـ شیطان(در حالیکه چهره اش از شدت خشم برافروخته بود): سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست.

ابوالقاسم شکوری
کارشناس دین و اندیشه

مطالب مرتبط: نماز ،  شیطان ، نماز ، مصاحبه

۱ نظر موافقین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۱
ع . شکیبا---۶۸۳