سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

حرم مطهر امام رضا -ع

مرحوم دولابی نقل کردند که:

در همسایگی مرحوم شهید مطهری خانم بی‌حجابی زندگی می‌کرد که یک باره چادری شده بود. خودش تعریف کرده بود که ما اصلاً اهل دیانت نبودیم. یک بار به قصد تفریح با شوهرم به مشهد رفتیم و چند روزی که آن‌جا بودیم در تفریحگاه‌ها گذراندیم.

روز آخر که می‌خواستیم به تهران برگردیم من از خیابان جلوی حرم مطهر امام رضا(ع) عبور می‌کردم که از خیابان نگاهم به ایوان حضرت افتاد. سلامی کردم و  رد شدم.

شب خواب دیدم که حضرت رضا(ع) فرمودند: کسی که دعای یا من تحل به عقد المکاره (که در مفاتیح‌الجنان و صحیفه سجادیه است) را بخواند ما دست او را می‌گیریم.

بعد از بیدار شدن از خواب آن دعا را خواندم و تمام زندگیم متحول شد و روح دیانت بر زندگی ما حاکم شد. ائمه(علیهم‌السلام) حتی کوچکترین اظهار ارادت و محبتی را بی‌پاسخ نمی‌گذارند.

مصباح الهدی، ص283 و284


متن و صوت دعای یا من تحل به عقد المکاره در این وبلاگ -  کلیک کنی

یا امام رضای غریب

1396/04/31

مطالب مرتبط با «امام رضا (ع) و مشهد مقدس»

۲ نظر موافقین ۵ ۰۳ شهریور ۰۲ ، ۰۱:۵۳
ع . شکیبا---۱۱۵۶

شهید علم الهدی

شهید علم الهدی از ولادت تا شهادت

شهید سید محمدحسین علم الهدی
فرزند سید مرتضی
محل ولادت – اهواز
سال ولادت – ۸/۷/۱۳۳۷
محل شهادت – اهواز ( هویزه )
تاریخ شهادت – 16/۱۰/۱۳۵۹
مزار – خوزستان – هویزه ( گلزار شهدای هویزه )
در سال 1337 در خانواده مجاهد بزرگ آیت الله سید مرتضی علم‌الهدی در اهواز دیده به جهان گشود. از 6 سالگی به فراگیری قرآن پرداخت. وی بسیار اهل مطالعه بود. در دبیرستان با تشکیل انجمن اسلامی و سخنرانی فعالیت‌های خود را آغاز نمود. در سال 1356 در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل خود را ادامه داد. در دوران دانشجویی علاوه بر تحصیل، در رشته تاریخ دانشگاه مشهد به تدریس نهج‌البلاغه، عقاید و تاریخ اسلام می‌پرداخت. وی از مبارزان دوران ستم‌شاهی بود و در شهرهای مشهد، کرمان و اهواز فعالیت سیاسی انجام می‌داد و در سنین 14 تا 21 سالگی چند بار توسط رژیم ستم‌شاهی، زندانی و شکنجه شد.
از جمله اقدامات او در زمان طاغوت تشکیل سازمان موحدین بود، این سازمان با هدف مبارزه مسلحانه برای سست کردن بنیانهای رژیم منفور پهلوی، به دور از تئوریهای گروهها و سازمانهایی که مبنای علمی آنها از تئوریهای مارکسیستی نشات می‌گرفت، برنامه‌های خود را در تحقق بخشیدن فرامین حضرت امام (رحمه الله علیه) تنظیم نمود و حرکتی نو را از اواخر سال 1356 شروع کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو اولین شورای تشکیل دهنده سپاه پاسداران در خوزستان بود. قبل از شروع جنگ وقت خویش را صرف امور فرهنگی می‌نمود. از اوایل جنگ در اهواز مستقر بود و سازماندهی بسیجیان اعزامی از سراسر کشور به جبهه‌های نبرد را به عهده داشت. پس از گذشت دو ماه از جنگ نقطه حساس مرزی یعنی هویزه را برای خود انتخاب کرد و برای تشکیل سپاه پاسداران و سازماندهی عشایر عازم این منطقه شد.

او و جمعی از دانشجویان پیرو خط امام در حماسه هویزه (16 دی ماه 1359) به دریای تانک‌های دشمن که آنها را محاصره کرده بودند حمله‌ور شدند.حسین پس از شهادت همرزمانش با فریاد الله اکبر، آخرین گلوله‌های باقیمانده آرپی‌جی را به سوی دشمن شلیک نمود و چند تانک مهاجم را منهدم کرد، اما با تمام شدن مهمات و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره، چون مولایش امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید و جان به جان آفرین تسلیم نمود.

ده خاطره جالب از شهید علم الهدی

خاطره سید علی

روزهای ابتدای جنگ ، شبی تعدادی از بسیجیان طرح شبیخون به ارتش عراق را داشتند . ارتش عراق در اطراف اهواز بود . حسین وصیت نامه ای نوشت و به من داد . این برگه تاچندروز درجیب من بود . روزی مشغول مطالعه کاغذهای جیب خود بودم که ناخودآگاه نامه ی حسین را خواندم . حسین در وصیت نامه نوشته بود، به شاگردانم سفارش وتأکید می کنم که مطالعه نهج البلاغه را ادامه دهند.

لانه جاسوسی آمریکا

خواهر داعی پور می گوید :" سال 1358 یکی از خواهران اطلاع داد که استانداری خوزستان چند نفر خواهر پاسدار می خواهد . قرار شد من وایشان به استانداری برویم . منتظر ماشین بودیم که یک ژیان جلوی ما ایستاد وراننده با دوست من ، سلام وعلیک کرد وگفت :" شمارامی رسانم ." دربین راه راننده صحبت می کرد واز دولت موقت انتقاد می کرد .من ناراحت شدم .ایشان اصرار کرد که کجا می خواهید بروید . بااصرار فراوان سرانجام دوستم به ایشان گفت :" قصد همکاری با استانداری را داریم ". ایشان بلافاصله ماشین را حرکت داد وما را به ساختمان سپاه واقع در باغ معین اهواز برد ، در آنجا چند کتاب به من داد وگفت :" این کتاب ها را مطالعه وفیش برداری کنید ." مدتی بعد ، همان برادربه من گفتند :" برای انجام کار بسیار ضروری باید همراه ایشان به تهران بروم" ، به تهران آمدیم وبا هم به سفارت آمریکا ، که مدتی قبل توسط دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شده بود ، رفتیم. ایشان با دوستان خودش در سفارت مذاکره کرد وقرار شد مدارک سفارت را در اختیار من قرار دهند تااگر مطالبی در رابطه با مدنی استاندار خوزستان ، پیدا کردم ، جمع آوری نمایم . حدود یک ماه من در سفارت بودم ومطالبی را پیدا کردم .آن برادری که در این خاطره از او یاد کردم ، سید حسین علم الهدی بود که در حماسه هویزه به شهادت رسید.

کلاس حج

۳ نظر موافقین ۱ ۱۶ دی ۹۷ ، ۰۰:۱۱
ع . شکیبا---۱۱۱۷

http://s4.picofile.com/file/7740430428/MOASESEH_3.png

ویرایش

برای سال جدید خود برنامه ریزی کنید.

برای زندگی خود در سال جدید هدف گذاری کنید.

با برنامه ریزی ، زندگی بهتر و موفق تری خواهیم داشت. ان شاءالله

این فرم در قالب یک فایل word طراحی شده و شما می توانید محتوای آن را متناسب با زندگی و تحصیل,  کار و شغل خود تغییر دهید.


دریافت فرم  word
عنوان: فرم برنامه ریزی سال جدید و هدف گذاری 1397

۱ نظر موافقین ۲ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۲۰
ع . شکیبا---۱۲۸۰

سه خصلت مومن - پیامبر -ص

پیامبر اکرم(ص):

کسی که در دنیا چهار نعمت به او عطا شده باشد. به تحقیق خیر دنیا و آخرت به او عطا شده ‏است.

1) تقوا و پاکدامنی که او را از محرمات الهی باز دارد.

2) اخلاق خوبی که بتواند با آن در بین مردم زندگی کند.

3) حلم و بردباری که بتواند به واسطه آن، جهل شخص جاهل و نادان را دفع کند.

4) همسر شایسته و صالحی که او را در امور دنیوی و اخروی کمک کند.

۳ نظر موافقین ۱ ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۳۶
ع . شکیبا---۱۱۹۳

حاج شیخ عباس قمی

عقیده عجیب به معاد

حضرت آیة اللّه العظمی بهجت (از مراجع عالی قدر تقلید) فرمودند:

«من با حاج شیخ عباس مصاحبت زیادی داشتم و از ایشان قضایایی دارم. یکی از آنها، این است که وقتی در نجف اشرف به ایشان عرض کردم کسی شرح اصول کافی ملا صالح مازندرانی دارد و می خواهد بفروشد، می خواهید برای شما ابتیاع کنم؟ فرمودند: بلی. رفتم و کتاب را از کتابفروشی که نزد او برای فروش گذاشته بود، به صد و پنجاه فلس خریدم و برای ایشان آوردم. حاج شیخ خیلی خوشحال بود. هم از مطالب و هم از خط آن [خوشش آمد]. خیلی هم از من تشکر کرد؛ ولی به من فرمود: ببین نکند صاحبش در معامله مغبون و از فروش آن پشیمان شده باشد و بخواهد پس بگیرد یا پول بیشتری بخواهد.

رفتم پیش کتابفروشی و سؤال کردم و او گفت: صاحبش فروخت و رفت. به همان قیمت هم راضی بود. چون قیمت کتاب همان بود.

خلاصه، حاج شیخ این طور دقت داشت که نکند طرف مغبون شده باشد و بخواهد کتاب را پس بگیرد یا پول بیشتری بخواهد. اگر چنین است، پول بیشتری به او می دهیم که نکند فردای قیامت گرفتار باشیم. حتی وقتی به ایران رفته بودند، باز برای من پیغام دادند که اگر صاحب کتاب پیدا شد و دیدید مغبون و پشیمان است، به من خبر دهید!» حضرت آیة اللّه بهجت ـ دامت برکاته ـ آن گاه با یک حالی فرمودند: «لا اله الا اللّه، سابقا چه افرادی بودند!»

مطالب مرتبط :  علما و بزرگان ، حاج شیخ عباس قمی ، مفاتیح الجنان

محدث و احترام به سادات

۱ نظر موافقین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۰۹:۴۲
ع . شکیبا---۹۵۳

سلام به همه دوستان و عزیزان

این دو روز عرفه و عید قربان ، خیلی به ما سخت گذشت و بد گذشت. شیطان لعین یک حمله ای به من کرد که نفهمیدم از کجا خوردم !

بدتر از حمله ای که به برج های دوقلو کردند. ( آخه 11 سپتامبر بود!) خلاصه حسابی داغ دلیشو سر ما درآوورد.

جوری کرد که به سختی در مراسم روز عرفه شرکت کردم ولی کم بهره و با خلق تنگ و ناراحتی.

هر سال برای هزاران نفر دعا می کردیم . بلایی سرمان آورد که برا خودمم نمیتونستم دعا کنم !!!

شاید این حرفها برای شما عجیب باشد. خوب حق دارید چون برای خودمم عجیب بود.

راستش روزهای دهه اول ذیحجه تا تونستم اعمالشو طبق دستورات مفاتیح انجام دادم . یک درمیان روزه گرفتم . دعاهاشو خوندم . نماز هاشو خوندم بیشترم خوندم.... مسجد هم رفتم ...  روز اول ذیحجه که اعمال زیادی هم داره کلی انجام دادم... خوب کم و کسری هم بود ...  اما این دو روز آخر که می خواستم نتیجه بگیریم همه چی خراب شد  ...

ولی خلاصه نمیدونم شیطون از کجا بهم ضربه زد . و نفهمیدم چوب چیو دارم می خورم.

خیلی سخت گذشت...

امیدوارم که به شما خوش گذشته باشه ، اعمالتون قبول درگاه حق و و آرزوهای خوبتون برآورده بشن. ان شاءالله

اگه کسی چیزی میدونه بهم بگه ممنون میشم.

یک دعایی هم درحق ما بکنید. یا علی

مرا دردی است اندر دل ، اگر گویم زبان سوزد

وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

پناه بر خدا

خاطرات و یادداشت ها

۰ نظر موافقین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۳۵
ع . شکیبا---۸۴۶

http://sirw.ir/fa/wp-content/uploads/2016/06/22099_129.jpg

دو رکن خوشبختی

بانوی مجتهده امین در مقدمه کتاب به سوی خوشبختی می نویسد:

در افراد بشر مخصوصاً در جماعت بانوان کسی پیدا نمی‌شود که آرزوی خوشبختی و سعادت‌مندی در دل خود نپروراند، لکن چنین گمان می‌شود که سعادت و خوشبختی یک سرنوشت ازلی است و حصول آن مافوق تدبیر بشر است، این است که در مقام تحصیل آن بر نمی‌آید و کم کسی پیدا می‌شود که از بخت و اقبال خود راضی و خرسند باشد. ای خواهران محترم و ای دوشیزگان عزیز! اگر آرزوی خوشبختی و کامیابی دارید، گوش دل باز کنید تا من راه و روش و طرز رفتار یک خانم خوشبخت و سعادت مند را برای شما شرح دهم ، تا آن که بفهمید و تصدیق نمائید که خوشبختی و کامیابی در چیزهائی نیست که تصور می‌کنید و آرزو دارید. وقتی به آن برسید و در پس هر آرزوئی صدها آرزوی دیگر همراه دارید و عمر عزیز خود را به همین طور می گذرانید، این ها آرزوهای بچه گانه است و عقلائی نیست. خوشبختی در زیادی مال و ثروت نیست، خوشبختی در جاه و شهرت نیست، خوشبختی در اسباب تجملات نیست، خوشبختی در لباس مد و شیک نیست، ریشه خوشبختی و بدبختی را در باطن خود پیدا کن.

بدبختی و خوشبختی

پیش از آن که وسائل خوشبختی را فراهم کنید بایستی بدانیم خوشبختی چیست و بدبختی کدام است؟ بین حکماء و دانشمندان در موضوع خوشبختی و بدبختی و سعادت و شقاوت گفتگو بسیار است، هر کس از دریچه فکر خود به حسب آمالی که دارد خوشبختی و سعادت را طوری بیان نموده و برای اثبات آن می‌کوشد. اگر خوب دقت کنید می‌فهمید که خوشبختی دو رکن دارد:

رکن اول: آسایش بدن و صحت مزاج

رکن دوم: آسایش فکر و استراحت خیال و آرامش روح

بدن وقتی سالم است که سلول‌های بدن از حالت طبیعی خارج نشوند و اعتدال و قوا و تعادل اجزاء و توازن بین آنها بر قرار باشد و حفظ الصحۀ بدنی یکی از شرائط اساسی نیل به سعادت به شمار می رود، بلکه صحت بدنش اساس هر فضیلتی و منشاء هر نیک‌بختی و سعادتی است. ماها موظفیم که همیشه بدن خود را پاکیزه و سالم نگاه داریم، زیرا روح سالم در بدن سالم است و روح و بدن در یکدیگر تأثیر و تأثر کامل دارند، اگر لطمه‌ای به بدن وارد شود به طوری که اخلاط فاسده در بدن تولید شود و تعادل بین اعضاء و توازن بین قوا را زیان رساند، مسلماً روح را از حرکت صعودی باز می دارد، یعنی امراض بدنی مانع از ترقیات روحانی می‌شود و انسان را زبون و بیچاره می‌گرداند، آن وقت شقاوت و بدبختی راه باز می‌کند و به انسان هجوم می‌آورد، پس بایستی حتی الامکان مراعات حفظ الصحه نمود و بدن را سالم و معتدل نگاه داشت.

«آسایش فکری» وقتی تأمین می‌گردد که وحشت از «حوادث احتمالی» در کار نباشد و آرزوی مال از بین برود و هیچ خوشبختی به قدر راحت دل بزرگ نیست و آرامش روح وقتی نصیب بشر می‌گردد که دو اصل اساسی را کاملاً مراعات نماید:

اول عقائد صحیح و ایمان به مبداء و معاد،

دوم: اخلاق نیکو که منشاء اعمال نیک گردد

چنانچه گفته اند همه بدبختی ها از درون ما بر می خیزد و سبب آنها خود ما هستیم. ما سهواً می پنداریم که آنها از بیرون می‌آیند در صورتی که خود ما آنها را در داخل خود با سرشت خودمان می‌سازیم. دانشمندان گفته‌اند خوشبختی هر کس بسته به این است که او اصلاً به عالم طبیعت به چه نظر، نگاه می‌کند؛ یعنی روح او تا چه درجه تکامل کرده ، زیرا خوشبختی بیشتر مربوط به روح است و ریشه آن را در عقل و ادراک خود شخص بایست پیدا کرد و هر قدر درجه معرفت بالا رود معرفت نفس بهتر نمایان می‌شود و معرفت به حق که اصول دیانت است با معرفت به نفس ملازم یکدیگرند ، چنانچه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده: «هر کس خودش را شناخت خدای خود را می شناسد» و هر کس خود را شناخت مرتبه و مقام خود را نیز می‌شناسد و توقعات بیجا نمی نماید و حضرت امیر علیه السلام فرموده: «مَن سَألَ فَوقَ قَدرِهِ استَحَقَّ الحِرمانَ؛ یعنی هر کس سئوال کند بالاتر از قدر خود مستحق محروم شدن است.» پس عاقل هرگز در پی آرزو به آن چه در دسترس او نیست نمی‌گردد و خود را در طلب آن رنج نمی دهد.

فساد اخلاقی و شهوت پرستی و عیاشی و بی عفتی و دزدی و دروغ و خیانت و صدها جنایاتی که امروزه بین مردم شایع گردیده ناشی از عدم ایمان به مبدء و معاد است، ایمان یک عامل قوی و یک پلیس باطنی است که انسان را از کارهای زشت که منافی با تقوی و عفت است باز می دارد .کسی که دین و ایمان ندارد به هیچ وجه نباید از وی منتظر خیر و خوبی باشیم و هرگز سعادت و خوشبختی نصیب او نخواهد شد، زیرا که نفس انسان مثل اسب شروری ماند که اگر جلو وی را رها کنیم خودش و سوارش را به هلاکت می‌آندازد و یگانه جلوگیر او ایمان به خدایی است که عالم به ظاهر و باطن وی است و پس از آن جلوگیر شهوات عقل است که به میزان شرع عمل نماید. عقل بشر بدون چراغ ایمان راه سعادت و خوشبختی خود را نمی‌شناسد، عقل اگر به همراهی ایمان به سوی سعادت حرکت نمود، البته کامیاب خواهد شد و موفقیت نصیب او می‌گردد.

پس از اینجا معلوم می‌شود که اول قدم به سوی سعادت و خوشبختی تحصیل ایمان و عقائد صحیح به مبدء و معاد و تطبیق امور با قوانین محکمه اسلام است .

ای خواهران عزیز اگر طالب سعادت و نیک بختی می‌باشید و می‌خواهید از زندگی لذت ببرید و همیشه مسرور و شادمان و موفق و کامیاب باشید و از نعمت بزرگ الهی و حیات خود بهره مند گردید دل و سریره خود را از آلایش اخلاق زشت و صفات ناشایسته پاک گردانید و حسد و طمع و خود خواهی و بخل و کینه و آرزوهای بیجا و توقعات بی مورد در خود راه مدهید تا آن که آن فطرت اولیه‌ای که خداوند در روح شماها نهاده ظاهر گردد ، یعنی فطرت توحید که در آیات قرآنی اشاره به آن فرموده و در احادیث تصریح شده که : ( خداوند فطرت و طبیعت اولیه هر کس را بر توحید قرار داده).

اگر اخلاق ذمیمه و آمال نیویه و آرزوهای گوناگون قلب را فاسد نکنند و از طبیعت اولیه وی را خارج نگردانند دل و قلب آدمی به فطرت و طبیعت خداداد بسوی مبدء و خالق خود نگران است و در اثبات توحید و شناسائی مبدء خود ابداً احتیاج به ادلّه فلسفی ندارد ؛ بلکه اگر دل قدری تصفیه شود و جلاء پیدا کند ( به عین الیقین) ارتباط خود و موجودات را به حق تعالی مشاهده می‌کند .

اگر به چشم حقیقت نظر کنی جهان را      به هر چه می نگری جز خدا نخواهی دید

چنانچه موقع دعاء و عرض حاجات بسوی (قاضی الحاجات) مخصوصاً موقع اضطرار و بیچارگی و درماندگی خوب این مطلب نمایان می‌شود ،یعنی هر کس می فهمد که کسی هست که قادر به رفع گرفتاری اوست .

خلاصه اول قدم ما بسوی سعادت و خوشبختی این است که دارای ایمان به مبدأ و معاد باشیم.

 برگرفته از کتاب ارزشمند : روش خوشبختی، بانوی مجتهده امین، ص2-6.

http://images.persianblog.ir/400357_AVvoVoNa.jpg

http://banoamin.ir/wp-content/uploads/66.jpeg

http://92.50.2.210/database/BookImages/76/76815017.jpg

دریافت فایل این نوشته  PDF برای چاپ (دو صفحه)

۰ نظر موافقین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۵:۱۱
ع . شکیبا---۹۹۳

در جامعه امروزی کسانی هستند که اصولا زندگی خود را بی مفهوم می دانند. در این افراد این حس به دلیل نارضایتی از زندگی شان به وجود می آید. برای اینکه این افراد این حس را از بین ببرند توصیه هایی بسیار کاربردی داریم که در ادامه می خوانید:

محرک ها را بشناسید: کی و کجا این احساس به شما دست می دهد؟ آیا موقعیت یا فرد خاصی احساس پوچی شما را تحریک می کند؟ هنگامی که این محرک برای تان پیش آمد آن را در ذهن خود ثبت کنید. از آن زمان به بعد می توانید با توجه به نیازهایتان تغییرات را به وجود آورید.

احساسات خود را بشناسید: چشمان خود را ببندید و درباره بدترین زمانی که احساس پوچی داشتید فکر کنید. به احساس خود چه رنگی می دهید و آن را به چه شکلی می بینید؟

به کسی بگویید: برخی اوقات وقتی درباره احساست خود با کسی صحبت می کنید آن احساس یا کم می شود یا از بین می رود. با کسی حرف بزنید که شما را می فهمد و با شما صادق است.

بیرون بروید: بسیاری از افراد زمان زیادی را صرف کار می کنند و وقت کافی برای لذت بردن از طبیعت ندارند. بیرون رفتن و گردش در طبیعت، احساس خوبی برایتان به وجود می آورد.

کمک کنید: اگر افکاری را که باعث افسردگی می شود دوباره مرور کنید باعث می شود احساس پوچی کنید. رفتن به مکان های مذهبی (مثل مسجد، زیارتگاه ها و...)، شرکت درکارهای گروهی و اجتماعی و کمک به افراد محروم می تواند به شما احساس ارزشمندی بدهد. فرد کمک کننده در قلب خود احساس خوبی پیدا می کند.

کمک بگیرید: افرادی که دائما احساس پوچی می کنند دچار افسردگی هستند. کمک خواستن از دیگران به معنای ناتوانی نیست. در زندگی همه افراد پستی و بلندی وجود دارد. کسی که در زندگی خود دچار نزول شده، اگر از فردی کمک بخواهد زودتر می تواند در زندگی صعود داشته باشد. مشاوره ، مصرف دارو و درمان های طبیعی همه خوب هستند؛ می توانید با کمک اینها از فرو افتادن در زندگی جلوگیری کنید.

در جمع خانواده باشید: اگر در محلی زندگی می کنید که خانواده تان درآنجا نیستند دنبال دوستانی بگردید که افکار مثبتی دارند و از شما حمایت می کنند.

خودتان را سرزنش نکنید: این یکی از ساده ترین و مهم ترین روش های مقابله با افسردگی است. سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید. درباره زندگی دید مثبت داشته باشید و سعی کنید نکات خوب را بیشتر ببینید.

در شب خوب بخوابید: نیاز همه افراد به خوابیدن یکسان نیست. برای مثال فردی ممکن است پنج ساعت در شبانه روز بخوابد و بعد از آن با انرژی زیادی از خواب بلند شود ولی فردی دیگر بعد از هشت ساعت خوابیدن باز هم نیاز به خواب داشته باشد. رابطه بین خواب و افسردگی هنوز مشخص نیست، اما محققان پیشنهاد می کنند که افراد افسرده برای خواب و بیداری خود برنامه منظمی داشته باشند.

اجازه دهید نور خورشید به داخل خانه تان بیاید: هنگامی که از خواب بیدار می شوید اگر اتاقتان با نور خورشید روشن شود، در تمام طول روز احساس شادمانی می کنید پرده ها را کنار بزنید و اجازه دهید نور خورشید، خلق و خوی شما را بهتر کند.

منبع: الو دکتر

۰ نظر موافقین ۱ ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۵
ع . شکیبا---۹۰۵