سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان ---این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

سخن بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
این نقش مانَد از قلمت یادگار عمر

«نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ، شهدا و مدافعین حرم»

باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری

التماس دعا
برادر شما شکیبا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
امکانات

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تبریز» ثبت شده است

شهید: طیبه واعظی دهنویزندگینامه شهید طیبه واعظی شهید شاخص بسیج در سال 94

شهید سال بسیج در 94

نام پدر: محمدصادق

ولادت: 24 تیر 1337

شهادت: 03 خرداد 1356

محل و نحوه شهادت: شکنجه ساواک در زندان اوین تهران

آرامگاه: بهشت زهرا (س) تهران

طیبه واعظی دهنوی در سال 1337 در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن 7 سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال 1350 طیبه با پسرخاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد.
به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال 1354 به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در 30 فرودین 1356 پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز کشته شد.
در سال 1354 به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیرخواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند.
روز سی ام فروردین 56، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کرد. در بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحت‌نظر قرار می‌گیرد.
طبق قرار قبلی که ابراهیم و طیبه داشتند اگر ابراهیم دیر به خانه می آمد، طیبه می بایست اسناد و مدارک را می سوزاند و خانه را ترک می کرد. طیبه همین کار را انجام داد، غافل از آنکه خانه زیر نظر است.
صبح بر سر قرار با برادرش مرتضی می رود، غافل از آنکه مأموران در پی او هستند. در قرار با مرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم را می گوید و بدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی می‌شود. سپس به خانه باز می گردد تا خانه را از نارنجک و اسلحه پاکسازی کند غافل از اینکه ساواک منتظر اوست.
طیبه پس از اتمام فشنگ هایش به همراه فرزند چهار ماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دور شاهد ماجرا بود در دفاع از طیبه به مأموران شلیک می کند و در درگیری به شهادت می رسد. از خانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی را پیدا می کنند و به خانه آنها می روند. فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدود سه ساعت مقاومت کرد اما او نیز به شهادت رسید.
وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید.
طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد 56 زیر شکنجه به شهادت می رسند.
روز سوم خرداد روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند.
محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد.

منبع: نوید شاهد

اینها را ننوشتم که آمار وبلاگم بالاتر بره ! بخاطر قدردانی از این بانوی مجاهد و شهید و همسر و برادرش که ماها قدر این عزیززان را بدانیم و بفهیمیم که برای انقلاب اسلامی چه انسانهای پاکی فدایی شده اند و چه خونهای قشنگی به پای این انقلاب ریخته شده . باشد که از آرمانهای انقلاب و خون شهدا و راه امام  ولایت فقیه بیشتر مراقبت و محافظت کنیم.

شادی روح پاکشان سه صلوات بفرستید https://www.gfiles.ir/file/store/2016/11/19/621036977531.jpg https://www.gfiles.ir/file/store/2016/11/19/621036977531.jpg https://www.gfiles.ir/file/store/2016/11/19/621036977531.jpg

۲ نظر موافقین ۲ ۲۲ تیر ۹۹ ، ۱۱:۴۱
ع . شکیبا---۵۵۲
فریاد مرگ بر آمریکا در شیراز طنین انداز شد

فریاد مرگ بر آمریکا در شیراز طنین انداز شد

شیراز- مردم شیراز با حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن فریاد مرگ بر آمریکا را طنین انداز کردند.

به گزارش خبرنگار مهر، راهپیمایان که صبح امروز خود را به میدان نمازی شیراز رسانده بودند حضور حماسی دیگری را خلق کردند.

شیرازی‌ها با در دست داشتن پلاکاردها مرگ بر آمریکا، تا آخر ایستاده ایم و… با آرمان‌های انقلاب اسلامی تجدید بیعت کردند.

سه راه فلسطین، میدان نمازی و چهار را زند هم اکنون مملو از مردمی است که با حضور گسترده خود نشان داده اند که همچنان به پای انقلابشان ایستاده اند و در این مسیر از دشمنان نیز هراسی ندارند.

مردم شیراز هم اکنون با مشت‌های گره کرده شعارهای انقلابی خود را سر دادند تا به جهانیان ثابت کنند در راه مبارزه با استکبار از هیچ تلاشی کوتاهی نخواهند کرد.

فرهنگ شهر شیراز امروز حماسه ساز شد، حماسه‌ای از جنس شور انقلابی و ضد استکباری که تا همیشه در تاریخ ثبت بماند.

۰ نظر موافقین ۰ ۲۳ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۳۱
ع . شکیبا---۲۶۴

این #کلیپ را حتما ببینید

پای صحبت مادر شهید بایرامعلی ورمزیاری و همرزمانش

قبل از عملیات والفجر4 یکی از شبها در کاسه گران بدیدن فرمانده گردان علی اکبر ، سردار شهید بایرامعلی ورمزیاری رفتم ، آقا مهدی (باکری ، فرماند شهید لشگر 31 عاشورا) به بنده توصیه کرده بودند شبها فرصت کردی به بچه ها در گردانها سری بزن ،  بچه ها عوالمی دارند که قابل وصف نیست ، نالة حزین کسانی که در دل شب زیرچتر آسمان پر ستاره به  بارگاه ربوبی وصل میشوند به دیده دل دیدنی است. ورمزیاری تا مرا دید و احوالپرسی  کردیم ، از احوال بچه های گردان و حال آنان را در پیروی از علی اکبر(ع) گفت و فرمودند: دیشب در عالم رویا امام حسین علیه السلام را دیدم که دست فرزندش علی اکبر(ع) را گرفته و دور و بر چادر های گردان علی اکبر میگردد ، ورمزیاری از امام خواسته بودند که آقا شما کی هستید؟. امام فرموده بودند: من حسین بن علی هستم و این جوان: فرزندم علی اکبر است و امشب برای زیارت بچه های گردان آمده ایم. ورمزیاری این سخنان را با حالی بیان میکردند که حال عجیبی داشتند و خود و بچه ها را برای عشق بازی در راه امام حسین آماده میکردند. صل الله علیک یا اباعبدالله.

 راوی و نویسنده : حاج جواد صبور نماینده سابق اردبیل

۰ نظر موافقین ۲ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۵۸
ع . شکیبا---۱۲۵۴

• یک روز دیدم آمده دانشگاه دنبال من. چند بار همدیگر را آنجا دیده بودیم. برای من زیاد غیرعادی نبود که آمده. فقط وقتی که گفت آمده خواستگاری من‌، تعجب کردم. خنده‌ام گرفت، فکر کردم لابد شوخی می‌کند، منِ شلوغ کجا و حمیدِ ساکت و محبوب کجا! مطمئن بودم که خانواده‌ام هم زیاد راضی نیستند. خندیدم، گفتم: « باید فکر کنم، باید خیلی فکر کنم.» گفت: « اگر غیر از این بود سراغت نمی‌آمدم ».

 شهید حمید باکری

• دفتری داشتیم که قرار گذاشته‌ بودیم هرکسی هر موردی از آن یکی دید، در آن دفتر بنویسد. این دفتر همیشه از اشکالاتی که درباره من بود، پرمی‌شد. حمید می‌گفت: « تو چرا این‌قدر به من بی‌توجهى! چرا هیچی از من نمی‌نویسى؟» چه داشتم که بنویسم؟...

• آن روزها هر بار که می‌خواست برود، بدجوری بی‌طاقتی نشان می‌دادم و گریه می‌کردم. تا اینکه یک‌ بار رفتم سر وقت آن دفترچه یادداشت و دیدم نوشته هر وقت که می‌روم،‌ به جای گریه بنشین برایم قرآن بخوان! این‌طوری هم خودت آرام می‌گیرى، هم من با دل قرص می‌روم.»

• خانه ساده و کوچک، آن خانه قشنگمان را که به یاد می‌آورم، دلم از غرور و شادی پر می‌شود. ما برای شروع زندگی‌مان، ‌از هیچ‌کس هدیه‌ای نگرفتیم؛ چون فکر می‌کردیم اگر هدیه بگیریم، بعضی چیزها تحمیلی وارد زندگی‌مان می‌شوند، حتی اسباب و اثاثیه‌ای را که به نظر ضروری می‌آیند، نگرفتیم. تمام وسایل زندگی ما همین‌ها بود:‌ یکی دو تا موکت، یک کمد، یک ضبط و چند جلد کتاب، یک اجاق گاز دو شعله کوچک هم خریدم، که تا همین اواخر داشتم.

وقتی که گفت آمده خواستگاری من‌، تعجب کردم. خنده‌ام گرفت، فکر کردم لابد شوخی می‌کند، منِ شلوغ کجا و حمیدِ ساکت و محبوب کجا!

• همه می‌دانستند وقتی حمید از جبهه برگردد، امکان ندارد جای دیگری برود و فقط می‌توانند در خانه پیدایش کنند. تمام وقتش را می‌گذاشت برای من و بچه‌ها. سعی می‌کرد همان وقت کم را هم با ما باشد .

• برادر حمید [شهید مهدی باکرى]، از تبریز زنگ زد و پرسید:« بچه چیه؟» گفتم:‌« دختر». گفت: « برای جبهه فرمانده گردان می‌خواهیم. دختر می‌خواهیم برای چه؟» شوخی می‌کرد. من هم به شوخی گفتم:« می‌روم پس می‌دهم.» به حمید گفتم که مهدی چه گفته، گفت: «[تو هم] می‌گفتی اگر پاسدار نشود، زن پاسدار می‌شود... می‌گفتی زن پاسدار شدن، خیلی سخت‌تر از پاسدار شدن است».

شهید حمید باکری

• یک ‌بار گفت:« می‌آیی نماز شب بخوانیم؟» گفتم:‌« بله.» او ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم. نماز طولانی شد، من خسته شدم، خوابم گرفت، گفتم:« تو هم با این نماز شب خواندنت... چقدر طولش می‌دهى؟ من که خوابم گرفت،‌ مؤمن خدا... .» گفت: ‌« سعی کن خودت را عادت بدهى. مستحبات، انسان را به خدا نزدیک ‌ترمی‌کند».

• می‌گفت :‌« امام باید فقط فکر کند. ما دست‌های امامیم و هر فکری کرد، ما باید عمل کنیم.» می‌گفت :‌ «  امام فکرهای بزرگی دارد و باید دست‌های خوبی داشته باشد تا بتواند فکرش را عملی کند.» وقتی امام برای بار اول وصیت‌ نامه نوشت، حمید خیلی گریه کرد (این را از قول دوست‌هایش می‌گویم).

• زندگی‌مان خیلی ساده بود. هیچ‌ وقت از دنیا حرف نمی‌زدیم. اگر هم خریدن وسیله‌ای ضرورت پیدا می‌کرد، به خصوص بعد از به دنیا آمدن بچه‌ها، درست یک ربع قبل از رفتن حمید، از نیازم به آن وسیله می‌گفتم و او هم سریع می‌رفت می‌خرید و می‌آورد. همیشه به من می‌گفت:« درست زمانی برو خرید که واقعاً‌ معطل مانده باشی».

دفتری داشتیم که قرار گذاشته‌ بودیم هرکسی هر موردی از آن یکی دید، در آن دفتر بنویسد.

• حمید کسی نبود که بتوان او را ندیده گرفت. صبور و به معنای واقعی کلمه سنگ صبور بود. کسی بود که می‌توانستی راحت با او زندگی کنی و هرگز احساس ناراحتی نکنى. همیشه سعی می‌کرد همه چیز را خوب درک کند و سؤال به وجود نیاورد. احساس می‌کردیم او و مهدی به جایی رسیده‌اند که همان ارتباط با خداست. به روحیه توکل حمید که فکر می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که هر چه به دنیا توجه کنیم، به جایی نمی‌رسیم، اما حمید با آن دست خالی و دل قرصش، این راه را خندان می‌رفت و این اصلاً شعار نیست.

شهید حمید باکری

من کنارش بودم و این را در عمل درک کردم که چه توکلی داشت و چطور به ائمه عشق می‌ورزید. همچو آدمی که هر کسی را، هر قدر هم که ضعف داشته باشد، دنبال خودش می‌کشد. من حالا افتخار می‌کنم که دنبال او کشیده شدم... .

•  به من خیلی محبت داشت اصلاً‌ یادم نمی‌اید با من بلند حرف زده باشد... وقتی اعتراض مرا می‌شنید، می‌گفت: «من آدم ضعیفی هستم، ‌فاطمه! تو از آدم ضعیف چه انتظاری دارى؟»

• تمام آنهایی که من و حمید را می‌شناسند، می‌گویند: « احساس می‌کنیم حمید خیلی سخت شهید شده.» نه اینکه دوست نداشته باشد شهید شود، نه، بلکه منظورشان این بود که او در اوج علاقه‌اش به من و بچه ها شهید شده و خودش هم این را خیلی خوب می‌دانسته است. نه او، ‌که حاج همت هم... و حمید،‌ حمید، حمیدِ من... .

• حرفِ تربیت بچه‌ها که می‌شد، اصلاً ‌از خودش حرف نمی‌زد و تمام فعل‌ها را مفرد ادا می‌کرد. یک‌ بار عصبانی شدم و حتی کارمان به دعوا کشید، گفتم:‌«چرا همه‌اش می‌گویی تو؟ بگو باهم بزرگشان می‌کنیم!» گفت: ‌«من یقین دارم که تنها بزرگشان می‌کنی».

• من از حمید، فقط چشم‌هایش را یادم می‌اید که همیشه قرمز بود... من سفیدی چشم‌های حمید را ندیده بودم. احساس می‌کردم این چشم‌ها دیگر سفیدی ندارند. وقتی گفتند شهید شده، اولین چیزی که گفتم این بود که:« بهتر.» گفتم: «الحمدلله... حالا دیگر می‌‌خوابد،‌ خستگی‌اش درمی‌اید».

‌« امام باید فقط فکر کند. ما دست‌های امامیم و هر فکری کرد، ما باید عمل کنیم.»

• یک بار به حمید گفتم:‌ «خوش به حال احسان که پدری مثل تو دارد.» گفت:‌ «حسودی می‌کنى؟» گفتم:‌ « برای اولین بار می‌خواهم اعتراف کنم، آره حسودی می‌کنم.» گفت:‌ «منظور؟» گفتم:‌ «حیف نیست همچین پسرى... بی‌پدر، بزرگ بشود؟» گفت:« من فقط برای احسان خودم جبهه نمی‌روم. من برای تمام احسان‌ها می‌روم.» این‌طوری نبود که به بچه‌اش بی‌علاقه باشد، او در اوج محبت و علاقه‌اش به آنها و من رفت.

• هجدهم بهمن رفت و آخرهای بهمن تماس گرفت. دیگر از یک زمان نامعین احساس‌شدنی که می‌گذشت، به ثانیه‌شماری می‌افتادم تا با همان سر و صورت و لباس و پوتین خاکی بیاید و بگوید: « اگر بدانی چه بوی گندی می‌دهم، ‌فاطمه!» این روزها به خودم می‌گویم: « دیگر لیاقت شستن لباس‌هایش را هم ندارم.»

شهید حمید باکری

• اول گفتند مهدی زخمی شده و بعد که مقدمه‌ها را چیدند و گفتند شهید شده و من خیلی رک گفتم:‌ « نه. آقامهدی شهید نشده؛ حمید من شهید شده، من خودم می‌دانم.» .... فکر می‌کردم دیدن جنازه حمید خیلی برایم فاجعه‌آمیز است.

 احساسم این بود که حمید را برده‌اند ارومیه و من دارم پشت سرش می‌روم آنجا. در راه مرتب گریه می‌کردم. می‌گفتم: « باز تو دوان‌‌دوان رفتی و من دارم پشت‌ سرت می‌آیم،‌ چرا باز زودتر از من رفتى؟...» تازه آنجا [ارومیه] بود که خبر دادند حمید مفقود شده و جنازه ندارد. اصلاً‌ فکرش را هم نمی‌کردم که ممکن است حمید جنازه نداشته باشد. بعد به خودم تسلی دادم که حمید می‌دانسته برای من سخت است جنازه‌اش را ببینم، برای همین شاید آرزو کرده مفقودالاثر باشد.

• اگر قرار بود یک ‌بار دیگر زندگی کنم... باز با حمید باکری ازدواج می‌کردم... . باز بعد از شهادتش می‌رفتم قم... و باز افتخار می‌کردم که فقط چهار سال با حمید زندگی‌ کرده‌ام و همه چیز را از او یاد گرفته‌ام. من حاضر نیستم این چند سال زندگی با حمید را با هیچ چیز گران‌بهایی عوض کنم. به آسیه هم همین را گفتم. حتی به او گفته ام «هر وقت یک حمید پیدا کردی با او ازدواج کن، ‌ولی برو یک حمید پیدا کن!»


منبع : تبیان  - بر گرفته از سایت حوزه

6 بهمن ، سالروز شهادت سردار حمید باکری قائم مقام لشکر31 عاشورا در جزیره مجنون (1362 ش)

شادی روح مطهرش صلوات

۰ نظر موافقین ۰ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۴۱
ع . شکیبا---۷۱۲
http://www.leader.ir/media/album/original/57712_258.jpg

رهبر معظم انقلاب:

۲۲بهمن امسال در سرتاسر کشور، ۲۲بهمن متفاوتی بود/ مردم گله‌مندند اما پای انقلاب و نظام ایستاده‌اند/ اقرار می‌کنیم که در زمینه «عدالت» عقب مانده‌ایم

مقام معظم رهبری با بیان اینکه واقعاً ۲۲بهمن امسال در سراسر کشور، ۲۲بهمن متفاوتی بود فرمودند: بعد از ۳۹سال این حرکت عظیم مردمی شبیه معجزه است.

به گزارش مشرق، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم متدین و انقلابی تبریز، درک عمیق و انقلابی ملت در تفکیک میان «انقلاب و نظام» با «عملکرد تشکیلات و دستگاههای مختلف» را از علل اصلی حضور متفاوت و تحسین‌برانگیز مردم در راهپیمایی سراسری ۲۲ بهمن امسال خواندند و سخنان مهمی در چهار محور «انقلاب و کارکرد اصلی آن»، «آسیب شناسی انقلاب»، «اولویتهای مقطع کنونی» و «آینده انقلاب» بیان کردند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ابتدای این دیدار با اشاره به تقارن این ایام با شهادت حضرت فاطمه‌زهرا(س)، مقام والای آن بانوی بزرگ را به عنوان برترینِ زنان اهل‌بهشت مورد توافق همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی دانستند و گفتند: درس آن بانوی دو عالم به همه مسلمانان، درس شجاعت، فداکاری و معرفت‌آموزی است.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ را سرنوشت‌ساز و تاریخ‌آفرین خواندند و خاطرنشان کردند: اگر این قیام پرعظمت نبود، به احتمال زیاد حادثه ۱۹ دیِ قم فراموش و مسیر تاریخ کشور عوض می‌شد، بنابراین تبریزی‌ها با قیام و فهم درست و اقدام بموقع توانستند حرکت عظیمی را بوجود آوردند که آن حرکت به ۲۲ بهمن ۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد.

مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان 29 بهمن 1396

ایشان سپس به راهپیمایی پرشور و متفاوت مردم در ۲۲ بهمن امسال اشاره کردند و گفتند: چنین حضور مردمی در دفاع از انقلاب اسلامی آن‌هم در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، شبیه معجزه است و در هیچ‌یک از انقلاب‌های دنیا نظیر ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی، علت حضور با انگیزه‌تر مردم در راهپیمایی امسال را بروز دشمنی‌های گوناگون از داخل و خارج از جمله از جانب امریکا و برخی همسایگان ناخلف و بدعهد خواندند و افزودند: البته مردم به برخی مسائل جاری کشور انتقاد دارند و ما کاملاً از انتقادها، گلایه‌ها و شکوه‌های آنها مطلع هستیم اما وقتی پای انقلاب و نظام در میان است، مردم اینگونه در دفاع از انقلاب به صحنه می‌آیند.

ایشان، حضور خردمندانه مردم را ناشی از وجود «آگاهی انقلابی» و «کمال سیاسی» در ملت و توانایی آنها در تفکیک «نظام انقلابیِ امت و امامت» با «تشکیلات دیوانسالاری کشور» دانستند و گفتند: نه فقط از دولت و قوه قضائیه و مجلس، بلکه ممکن است فردی از شخص حقیر نیز انتقاد داشته باشد اما انتقاد هیچ منافاتی با ایستادگی پای نظام اسلامی و انقلابیِ برآمده از پایداری ملت و فداکاری صدها هزار شهید ندارد و به همین علت، مردم با همه وجود از این انقلاب دفاع می‌کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه با اشاره به سوابق برجسته و انقلابی مردم تبریز، این دیدار را بهترین فرصت برای بیان چند مسئله اساسی در خصوص «کارکردهای انقلاب»، «آسیب‌شناسی انقلاب»، «اولویت‌ها» و در نهایت «آینده انقلاب اسلامی» خواندند.

ایشان با اشاره به عظمت و ابعاد خارج از درک انقلاب اسلامی و تلاش فراوان دشمنان برای انکار خدمات و کارکردهای آن، مهمترین کار انقلاب اسلامی را «تبدیل نظام طاغوت به نظام مردم‌سالار» برشمردند و افزودند: مردمسالاری یعنی در همه چیز «مردم» اصل هستند.

بیشتر بخوانید:

شیعه و سنی در جمهوری اسلامی در دشوارترین میدان‌ها کنار یکدیگرند

رهبر انقلاب اسلامی، انتخابات و رأی مردم در تعیین مستقیم یا غیرمستقیم رهبری، رئیس‌جمهور و سایر مسئولان را تنها بخشی از مردم‌سالاری دانستند و گفتند: مردم‌سالاری یعنی «مردم را در همه امور زندگی صاحب رأی و تدبیر و تصمیم قرار دادن» و این درست در نقطه مقابل هیچ‌کاره بودن مردم و استبداد مطلق سلاطین و طواغیت در قرنهای متمادی قبل از انقلاب است.

ایشان با یادآوری اضافه‌شدن سلطه و نفوذ خارجی به استبداد داخلی از اواسط دوران قاجار و همه‌کاره‌شدن امریکایی‌ها در دوره پهلوی، افزودند: مردم‌سالاری اجازه استبداد و سلطه خارجی را نمی‌دهد و علاوه بر تغییر اساسی در اداره سیاسی کشور، اثر آن در خدمات شهری و روستایی و زنده کردن روحیه کارهای بزرگ همچون تشکیل سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و بسیج نمایان است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به آثار شگرف مردم‌سالاری در پرورش استعدادهای مردمی به یک نمونه در بخش سلامت اشاره کردند و گفتند: در دوران طاغوت کشور بحدی از لحاظ نیروی انسانی ناتوان بود که برای درمان، پزشکان هندی و فیلیپینی به کشور می‌آمدند اما امروز ایران قطب جذاب سلامت در منطقه و جزو چند کشور اول دنیا در برخی دانش‌های کمیاب و نوپدید است که این نتیجه مردم‌سالاری و اعتماد به مردم و زنده‌شدن حس اعتماد به‌نفس ملی است.

ایشان، ابهت و عزت و عظمت ملت ایران را یکی دیگر از کارکردهای انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: امروز یک کشور منطقه با وجود فروش روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت و در اختیار داشتن خزانه‌ی پر از پول، کشوری عقب‌مانده است و هیچ حرف و خبری از ملت آن در دنیا نیست اما در اثر مردم‌سالاری دینی، در نگاه عمومی به کشور، مردم ایران برجسته‌ و پیش برنده انقلابند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: به‌علت وجود این واقعیت، دشمنیِ دشمنان با مردم ایران است و اینگونه نیست که امریکایی‌ها فقط با شخص حقیر یا چند مسئول دولتی دشمن باشند، زیرا همه کارهایی که آنان را به خشم و غضب وامی‌دارد، کار ملت ایران است.

ایشان پیشرفت کشور را نتیجه مردم سالاری دینی خواندند و با اشاره به نامگذاری دهه سوم انقلاب به نام «دهه پیشرفت و عدالت» خاطرنشان کردند: پیشرفت در عرصه های مختلف به معنای واقعی کلمه رخ داده اما در زمینه «عدالت» اقرار می کنیم که عقب مانده ایم.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر ضرورت عذرخواهی از خداوند و مردم به خاطر عقب افتادن در زمینه عدالت افزودند: ان‌شاءالله با همت مسئولان و مردان و زنان کارآمد و مؤمن در این زمینه نیز پیشرفت خواهیم کرد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: پیشرفت یعنی یک ملت با اتکاء به تصمیم و اراده و دانش و ظرفیت خود، به صفوف مقدم برسد که این واقعیت در ایران محسوس است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تأثیرگذاری و صاحب رأی بودن جمهوری اسلامی در مسائل منطقه، پیشرفت‌های ایران در عرصه‌های پزشکی، هسته ای، نانو، زیست فناوری، دفاعی و راههای مواصلاتی را یادآور شدند و تأکید کردند: اگر به جوانان اهمیت بیشتری دهیم، از شدت استعداد و ابتکار، آماده پرواز و اوج‌گیری هستند ولی ما مسئولان قدری در این زمینه کوتاهی داریم و باید همت و تلاش بیشتری صورت پذیرد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: دشمنان ایران از پیشرفت‌های چهار دهه اخیر مطلعند اما ملت‌ها از این پیشرفت‌ها بخوبی آگاه نیستند چراکه ما در تبلیغات ضعیف، کم‌کار و کم‌ابتکار هستیم که باید جبران کنیم.
ایشان در همین زمینه به مسئولان توصیه کردند: به‌صورت عملی و هنرمندانه، و نه با مبالغه و نه صرفاً گزارش های زبانی، پیشرفت‌های مختلف کشور را بازگو کنند تا برخی غافلان که نادانسته در این مسائل تشکیک می کنند، واقعیتها را درک کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در نوعی جمع بندی از این بخش سخنانشان افزودند: انقلاب، کشور را از فلاکت و ملت را از حالت توسری‌خوری و ذلت خارج کرد و ملت امروز سربلند و سرافراز، به تأثیرگذاری در همه امور مشغول است و این بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب است.

بخش دوم سخنان مهم حضرت آیت الله خامنه ای به «آسیب شناسی انقلاب» اختصاص داشت.

ایشان مهمترین آفت همه انقلاب‌ها را «ارتجاع» به معنای سست‌شدن، توقف و بازگشت به اوضاع قبلی خواندند و خاطرنشان کردند: تقریباً همه انقلاب‌های شناخته شده جهان در همان سالهای نزدیک به این بلیّه دچار شده اند.

رهبر انقلاب اسلامی، استحکام و استمرار شعارهای اصلی انقلاب را در طول چهار دهه اخیر بی‌نظیر خواندند اما هشدار دادند: خطراتی انقلاب را در معرض آسیب قرار می دهد.

ایشان «حرکت به سمت اشرافی‌گری»، «دل سپردن به طبقات مرفه به جای توجه به مستضعفان و قشرهای ضعیف» و «تکیه و اعتماد به خارجی‌ها به جای تکیه بر مردم» را نمونه های حرکت  ارتجاعی خواندند و تأکید کردند: نخبگان جامعه حواسشان جمع باشد، مدیران کشور به‌شدت مراقب باشند و مردم هم با حساسیت، رفتار ما مسئولان و مدیران را تحت نظر داشته باشند تا اینگونه حرکات ارتجاعی در کشور اتفاق نیفتد.

حضرت آیت الله خامنه ای روی کار بودن «آدم‌های سابقاً انقلابی» اما عوض‌شدن خط و راه انقلاب را به معنای ارتجاع دانستند و خاطرنشان کردند: انقلاب نشده است که عده ای بروند و ما بیاییم، بلکه انقلاب یعنی دگرگونی، تغییر مسیر و حرکت به سمت اهداف والا که اگر این اهداف فراموش شود، انقلاب معنایی ندارد.

ایشان، انقلاب اسلامی در سال ۵۷ را آغاز تغییر و حرکت اصلاحی در جامعه برشمردند و افزودند: انقلاب در سال ۵۷ تمام نشد بلکه آغاز شد و این حرکت باید عمیق تر، گسترده تر و خردمندانه تر ادامه یابد.

حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد از کسانی که از تعبیر «انقلابی» برداشت منفی می کنند، افزودند: نظام اداره کشور و اصول قانون اساسی باید محترم شمرده شود و کسی نباید تصور کند که انقلاب بدون نظام امکان تحقق دارد.

ایشان تأکید کردند: این خطاست که برخی تصور کنند به اسم انقلاب باید به همه‌چیز و به همه حوادث و بخشهای نظام اسلامی زبان انتقاد و اعتراض داشت، زیرا انقلاب یعنی باید نظام اسلامی، مردم‌سالاری دینی و نظام امت و امامت با هدف‌ها و جهت‌گیری انقلابی باشد.

رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از رایج بودن سکه انقلاب و انقلابی گری در میان مردم و وجود پرشمار مدیران حقیقتاً انقلابی افزودند: به فضل الهی، جمهوری اسلامی تاکنون از نگاه طاغوتی به مردم دور بوده است و بعد از این هم با حساسیت مردم و مسئولان دور خواهد بود.

حضرت آیت الله خامنه ای این بخش از سخنانشان را با این جملات مهم و تعیین کننده پایان دادند: «اشرافی‌گری و امتیاز طلبی مسئولان»، «بی مبالاتی به بیت المال» و «بی توجهی به طبقه مستضعف»، حرکاتی ضدانقلابی است و همه تشکیلات نظام باید با این نگاه به سمت اهداف انقلاب حرکت کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در سومین بخش سخنانشان در تبیین «اولویت‌های کنونی کشور»، مسئله «اقتصاد» را بسیار مهم دانستند.

ایشان، تکیه بر ظرفیتهای درونی و مردم را راه اساسی حل مشکلات اقتصادی خواندند و افزودند: اقتصاد مقاومتی همانگونه که بارها گفته ایم و همه مسئولان نیز سیاست‌های آن را تصدیق کردند، به معنای محصور شدن در داخل نیست بلکه درون زا و برونگراست بنابراین نگویند می‌خواهیم با دنیا ارتباط داشته باشیم، زیرا ارتباط با دنیا در اقتصاد مقاومتی وجود دارد اما اعتماد و تکیه باید بر مردم باشد نه به بیگانگان.

ایشان بکارگیری استعدادها، ظرفیتها و سرمایه های درونی را نیازمند تدبیر خواندند و افزودند: رونق اقتصاد داخلی نیازمند صادرات خوب، واردات در حد نیاز و جلب سرمایه گذاری خارجی هست اما سررشته و تدبیر کار باید دست مدیران داخلی باشد و کار به بیگانگان سپرده نشود.

ایشان زلزله اقتصادی و ضربه فوق العاده شدید حدود یک دهه قبل به برخی کشورهای پیشرفته شرق آسیا را عبرتی بزرگ خواندند و افزودند: این ضربه که یک شبه این کشورها را به فقر و فلاکت کشاند نتیجه وابستگی به سرمایه خارجی بود.

رهبر انقلاب با اشاره به سود نبردن کشور از اتکاء و اعتماد به خارج در برجام و مذاکرات هسته ای افزودند: ما نتیجه اتکاء به خارجی‌ها را در قضیه برجام مشاهده کردیم و در قضیه مذاکرات هسته‌ای به آنها اعتماد کردیم اما سودی نبردیم البته خوشبختانه مسئولان برخورد خوبی با این مسئله دارند و وزیر امور خارجه که باید از او تشکر کرد، با خباثت امریکایی ها و به نعل و به میخ زدن اروپایی‌ها، برخورد خیلی خوب و قوی دارد که این راه باید ادامه یابد.

رهبر انقلاب گفتند: باید از بیگانه بهره برد اما نباید به او اعتماد و تکیه کرد چرا که از راههای مختلف بر سرنوشت کشور مسلط می شود و همه مسئولان باید این مسئله بسیار مهم را در کانون توجه داشته باشند.

ایشان، چهل سال زحمت ملت را در شرایط تحریم و فشار، به حرکت بر روی سنگلاخ تشبیه کردند و افزودند: با این وجود، پیشرفت کرده ایم که این واقعیت نشانه توانایی ملت و کشور است.

رهبر انقلاب در تبیین دیگر اولویت‌های کنونی، «ترجیح مدیریت جهادی بر دیوانسالاری» را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: قوای مجریه، قضاییه و همه بخشها باید با مدیریت جهادی یعنی پرکاری همراه با تدبیر، کار را دنبال کنند و برای پیشبرد کارها اصطلاحاً شب را از روز نشناسند.

«ترجیح متن مردم به اهداف و منافع جناحی و حزبی» و «اولویت خدمت رسانی به قشرهای ضعیف و مناطق محروم» دو توصیه مهم دیگر رهبر به مسئولان بود.

حضرت آیت الله خامنه ای در زمینه دفاعی ادامه و نوسازی همه شیوه ها و ابزارها و تجهیزات مورد نیاز امروز و فردای کشور را، دارای اولویت کامل دانستند و افزودند: بدون لحظه ای تردید، کشور باید به سمت هر چیزی که برای دفاع نیاز دارد حرکت کند، ولو همه دنیا مخالف باشند.

رهبر انقلاب اسلامی با انتقاد شدید از دشمنانی که با جنگ افزارهای خود بشریت را تهدید می کنند اما با توان موشکی ایران مخالفت می کنند، افزودند: این مسئله به شما چه ربطی دارد؟ شما می خواهید ملت ایران موشک و دیگر امکانات دفاع از خود را نداشته باشد، تا به او زور بگویید.

ایشان افزودند: ما البته مسائلی همچون بمب هسته ای و سلاح کشتار جمعی را حرام می دانیم اما هر چیز دیگری را که لازم داشته باشیم، با قدرت دنبال می کنیم.

رهبر انقلاب اسلامی در تبیین اولویت‌های اقتصادی نیز، «اشتغال و تولید» را مورد تأکید ویژه قرار دادند و با اشاره به نامگذاری امسال به «اقتصاد مقاومتی؛ تولید – اشتغال» افزودند: در این زمینه البته کارهایی انجام و آمارهایی ارائه شده اما برای تحقق آنچه مورد نظر است، کار و تلاش بیشتری نیاز است.

حضرت آیت الله خامنه ای جوانان و نوجوانان عزیز کشور را به آمادگی ایمانی، علمی و انقلابی فراخواندند و افزودند: جوان موتور پیشرفت حال و آینده کشور است و نسل جوان کنونی که عزم و همت و بصیرتی بیشتر از نسل اول انقلاب دارد، باید خود را آماده شتاب بخشیدن به پیشرفت کشور کند.

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان، استمرار و استحکام نظام اسلامی با وجود چهل سال توطئه و اقدام دولتهای مستکبر و خبیث را بهترین دلیل  اقتدار جمهوری اسلامی خواندند و تأکید کردند: تهدیدات و حرفها و نقشه های علنی و غیرعلنی دشمنان را می دانیم اما بدون لحظه ای تردید تأکید می کنیم نظام اسلامیِ متکی بر مردم، روز به روز قوی تر خواهد شد و همانگونه که امام خمینی می‌گفت «امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»

۰ نظر موافقین ۱ ۲۹ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۸
ع . شکیبا---۵۸۸


شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد. در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت.

۲ نظر موافقین ۱ ۲۳ آذر ۹۶ ، ۰۷:۰۹
ع . شکیبا---۱۱۹۴

به گزارش raisi.ir حجت‌الاسلام دکتر رئیسی در جمع پرشور ‌مردم ‌تبریز با بیان اینکه مردم آذربایجان به عنوان اهل بصیرت و استقامت در تاریخ ماندگار شده‌اند اظهار داشت: این سرزمین باکری‌ها و مدنی‌ها و ستارخان و باقرخان و مردان و زنان نام‌آوری برای کشور تربیت و تقدیم کرده است.

وی با بیان اینکه این ابراز محبت شما به این طلبه حتما به اعتبار من نیست، افزود: این ابراز محبت به اعتبار سربازی به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم انقلابی آن است.

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه مردم و امام مسئله عدالت را همواره فریاد زدند، گفت: این یعنی مردم به حق شرعی و قانونی خود برسند، در نگاه اول به کسانی تسهیلات داده شود و سرمایه‌گذاری کنند و در سایه توسعه آنها، محرومین و فقرا به نوایی برسند و در نگاه دوم هم امکانات و ظرفیت‌های کشور بین همه آحاد کشور در اختیارشان باشد که شاید یک جوان روستایی در تبریز یا مراغه و غیره خود بتواند مظهر خلاقیت و ابتکار‌ و کارآفرینی باشد.

وی با تاکید بر اینکه باید از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران حمایت‌ شود ابراز داشت: امروز سخن از عدالت است، نه تنها برای افراد برخوردار بلکه همه آحاد جامعه که استعدادشان شکوفا شود.

رئیسی با اشاره به اینکه باید زنان و دختران این جامعه با حفظ کرامت در عرصه‌های مختلف ایفای نقش کنند، ادامه داد: عمیقا معتقدیم آنچه که داریم از نعمت امنیت، به برکت حضور مردم است.

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تاکید بر اینکه این نگاه باید اصلاح شود که سایه جنگ را قراردادها بر می‌دارند، اضافه کرد: ‌سایه جنگ را این مردم برداشته‌اند و باید بدانیم که بیگانگان گره‌گشای ما نیستند کلید قفل رکود و بیکاری حضور این جوانان برومند است.

وی با اشاره به اینکه بیگانگان از کدام کشور گره‌گشایی کرده‌اند که ما دومی باشیم افزود: این کشور محل نیروی انسانی قوی و جوان است، آنجا که میدان را به جوانان دادیم، ابتکار و فناوری در هوا‌فضا و در هر عرصه‌ای درخشیده‌اند و عرصه پیروزی ما بوده است، در عمل باید به جوانان میدان داد.

رئیسی با بیان اینکه با وجود این همه امکانات، آیا باید مردم از فقر و بیکاری رنج ببرند، آیا این شایسته ‌مردم عزیزمان است؟ تصریح کرد: از دولت سوال ما این است که در چهار سال گذشته چه کرده‌اید؟

وی ادامه داد: چرا بیکاری؟ آیا حق و شأن این مردم است که از بیکاری رنج ببرند؟ تعطیلی کارگاه‌ها یکی پس از دیگری آیا در شأن مردم است؟ کیف و کفش چرم در همه دنیا به عنوان صنعت نام‌آوری است که متاسفانه در ایران دچار مشکل شده است. 250 هزار کارگاه تولیدی یکی پس از دیگری تعطیل می‌شود و کارگاه‌های تولیدی ما به توزیعی تبدیل شده است.

‌کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به اینکه منشا این بیکاری واردات بی‌رویه است، ابراز داشت: در دولت سابق 5 میلیارد دلار کالای چینی وارد شد که این واردات بی‌رویه به 10 میلیارد دلار رسیده است؟ آیا کالاهای اساسی بوده؟ خیر، کالاهایی بود که در کشور تولید می‌شود.

رئیسی گفت: 18 میلیارد دلار قاچاق کالا داریم که اگر نصف شود هر میلیارد دلار 100 هزار شغل ایجاد می‌شود و به راحتی می‌توان یک میلیون شغل ایجاد کرد.‌

‌کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به اینکه می‌گویند‌ به روستاها اینترنت داده‌ایم تصریح کرد: پس شغل روستایی چه می‌شود؟ نشاط واقعی این است که مشکلات جوانان برطرف شود.

رئیسی با بیان اینکه بسیاری از ظرفیت‌های کشور قابل احیا‌ست تصریح کرد: 3 هزار کیلومتر مرز با دریا داریم، 2 درصد از تولید ناخالص ما از دریا‌ست که در اروپا تا نصف درآمد ملی آنها‌ست.‌

‌کاندیدای دوازدهیمن دوره انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: نقدینگی سه برابر شده است ولی این به تولید نرفت اما ‌به جیب کسانی رفت که با رانت، وام میلیاردی بدون سود گرفتند ولی بیش از 500 هزار جوان در نوبت وام ازدواج هستند.

رئیسی با بیان اینکه من زبان کارگران، کشاورزان، زنان بی‌سرپرست و کسانی که رسانه ندارند و حرفشان شنیده نمی‌شود هستم،‌ ابراز داشت: سوال ما این است که این دولت بگوید در 4 سال چه کرده‌اند که برای 4 سال آینده آمده است؟

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه سوال من این است که آیا دولت به وعده‌های خود عمل کرده است؟ تاکید کرد: چرا از این سوال‌ها می‌ترسید و رقیب‌هراسی می‌کنید؟ بله ما دیواری بین چپاولگران و مردم می‌کشیم.‌

وی با اشاره به اینکه می‌گویند دیپلماسی یعنی چه؟ گفت: در عراق آیا ما بیشترین سهم را داریم یا ترکیه؟ سهم ما در 3500 میلیارد دلار بازار منطقه چیست؟ اگر دیپلماسی این است که به کشورهایی بگویید که هوای ما را داشته باشید تا ما رای بیاوریم، بله ما دیپلماسی بلد نیستیم.

رئیسی با تاکید بر اینکه شما اول برجام را دنبال کردید که قرار بود میوه داشته باشد، چقدر سرمایه خارجی جذب کرده‌اید؟ ابراز داشت: اگر برجام میوه‌ای داشت، در این بخش باید خود را نشان می‌داد.

اقتصاد فعلی ما ثمره نگاه این دولت است

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به اینکه اقتصاد فعلی ما ثمره نگاه این دولت است، ادامه داد: بعد از اینکه در برجام، بنیه دفاعی ‌مورد تردید و تهدید قرار گرفت‌ در دانشگاه شریف نخبگان‌مان در حال پرتاپ ماهواره بودند که جلوی آن را گرفتند. سند 2030 را بدون سر‌ و‌ صدا امضا کردند که بر‌اساس آن باید سند تحول ‌تعویق شود.

وی با اشاره به اینکه در کشور مسئله ما این است که چرا در اقتصاد باید چنین باشد و نگاه به درون نباید داشته باشیم، گفت‌: 17 هزار کارگاه تعطیل شد آن وقت ‌وزیر صنایع می‌گوید‌ پول دهید صنایع را متحول می‌کنم ولی 700 هزار نقدینگی آفریدید، سوال ما این است که چرا با نگاه به بیگانه ظرفیت ملت و نخبگان را نمی‌بینند و می‌خواهند بیگانگان گره‌گشایی کنند که تنها یک جلوه آن در اقتصاد نمایان شده است.

وی با اشاره به اینکه این سوالات را می‌پرسیم ‌آن وقت ‌شروع‌ می‌کنند به تهمت‌زدن و رقیب‌هراسی‌ ابراز داشت: قلب من صندوقچه اسرار بسیاری است که فقط ظرفیت من به دلیل پایبندی به اخلاق و قانون اجازه نمی‌دهد ‌لب به سخن بگشایم.

رئیسی با اشاره به اینکه تابع فردی هستیم که گفتند لب به سخن بگشای ولی گفت که امام گفته‌اند نگو تصریح کرد: در فیلم تبلیغاتی زبان فقرا و بیکاران و کارگاه‌های تعطیل شده و دغدغه‌های ضد‌فساد هستم و حرف ما این است که باید این مسئله را حل کنیم و نگذاریم مسئله بیکاری دختران و پسران ما را شرمنده کند.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه ‌با تشکیل یک دولت انقلابی می‌توانیم چک برجام را نقد کنیم، تصریح کرد: کشور‌مان کمبود منابع، نیروی انسانی و غیره ندارد، مشکل ‌کمبود مدیریت انقلابی در حوزه اجرا و اقتصاد است که مردم و کشور را با مشکل جدی روبه‌رو کرده‌، راه حل پیش روی ما این است که ‌یک دولت انقلابی با روحیه جهادی به میدان بیاید تا مشکلات را حل کند.

کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: دولت باید کار کند، نه تجارت، کار کند و برای مردم کار ایجاد کند و همه در شان خودشان جایگاه و کار داشته باشند.

وی با اشاره به اینکه من شرمنده جانبازان و مردمی هستم که ساعت‌ها برای استقبال منتظر مانده بودند،‌ابراز داشت: بعد می‌گویند که این مردم را با اتوبوس به میدان و مراسم آورده‌اند!

رئیسی با تاکید بر اینکه اگر به خواسته مردم توجه نکنیم، زمانی خواهد رسید که خیلی دیر خواهد شد، تصریح کرد: ما انقلاب کردیم، نه بازگشت به گذشته، نه تحمل وضع موجود، بلکه تغییر به نفع مردم این خواست ماست.


برگرفته از Raisi.ir


من الآن بهترین شغل عالم را دارم ، یعنی خادمی امام رضا (ع) ...

گزارش تصویری این مراسم باشکوه :

۰ نظر موافقین ۱ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۲۲
ع . شکیبا---۹۹۶

شهید آیت الله مدنی و پاسداران

آیت الله شهید مدنی در آیینه خاطرات


آغاز مبارزات

شهید بزرگوار آیت الله مدنی ، مبارزه سیاسی و اجتماعی خود را از دوران تحصیل در قم، شهر قیام و شهادت آغاز کرد و در اولین فعالیت های خود به ستیز با بهائیت به عنوان ابراز تفرقه و انحراف در منطقه آذرشهر پرداخت. وی با سخنرانی های روشنگرانه، مردم را علیه طرفداران تبلیغ کنندگان مرام بهائیت بسیج و با تحریم مصرف برق آن و خرید وفروش با این فرقه گمراه ، جو مبارزات ضدبهائیت را شدیدتر کرد تا اینکه سر انجام شهر مذهبی آذرشهر را از لوث این فرقه استعماری پاک نمود. هنگامی که شهید نواب صفوی در نجف اشرف به فکر مبارزه با کسروی گری افتاد، آیت الله مدنی که از اساتید حوزه نجف بود، مطلع می شود که نواب صفوی هزینه این مبارزه را ندارد. بدین رو، کتابهای خود را می فروشد و پولش را در اختیار نواب صفوی می گذارد ، به گونه ای که دوستانش می گویند ،اسلحه نواب از پول کتاب های شهید آیت الله مدنی بوده است.

مبارزات در نجف اشرف

مرحوم آیت الله مدنی در حوزه علمیه نجف در کنار فعالیت های علمی، لحظه ای از فعالیت های سیاسی غافل نبود و همواره در مسائل سیاسی و مبارزات علیه طاغوت، پیشگام و پیشتاز بود. وی در دوران زمامداری جمال عبدالناصر، در رأس هیئتی از علما و فضلای نجف برای افشای رژیم طاغوتی ایران به مصر سفر کرد. هنگامی که گفته شد آل سعود بر عربستان مسلط گردید، طلاب را جمع کرد و گفت باید از نجف حرکت کنیم و برویم با آل سعود مبارزه کنیم.

آیت الله مدنی در این فکر بود که در حجاز باید مبارزه چریکی انجام بگیرد، لکن به علت کار و فعالیت زیاد، به خونریزی گلو و سینه مبتلا گشت و در بستر بیماری افتاد. او در زمان عبدالکریم قاسم-حاکم وقت عراق- کفن پوشید و به میان مردم رفت، زیرا که معتقد بود اگر من نمی توانم کاظمین، بغداد و نجف را حرکت بدهم، پس با پوشیدن لباس مرگ می میرم تا باعث یک حرکت شوم. چون حکومت عراق با گسترش اندیشه مارکسیستی علیه اسلام تبلیغ می نمود.

در سال 1342 حرکت عظیم مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی در جهت سرنگونی رژیم طاغوت آغاز گردید. آیت الله مدنی نخستین کسی بود که در نجف به ندای ((هل من ناصر ینصزنی)) امام لبیک گفته، با تعطیل کردن کلاسهای خود در نجف و تشکیل مجالس سخنرانی، در جهت افشای چهره پلید رژیم مزدور پهلوی گام برداشت.

وی در این زمان، در نجف سردمدار جریان دفاع و پشتیبانی از نهضت امام به شمار می آمد و وقایع ایران را برای طلا ب بیان می کرد. از زمان تبعید حضرت امام به نجف، آیت الله مدنی همواره یار و یاور امام بود و در کنار مراد خود به مبارزه علیه ظلم و ستم ادامه داد. معروف است که هر موقع حضرت امام به علتی نمی توانستند برای اقامه نماز جماعت حاضر شوند، آیت الله مدنی به جای امام به اقامه نماز جماعت می پرداخت.

همدان در سال های 41تا 51

۲ نظر موافقین ۰ ۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۳۳
ع . شکیبا---۹۸۳